eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
1.6هزار دنبال‌کننده
885 عکس
249 ویدیو
31 فایل
از قافلـــــه های شهــــــدا ، جامـــــاندیــــم رفتنــــــد رفیقــــان و چــــه تنهــــا ماندیــم افســــــوس کـه در زمانـــــــه ي دلتنـــــگی مجـــــروح شــــــدیم ، اسیر دنیـــا ماندیم ارتباط با ادمین: @M_ali_ekhlasi @MohammadMahdiZahedi
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌺 روشنای خانه 1️⃣ #قسمت_اول نظامی ولی بسیار عاطفی 🔸 من عروس اول شهید محمدرضا زاهدی هستم. پدر شوهرم
🌺 روشنای خانه | شهید محمدرضا زاهدی در بیان عروس‌شان، خانم زاهدی (همسر آقا محمد مهدی) 2️⃣ اینبار متفاوت بود، و بیشتر ماند 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌺 روشنای خانه | شهید محمدرضا زاهدی در بیان عروس‌شان، خانم زاهدی (همسر آقا محمد مهدی) 2️⃣ #قسمت_دوم
🌺 روشنای خانه 2️⃣ اینبار متفاوت بود، و بیشتر ماند 🔸 ما همیشه از عمو می‌خواستیم که برایمان دعا کند تا صاحب فرزند دیگری شویم و ایشان هم خواسته‌مان را اجابت می‌کردند. چون می‌دانستم همیشه نماز شب میخوانند، می‌خواستم که فراموشمان نکنند. خیلی وقت‌ها با تسبیح صلوات می‌فرستادند و اگر نداشتند، با مقداری نخود این کار را می‌کردند و هر نخود، نشانه‌ی هزار صلوات بود. من آن نخودها را به عنوان تبرک برمی‌داشتم تا در غذا بریزم. 💓 وقتی عمو خبردار شدند که به خواست خدا داریم صاحب فرزند دوم می‌شویم، از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند. 🌷 بعضی وقت‌ها که می‌فهمیدیم زن عمو می‌خواهد بیاید و ایشان می‌گفتند که احتمال دارد عمو هم باشند، خیلی به دیدنشان امیدوار می‌شدیم. گاهی همسرم به یکباره می‌گفت که عمو به تهران آمده و فقط چند ساعت حضور دارند. ما برای دیدنشان به تهران می‌رفتیم و در حد همان چند ساعت ملاقاتشان می‌کردیم. 🌿 عید امسال بعد از شش یا هفت ماه، نزدیک سحر بود که بی‌خبر آمدند. ما خواب بودیم. زن عمو همه را بیدار کردند و من که خیلی دلتنگ عمو بودم، بعد از مدت‌ها ایشان را دیدم. هر بار که می‌آمدند، می‌گفتند که چند روز قرار است بمانند؛ اما این بار نگفتند، و ما هم دلمان نمی‌آمد بپرسیم. اما ریحانه، دختر خواهر شوهرم هر شب از عمو می‌پرسید: فردا هم هستید؟ و ایشان هم می‌گفتند: «بله، هستم.» ما هم خوشحال می‌شدیم و هم تعجب می‌کردیم. چون سابقه نداشت. 🌙 در ماه رمضان سال‌های قبل، دعوت‌های افطار را همراه ما نمی‌آمدند؛ ولی این دفعه هر کجا دعوت شدیم آمدند. حتی جاهایی که ما فکرش را هم نمی‌کردیم. این بار از سحر روز یکشنبه تا جمعه کنار ما ماندند. 🌹 عمو گفتند که روز جمعه قرار است بیایند دنبال‌شان و بروند. در آن چند روز قرار بود یک سفر مشهد هم بروند؛ ولی به دلایلی بهم خورد و خیلی ناراحت شدند. شبِ قبل از رفتن، وقتی که از مهمانی برگشتیم، برخلاف دفعات گذشته که می‌رفتند برای استراحت، این بار چراغ‌ها را روشن کردند و خیلی سرحال و با نشاط نشستند. همه دور هم نشستیم و گرم صحبت شدیم. ⏪ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: عروس شهید زاهدی 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📢‌ هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹️امروز؛ صفحه صد و هشتاد و پنج قرآن کریم سوره مبارکه انفال ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
صفحه ۱۸۵.mp3
5.71M
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹️صفحه صد و هشتاد و پنج قرآن کریم، سوره مبارکه انفال با صدای محمد حسین سعیدیان بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید. منبع: نرم‌افزار طنین وحی •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📷 تصویری از شهید محمد رضا زاهدی به همراه شهید ابراهیم عقیل و شهید حسین حدرج 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌺 روشنای خانه 2️⃣ #قسمت_دوم اینبار متفاوت بود، و بیشتر ماند 🔸 ما همیشه از عمو می‌خواستیم که برایمان
🌺 روشنای خانه | شهید محمدرضا زاهدی در بیان عروس‌شان، خانم زاهدی (همسر آقا محمد مهدی) 3⃣ حرف‌هایی که بیشتر، وصیت بودند. ✍🏻 تصویری از شهید زاهدی در حرم حضرت رقیه (سلام الله علیها) 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌺 روشنای خانه 3⃣ حرف‌هایی که بیشتر، وصیت بودند. 📖 کمی بعد، عمو مشغول قرآن خواندن شدند و ما هم در کنار ایشان و با دوربین منزل، شروع به گرفتن عکس‌های یادگاری کردیم. من به ایشان گفتم حالا که دور هم هستیم به ما ملحق شوید، ایشان هم قرآن را بستند و شروع کردند با همه صحبت کردن. 🔸 عمو با لحنی وصیت‌گونه با پسرهایشان حرف زدند. سفارش همسرشان را کردند و گفتند: «اگر من نبودم، خیلی حواستان به مادرتان باشد.» دفعات قبل که لحن عمو این طور می‌شد، همسرم با شوخی حرف را عوض می‌کرد؛ اما این بار نتوانست و هرکاری کرد عمو حرفش را پیش برد. ✉️ ایشان سال خمسی‌شان را شب بیست و سوم ماه رمضان گذاشته بودند. به همسرم هم خیلی تاکید داشت که هر کاری در این چند شب قدر انجام بدهی ثوابش چندین برابر ایام دیگر است. همسرم نیز به تقلید از ایشان سال خمسی‌اش را در شب قدر قرار داده است. به برادر شوهرم که کارهای مالی عمو را انجام می داد، گفتند که از مال‌شان به چه اندازه کنار بگذارد. 🔹 بعد سفارش محمد علی را به ما کرد. زن عمو از این حرف ها خیلی ناراحت شدند و به آشپزخانه رفتند، چون عمو خیلی سفارش ایشان را به پسران‌شان می کرد که مبادا بگذارید تنها بماند. زن عمو هم طاقت شنیدن چنین حرف‌هایی را نداشتند. بعد از کمی صحبت و بگو و بخند و عکس گرفتن خوابیدیم. صبح فردایش هم بعد از خوردن سحری عمو به گلستان شهدا رفتند. 📣 اذان ظهر هم، عمو گفتند: «خب دیگه وقت رفتن ما شد.» نماز را به ایشان اقتدا کردیم. تا جلوی در بدرقه شان کردیم. با همه به گرمی خداحافظی کردند. 👋🏻 🌷 همیشه همسرم به اصرار دست و پای پدرشان را می بوسید. این بار هم با این که عمو مانع می‌شدند، این کار را انجام داد. عمو رفتند و ما دیگر ایشان را ندیدیم تا ملاقات در معراج شهدا ... ⏪ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: عروس شهید زاهدی 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📢‌ هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹️امروز؛ صفحه صد و هشتاد و شش قرآن کریم سوره مبارکه انفال ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
صفحه ۱۸۶.mp3
5.57M
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹️صفحه صد و هشتاد و شش قرآن کریم، سوره مبارکه انفال با صدای محمد حسین سعیدیان بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید. منبع: نرم‌افزار طنین وحی •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
هدایت شده از ریحانه
20.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار زنان و دختران: 🌷حضرت زهرا (س)، الگوی جاودان زن مسلمان در عبادت، سیاست، تربیت و زندگی است. ۱۴۰۳/۹/۲۷ 🖥 @khamenei_reyhaneh
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌺 روشنای خانه 3⃣ #قسمت_سوم حرف‌هایی که بیشتر، وصیت بودند. 📖 کمی بعد، عمو مشغول قرآن خواندن شدند و م
🌺 روشنای خانه | شهید محمدرضا زاهدی در بیان عروس‌شان، خانم زاهدی (همسر آقا محمد مهدی) 4⃣ به دخترت بگو این عکس بابا بزرگته! 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌺 روشنای خانه | شهید محمدرضا زاهدی در بیان عروس‌شان، خانم زاهدی (همسر آقا محمد مهدی) 4⃣ #قسمت_چهار
🌺 روشنای خانه 4⃣ به دخترت بگو این عکس بابا بزرگته! 🌖 شب آخر هم هر دفعه که می‌پرسیدم عمو دفعه بعدی کی می آیید؟ می گفتند: «معلوم نیست که برگردم. این بار افقی بر می گردم!» ما می انداختیم به شوخی، ولی جواب ایشان در سوالات مشابه قبلی ما هم همان بود. 🔺 هر دفعه که می رفتند، ما این احساس را داشتیم که احتمال دارد برنگردند؛ به خصوص این اواخر که چند ترور انجام شد. همیشه دلمان می‌لرزید. خبرهای بمباران، و زدن سوریه که می آمد، می‌ترسیدیم که نکند عمو شهید شده باشد. همسرم هم همیشه اخبار را پیگیری می‌کنند و دائم مشغول رصد اخبار از طریق کانال‌های خبری معتبر هستند. 🔸 شبی که عمو آن حرف‌ها را می‌زدند، من گفتم: «نگید عمو. ان شاءالله شما نوه‌هاتون رو باید داماد کنید. می‌مونید و دخترم رو هم می‌بینید.» اما عمو گفتند: «نه، یه دفعه هم دیدی که یک روزی باید عکس منو نشون دخترت بدی و به بهش بگی این عکس بابا بزرگته.» 🏴 گذشت تا روز سیزده نوروز، به خاطر شهادت امیر المومنین (ع)، بیرون نرفتیم. قبل از ظهر به همسرم گفتم که برویم بیرون کمی هوا بخوریم. پیشنهاد کرد برویم گلستان شهدا. خیلی شلوغ بود. معمولا یک راست سر مزار شهید خرازی می‌رفتیم؛ چون می‌دانستیم که عمو این شهید عزیز را خیلی دوست دارند. بیشتر هم به نیابت از ایشان می رفتیم و زیارت می‌کردیم، تا اگر تماسی گرفتند، بگوییم به نیابت از شما سر مزار شهید خرازی رفتیم. ❤️ این عشقی که عمو به شهید خرازی داشت، به ما هم سرایت کرده بود. همسرم برایم تعریف می‌کرد که عمو با شهید خرازی از زمان قبل از شهادتش رفت و آمد خانوادگی داشته اند، و از سفرها و برنامه‌هایی که با هم می‌رفتند، حرف‌هایی می‌زد. همان جا پسرم محمد علی گفت: «مامان هر کسی به گلستان شهدا میاد، سر مزار یکی از بستگانش می‌ره؛ اما ما این جا هیچ شهیدی نداریم که سر مزارش بریم.» من هم گفتم: «نه پسرم این طور نیست. این شهدا برای همه ما هستند.» ◼️ وقتی به خانه برگشتیم، من مشغول غذا و کارهای محمد علی شدم. همسرم هم داشتند اخبار را رصد می‌کردند که به یکباره گفتند: «سوریه را زدند!» اول متوجه نشدم، و چون سوریه را روسیه شنیدم اعتنایی نکردم. دوباره همسرم حرفش را تکرار کرد: «سوریه را زدند سفارت ما را هم زدند.» ⏪ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: عروس شهید زاهدی 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی