eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
126 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
7 فایل
اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل.. @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊 🍃🌹 @shahid_hadi_jafari65🌹🍃 #لبیک_یاحسین...🌴
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅صبـح هر ز ایام تـورامی‌طلبد مژده از آمـدنـت دِه که دلــم آب شده... 🔅ذکر نامت، به‌من آموخت‌که عاشق بشوم از گل روی تـوگلهای جهان ناب شده... 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 🌹 🌹 روزی خواهد رسید که برادر از برادر فرار می کند و مجرم ها با صورت شناخته می شوند و معذرت خواهی ظالم هرگز سودی ندارد ، پس آن روز را در نظر داشته باشیم و مواظب اعمالمان باشیم و نکند با کم کاری کردن و سرگردان نمودن مردم و تلف کردن وقت های خود ، انقلاب عزیزمان را به خطر بیندازیم . 🕊 🕊 🌹 🌹 🕊 🌹 🕊 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌿 تمام هستي ‏ام را خاك قدمت مي ‏كنم 🌿 تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى، ☀ چرا كه تو آفتاب يقينى، 🌹 كه اميد فرداها هستى 🌸 تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل ‏سرخ مي ‏مانى و نرم و سبز و لطيفى 🌸🍃  تو معنى كلمات آسمانى هستي كه دستهايش براى آمدنت به زمين دعا مي ‏كند. اى تجسّم مهربانى غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مي ‏كنندو نفس آب تو رامعنى مي ‏كندو نبض خورشيد تو را وصف مي ‏كند. خوب مي ‏دانم كه تو مي ‏آيى؛ آرى تو مي ‏آيى همانطور كه وعده كرده ‏اى و آنگاه است....كه كلمه انتظار را از لغتنامه ‏ها پاك خواهيم كرد. 🌼🍃 🌼 پس اى تمام زيبايى! بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى. یا ابا صالح المهدی ادرکنی آقا جانم دلم بی قرار شماست چه کنم ؟ 🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
ابا صالح التماس دعا.mp3
3.8M
🥀🥀🥀🥀🥀 به عشق لیلا شدم مجنون مرا با دوری مکن دلخون یوسف زهرا یوسف زهرا اباصالح التماس دعا هرڪجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش 🎤 جواد_مقدم 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#زندگینامه_شهید_الله_نظر_صفری🌷🕊 شهید الله نظر صفری در تاریخ ۱۳۵۲/۰۸
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 نام و نام خانوادگی :سعید علیزاده نام پدر : علی اصغر تاریخ تولد :۱۳۶۸/۰۲/۱۲ محل تولد :دامغان شغل :پاسدار وضعیت تاهل :مجرد مسئولیت :نیروی اطلاعات و عملیات سن :۲۶ سال 👇👇
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#معرفی_سعید_علیزاده🌷🕊 نام و نام خانوادگی :سعید علیزاده نام پدر : عل
«ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود واندل که با خود داشتم با دل ستانم می رود در رفتن جان از وطن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود» بوی سیب می آمد و سفری قریب و گریه هایی غریب که نوزاد در آغوش مادر آمدنش را مدام نشان می داد. فرزند سوم را سعید نام گذاشتند. دوازده روز از اردیبهشت شصت وهشت می گذشت و حاج علی اصغر دومین پسرش را با دلهره ای رازناک در آغوش گرفت. او از ردپای هر روز مادر که سجاده اش بود و آسمان نیایش و نفس های پرطراوت دعاهایش، و قدم های استوار پدر، رسم بندگی و زندگی آموخت. تحصیلاتش را تا دیپلم در دامغان گذراند. نوجوانی که مسئول پایگاه بسیج باب الحوائج بود. دردمندی که درمانش راز و نیاز با معبود بود. اگر جست وجویش می کردی در هیئت پیدایش می کردی. اما باید از مرز شهر عبور می کرد. برای رسیدن به مقصد از آب و خاک عبور باید کرد. برای ادامه تحصیل، دانشگاه امام حسین را انتخاب کرد. پس از پایان تحصیلات پاسدار تیپ ۱۲ قائم(عج) سمنان شد و این بار از نقشه و از مرز و از خط گذشت. برای دعاهای مستجابش رو سوی مولایش حسین کرد. در چله نشینی زائران حسین در گمنام ترین راه عاشقی قرار گرفت؛ جاده ای به رنگ سرخ، پیامبران سرخ آزادگی. در تمام طول مسیر از مولایش اذن خواست و دعای حضور و افتخار سربازی. قنوت¬هایش در گوش هفت آسمان می پیچید و جانمازش به وسعت دریاها نمناک می شد. در دومین چله نشینی اش در دومین پیاده روی اربعین اذن سربازی بانو را گرفت. پس از آن راهی شام شد و چه سعادتمند بود سعید و چه بیدار بود سعید. بیدارتر از تمام جهان. رفت و این بار در خودش چله ای گرفت. رفت و این بار از پله-های خودش بالا رفت و عشق پرواز کرد تا خدا. در مسیر آزادسازی مناطق نبل و الزهرا در دوازدهم بهمن ماه نود و چهار در آغوش یار مأوا گرفت. 👇👇
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#زندگینامه_شهید_سعید_علیزاده «ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود
🌷🕊🌷🕊 «بسم الله الرحمن الرحیم ما را مدافعان حرم آفریده اند، اصلا برای پاره شدن آفریده اند اینجانب سعید علیزاده در صحت و سلامت جسمی و عقلی عازم سفری هستم به رسم مسلمانی. خیلی وقت بود نفس کشیدن در این هوا برایم سخت شده بود، هوایی پر از ریا، نفاق، دورویی و دروغ که برای کمال و رسیدن به معبود راهی جز رفتن نیست که اگر بمانی اسیر نفس می شوی. خسته شده ام از نشستن بر جا وقتی روز به روز خبر شهادت دوستان و هم لباسی هایم به گوشم می رسید تا امروز که این مجال فراهم شده است. از همه ی کسانی که در طول این ۲۶ سال برایم زحمت کشیده اند، از همین جا از همه ی آنان حلالیت میطلبم، از دوست و رفیق و نارفیق و همه ی افرادی که به گردن آنان حقی دارم. از مادرم می خواهم در نبود من بی تابی نکند و بداند جان بی ارزش من نثار دفاع از حرم خانم حضرت زینب شده است و در برابر خبر شنیدن شهادت من همچون حضرت زینب صبوری کند. کوچک تر از آن هستم که کسی را نصیحت کنم اما همه را به صداقت، محبت و پرهیزگاری دعوت میکنم و از آنان میخواهم فریب مال دنیا را نخورند که این مال فناپذیر است. امیدوارم حضرت زهرا (س) عنایتی کند تا به هدفی که از ورود به سپاه داشته ام آن هم تنها خواستن شهادت از خداوند بود، نائل آیم . هر چه را خواستم از فضل تو گیرم آمد، مانده بی سر شدنم در ره زینب جانت با آرزوی شهادت سعید علیزاده ۱۳۹۴/۷/۱۵ 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_هوری🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : #سردار_شهید_سید_علی_هاشمی 🌷🕊 فصل سوم ..( قسمت سوم)🌹🍃 🌷🕊ب
🌹🍃 : 🌷🕊 فصل سوم ..( قسمت آخر)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 (قسمت آخر) علی سنش از من کمتر بود. اما همیشه احترام من را نگه می داشت. البته من هم علی رو مثل پسرم دوست داشتم یک روز به من گفت: جناب سرهنگ جوادی ، بیا برویم خانه مجید سیلاوی. گفتم: برای چی علی جان؟ گفت: شهید شده بیا بریم به خانواده اش تسلیت بگیم با هم رفتیم رو به روی خانه شهید حسینیه کوچکی بود رفتم و دیدم که علی یک حصیر کف آنجا انداخته بعد آمد جلو و گفت: می دانید چرا شما را آوردم اینجا تا از شما پیمان بگیرم پرسیدم علی جان چه پیمانی گفت: من می خوام قول بدهید که مثل ۱۵ دی ۱۳۵۹ که عملیات نصر بود و در آن شرایط سخت عقب نیامدی بعد از این هم عقب نیایی و تا آخر بمانی گفتم: علی جان خودت که دیدی ما آنجا هم آخر پای کار بودیم اما حالا که از من قول می خواهی چشم. قول می دم و تا آخر می ایستم خدا رو شکر که پس از سال ها هنوز روی قولی که به علی داده ام ایستاده ام. بعد از عملیات ثامن الائمه و در دی ماه سال ۱۳۶۰ دستور تشکیل یگان های سپاه صادر شد به دنبال این فرمان تیپ های امام حسین، نجف اشرف، محمد رسول الله و ... تشکیل شد سپاه حمیدیه هم باید به تیپ تبدیل می شد حاج علی که خیلی به استخاره اعتقاد داشت برای انتخاب اسم تیپ قرآن را باز کرد و سوره نور آمد برای همین اسم تیپ را نور گذاشت تیپ ۳۷ نور با فرماندهی علی هاشمی در خوزستان تشکیل شد محل استقرار تیپ را هم منطقه ای طراح سید جابر و کرخه تعیین کرد جالب است آن که آن موقع حاج علی یک جوان بیست ساله بود در همان دی ماه و در عملیات طریق القدس شهرستان بستان آزاد شد عملیاتی که پاتک های شدید عراق همراه شد اما بسیار موفق بود از اینجا به بعد ارتباط حاج علی با فرماندهی سپاه برادر محسن رضایی بیشتر شد قرار شد عملیات بعدی در منطقه دشت عباس و شوش و ... بسیار باشد که منطقه بسیار وسیعی در خوزستان بود. از ماه ها قبل کار هماهنگ و نیروها آماده شدند عملیات بزرگ فتح المبین در راه بود خوزستان آماده اتفاقات بزرگی می شد موقع تقسیم وظایف اعلام شد که تیپ ما عملیاتی ایذایی فریب دشمن را باید انجام دهد عملیات ما تاثیر زیادی در پیروزی عملیات فتح المبین می گذاشت. در جنوب حمیدیه و کنار رودخانه کرخه منطقه سید جابر قرار داشت که بچه های گروه شهید چمران در آنجا مستقر بودند ما از آنجا شروع کردیم به کارشناسی و اطلاعات عملیات ما در این محور بود. برای این منظور حاج علی طرح عملیاتی خاصی را نوشته و آماده کرد کارشناسی و جمع آوری اطلاعات حدود ۴۵ روز طول کشید. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
دلم كه تنگ مى شود... يادم می‌افتد دير زمانى است با تو خلوت نكرده ام... اى شفيق ترين انيس! 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
شهید، باران رحمت الهی است که به زمین خشک جانها، حیات دوباره می‌دهد. عشق شهید، عشق حقیقی است که با هیچ چیز عوض نخواهد شد. اللهم الرزقنا شهادت🌹🍃 دلاتون شهدایی عند ربهم یرزقون 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃 وقتی که پروردگار بخـواهد دست یک کسی را بگیرد و راهش را به او نـشان دهد را به او الهـــام می کند. یعنی به قـلبش می اندازد که راهِ تــو ایـن اســت. 🌷 (ره) 📚 ص ۷۸ 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🖋 هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو باشید. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون پایمال شود. 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 بچه ی تهران بود،متولد ۱۳۷۴ حدود ۴۰روز عاشقانه ازحرم اهل‌بیت دفاع کرد تا سرانجام عصر روز ۲۱ آبان ماه سال ۹۴ در حالی‌که تنها ۲۰ سال داشت به آرزویش که شهادت بود،رسید. مادر شهید : شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است آن موقع نیمه‌شب از خواب بیدار شدم. حالت غریبی داشتم، آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود.  به بچه‌ها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا من خانه را مرتب کنم،احساس می‌کردم مهمان داریم. . ‌ عصر بود که همسرم، مهدیه دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا آمدند. صدای زنگ در بلند شد. به همسرم گفتم حاجی قوی‌باش خبر شهادت محمدرضا را آورده‌اند. وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است.  من می‌دانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است.... جمله ی آخر شهید دهقان به قول شهید آوینی شهادت بال نمیخواد حال میخواد.این جمله ی آخر منه" 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
Reza Narimani - Salam Aghaye Mehraboon (128).mp3
14.76M
سید رضا نریمانی سلام آقای مهربون منم همون نوکرتون ... 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سر شد به شوق وصل تو فصل جوانی ام هرگز نمی‌شود که از این در برانی ام یابن‌الحسن، برای تو بیدار می‌شوم مولایم سلام صبحتان بخیر ای همه‌ زندگانی ام السَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِيَاءِ 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
نه ثروت تاکنون زاییده مردی؛ نه قصر و کاخ درمان کرده دردی؛ برو انسانیت رامشتری باش؛ قضاوت میشوی با آنچه کردی.! سلام، روزتون بخیر و شادی ان شاالله 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فرا رسیدن ۱۲ بهمن، سالروز ورود تاریخی امام خمینی(ره) به میهن و آغاز دهه فجر مبارک باد🌹💐🌷 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#معرفی_سعید_علیزاده🌷🕊 نام و نام خانوادگی :سعید علیزاده نام پدر : عل
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 تاریخ تولد : ۱۳۶۶/۰۳/۰۱ محل تولد : اهواز تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۱۲ محل شهادت : تل جبین – عملیات آزادسازی نبل و الزهرا – سوریه وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : گلزار شهدای اهواز – قطعه ۱ 👇👇
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#معرفی_شهید_محمود_مراد_اسکندری🌷🕊 تاریخ تولد : ۱۳۶۶/۰۳/۰۱ محل تولد :
🌷🕊 🕊🌷 بِسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم أشهَدُ أنَّ لا إلَهَ إلّا اللهُ و أشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسولُ الله و أشهَدُ أنَّ عَلیَّ أمیرالمُؤمِنینَ و أولاد المَعصومین حُجَّة الله. إنّا لله وَ إنّا إلَیه رَاجِعونَ. إنَّ الله مَعَ الصَّابِرِینَ. با سلام و آرزوی سلامتی برای خانواده‌ی مهربانم که امیدوارم با توکل بر خدای عزوجل و با توسل بر پیامبر رحمت و ائمه‌ی معصومین در تمام مراحل زندگی صبور، موفق و سلامت باشید. چند خطی به رسم وظیفه برایتان می‌نویسم، که اگر در این سفر پس از انجام وظیفه، جان خود را از دست دادم، هم وداعی باشد با عزیزانم، و هم مسائلی که به من مربوط می‌شوند بر زمین نمانده و از گردن من برداشته شود. امیدوارم، که همان‌گونه، که تا کنون با وجود مشکلات فراوان در کنار هم زندگی کرده‌اید، در آینده نیز بهتر از گذشته، یار و غم‌خوار یکدیگر باشید. إن شاء الله خداوند یاورتان باشد. جنگ ... به قول شهید بابایی، جنگ شلیک گلوله نیست! انجام وظیفه است. حالا هر کس به هر طریق که از دستش برمی‌آید. یکی جهادهر چیزی که از دست کسی بر بیاید، برای دفاع از اسلام، «جهاد» است و طبق آیه‌ی شریفه‌ی قرآن که می‌فرماید: «بِسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة. تمام تلاش خود را برای مبارزه با کفر آماده کنید». می‌خواهیم برویم برای دفاع از حرمین، إن شا الله سوریه. «إن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم و یُثَبِّت أقدامَکُم.» می‌رویم و پیروز برمی‌گردیم. إن شاء الله تا زنده‌ایم، رزمنده‌ایم! ما با ولایت زنده‌ایم. که تا هست، ما قافله‌ای از جان گذشتگانیم، دنیا طلبان بدانند، ما تا آخرین قطره‌ی خون پای ولایت ایستاده‌ایم، محال است که در تاریخ بخوانند که سیّد علی تنها ماند! لبیک یا خامنه‌ای. سلام مرا به بچه‌هایتان، که هستند، و فرزندانی که بعد از من به دنیا خواهند آمد برسانید و از زبان من به آن‌ها بگوئید: که جهاد در راه خدا از زندگی ذلّت بار که هیچ، بلکه از زندگی راحت و خوش ولی فانی دنیا بهتر است. 👇👇
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
🌷🕊#وصیتنامه_شهید_محمود_مراد_اسکندری 🕊🌷 بِسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم أشهَدُ أنَّ لا إلَهَ إلّا الله
امر ازدواج را سخت نگیرید، ولی متفکرانه و به جا و به وقتش انجام دهید. برای شما و تمام جوانان از خداوند طلب خوشبختی و عاقبت به خیری می‌کنم. از هر چه بگذریم سخن پول خوش‌تر است، شوخی کردم، تا چند لحظه بخندید ... برایم از هر که مرا می‌شناسد حلالیت بطلبید. مقداری مقروض هستم و مقداری طلبکار، که تکلیفشان را جداگانه مشخص می‌کنم. لباس‌های مرا که قابل استفاده است به هر که می‌دانید بدهید تا استفاده شود.سلام مرا به همه برسانید و اگر مقدور برایتان بود، برای من نماز بخوانید و روزه بگیرید و از خداوند عزوجل برایم طلب عفو و بخشش کنید و مرا در کنار مزار عمو محمود دفن کنید. إن شا الله شفاعت آن مرد با خدا و مجاهد راه حق، شامل حال من نیز شود. مثل همیشه خیلی پرحرفی کردم. همه‌ی شما را دوست دارم و به خداوند مهربان می‌سپارم. امیدوارم که آن‌طور رفتار کنید، که شایسته‌ی شیعیان واقعی امام علی و حضرت زهرا باشد.خادم علی اصغر و رقیه بنت الحسین محمود مراد اسکندری ۱۳۹۴/۷/۱۵ 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_هوری🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : #سردار_شهید_سید_علی_هاشمی 🌷🕊 فصل سوم ..( قسمت آخر)🌹🍃 🌷🕊ب
🌹🍃 : 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت اول)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 بعد درباره مسایل اطلاعاتی از من سوال هایی پرسید که برایش شرح دادم حاجی خوب به نقشه ها خیره شد با تیزبینی خاصی پرسید: راهی وجود نداره که ما بتوانیم از پهلو به دشمن بزنیم و حمله رو در رو با دشمن انجام ندهیم؟ برای اینکه اینجا منطقه اش پر از مین و سیم خار داره و کار مشکل می شه.اما من بر اساس شناسایی ها گفتم: نه و بر روی حمله از رو به رو اصرار داشتم تا حاجی بپذیرد. هر چه به حاجی توضیح دادم حرف خودش را می زد اصرار داشت که ما دشمن را دور بزنیم. می گفت: دلم می گوید راهی هست نتوانستم قانعش کنم در نهایت قرار شد خودم یک بار دیگر به شناسایی بروم اما قبل از رفتن به من حرفی زد که علت آن همه اصرارش را متوجه شدم. حاجی گفت: خیال نکن طرح نوشتن و گفتن رمز عملیات کار آسانی است من وقتی زیر طرح رو امضا می کنم بدنم می لرزه جان بچه های مردم دست ما هستند آن بچه ای که مادرش چندین سال با زجر و بدبختی بزرگش کرده و حالا تحویل من داده نباید بی خود جانش به خطر بیفته. خیره شده بودم به حاجی. این حرف درس بزرگی برایم بود. موقعی که برای شناسایی رفتم حال و هوای خاصی داشتم. همه اش به فکر جمله حاج علی بودم که گفته بود: دلم می گوید راه هست این جمله به من امید می داد. بعد از شناسایی سردم بود حسابی خسته و گرسنه بودم؛ اما خوشحال که موفق شدم دو معبر پیدا کنم. مثل کسی که دلش می خواهد خبری را هر چه زودتر به عزیزش بدهد دل دل می کردم که کی به مقر برسم تا حاج علی را از وجود دو تا معبر خوب آگاه کنم. در حمیدیه حاجی منتظرم بود تا من رو دید گفت: ها چه خبر؟ گفتم: راه پیدا شد آن هم چه معبرهایی دو تا راه برایت پیدا کردم. گزارشم را که دادم حاجی حرفی به من زد که هنوز بعد از سال ها از یادم نرفته. حاجی گفت: علی ناصری به خدا قسم من می دانستم که راه هست چون دلم می گفت که راه هست اما اگر تو بیشتر از آن اصرار می کردی که راهی نیست باور می کردم من به شما اعتماد دارم اگر بگویی کرخه خشک شده باور می کنم این حرف حاجی به اندازه پنجاه مدال شجاعت و حتی بالاتر از آن برایم ارزش داشت همین کلام بود که علاقه من به حاجی را صد برابر کرد. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---