🌸🕊🌸
🕊🌸
🌸
📜 #خاطرات_شهدا
✅ خیلی اصرار داشت که برود، یک روز آمد و گفت :
مادر جان شما پنج پسر داری، بالاخره باید زکات و خمس این بچه ها را بدهی.
😔 سوال من از شما این است که فردای محشر اگر حضرت زهرا (س) از شما بپرسد شما که چند پسر داشتی چرا یکی را برای دفاع از حرم دخترم نفرستادی چه جوابی داری؟
💠 با همین جملات و حرفها دل من را به دست آورد و رضایتم را جلب کرد...
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#راوی : مادر شهید
🍃🌺 #شهید_عبدالله_باقری
✊ #مدافع_حرم
🌐 برگرفته از وب سایت ابر و باد
🌸
🕊🌸
🌸🕊🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸
🌸
💖 همسرم را هدیه کردم به حضرت زینب (س) و از خدا و ایشان خواستم که ایشان را قبول کنند از من.
🔴 همیشه ایشان میگفتند :
🌊 "غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند."
ایشان چیزی زیباتر از دنیا دیدند، شهادت، خدا و زیبایی را دیدند که حاضر شدند دنیا را رها کنند و بروند.
😊 قبل از اعزام در کار فروش کتاب بودند و بعد از استخدام در سپاه، کار در کتاب را به صورت پاره وقت انجام میدادند و پولش را برای اردوهای جهادی کنار میگذاشتند، و خیلی روی مسائلی فرهنگی دغدغه داشتند.
📸 تصاویر اسارت ایشان که پخش شد به همه مردم حس غرور دست داده بود بخاطر این صلابتی که دیده بودند. همه فکر میکنند داعشی اسیر دست آقا محسن بوده است.
👥 مردم حس غرور داشتند و تبریک میگفتند.
❤️ اِن شاءلله من بتوانم ثمره زندگی با ایشان، علی آقای دوساله را مثل پدر و در مسیر پدر تربیت کنم و سرانجام زندگیشان ختم به شهادت شود.
✍ #راوی : همسر شهید
🍃🌺 #شهید_محسن_حججی
✊ #مدافع_حرم
🌐 najafabad125.ir/fa/news/4973
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
1_15179404.mp3
6.07M
🕊 کبوترم هوایی شدم..
@mashghe_eshgh_dameshgh
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🎙 حامد زمانی و عبدالرضا هلالی
❤️ آقا بطلب، هوای مشهد کردم...
سلام عصرتون بخیر
دوستان امروز هم مثل چند روز گذشته نت مشکل پیدا کرده و قطع میشه، دو ساعت هم که همراه با برق قطع بود.
شرمنده اگر پیام ها دیر به دستتون میرسه.
🍃🌹 عزیز روزت مبارک
❤️ نوه ی گل و دختر گرامی #شهید_سید_مرتضی_آوینی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#مستند_ساز_جنگ
شهادت در سرزمین عشق ؛ فکه
#تاریخ_شهادت : ۱۳۷۳
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸
🌸
✍ #دلنوشته دخترِ گل #سید_نور_خدا_موسوی ، #جانباز
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
💖 نفس...
صدای جریان حیات در کوهسار زندگی...
💖 نفس..
موسیقی بی کلام حنجره ی موجودی به نام زنده...
💖 نفس...
مرز میان مرده و زنده...
😔 اینجا ولی نفس روان نیست گاهی در سینه ات گیر میکند،
صوت نفس های تو بی کلام نیست، نفس های تو آری حرف میزند...
در دنیا ی تو بابا همه چیز فرق میکند ... در دنیای تو نفس که میمیرد آدمی زنده میشود و فرقی نمیکند که نفس باشد یا نباشد و در سینه گیر کند.
آری حیات برای تو آزادی از گیر و دار نفس است...
💠 راستی از خودت چیری هم برایت مانده...؟
چند سال است خودت را فراموش کرده ای؟
چندمین سال است که نه از خودت میگویی و نه ازحال ما چیزی میپرسی بابا...
فکر میکنی بی خبرم از حال تو که هر بار میگویم بازهم بمان بازهم نفس بکش بابا ؟...نه...
✅ خوب میدانم با هر دمِ تو، به جای هوا درد فرو میرود و خوب میدانم در سیینه ات جز درد چیزی نیست که بازدم باشد...
❤️ بابا من میدانم تو نفس نمیکشی و اینها آه است که پی در پی از سینه ات خارج میشود...
شاید تمام این سال ها باید میگفتم باز هم بمان بازهم آه بکش بابا...باز هم آه بکش شاید آه کمی از درد سینه ات بکاهد.
😔 می دانم بار غمی که 1400 سال بر دوش شیعه بوده یکجا در سینه ی تو ست...پس آه بکش...
آه مثل نفس برای تو ضروریست بابا...
من از حال تو بی خبر نیستم بابا
من راز ناله های تو را میدانم...
😞 وقتی دست دلت چنگ میزند به تارهای خشک حنجره ات معلوم است که جز ناله موسیقی دیگری نواخته نخواهد شد...
من موسیقی نای تو را آری من ناله ی تو را خوب میشناسم...
منی که از تو مینویسم از بی خبر نیستم.
🔷 بی خبر نیستم، حتی از لار ؛ همان زمینی که تورا داد به آسمان...
من سراسیمه رفتم و لار را از نزدیک دیدم
کاش من جای لار بودم...
آری
کاش من لار بودم و آخرین ثانیه های روی پا ایستادنت را می دیدم،
کاش من لار بودم و آن لحظه که با گلوله ی کینه ی دشمن بر زمین افتادی تو را در آغوش میکشیدم و با زبان مادری ام برایت میخواندم بابای غریبم...بابای مظلومم....
😔 کاش من لار بودم و هنگام غلتیدن سرت در خون، بر پیشانی ات بوسه میزدم و مانند عمه جان زینب میگفتم ربنا تقبل منا هذاالقربان...
😉 میبینی بابا من از تو باخبرم...
✅ راستی تو نیز خبر داری از زهرایت....
من از حنجره ی خشک تو گفتم تو نیز از حنجره ی بغض آلود من بگو...
بگو تا بدانم که میدانی گلویم از شدت بغض درد میکند...
😢 من از درد های تو گفتم تو نیز از اضطراب های من بگو ...
بگو بابا ....
چیزی بگو....
instagram.com/norkhodamosavi/
#شهید_امنیت
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🎈🎁🎈
🎁🎈
🎈
🎁 روز تمامی دختران شهید #مدافع_حرم ، #دفاع_مقدس ، #شهید_امنیت ، #شهید_انقلاب ، #شهید_هسته_ای ، #شهید_آتش_نشان و ... مبارک
🎈
🎁🎈
🎈🎁🎈
💝🍃💝
🍃💝
💝
📜 #جواز_شهادت
✅ بعداز پیاده روی اربعین و زیارت شهدای کربلا، عشق زینب (س) را به پسران دو قلوی شش ماههاش ترجیح داده و مجوز شهادتش را در راه دفاع از حرم آل الله از امام حسین (ع) گرفت.
📆 هاشم در سال 1367 به دنیا آمد.
🌸 او دهمین فرزند خانواده بود و از کودکی عشق اهل بیت (ع) را در دل میپروراند.
😉 هنوز هم نوای رجزخوانی او در سوگ مولایش امام حسین (ع)، خانم زینب (س) و حضرت رقیه (ع) در حسینیهها و مسجد امام صادق (ع) در کوچه پس کوچههای شهر شنیده میشود...
❤️ مادر شهید می گوید :
"هاشم هفت سال داشت که پدرش به رحمت خدا رفت و به همین خاطر از همان کودکی دلش میخواست روی پای خودش بیاستد، با اینکه میخواستم کودکی بکند اما او مردانه برای زندگی تلاش میکرد.
🎨 در اکثر رشتههای هنری سررشته داشت عکاسی، معرق کاری و تصویربرداری را دوست داشت و در کناری به ورزش به ویژه تکواندو میپرداخت."
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍃🌹 #شهید_هاشم_دهقانی_نیا
✊ #مدافع_حرم
🌐 وب سایت خبرگذاری تسنیم
🔻قسمت اول🔺
💝
🍃💝
💝🍃💝
بخشی از نامه ی #شهید_علی_خلیلی به مقام معظم رهبری :
❓مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین (ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟
مگر خودتان بارها نفرمودید بهترین راه اصلاح جامعه تذکر است؟
یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند، حرف شما را نمیفهمند؟
😭 یعنی شما انقدر بین مردم غریب هستید؟
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
سالروز مجروح شدن #شهید_علی_خلیلی
۲۵ تیر ۹۰
🌸🕊🌸
🕊🌸
🌸
📜 #خاطرات_شهدا
💫 یه شب در مسیر کربلا توی موکبی بودیم، بچه ها سردشون بود بلند شدم پتو از یه موکب دیگه بگیرم بیارم، که دیدم علی یه گوشه نشسته داره گریه میکنه.
😔 رفتم گفتم :
چی شده؟
یه کمی شوخی و خنده کردم، دیدم نه سر حال نیست بعد به حضرت زهرا (س) قسمم داد، گفت :
یه چیزی بهت بگم به کسی نگو.
گفت :
❤️ امام حسین (ع) رو تو خواب دیدم، گفتم :
چرا منو پیش خودت نمیاری؟
گفت :
"مادرت تو رو دست ما امانت سپرده."
😭 بعد با هم یکم گریه کردیم...
🍃🌺 #شهید_علی_خلیلی
💥 #شهید_غیرت
#شهید_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
📚 برگرفته از کتاب نایِ سوخته، زندگی نامه و خاطرات مربی مجاهد #شهید_علی_خلیلی
🌸
🕊🌸
🌸🕊🌸