eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.3هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
20 🔰دیگه داشت ماه مهر ، اولین سال تحصیلی تمام میشد و بچه های سال اول ، هم با مدرسه آشنا شده بودن ، هم با معلم ها و نظام تعلیم و تربیت 💠 روز به روز خودش رو بیشتر نشون میداد ،از نظر مذهبی هم واقعا هم از نظر رفتاری و هم اعتقادی ، یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود، سعید ، پسردائی هم مونده بود تو دو گانگی یا باید رفتار خشک و متعصبانه پدرش رو به پای اسلام می نوشت ، یا باید رفتار متعادلانه آقا هادی رو به عنوان رفتار اسلامی می پذیرفت 👈 اما ساسان ! هنوز حواس به اون بود و به راحتی ازش دل نمی کند ، از طرفی میدید گاهی عاشق مطالب دینی و قصه های قرآنی هست ، اما از طرفی میدید از درون ناراحت هست و گاهی یه گوشه ای گریه می کنه و معلوم هست گریه به دلیل دوری از خانواده و دلتنگی نیست ✳️ حالا این بود که تونسته بود نظر همه حتی مسئولین مدرسه رو جلب کنه ، مخصوصا مدیر مدرسه که بسیار راضی بود و تو همین کمتر از یک ماه که مدرسه ها باز شده بود، به استعدادش پی برد و اجازه میداد زنگ های تفریح ، برای بچه ها حرف بزنه و داستان های دینی و مذهبی برای بچه ها بگه 👈 واقعا اگر همه معلم ها و مدیرهای مدارس این طور می شدن، چه بهشتی می شد 💠 گاهی اوقات تو مدرسه وسط حرفهاش ، سعید میگفت نه ، اینجوری نیست چون بابام یه جور دیگه گفته ! اما با استدلال بهش یاد میداد که حرف درست این هست ، سعید مدام توی فکر می رفت که واقعا حرف کدوم رو قبول کنه ، ازکدوم نوع تفکر و رفتار ، الگو بگیره؟ 🌀 اما باز هم تمام فکر و دهن ، روی ساسان متمرکز شده بود. تصمیم گرفت موضوع را با پدرش در میون بگذاره آقا هادی بعد اینکه با دقت تمام حرفهای پسرش رو گوش کرد بهش گفت... ادامه دارد... :
🌸🍃💫🌸💫 🍃💫🌸💫 💫🌸💫 🌸💫 💫 سلام یه خاطره هم از شهید سید مجتبی علمدار بگم برای یه کار دادگاهی مجبور شدیم بریم شهر ساری امیدی به رای دادگاه تجدید نظر نداشتم بهانه ای شد تو دلم نیت کردم حتما برم سر مزار شهید کار دادگاهمون که تموم شد از کارکنان اونجا آدرس مزارشونو پرسیدم تو دلم گفتم شهید علمدار کمک کن زودتر مزارتو پیدا کمم همسرم خسته س یه موقع بهانه نیاره نتونم بیام سر مزارت ادرس خیلی سر راست بود ولی بخاطر کرونا راه نمیدادن دم در یه خانمی رو دیدم گفتم مزار شهید علمدار کجاست اون خانم خیلی محترمانه خودش باهامون اومد تاسر مزار راهنماییمون کرد بعد مارو سر مزار یه شهید دیگه بنام سید علی دوامی برد گفت این شهید هم خیلی حاجت میده جالب بود اون خانم گفت اصلا من مسیرم این طرف نبود اومده بودم خرید نمیدونم چجوری از اینجا سر در اوردم وقتی شما گفتیدادرس مزار شهید علمدارو میخواید گفتم حتما قسمته شهید خیلی مهمان نوازه نخواست زائرهاش خسته بشن خیلی تشکر کردیم و ایشون گفتند شبهای جمعه سر مزار شهید علمدار خیلی شلوغه التماس دعا گفتیمو برگشتیم واقعا شهدا زنده ان فقط کافیه تو دلتون باهاشون درد دل کنید رد خور نداره ناگفته نمونه من شبی صد صلوات به نیت همه شهدا از صدر اسلام تا شهدای جنگ و مدافعان حرم و مدافعان امنیت و شهدای سلامت میفرستم التماس دعای شهادت ممنون از کانال خوبتون 👆👆👆
AUD-20200225-WA0016.mp3
5.45M
آقا جان کجایی ؟؟؟ همه جا به هم ریخته !! ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌱 روایت زندگی ... ⏳ زمان رو از دست ندید و #عاقلانه تصمیم بگیرید.. ♥️ کانال #شهید_هادی و #شهید_تور
📣 پدر مادرها 👇 🎀 آسان بگیرید 🎀 خودتان وقتی سال‌ها پیش زندگی مشترک‌تان را آغاز کردید، آیا تمام وسایل و امکانات امروز را داشتید؟🤔 👈 پس با نداشتن سخت گیری و موانع تراشی بیجا نذارید زندگی به کامشون تلخ بشه و از انتخاب صحیح و غافل بشن... ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شرط میبندم کہ بانو تو مرا میخواستے💍 در شب بعلہ بُرون یک کربلا میخواستے💕 من ندانم کہ چہ شد بعد عروسے یکدفعہ از مَنِ بیچاره↓ سرویسِ طلا میخواستے😩😕 💫🌸💫🌸 اینم برای اینکه یه کم لبخند بر لبهای شما بنشیند ☺️😍 ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔮 روز مادر حدودا دوم یا سوم راهنمایی بود، روز مادر که رسید تازه یادش اومد که هدیه ای تدارک ندیده، پول زیادی هم نداره که چیز قابل توجهی برای مادر بخره... روز میلاد حضرت مادر سادات که رسید، یهو دیدیم محمد دست پر اومده خونه! کادوی حجیمی دستش بود و یه دسته گل گلایول سفید!!! کادو رو که باز کردیم، دیدیم هرچی پول داشته گذاشته و فقط تونسته ظرف پلاستیکی دوتومنی از دست فروش کنار خیابون بخره. مادر از دیدن این هدیه خیلی ذوق زده شد.. 🔹 بالاخره پسرش تمام احساس و داراییش رو گذاشته بود برای هدیه روز مادر... 🔹 اما جای سوال بود که چرا دسته گل گلایول سفید؟؟؟ مگه عزاست؟!!!! بعد از چند دقیقه کلنجار رفتن و پرس و جو از آقامحمدرضا تازه کاشف به عمل اومد که گلها رو از تاج گل ختم یه بنده خدایی برداشته بود!!! گویا مراسم ختم تموم شده بوده و تاج گل رو گذاشته بودن کنار سطل آشغال، محمد هم گلهای سالم رو جداکرده بود و دسته گل روز مادر درست کرده بود!!!!! 🔹هرسال روز مادر، وقتی از مادرم می پرسیدیم بهترین هدیه چی بوده، همین دوتا کادوی بااحساس و بی ریا رو نام می برد.🔹 🌼محمدرضا بود دیگر.... خالصانه کار می کرد و هرچه در توان داشت، می گذاشت...🌼 خاطره_روز_مادر 🌹 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
سلام حالتون خوبه میشه برای ! _بایرامعلی نماز وحشت بخونید ایشون مداح اهل بیت و مبلغ بودن ممنون 👆👆👆
خانواده‌ای دخترشون بخاطر کرونا فوت کرد دختر دیگه‌شون که بارداره کرونا گرفته و کماست ممنون می‌شم حمد شفا براش بخونید و برای آرامش خانواده‌شون صلوات بفرستین 👆👆👆
❤️ ‌بیمار وصل ‌توام... شب‌ها در‌ پریشانی ثانیه‌ها، روزها در اضطراب فاصله‌ها؛ تمام جهانم بی‌ تو تب ‌دارد... ‌طبیب قلب‌های‌ هجران‌ زده کجایی!؟ ✨شبت بخیر آرام جانم✨ ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
العجل اَلامان یا امام زمان گَل💚 شعر ترکی بسیار زیبا و دلنشین ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
🔮 جمله حاج قاسم درباره شهید محمد خانی معروف به عمار برای تکمیل مصاحبه های دنبال راه و چاهی بودم بروم سوریه همه تیرهایم به سنگ خورد دست به دامن پدر شهید شدم . موی دماغ شدم کانالی پیدا کنند دستم را بگذارند در دست حاج قاسم . دست آخر وعده دادند " اگه شد درخواست تو میرسونم دستش " این وسط ابوباقر پیدا شد با وساطت او راهی ام کرد اصلا یادم رفته بود تقاضا و پیگیری قبلی. گذشت تا یک هفته قبل از چاپ جاده یوتیوب، اسکن جواب درخواست رسید دستم ، موافقت حاجی با سفرم به سوریه با تاکید که در اولویت انجام شود ، با یک پاراف مبهوت کنند :‌👇👇 " اگر خاک پای عمار باشم افتخار میکنم " 🌷 خاطره محمد علی جعفری نویسنده کتاب عمار حلب( کتاب درباره هست ) 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124