بسم رب الشهدا🌹
#مادرانه
#خاطرات_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
شنیدن بعضی از معضلات جامعه،
#مصطفی رو خیلی عذاب می داد 😔
و ساعت ها به فکر فرو میبرد از جمله مشکل #فقر_مالی_مردم بود.
اینکه کودکی نتواند ،از کوچکترین
امکانات تحصیلی استفاده کند ، زجرش
می داد .
سل 82 #پدر_مصطفی برای پسرا یک مغازه محصولات فرهنگی ،
مانند ادعیه،زندگی نامه ی شهدا، سربند، پلاک، تسبیح و ... اجاره کرده بود
یه روز #مصطفی اومد از من خواهش کرد که با بابا صحبت کن ،
تادر کنار کار فرهنگی یک قسمت ازمغازه رو
لوازم التحریر بذاریم .
وقتی علتش را پرسیدم
جواب داد : اگر بتونیم در کنار کار فرهنگی دستی بگیریم ، #موفق ترهستیم 🌹
درنظر داشت که لوازم التحریر رو با قیمت پایین و یا به شکل رایگان در اختیار بچه های
بی بضاعت قرار دهد.
یکی از اولویت های مهم #مصطفی در زندگی ،
#دستگیری و کمک به دیگران بود.👏
❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️❣❤️
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹بسم رب الشهدا🌹
شهيد مدافع حرم #مصطفى_صدرزاده 🌷سيدابراهيم🌷به روايت شهيد مدافع حرم #مرتضى_عطايى 🌷ابوعلى🌷
بخش شانزدهم
🌸قرار شد دشت را پاكسازى كنيم تا گروه هاى خودى پشت دشمن به ما بپيوندند و دشمن را محاصره كنيم. كار بزرگى بود. سيد مدام به ما يادآورى مى كرد كه اين توفيق را خدا نصيب ما كرده و بايد درست از اين توفيق بهره ببريم. سيد با اينكه كاركشته بود و خيلى خوب كارش را بلد بود اما هميشه مى گفت موقع عمليات ها ضربان قلبم بالا مى رود.
🌸راست مى گفت. تنها خودش اين طور نبود، همه نفس مان موقع عمليات ها بند مى آمد و لب هاى ما كبود مى شد. به قول سيد همه مى ترسند. آدم شجاع كسى نيست كه نترسد. اما شجاع كسى است كه مى ترسد ولى مى گويد خدايا! ببين قلبم دارد مى زند؛ خدايا! ببين دارم مى ترسم، ولى به خاطر تو بر ترسم غلبه مى كنم. مى ترسم بروم اما به خاطر تو مى روم. به سمتم گلوله مى آيد مى ترسم گلوله بزنم ولى به خاطر تو مى زنم. به خاطر تو مى زنم چون تو عشق منى، خداى منى، چون همه وجودم براى تو است به ترسم غلبه مى كنم و مى زنم."
🌸بچه ها آماده رفتن بودند. دل توى دلمان نبود. همان طور كه سيد بين نيروها راه مى رفت با صداى محكم و بلند گفت "موضوع دوم اينكه گردان ما با بقيه گردان ها فرق داره. هر كس كه نمى تونه و مى ترسه يواشكى به من بگه كه آقا من مى ترسم و نمى خوام بيام. منم اون رو نمى برم. تا همين جا هم كه اومديد خيلى مرد هستيد و خدا قبول كنه. بيايد به من بگيد. حتى اگه با ١٠ يا ١٥ نفر برم يا اصلاً تنها هم برم، مهم نيست."
ادامه دارد ...
صفحه ١٦
✍️ برگرفته از كتاب:
"#قرار_بى_قرار"؛ شهيد مصطفى صدرزاده
انتشارات روايت فتح
🌹🌹🌹🌱🌱🕊🌱🌱🌹🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب
مواجهه و گفتگوی رهبر انقلاب با جوان فلسطینی که دو ماه پیش خود را از غزه به تهران رساند! / در روز حمله وعده صادق احساس کردیم در این نبرد تنها نیستیم
🔹️جوان اهل غزه در بخش ویژه فلسطین در نمایشگاه کتاب، خطاب به رهبر انقلاب:
یکی از مهمترین عوامل ایستادگی ما در این شش ماه کمک و پشتیبانی جمهوری اسلامی و ملت ایران است
🔹️در روز حمله وعده صادق ما فلسطینیها برای اولین بار ترس را در چشمان صهیونیستها دیدیم واحساس کردیم که در این نبرد تنها نیستیم
🔹️امیدوارم انشاءالله روزی بیاید که نمایشگاه بینالمللی کتاب ایران در نزدیکی مسجدالاقصی برگزار شود
✏️ حضرت آیتالله خامنهای:
کمک و پشتیبانی از مردم فلسطین وظیفه ما است. سلام من را به خانواده خود برسانید
@shahid_mostafasadrzadeh
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️اینها را گفتم تا شریک جرم نباشم
🎙 نظر قابل تأمل استاد کوشکی در مورد فیلمی که این روزها بر پرده سینماست.
🎉به مناسبت دهه کرامت، افرادی که فیلم #آپاراتچی رو از ۲۰ اردیبهشت تا ۳ خرداد اکران کنن، از مزایای زیر برخوردار میشن:
🎁 اکران با شرایط ویژه
🎁 ۳ کمکهزینه سفر مشهد مقدس
🎁 ۸ بسته کتاب
🎁اشتراک عماریار برای همه اکرانکنندگان
🎯 ثبتنام اکران فیلم آپاراتچی در مسجد، مدرسه، دانشگاه، سالنهای فرهنگی و ... :
⭕️ ekranmardomi.ir/movie/aparatchi
☎️ 02142795050
اطلاع از اخبار عیدانه و نتیجه قرعهکشی 🔻
http://eitaa.com/joinchat/1112277110C952842dfba
🌹بسم رب الشهدا🌹
شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده 🌷سيدابراهيم🌷 به روايت شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى 🌷ابوعلى🌷
بخش هفدهم
🌸در مأموريت اصلى مان يك سه راهى بود كه حساسيت رويش زياد بود. سيدابراهيم گفت "خط قرمز ما همون نقطه است و هيچ احدالناسى نبايد از اونجا رد شه. هر جنبنده اى خواست از اونجا رد شه، بهش مهلت نمى ديد..."
🌸قرار بود بيست كيلومتر پياده روى كنيم و از دل دشمن رد شويم تا برسيم به سه راهى بصرالحرير در جنوب استان درعا. آنجا مى بايست سه راه را نگه داريم و راه امداد دشمن را قطع كنيم تا بچه ها از پائين، شهر و روستاها را پاكسازى كنند و به ما دست بدهند. شبانه بيست كيلومتر رفتيم. منطقه هم تپه و دره و سنگلاخ بود. از شدت تاريكى مى خورديم زمين. همه مان با لباس هاى سنگين و جليقه هاى ضدگلوله بوديم و گلوله هاى موشك كونكورس روى دوش مان بود. ساعت پنج صبح رسيديم به سه راهى بصرالحرير. از شدت تشنگى رمق نداشتيم. حسابى خسته و كوفته بوديم. خستگى شب قبل و بى خوابى اش خيلى به مان فشار آورده بود. منتظر بوديم خط تداركات باز شود و آذوقه و مهمات به مان برسد. صداى سيدابراهيم هم مدام از بى سيم مى آمد كه مى گفت "چرا به كارِت سرعت نميدى؟ اگه به روشنى هوا بخوريم و دير برسيم پاى كار، اينجا كربلا ميشه." تعدادى از بچه ها هم طاقت شان سرآمده بود و مرتب عقب مى ماندند. حسابى كلافه شده بودم. با حرف هاى حاج حسين كه مى گفت توكل مان به خدا است، خودم را آرام مى كردم.
🌸يك عده از بچه ها عقب مانده بودند. دستور اكيد سيدابراهيم هم اين بود كه حتى يك نفر از بچه ها نبايد از من عقب بيافتد و من بايد آخرين نفر باشم. هر چه التماس كردم كه بجنبيد و سريع باشيد، افاقه نكرد. خلاصه اتفاقى كه نبايد مى افتاد، افتاد و ما عقب مانديم و راه را گم كرديم.
ادامه دارد ...
صفحه ١٧
✍️ برگرفته از كتاب:
"#قرار_بى_قرار"؛ شهيد مصطفى صدرزاده
انتشارات روايت فتح
🌹🌹🌹🌱🌱🕊🌱🌱🌹🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#غیررسمی
آیتالله رئیسی، آیتالله آل هاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهان از جمله سرنشینان بالگردی که دچار سانحه شده است بوده اند
شهید مصطفی صدرزاده
#غیررسمی آیتالله رئیسی، آیتالله آل هاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مال
دوستان برای سلامتی سرنشینان دعا کنین هنوز خبر دقیقی نیست منطقه مه آلود و جنگلی هستش.😔