eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
237 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 (ع) و حضور آقازاده شان (ع) امام رضا علیه‌السلام در لحظات احتضار، روضه «عطش» سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌خوانَد. یکی از اثراتی که زهر بلافاصله می‌گذارد، تشنگیِ فراوانی در بدن انسان به وجود می‌آورد؛ لذا در نقلی آمده است: وقتی که امام جواد علیه‌السلام بر بالین پدر حاضر شدند و سر آن حضرت را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به او فرمودند: بُنیَّ مُحمّد! عَلَیَّ بِشَئٍ مِنَ المٰاء ▪️پسر جانم ای محمد! اندکی آب برای بیاور فَلمّا أدنَی الماءَ مِن فَمِهِ بَکیٰ و قالَ ▪️ وقتی‌که امام جواد علیه‌السلام ظرف آب را به نزدیک لب‌های مبارک پدر آوردند، امام رضا علیه‌السلام به گریه افتادند و خطاب به «آب» فرمودند: یٰا مٰاء! أنتَ الّذی مُنعَ مِنکَ جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام بِکربلاء؟! ▪️ای آب ! تو همانی أستی که جدّم حسین علیه‌السلام در سرزمین کربلا از تو محروم شد؟! 😭😔 📚العبرة الساکتة ج۲ ص۵۱۴ 📚الطریق،کاشی، ج۳ ص۵۴۸ 🏴 🏴 التماس دعا دارم🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ای حضرت سلطان بنگر حال گدا را از من بخر این ناله و اشک و بکا را این نقطه پایان محرم،صفر ماست امضــا بنمـا تـذکـــره کــرب و بــلا را ✉️ 🌱 پیام ناشناس🌹👇 ✉️daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بانو ساره جوانمردی بعد از کسب مدال های رنگارنگ برای وطنش ایران از دنیای قهرمانی و در اوج خداحافظی کرد. او در آبان ۱۴۰۲ با بغل گرفتن فرزند سه ماهه اش بر روی سکو، مدال گرفت و مورد تقدیر و تشکر رهبر عزیز قرار گرفت. حالا فرزندش تقریبا ۱ ساله شده. امیدواریم در کنار خانواده خوشبخت و عاقبت بخیر باشند.❤️🌹 بانو جوانمردی ۴ طلا و یک برنز پارالمپیک، ۴ طلا و ۲ نقره بازیهای پاراآسیایی، ۵ طلا، ۲ نقره و یک برنز مسابقات قهرمانی جهان و ۳ طلا و یک نقره جام جهانی را درکارنامه پرافتخار خود دارد. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا هم‌اکنون حرم مطهر/شبکه قرآن (ع)
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا هم‌اکنون حرم مطهر/شبکه قرآن #شهادت_امام_رضا(ع) #چهارشنبه_های_امام_ر
آقا امام رضا خیلی علاقه مند به شعر بودن پس این شعر تقدیم به ایشون🥀 به امید عنایتی از حضرت عشق🥀 آسمان زیر پرت بود زمین افتادی یک عبا روی سرت بود زمین افتادی نه صدای تو به گوش کسی آن روز رسید نه کسی دور و برت بود زمین افتادی صورتت خاکی و دستار و عبایت خاکی مادرت در نظرت بود زمین افتادی یازهرا😭💔 زهر از جان تو آقا جگرت را می خواست آتشی بر جگرت بود زمین افتادی ناله می کرد جوادت به سرش می زد آه اشک در چشم ترت بود زمین افتادی مثل یک مار گزیده به خودت پیچیدی خوب شد که پسرت بود زمین افتادی..... صلی الله علیک یا اباعبدالله.... ولی افسوس به میدان دل خون برد حسین نیزه از پشت زدند و به زمین خورد حسین مسعود اصلانی📝
شام غریبان شهادت امام رضا(ع)-mc.mp3
23.64M
شام غریبان شهادت امام رضا(ع) در حرم مطهر رضوی سید مجید بنی فاطمه🎙 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 تشرف یافتگان محضر امام زمان(عج) #تعریف_کن_اسماعیل #قسمت_دوم اسبِ اسماعیل به تاخت رفت و از بیابان
💠 تشرف یافتگان محضر امام زمان(عج) اسب ها به او رسیدند. دو نفر از آن ها جوان، یک نفرشان پیرمرد و یک نفر دیگر میان سال بود. مردِ میان سال چهره ای مهربان و خوش رو داشت. مردِ پیرمرد در دست خود نیزه ی بلندی داشت و آن دو جوان، همراه خود شمشیر داشتند. مردها سلام کردند. اسماعیل جواب داد و با احتیاط به مردان غریبه خیره شد. مردِ مهربان پرسید : فردا نزد خانواده ات می روی؟ اسماعیل بی آن که فکر کند، گفت : بله آقا! مرد پرسید : جلوتر بیا تا آن زخمی را که اذیتت می کند، ببینم! اسماعیل جا خورد. این پا و آن پا کرد. کسی در دلش گفت : برو جلو! عجله کن! بی معطلی جلوی اسب او رفت. مرد از روی اسب خم شد. اسماعیل بی آن که چیزی بپرسد، دشداشه ی (۱) خود را بالا زد و پارچه ی زخم خود را باز کرد. زخمِ سیاه نمایان شد. مردِ مهربان دست بر شانه ی اسماعیل گذاشت و با دستِ دیگر روی زخم را گرفت و آن را فشار داد. اسماعیل به خود لرزید. خون و چرکِ زیادی از زخمِ سیاه بیرون آمد. مردِ مهربان بر اسبش نشست. پیرمردی که در کنارش بود، شادمان گفت : رستگار شدی اسماعیل هِر قلی! اسماعیل که گیج و منگ بود، پارچه را بست و پیراهنش را پایین کشید. رنگش پریده بود. صدای قلب را می شنید. رو به پیرمرد کرد و پاسخ داد: اِن شاءالله همگی رستگاریم! ناگهان به خودش آمد. بیشتر به چهره ی پیرمرد نگریست و زیر لب گفت : این پیرمرد اسم مرا از کجا می داند؟ تا آمد چیزی بپرسد، پیرمرد گفت : این مردِ بزرگوار امام زمان توست! ادامه دارد.... ----------------------------- ۱) پیراهن بلند عربی @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
💠 حرم مطهر حضرت امیر المومنین (علیه السلام) بامداد ۱۴۰۳.۰۶.۱۵ ✉️ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
یک‌ لحظه‌ به‌ حالِ‌ خویش‌ مگذار مرا... من‌ مـالِ‌ تــوام، به‌ غیر‌ مسپار‌ مرا @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊