eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.8هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
صدا ۰۱۴.m4a
5.07M
با سلام 🌹 هرکس دوست داشت گوش کنه 👆👆 یاعلی مدد
حتماً خیلیتون این تصویر غرورآفرین رو در کانال های مختلف دیدین و لذّت بردید..👆 📝 جمله ای که معترض آمریکایی روی پلاکارد خود نوشته:👇 «ارزش کفش سردار سلیمانی، از سر ترامپ بیشتر است» فقط همین یک تصویر کافیست تا تمام دنیا بداند ما انقلاب خود رو به جهان صادر کردیم و امروز گرچه سردار عزیزمان رو از دست داده ایم، امّا برکت خون شهید سبب شد، بیش از پیش حاج قاسم زنده باشد! اگر دیروز حاج قاسم گمنام بود، امروز کاری کرد که نام زیبایش در تمام جهان سایه افکند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط ۵۳ ثانیه همراهی کنید و هدیه به امام زمان سلام الله علیه کنید یا علی
سلام بهشت زهرا هستم مزار شهید آماده شده برای مراسم خاکسپاری کمی اونطرفتر از مزار شهید معز غلامی برای شهید کرم درست کردن اینجا اشکها بی بهانه می ریزد اینجا دلها دوباره بوی سوریه گرفته اینجا غم زینب سلام الله به مشام می رسد اینجا حضرت رقیه ها را می شه دید اینجا دلها دوباره پر می زنه برای شهادت😭😭😭♥️ به نیابت از آقا امام زمان عج و به نیت همه ‌شما عزیزان ما هم دراین مراسم شرکت داریم هرنیتی دارید شما هم همراه ما باشید خادم کانال 👆 👆 👆
ye baghie ye madineh.mp3
762.3K
🔳 (ع) 🌴یه مدینه یه بقیعه 🌴یه امامی که حرم نداره 🎤 👌فوق العاده زیبا 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
مداحی آنلاین - روایتی جانسوز از قبرستان بقیع - دارستانی.mp3
2.58M
🏴 (ع) ♨️روایتی جانسوز از قبرستان بقیع 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🎥تشییع پیکر شهید مدافع حرم جواد الله کرم در تهران 💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇 @shahid
اصلا جنس غمش فرق میکند هر کس بوی حسین میدهد شهید عزیز ترا بحق بی بی دو عالم امشب سلام ما رو به ارباب برسان و دعا کنید برای ما که زائر این دنیا و همسایه مولا در بهشت باشیم 🙏⚫️
4_5906835115933174030.mp3
3.22M
اما نامردا..😢😔 منم یه زمانی مثݪ شما زلال و جاری بودم😢😔 پاڪ بودم😭 کنارتون بودم😭 رفیقتون بودم😭 بابا اگه نبودم😭 نوکرتون که بودم..😭 ..:)😭😭 خیلي قشنگه😭😭😭 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🌸 سال1338 در تهران متولد شد. نبوغ و استعداد مهدي باعث شد كه او در اوان كودكي قرآن را بدون معلم و استاد ياد بگيرد (آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از مصاحبه با همسر شهید مهدی زین‌الدین، خانم منیره ارمغان، است:)👇👇👇 🌸من آخرين بچه از شش بچه‏ي يک خانواده معمولي بودم. مادرم هواي بچه‌هايش، مخصوصاً ما دخترها، را زياد داشت. سعي کرد که ما تا ديپلم گرفتن راحت باشيم و به چيزي جز درسمان فکر نکنيم، آن هم در قم آن زمان که تعداد کمي از دخترها ديپلم مي‌گرفتند. 🌸خرداد سال شصت و يک خانواده زين‌الدين، مادر و يکي از اقوامشان، به خانه ما آمدند. از يکي از معلم‌هاي سابقم خواسته بودند که دختر خوب به ایشان معرفي کند. او هم مرا گفته بود. 🌸آمدند شرايط پسرشان را گفتند که پاسدار است. بعد هم گفتند به نظرشان يک زن چه چيزهايي بايد بلد باشد و چه کارهايي بايد بکند. با من و خانواده‌ام صحبت کردند و بعد به آقا مهدي گفته بودند که يک دختر مناسب برايت پيدا کرده‌ايم. 🌸 قرار شد آن‌ها جواب بگيرند و اگر جواب ما  "بله" است جلسه بعد خود آقا مهدي بيايد.😍 🌸در اين مدت پدرم رفت سپاه قم پيش حاج‌آقا ايراني. گفته بود چنین شخصی آمده خواستگاري دخترم. مي‌خواهم بدانم شما شناختي از ايشان داريد⁉️  🌸او هم گفته بود که مگر در مورد بچه‌هاي سپاه هم کسي بايد تحقيق بکند؟ پدرم پيغام داد خود آقا مهدي بيايد و ما دو تايي با هم حرف بزنيم .ديگر همه خانواده‌مان سر اصل قضيه ازدواج ما موافق بودند. 🌸 مردها معمولاً در اين کارها آسان‌گيرتر هستند. ايرادهاي مادرم را هم خوشرويي و تواضع آقا مهدي جبران مي‌کرد . 🌸مادرم مي‌گفت: «چه طور مي‌شود دو هفته منير را بگذاريد و برويد جبهه⁉️» او مي‌گفت: «حاج خانم ما ، صلوات بفرستيد😍.» و همه چيز حل مي‌شد. مادرم مي‌خنديد و صلوات مي‌فرستاد. 🌸داماد به دلش نشسته بود. مراسمي در کار نبود . لباس عقدم را هم خواهرم آورد .بعد از عقد رفتيم حرم. زيارت کرديم و رفتيم گلزار شهدا ، سر مزار دوستان شهيدش. آن شب يک مهماني کوچک خانوادگي براي آشنايي دو فاميل بود. براي من آن روزها بهترين روزهاي زندگيم بود . فرداي همان روز که عقد کردیم او رفت جبهه.
1_9364123.mp3
4.34M
👆👆 📚 داستانک 🌺 صوت سه بعدی ✅ خاطره ای از ابراهیم هادی ❤️ امام صادق (ع) : همانا خدای عزوجل وقتی مومنش کند می شود مانند کسی که چیزی گم کرده و بعد گمشده اش را پیدا کند و خوشحال شود . 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
AUD-20200616-WA0002.
6.41M
. ▪️از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید ▪️گریه های بلند ممنوع است روضه که هیچ... 🏴سوگواره امام جعفر صادق (ع) ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
۱۳ 🌸این داستان ⇦ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ■ امتحانات ثلث دوم از راه رسید😐 ... توی دفتر ... از قول مادر یکی از شهدا نوشته بودم ... - ... بچه مسلمون همیشه باید در کار درست، اول و پیش قدم باشه👌 ... باید شتاب کنه و برای انجام بهترین ها پیشتاز باشه ... خودش همیشه همین طور بود... توی درس و دانشگاه ... ... توی و ... 👈این یکی از شعارهای سرلوحه زندگی من شده بود ... علی الخصوص که 2 تا شاگرد اول دیگه هم سر کلاس مون بودن... رسما بین ما 3 نفر ... یه رقابت غیررسمی شکل گرفته بود ... که همه حسش می کردن ... حتی بچه های بیخیال و همیشه خوش کلاس ... رقابتی که کم کم باعث شد ... فراموش کنم، اصلا چرا شروع شده بود ...😐 یک و نیم نمره داشت ... همه سوال ها رو نوشته بودم ... ولی جواب اون اصلا یادم نمی اومد🤔 ... تقریبا همه برگه هاشون رو داده بودن ... در حالی که واقعا اعصابم خورد شده بود😖 ... با ناامیدی از جا بلند شدم ... - خدا بهت رحم کنه مهران که غلط دیگه نداشته باشی ... و الا اول و دوم که هیچ ... شاگرد سوم کلاس و پایه هم نمیشی ...☹️ غرق در سرزنش خودم بلند می شدم که ... چشمم افتاد روی برگه جلویی ... و جواب رو دیدم ... مراقب اصلا حواسش نبود ...😳 هرگز تقلب نکرده بودم ... اما حس و اول بودن ... حس اول بودن بین 120 دانش آموز پایه چهارم ... حس برتری ... حس ... نشستم ... و بدون هیچ فکری ... سریع جواب رو نوشتم ... با 😏 از جا بلند شدم ... برگه ام رو تحویل دادم و رفتم توی حیاط ...😐 یهو به خودم اومدم ... ولی دیگه کار از کار گذشته بود ... یاد جمله افتادم ... اگر تقلب باعث ... روی پله ها نشستم و با ناراحتی سرم رو گرفتم توی دستم... - خاک بر سرت مهران 😞... چی کار کردی؟ ... کار انجام دادی ... هنوز آروم نشده بودم که ... صبحت امام جماعت محل مون... نفت رو ریخت رو آتیش ...😟 - فردا روز ... اگر با همین شرایط ... یه قدم بیای جلو ... بری مقاطع بالاتر ... و به جایی برسی ... بری سر کار ... اون لقمه ای هم که در میاری حرامه ... خانواده ها به بچه هاتون تذکر بدید ... فردا این بچه میره سر کار حلال ... و با تلاش و زحمت پول در میاره ... اما پولش حلال نیست ... لقمه می بره سر سفره زن و بچه اش ... تک تک اون لقمه ها حرامه ...😰 گاهی یه غلط کوچیک می کنی ... حتی اگر بقیه راه رو هم درست بری ... اما سر از ناکجا آباد در میاری🙁 ... می دونی چرا؟ ... چون توی اون پیچ ... از مسیر زدی بیرون ... حالا بقیه مسیر رو هم مستقیم بری ... نتیجه؟ ... باید پیچ رو برگردی ...😕 حالا برید ببینید اثرات لقمه حرام رو ... چه بلایی سر نسل و آدم ها و آینده میاره ...😭 کلمات و جملاتش ... پشت سر هم به یادم می اومد ... و هر لحظه حالم خراب تر می شد ...😭😰 . ....🌴🍁
🔻 ۱۴ 👈 این داستان ⇦ 🔳 بچه ها همه رفته بودن ... اما من پای رفتن نداشتم ... توی حیاط مدرسه بالا و پایین می رفتم ... نه می تونستم برم ... نه می تونستم ...😢 از یه طرف راه می رفتم و گریه می کردم ... که خدایا من رو ببخش ... از یه طرف دیگه شیطان وسوسه ام می کرد ...😔 - حالا مگه چی شده؟ ... همه اش 1/5 نمره بود ... تو که بالاخره قبول می شدی ... این نمره که توی نتیجه قبولی تاثیری نداشت ... بالاخره تصمیمم رو گرفتم ... - ... من می خواستم برای تو بشم ... قصدم مسیر تو بود ... اما حالا ... ...😭 عزمم رو جزم کردم و رفتم سمت دفتر ... پشت در ایستادم... - ... خودت توی قرآن گفتی خدا به هر که بخواد عزت میده😞 ... به هر کی نخواد، نه ... ... من رو ببخش که به عزت تو خیانت کردم و با چشم هام دزدی کردم... تو، من رو همه جا عزیز کردی ... و این تاوان خیانت من به عزت توئه ...😔 و در زدم ... 👈رفتم داخل دفتر ... معلم ها دور هم نشسته بودن ... چایی می خوردن و برگه تصحیح می کردن ... با صدای در، سرشون رو آوردن بالا ...😐 - تو هنوز اینجایی فضلی؟ ... چرا نرفتی خونه؟ ...😳🤔 - آقای غیور ببخشید ... میشه یه لحظه بیاید دم در؟ ...☹️ سرش رو انداخت پایین ... - کار دارم فضلی ... اگه کارت واجب نیست برو فردا بیا ... اگرم واجبه از همون جا بگو ... داریم برگه صحیح می کنیم نمیشه بیای تو ...☹️ بغض گلوم رو گرفت ...جلوی همه ...؟... به خودم گفتم ... - برو فردا بیا ... امروز با فردا چه فرقی می کنه ... جلوی همه بگی ... اون وقت ...😕 اما بعدش ترسیدم ... - اگر نزاره فردا بیای چی؟ ... ...🍃🍃
سلام علیکم اعضای محترم کانال : نماز شب اول قبر برای این برادر عزیز شهیدمون فراموش نشه🌹 فرزند فرج الله شفاعت بخواهید ازشون 👆 👆 👆
🕊 ↺ کانال کمیل تقريباً مهمات ما تمام شده بود... شهید ابراهيم هادي بچه هاي بےرمق ڪانال را در گوشه اي جمع ڪرد و برايشان صحبت ڪرد : بچه ها غصه نخوريد، حالا ڪه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد، اگر همه هم شهيد شويم، تنها نيستيم. مطمئن باشيد مادرمان حضرت زهرا (س) مےآيد و به ما سر مےزند. بغض بچه ها ترڪيد. صداي هق‌هق شان هم ڪانال را پر ڪرده بود. به پهناي صورت اشک مےريختند. ابراهيم ادامه داد : «غصه نخوريد. اگر در غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نميگذارد! » ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
@manbardelnshin - حجت الاسلام دانشمند_5830061398696133852.mp3
7.66M
⭕️چرا زندگیامون بی‌ برکت‌ شده ؟؟ حجت‌ الاسلام‌ دانشمند ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
☝️☝️ 🌹✨ امام رضا از پدرانش عليهم السلام، از حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام روايت كرده است كه فرمودند: 🌹✨هر گاه يكى از شما حاجت و خواسته اى دارد، روز پنجشنبه بامدادان در طلب آن رود، و چون از منزل بيرون آمد آخر سوره «آل عمران»، «آية الكرسى»، «إنّا أنزلناه» و سوره «حمد» را بخواند كه در آن، برآورده شدن حاجت هاى دنيا و آخرت است. 👈آیه آخر سوره آل عمران (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) 📗6) عيون اخبار الرضا عليه السلام: 39/2، مكارم الأخلاق: 146/2، 📙 صحيفة الإمام الرضا عليه السلام: 239، ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اندوهگین نباش😶 ستاره ها دارن به عشق شما میچرخند 🔮 حجت الاسلام پناهیان ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
مداحی آنلاین - ادب در مقابل پدر و مادر - حجت الاسلام دارستانی.mp3
3.32M
♨️ادب در مقابل پدر و مادر 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124