دیدارِ تو گر صبحِ ابد هم دهَدَم دست ؛
مـن
سَرخوشم از
لذتِ این
چشم به راهی...
#این_جمعه_هم_گذشت
#آقانیامدی
@shahid_mortezaebrahimii
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ...
پروردگارا! دل هایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودی منحرف مکن و از سوی خود رحمتی برما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشنده ای...
آل عمران_۸
@shahid_mortezaebrahimii
💬 به نقل از فرمانده در باب آشنایی با شهید مدافع حرم عباس آبیاری...
آشناییت ما آشنایی جالبی بود . من تازه معرفی شده بودم به این گردان . تو بحث میدون تیر ، من گفتم که به نفرات اول تا سوم جایزه میدم بریم میدون تیر تیراندازی بکنیم ! تیراندازی کردیم گفتن آقا نفراول نمره خیلی خوبی آورده . گفتم باشه بیایید جایزه اش را ما بهش بدیم . بعد اومد دیدم ی جوان ۱۷، ۱۸ ساله برای ما آوردن !!! گفتن آقا این شده نفر اول . گفتم آقا غیرممکنه بشه نفراول ، حتما پارتی بازی شده . اما گفتن نه آقا این همین نمره رو گرفته. گفتم من قبول نمی کنم ی بار دیگه باید تیراندازی کنیم من خودم ببینم. بعد ما تیراندازی کردیم و دیدم نه واقعا از اون نمره ای هم که اون اول گرفته بود باز بیشتر گرفت.
این باب آشنایی ما اینجا شروع شد، بعد ما دیدیم بچه قابلیه اینجا گذاشتیمش فرمانده دسته.یکی از فرمانده دسته های ما بودن.نیروهاشون رو جمع و جور می کردن، رابطه داشتن باهاشون. معمولا هم نیروهای عباس آبیاری همه میامدند.
#خاطرات_فرمانده
#برگ_پانزدهم
@shahid_mortezaebrahimii
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ ۖ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ...
این بندگانند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و در زمره اهل بهشت از گناهانشان میگذریم. این وعده صدقی است که به آنها بشارت میدادهاند...
احقاف_۱۶
@shahid_mortezaebrahimii
خورشید طلوع میکند از کُنجِ حـریمَت
یعنى کـه در این خاک فقط کویِ تو عشق است...
#یکشنبههایعلوی
#یاعلی
@shahid_mortezaebrahimii
💬 به نقل از نیروهای فرمانده...
یک روز فرمانده داشت از یه ماموریتی بر می گشت . تو مسیر اسلامشهر به سمت شهریار بود که دید یک نفر می دود و چند نفر لباس شخصی و مسلح دنبال او می دوند و ایست می دهند !
همینجا بود که فرمانده با ماشین میپیچه جلوی فرد فراری و از ماشین که پیاده میشه اون فرد از ابهت قد و قامت فرمانده همونجا رو زمین میخکوب میشه و خودش رو تسلیم میکنه !
بعد فرمانده از لباس شخصیا میپرسه چکار کرده؟ بهش میگن که قاتله ؛ یه نفر رو کشته و خیلی وقت بود دنبالش بودیم و پیداش نمیکردیم ، تا اینکه ردش رو زدیم . در حال فرار از دست لباس شخصی ها بوده.
اینجا بود که فرمانده یه قاتل فراری رو که خیلی وقت دنبالش بودن جلوش رو گرفت و باعث شد تا خون اون کسیکه ریخته پایمال نشه.
#خاطرات_فرمانده
#برگ_شانزدهم
@shahid_mortezaebrahimii
مـهــدے جـان ؛
"یا بْنَ الصِراطِ المُسٺَقـیم"؛
در این وانفسای دنیا،
"صراطِ مسٺقیم" نشانمان بده...
تا پای سُسٺِمان نلغزد ،
و امام زمانی بمانیم...
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@shahid_mortezaebrahimii