💠روز آخر که میخواست بره سوریه بهش گفتم یادت باشه حرم حضرت زینب(س) که رفتی من رو دعا کن. موقع برگشت هم یه دونه پرچم برام بیار.
نگاهم کرد و گفت من دیگه بر نمیگردم. گفتم این حرفا چیه؟ تو بچه کوچیک داری . حرف از نیامدن نزن. دستش را زد به گردنش و گفت این رو می بینی ؟ گفتم خُب . گفت بابِ بریدنه !
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی دیده نشده حاج قاسم
راجع به انتخابات آمریکا
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
برای یک خانواده پر جمعیت که همه مبتلا به کرونا شدن نفری یک سوره حمد بخونن
حال یک نفرشون هم اصلا مساعد نیست. خدا خیرتون بده .تشکر
#ارسالی_از_اعضا 👆👆👆
یک مریض سرطانی داریم که حال خوبی نداره اصلا نمیتونه اب و غذابخوره التماس دعا داریم.....اگر امکانش هست در کانال معنویتون قرار بدین تا به لطف دعای دوستداران شهدا خدا شفاش بده
#ارسالی_از_اعضا 👆👆👆
🎤هممداحبودوهمفرمانده.
سفارشکردهبودرویسنگ✏️
📌قبرشبنویسند:یازهرا.
📎اینقدررابطهاشباحضرت
زهراقویبودکهمثلبیبی🙄
شهیدشد.😭
💣خمپارهخوردبهسنگرش
وبچههارفتندبالایسرش🤭
😔دیدندکهخمپارهخورده
پهلویچپوبازویراستش.😱
''شهیدمحمدرضاتورجیزاده''
#انتخابات_آمریکا
#مرگ_بر_آمریکا #جمعه
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#قسمت_هفدهم و #هجدهم ( رمان بسیار جالب همراه با احادیث )👌 داستان محمد مهدی 👇👇👇
#قسمت_نوزدهم_و_بیستم
( رمان بسیار جالب همراه با احادیث )👌
داستان محمد مهدی
👇👇👇
#رمان_محمد_مهدی 19
💠 اما #محمد_مهدی اون روز تمام حواسش به یکی از همکلاسی هاش بود ، ظاهر خیلی شیک و تمیزی داشت ، مشخص بود از خانواده های پول دار بود و شاید کمی هم بالاتر از پول دار !
یه گوشه کلاس نشسته بود و حتی موقع معرفی که بچه ها باید خودشون رو تک تک به خانم معلم معرفی می کردن ، خیلی بی حال و کمی هم خجالتی خودش رو معرفی کرد
تو زنگ تفریح هم خیلی خودمونی نبود و یه کنج حیاط رفته بود نشسته بود
#محمد_مهدی متوجه حرکات ساسان شده بود و آخر زنگ مدرسه که دیگه همه با خوشحالی داشتن می رفتن خونه ، دید مادر ساسان با یه ماشین بسیار شیک و مدل بالا اومد دنبالش .
🔰 آقا هادی هم اومد دنبال پسرش و تو ماشین کلی ذوق کرده بود که پسرش نه تنها روز اول مدرسه ، گریه نکرد و دلتنگی نکرد، بلکه با دقت تمام به سوالات خانم معلم جواب می داد و حتی توضیحات بیشتر هم میداد تا جایی که خانم حمیدی کلی ازش خوشش اومد و به آقا هادی گفت که پسر شما آینده درخشانی داره
اون روز #محمد_مهدی ثابت کرد که اگه پدر و مادر دوست دارن بچه شون در آینده سرافرازشون کنه و موفق بشه ، باید از دوران کودکی بهش آموزش بدن ، چیزی که متاسفانه امروز کمرنگ شده و از بچگی چیزهای دیگه یاد میدن و تازه موقع مدرسه یادشون میوفته که باید روی علم آموزی بچه هاشون کار کنن
✳️ #محمد_مهدی وقتی وارد خونه شد، بعد خوردن نهار و کمی استراحت ، کمی بازی کرد و تلویزیون تماشا کرد و بعدش رفت سر مطالعه کردن کتابهای علمی در حد سن و سال خودش
چون از سال قبل ، قبل از اینکه وارد مدرسه بشه ،مادرش باهاش کار کرده بود و سواد خوندن و نوشتن یاد گرفته بود.
مرتب براش کتاب می خریدن تا هم خوندنش تقویت بشه و هم املای درست کلمات رو یاد بگیره ( چیزی که امروز حتی بزرگ ترها هم بلد نیستن) و هم سوادش بالاتر بره و در موضوعات مختلف اطلاعات کسب کنه.
💠 تو همون روز اول مدرسه احساس کرده بود که اگه میخواد دانش آموزی قوی ای بشه، باید سواد و علم بالاتری هم داشته باشه ، مخصوصا وقتی دید هرچی بیشتر مطالب رو توضیح میده ، خانم معلم بیشتر تشویقش می کنه
بیخود نبود که آقا هادی کلی تحقیق کرده بود و به این مدرسه رسیده بود
⏺ شب که شد ، ساعت 10 شب بعد از مسواک زدن رفت خوابید تا صبح روز بعد با نشاط و سر حال بره مدرسه
چون از فردا قرار بود درس ها شروع بشه و باید با جدیت بیشتری حواسش به درسها بود.
ادامه دارد...👇👇
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
#رمان_محمد_مهدی 20
🔰دیگه داشت ماه مهر ، اولین سال تحصیلی تمام میشد و بچه های سال اول ، هم با مدرسه آشنا شده بودن ، هم با معلم ها و نظام تعلیم و تربیت
💠 #محمد_مهدی روز به روز خودش رو بیشتر نشون میداد ،از نظر مذهبی هم واقعا هم از نظر رفتاری و هم اعتقادی ، یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود، سعید ، پسردائی #محمد_مهدی هم مونده بود تو دو گانگی
یا باید رفتار خشک و متعصبانه پدرش رو به پای اسلام می نوشت ، یا باید رفتار متعادلانه آقا هادی رو به عنوان رفتار اسلامی می پذیرفت
👈 اما ساسان !
هنوز حواس #محمد_مهدی به اون بود و به راحتی ازش دل نمی کند ، از طرفی میدید گاهی عاشق مطالب دینی و قصه های قرآنی هست ، اما از طرفی میدید از درون ناراحت هست و گاهی یه گوشه ای گریه می کنه
و معلوم هست گریه به دلیل دوری از خانواده و دلتنگی نیست
✳️ حالا این #محمد_مهدی بود که تونسته بود نظر همه حتی مسئولین مدرسه رو جلب کنه ، مخصوصا مدیر مدرسه که بسیار راضی بود و تو همین کمتر از یک ماه که مدرسه ها باز شده بود، به استعدادش پی برد و اجازه میداد زنگ های تفریح ، برای بچه ها حرف بزنه و داستان های دینی و مذهبی برای بچه ها بگه
👈 واقعا اگر همه معلم ها و مدیرهای مدارس این طور می شدن، چه بهشتی می شد
💠 گاهی اوقات تو مدرسه وسط حرفهاش ، سعید میگفت نه ، اینجوری نیست
چون بابام یه جور دیگه گفته !
اما #محمد_مهدی با استدلال بهش یاد میداد که حرف درست این هست ،
سعید مدام توی فکر می رفت که واقعا حرف کدوم رو قبول کنه ، ازکدوم نوع تفکر و رفتار ، الگو بگیره؟
🌀 اما باز هم تمام فکر و دهن #محمد_مهدی ، روی ساسان متمرکز شده بود.
تصمیم گرفت موضوع را با پدرش در میون بگذاره
آقا هادی بعد اینکه با دقت تمام حرفهای پسرش رو گوش کرد بهش گفت...
ادامه دارد...
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
🌸🍃💫🌸💫
🍃💫🌸💫
💫🌸💫
🌸💫
💫
سلام
یه خاطره هم از شهید سید مجتبی علمدار بگم برای یه کار دادگاهی مجبور شدیم بریم شهر ساری امیدی به رای دادگاه تجدید نظر نداشتم بهانه ای شد تو دلم نیت کردم حتما برم سر مزار شهید کار دادگاهمون که تموم شد از کارکنان اونجا آدرس مزارشونو پرسیدم تو دلم گفتم شهید علمدار کمک کن زودتر مزارتو پیدا کمم همسرم خسته س یه موقع بهانه نیاره نتونم بیام سر مزارت ادرس خیلی سر راست بود ولی بخاطر کرونا راه نمیدادن دم در یه خانمی رو دیدم گفتم مزار شهید علمدار کجاست اون خانم خیلی محترمانه خودش باهامون اومد تاسر مزار راهنماییمون کرد بعد مارو سر مزار یه شهید دیگه بنام سید علی دوامی برد گفت این شهید هم خیلی حاجت میده جالب بود اون خانم گفت اصلا من مسیرم این طرف نبود اومده بودم خرید نمیدونم چجوری از اینجا سر در اوردم وقتی شما گفتیدادرس مزار شهید علمدارو میخواید گفتم حتما قسمته شهید خیلی مهمان نوازه نخواست زائرهاش خسته بشن خیلی تشکر کردیم و ایشون گفتند شبهای جمعه سر مزار شهید علمدار خیلی شلوغه التماس دعا گفتیمو برگشتیم واقعا شهدا زنده ان فقط کافیه تو دلتون باهاشون درد دل کنید رد خور نداره ناگفته نمونه من شبی صد صلوات به نیت همه شهدا از صدر اسلام تا شهدای جنگ و مدافعان حرم و مدافعان امنیت و شهدای سلامت میفرستم التماس دعای شهادت ممنون از کانال خوبتون
#ارسالی_از_اعضای_محترم_کانال 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 روایت زندگی ...
⏳ زمان رو از دست ندید و #عاقلانه تصمیم بگیرید..
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌱 روایت زندگی ... ⏳ زمان رو از دست ندید و #عاقلانه تصمیم بگیرید.. ♥️ کانال #شهید_هادی و #شهید_تور
📣 پدر مادرها 👇
🎀 آسان بگیرید 🎀
خودتان وقتی سالها پیش زندگی مشترکتان را آغاز کردید،
آیا تمام وسایل و امکانات امروز را داشتید؟🤔
👈 پس با نداشتن سخت گیری و موانع تراشی بیجا نذارید زندگی به کامشون تلخ بشه و از انتخاب صحیح و #عاقلانه غافل بشن...
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
شرط میبندم کہ بانو
تو مرا میخواستے💍
در شب بعلہ بُرون
یک کربلا میخواستے💕
من ندانم کہ چہ شد
بعد عروسے یکدفعہ
از مَنِ بیچاره↓
سرویسِ طلا میخواستے😩😕
💫🌸💫🌸
اینم برای اینکه یه کم لبخند بر لبهای شما بنشیند ☺️😍
♥️ کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124