eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
152 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
❣🌸 ✨لِكُلِّ مُقْبِل إِدْبَارٌ، وَمَا أَدْبَرَ كَأَنْ لَمْ يَكُنْ 🔷«هر چيزى كه روى مى آورد روزى پشت خواهد كرد و چيزى كه پشت مى كند گويى هرگز نبوده است» 📚 ۱۵۲ @shahid_mostafasadrzadeh
💌 | به آن‌جا نگاه کن ... @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 واكنش مردم به خيانت های به ! 🔺این نوع اطلاع رسانی به مردم ایران کی قراره تموم بشه؟ @shahid_mostafassdrzadeh
🌻 آشنایی من و مصطفی در سال 1382 هنگامی که وارد شهرک سپاه شدیم، از کانتینر جلوی مسجد شروع شد. 🌟مصطفی بچه ی بامحبتی بود و زبان شیرینی داشت، جوری که وقتی با کسی آشنا میشد ناخودآگاه مهرش می افتاد توی دل طرف. ✨من وقتی وارد کانتینر شدم، قبلش توی مسجد کهنز بودم. باوجود این که سیزده سالم بود، کارکرده بودم. مصطفی دوست داشت من کمکش کنم. اون موقع کار فرهنگی میکردیم. آقا مصطفی جذب نوجوان ها رو داشت، من هم توی کانتینر بودم. 🌸سال1385 رفتیم اردوی راهیان نور، موقع برگشت آقا مصطفی اهواز پیاده شد و کانتینر را سپرد به من. ما هم از فرصت استفاده کرده با بچه ها میرفتیم توی کانتینر و پلی استیشن بازی میکردیم. ⚡️یه شب ساعت 11 رفتیم برای بازی کردن. سرد بود ، بخاری برقی ای که زیر پنجره و کنار چوب لباسی بود را روشن کردیم. نصف شب بازیمون تمام شد و رفتیم، من فراموش کردم بخاری را خاموش کنم. مصطفی قرار بود صبح فرداش برسه تهران. ساعت 10 صبح به من زنگ زد و گفت بلند شو بیا ببینم چیکار کردی. 💥حالت عصبانیت داشت، ولی داد نزد. هیچ وقت سر بچه هاش داد نمیزد. 🌸من رفتم سمت مسجد و دیدم پایگاه آتیش گرفته. براش توضیح دادم چی شده. بنده ی خدا دیگه چیزی نگفت. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ✅کانال ( با نام جهادی ) @shahid_mostafasadrzadeh
🌴 خطبه غدیر ⬅️ قسمت اول 💌 الْحَمْدُللّهِِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ و َدَنا فی تَفَرُّدِهِ 🔸 حمد و سپاس خدایی را که در یگانگی خود بلند مرتبه، و در تنهایی و فرد بودنش نزدیک است. 💌 وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ و َعَظُمَ فی أَرْکانِهِ، و َأَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْما وَ هُوَ فی مَکانِهِ، 🔸 در قدرت و سلطه خود با جلالت و در ارکان خود عظیم است. علم او به همه چیز احاطه دارد در حالی که در جای خود است، 💌 وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ و َبُرْهانِهِ، حَمیدا لَمْیزَلْ، مَحْمُودا لایزالُ 🔸 و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد. همیشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستایش خواهد بود. 💌 و َمَجیدا لا یزُولُ، وَ مُبْدِئا وَ مُعیدا وَ کُلُّ أَمْرٍ إلَیهِ یعُودُ. 🔸 صاحب عظمتی که از بین رفتنی نیست. ابتدا کننده و بازگرداننده اوست و هر کاری به سوی او باز میگردد. 💌 بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَ داحِی الْمَدْحُوّاتِ وَ جَبّارُ الاْءَرَضینَ وَ السَّماواتِ، 🔸 به وجود آورنده بالا برده شده‌ها و پهن کننده گسترده‌ها، یگانه حکمران زمین‌ها و آسمان‌ها، 💌 قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، 🔸 پاک و منزّه و تسبیح شده، پروردگار ملائکه و روح، تفضّل کننده بر همه آنچه خلق کرده، 💌 مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یلْحَظُ کُلَّ عَینٍ و َالْعُیونُ لاتَراهُ. 🔸 لطف کننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمی زیر نظر اوست ولی چشمها او را نمی‌بینند. 💌 کَریمٌ حَلیمٌ ذُو أَناةٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ و َمَنَّ عَلَیهِمْ بِنِعْمَتِهِ. 🔸 کَرم کننده و بردبار و تحمّل کننده است. رحمت او همه چیز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. 💌 لا یعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلا یبادِرُ إلَیهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. 🔸در انتقام گرفتن خود عجله نمی‌کند، و به آنچه از عذابش که مستحقّ آنند مبادرت نمی‌ورزد. 💌 قَدْ فَهِمَ السَّرائِرَ و َعَلِمَ الضَّمائِرَ، و َلَمْ تَخْفَ عَلَیهِ الْمَکْنُوناتُ و َلاَ اشْتَبَهَتْ عَلَیهِ الْخَفِیاتُ. 🔸 باطنها و سریره‌ها را می‌فهمد و ضمایر را می‌داند، و پنهان‌ها بر او مخفی نمی‌ماند و مخفی‌ها بر او مشتبه نمی‌شود. ⬅️ ادامه در قسمت دوم @shahid_mostafasadrzadeh
🌴 خطبه غدیر ⬅️ قسمت دوم 💌 لَهُ الاْءحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ و َالْغَلَبَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ و َالْقُوَّةُ فی کُلِّ شَیءٍ وَالْقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ، وَ لَیسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. 🔸 او راست احاطه بر هر چیزی و غلبه بر همه چیز و قوّت در هر چیزی و قدرت بر هر چیزی، و مانند او شیئی نیست. 💌 وَهُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لا شَیءَ، دائِمٌ حَی وَقائِمٌ بِالْقِسْطِ، لا إلهَ إلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. 🔸 اوست به وجود آورنده شیئ (چیز) هنگامی که چیزی نبود. دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نیست خدایی جز او که با عزّت و حکیم است. 💌 جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الاْءَبْصارُ و َهُوَ یدْرِکُ الاْءَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ. 🔸 بالاتر از آن است که چشمها او را درک کنند ولی او چشمها را درک می‌کند و او لطف کننده و آگاه است. 💌 لا یلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعاینَةٍ، و َلا یجِدُ أَحَدٌ کَیفَ هُوَ مِنْ سِرٍّ وَ عَلانِیةٍ، إلاّ بِما دَلَّ عَزَّ وَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ. 🔸 هیچکس نمی‌تواند با دیدن به صفت او راه یابد، و کسی به چگونگی او از سرّ و آشکار دست نمی‌یابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمایی کرده است. 💌 وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ اللّهُ الَّذی مَلاَءَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَ الَّذی یغْشَی الاْءَبَدَ نُورُهُ، 🔸 گواهی می‌دهم برای او که اوست خدایی که قُدس و پاکی و منزّه بودن او روزگار را پر کرده است. او که نورش ابدیت را فرا گرفته است. 💌 وَ الَّذی ینْفِذُ أَمْرَهُ بِلا مُشاوَرَةِ مُشیرٍ، وَ لا مَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ، وَ لا یعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. 🔸 او که دستورش را بدون مشورتِ مشورت کننده‌ای اجرا می‌کند و در تقدیرش شریک ندارد و در تدبیرش کمک نمی‌شود. 💌 صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلا مَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ و َلا تَکَلُّفٍ و َلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ، وَ بَرَأَها فَبانَتْ. 🔸 آنچه ایجاد کرده بدون نمونه و مثالی تصویر نموده و آنچه خلق کرده بدون کمک از کسی و بدون زحمت و بدون احتیاج به فکر و حیله خلق کرده است. آنها را ایجاد کرد پس به وجود آمدند و خلق کرد پس ظاهر شدند. 💌 فَهُوَ اللّهُ الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، الْحَسَنُ الصَّنیعَةُ، الْعَدْلُ الَّذی لا یجُورُ، وَ الاْءَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إلَیهِ الاْءُمُورُ. 🔸 پس اوست خدایی که جز او خدایی نیست. صنعت او محکم و کار او زیباست. عادلی که ظلم نمی‌کند و کَرم کننده ای که کارها به سوی او باز می‌گردد. 💌 و َأَشْهَدُ أَنَّهُ اللّهُ الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَ ذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، و َاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، 🔸 شهادت میدهم اوست خدایی که همه چیز در مقابل عظمت او تواضع کرده و همه چیز در مقابل عزّت او ذلیل شده و همه چیز در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده، 💌 و َخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیبَتِهِ. مَلِکُ الاْءَمْلاکِ و َمُفَلِّکُ الاْءَفْلاکِ و َمُسَخِّرُ الشَّمْسِ و َالْقَمَرِ، کُلٌّ یجْری لاِءَجَلٍ مُسَمّی، 🔸 و همه چیز در برابر هیبت او خاضع شده‌اند. پادشاهِ پادشاهان و گرداننده افلاک و مسخّر کننده آفتاب و ماه، که همه با زمانِ تعیین شده در حرکت هستند. ⬅️ ادامه در قسمت سوم @shahid_mostafasadrzadeh
❣🌴 🔹این کشور متعلق به شماست و باید به نام اسلام و زیر پرچم اسلام از هر جهت ساخته شود، بنا براین از خودسازی فکری و معنوی نباید غافل شوید نظام اسلامی پرچم دین را برافراشته است و جوانان عزیز باید از این فرصت برای تقویت عقاید دینی، ایمان، تعبد و پایبندی به دین استفاده کنند، زیرا از رهگذر آن، تک تک جوانان ما به عناصری مؤثر در پیشرفت کشور تبدیل خواهند شد. ۱۳۷۸/۶/۶ @shahid_mostafasadrzadeh
📚 ۱۴۰ ❣امیر المومنین _علی علیه السلام _می فرماید : ✨مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ 💠«كسى كه در هزينه كردن ميانه روى كند هرگز فقير نخواهد شد» ✍این معنا امروز هم در مقیاس کوچک خانواده و هم در مقیاس وسیع جامعه ثابت شده است که اگر از اسراف و تبذير پرهيز شود و در هزينه كردن سرمايه ها صرف جويى و ميانه روى گردد بسيارى از مشكلات حل مى شود; 🔹مشكل زمانى براى فرد يا جامعه پيدا مى شود كه حساب دقيقى براى هزينه ها و نيازها در نظر نگيرد و يا بى حساب و كتاب آنچه را دارد هزينه كند كه به يقين زمانى فرا مى رسد كه فرد يا جامعه در فقر فرو مى روند. @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؟❣🌴 عشق به صاحب الزمان(عج)♥️ رفیق زندگی بدونِ محبت به حضرت شبیه زندگی حیوانات است⚠️ ⛔️ 📺 💚 @shahid_mostafasadrzadeh
28.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه ی جالب و واقعا با حجت الاسلام والمسلمین سید احمد مرتضوی مقدم رییس دیوان عالی کشور از شیوه زندگی‎اش. @shahid_mostafasadrzadeh
بسمِ ربِ ام الحسنین ع 🕊🌿 +اینجا همه چیز پر از آرامشه 🌸🍃 کلاسِ مجازی رنگ خدا باش ویژه بانوان💜🌱 +شماهم دعوتید http://eitaa.com/joinchat/4282712093Cf9a4866624
❣ هر شب راس ساعت21:00🕘 همه سعی کنیم ساعت21بخونیم همه باهم دعای فرج به نیت فرج مولامون 🤲 هرکس هر کانالی هر گروهی داره اصن هر رفیقی که دوسش داره اینو براش بفرسته... @shahid_mostafasadrzadeh
❣🌸 💠«اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ ، و يُنْسي الذِّكْرَ . فأكْذِبُوا الأملَ ، فإنّه غَرُورٌ ، و صاحِبُهُ مغْرُورٌ .» ♥️امیرالمؤمنین‌ علی(ع) : بدانيد كه آرزو 👇👇 1⃣🔹 خرد را به غفلت و گمراهى مى كشاند 2⃣🔹 و خدا را از ياد انسان مى برد 3⃣🔹 پس، آرزو را دروغين دانيد كه آرزو فريبنده است و آرزومند، فريب خورده. 📚 نهج البلاغة: خطبه ٨٦ @shahid_mostafasadrzadeh
📱با فضای مجازی چه کار کنیم؟ 💻 (۱) @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(به نقل از جانباز مدافع حرم برادر امیرحسین حاجی نصیری) ✅ یک شب یک موردی پیش اومد که یه ماشینی میخواست به زور دوتا دختر را سوار کنه. ما این ها رو گرفتیم و بردیم پاسگاه تحویل بدهیم. 🔷مصطفی توی راه به دخترها گفت شما برای چی این وقت شب بیرون هستید؟ دخترا میگفتند ماجایی نداریم که برویم. 🔹مصطفی بهشون گفت من شماره خانومم را میدم، باهاش صحبت کنید. دخترها خیاط بودند. مصطفی گفت من براتون مغازه می گیرم، چرخ خیاطی هم می گیرم که کار کنید، شب ها هم توی مغازه بخوابید. دخترها خنده شون گرفته بود، فکر نمی کردند یک نفر انقدر دلسوز باشه. 🌹🌹🌹🍃🍃🍃🌹🌹🌹 ✅ کانال (با نام جهادی ) @Shahid_mostafasadrzadeh
❓زندگی مادی مردم در دولت امام زمان(عج) چگونه است؟ ✍🏻 امام زمان (عج) به منادى دستور می دهد که در میان مردم اعلام کند که هر کس نیازى به مال دارد، برخیزد. از میان مردم کسى برنمی خیزد، مگر یک نفر که می گوید: من محتاجم. 🔺پس قائم (عج) به او می گوید: «برو پیش کلیددار و بگو مهدى به تو دستور می دهد که مالى به من بدهى». کلیددار می گوید: جامه ات را بیاور. جامه اش را می گسترد و درون آن را پُر می کند. ▫️ هنگامى که آن را بر دوش می گیرد، پشیمان می شود و می گوید: چرا در میان امت محمد(ص) من از همه آزمندتر باشم؟! چرا آن عفت نفس عمومى را من دارا نباشم؟! آن گاه مال را به کلیددار تحویل می دهد، اما پذیرفته نمی شود، و مهدى (عج) می گوید: «آنچه را که ما عطا کردیم، پس نمی گیریم» 📚منتخب الاثر، ص 147 @shahid_mostafasadrzadeh
💠‌ امام صادق (علیه السلام): ✨ خوشابحال كسى كه مادرش است. / بحارالانوار.جلد5.ص 285 / برای مادران و دختران آینده سرزمینم مادرانی که هیچ اندوخته ای ندارند که برای دخترکانشان به بگذارند... دخترانی که مادرانش چیزی ندارند به آنها بیاموزند که نتیجه اش است... فقر قداست حریم خانواده ها فقر عزت زن فقر چشیدن طعم نجابت فقر !😔 @shahid_mostafasadrzadeh
؟❣🌸 🔴سرباز امام زمان هستیم یا نه؟! 📝مامون رقی روایت می کند: 📌 نزد آقایم امام صادق (علیه السّلام) بودم که شخصی به نام «سهل بن حسن خراسانی» رسید، سلام كرده و نشست. 🔆عرض كرد: یابن رسول الله ! چرا از حق خود دفاع نمیكنید؟ چرابا دشمنان و مخالفان نمیجنگید؟ آن هم در صورتی كه بیش از صدهزار شیعه شمشیرزن و مطیع دارید! 🌸در این لحظه حضرت به تنور اشاره کردند و فرمودند: بلند شو و داخل تنور شو. 🔘مرد خراسانی ترسید و عرض كرد: یابن رسول الله ! مرا با آتش مسوزان، از من درگذر... ✨حضرت فرمودند‌ : تو را بخشیدم. 🌺در این هنگام یكی از اصحاب امام صادق (علیه السّلام) به نام «هارون مكی» وارد شد، خدمت رسید و سلام كرد. ❤️امام جواب سلام او را داد و فرمود: برو داخل تنور.. 🍃هارون مكی بدون هیچ سخنی، داخل تنور شد. امام شروع كرد با مرد خراسانی از اوضاع خراسان پرسیدن و ... ✅سپس گفت: ای خراسانی برو داخل تنور را نگاه كن. مرد خراسانی به طرف تنور رفت و دید كه «هارون مكی» چهار زانو در تنور نشسته است... 🌺امام از مرد خراسانی سئوال كرد: از این یاران در خراسان چند نفر پیدا میشود؟ ❗️مرد خراسانی عرض كرد:به خدا قسم یك نفر هم نیست! 🌷امام (علیه السّلام) فرمودند: ما تا زمانی كه پنج نفر یاور این چنینی نداشته باشیم قیام نخواهیم كرد. ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر می دانیم. 💠این است فرق "شیعه و یاور واقعی" با "مدعیان یاوری"! @shahid_mostafasadrzadeh
🌴 خطبه غدیر ⬅️ قسمت چهارم 💌 و َأُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیةِ، وَأَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ، 🔸 برای خداوند بر نفس خود به عنوان بندگی او اقرار میکنم، و شهادت میدهم برای او به پروردگاری، 💌 وَ أُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إلَی، حَذَرا مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی‌مِنْهُ قارِعَةٌ لا یدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ و َإنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ 🔸 و آنچه به من وحی نموده ادا مینمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم عذابی از او بر من فرود آید که هیچکس نتواند آن را دفع کند، هر چند که حیله عظیمی بکار بندد و دوستی او خالص باشد، 💌 لا إلهَ إلاّ هُوَ. لاِءنَّهُ قَدْ أعْلَمَنی أَنّی إنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إلَی فی حَقِّ عَلِی فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، 🔸 نیست خدایی جز او ـ زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حق علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم، رسالت او را نرسانده‌ام، 💌 وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالی الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ وَهُوَ اللّهُ الْکافِی الْکَریمُ. 🔸 و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است. 💌 فَأَوْحی إلَی: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبِّکَ ـ فی عَلِی، یعْنی فِی الْخِلافَةِ لِعَلِی بْنِ أَبیطالِبٍ ـ وَإنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّهُ یعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ». 🔸 خداوند به من چنین وحی کرده است: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ـ درباره علی، یعنی خلافت علی بن ابیطالب ـ و اگر انجام ندهی رسالت او را نرساندهای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند». 💌 مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ اللّهُ تَعالی إلَی، وَ أَنَا أُبَینُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الاْآیةِ: 🔸 ای مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام، و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان میکنم: 💌 إنَّ جَبْرَئیلَ هَبَطَ إلَی مِرارا ثَلاثا یأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی ـ وَهُوَ السَّلامُ ـ أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ: 🔸 جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام پروردگارم ـ که او سلام است ـ مرا مأمور کرد که در این اجتماع بپاخیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم: 💌 أَنَّ عَلِی بْنَ أَبیطالِبٍ أَخی و َوَصِیی و َخَلیفَتی عَلی أُمَّتی و َالاْمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی الاّ أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدی، و َهُوَ وَلِیکُمْ بَعْدَ اللّهِ و َرَسُولِهِ. 🔸 «علی بن ابیطالب برادرِ من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسی است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست. و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است». ⬅️ ادامه در قسمت پنجم @shahid_mostafasadrzadeh
🌴 خطبه غدیر ⬅️ قسمت پنجم 💌 وَقَدْ أَنْزَلَ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعالی عَلَی بِذلِکَ آیةً مِنْ کِتابِهِ هی: «إنَّما وَلِیکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ»، 🔸 و خداوند در این مورد آیه‌ای از کتابش بر من نازل کرده است: «صاحب اختیار شما خدا و رسولش هستند و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند»، 💌 وَ عَلِی بْنُ أَبیطالِبٍ الَّذی أقامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَ هُوَ راکِعٌ یریدُ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ. 🔸 و علی بن ابیطالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع زکات داده و در هر حال خداوند عز و جل را قصد میکند. 💌 وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یسْتَعْفِی لِی السَّلامَ عَنْ تَبْلیغِ ذلِکَ إلَیکُمْ ـ أَیهَا النّاسُ ـ لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإدْغالِ اللاّئِمینَ وَحِیلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالاْسْلامِ، 🔸 ای مردم، من از جبرئیل درخواست کردم از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد، زیرا از کمی متقین و زیادی منافقین و فساد ملامت کنندگان و حیله های مسخره کنندگانِ اسلام اطلاع دارم، 💌 الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللّهُ فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیسَ فی قُلُوبِهِمْ، و َیحْسَبُونَهُ هَینا وَ هُوَ عِنْدَ اللّهِ عَظیمٌ، 🔸 کسانی که خداوند در کتابش آنان را چنین توصیف کرده است که با زبانشان میگویند آنچه در قلبهایشان نیست، و این کار را سهل میشمارند در حالی که نزد خداوند عظیم است. 💌 و َکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیرَ مَرَّةٍ، حَتّی سَمُّونی أُذُنا و َزَعَمُوا أَنّی کَذلِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إیای وَإقْبالی عَلَیهِ وَهَواهُ وَقَبُولِهِ مِنّی، 🔸 همچنین به خاطر اینکه منافقین بارها مرا اذیت کرده اند، تا آنجا که مرا «اُذُن» (گوش دهنده بر هر حرفی) نامیدند، و گمان کردند که من چنین هستم به خاطر ملازمت بسیار علی با من و توجه من به او و تمایل او و قبولش از من، 💌 حَتّی أَنْزَلَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ فی ذلِکَ: «وَمِنْهُمُ الَّذینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَیقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ عَلَی الَّذینَ یزْعَمُونَ أَنَّهُ أُذُنٌ ـ خَیرٍ لَکُمْ، یؤْمِنُ بِاللّهِ وَیؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ و َرَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنوا مِنْکُمْ و َالَّذینَ یؤذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ». 🔸 تا آنکه خداوند عز و جل در این باره چنین نازل کرد: «از آنان کسانی هستند که پیامبر را اذیت میکنند و میگویند او «اُذُن» (گوش دهنده به هر حرفی) است، بگو: گوش است ـ بر ضد کسانی که گمان میکنند او «اُذُن» است ـ و برای شما خیر است، به خدا ایمان میآورد و در مقابل مؤمنین اظهار تواضع و احترام مینماید، و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند رحمت است؛ و کسانی که پیامبر را اذیت میکنند عذاب دردناکی در انتظارشان است». 💌 وَلَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائِلینَ بِذلِکَ بِأَسْمائِهِمْ لَسَمَّیتُ، وَأَنْ أومِئَ إلَیهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لاََوْمَأْتُ، وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیهِمْ لَدَلَلْتُ، و َلکِنّی وَ اللّهِ فی أُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. 🔸 اگر من بخواهم گویندگان این نسبت (اُذُن) را نام ببرم میتوانم، و اگر بخواهم به شخص آنان اشاره کنم میتوانم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم میتوانم، ولی به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کرده‌ام. 💌 وَکُلُّ ذلِکَ لا یرْضَی اللّهُ مِنّی إلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللّهُ إلَی فی حَقِّ عَلِی، «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبِّکَ ـ فی حَقِّ عَلِی ـ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللّهُ یعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ». 🔸 بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ابلاغ نمایم. «ای پیامبر برسان آنچه ـ در حق علی ـ از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند». ⬅️ ادامه در قسمت ششم @shahid_mostafasadrzadeh
✖️ تلنگر! کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار "بی انصافی" است. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی انصافی" بود! 🌺 این روزها باشیم @shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#قسمت سی و دوم داستان دنباله دار فرار از جهنم: گاو حیوان مفیدی است هنوز چند قدم ازش دور نشده بودم ک
سی و سوم داستان دنباله دار فرار از جهنم: انتخاب  بچه ها حواسشون به ما بود … با دیدن این صحنه دویدن جلو … صورتش رو چرخوند طرف شون … برید بیرون، قاطی نشید … یه کم به هم نگاه کردن … مگه نمیگم از مسجد برید بیرون؟… دل دل کنان و با تردید رفتن بیرون … .  زل زد توی چشم هام … تو می فهمی، شعور داری، فکر می کنی … درست یا غلط تصمیم می گیری … اختیار داری الان این وسط من رو خفه کنی یا لباسم رو ول کنی …. ولی اون گاو ؛ نه … هر چقدر هم مفید باشه با غریزه زندگی می کنه … بدون عقل … بدون اختیار … اگر شعور و اختیار رو ازت بگیرن، فکر می کنی کی بهتر و مفیدتره … تو یا گاو؟ … هم می فهمیدم چی میگه … هم نمی فهمیدم … .  من نمی دونم چی بهت گذشته و چه سرنوشتی داشتی… اما می دونم؛ ما این دنیا رو با انتخاب های غلط به گند کشیدیم … ما تصمیم گرفتیم که غلط باشیم پس جواب ها و رفتارهامون غلط میشه … و گند می زنیم به دنیایی که سهم دیگران هم هست … مکث عمیقی کرد … حالا انتخاب تو چیه؟ .. یقه اش رو ول کردم … خم شد، کت کتانم رو از روی زمین براشت، داد دستم و گفت … به سلامت …  من از در رفتم بیرون و بچه ها با حالت نگران و مضطرب دویدن داخل … برگشتم خونه … خیلی به هم ریخته و کلافه بودم … ولا شدم روی تخت … تمام روز همون طور داشتم به حرف هاش فکر می کردم … به اینکه اگر مادرم، انتخاب دیگه ای داشت … اگر من، از پرورشگاه فرار نکرده بودم … اگر وارد گروه قاچاق نشده بودم … اگر … اگر … تمام روز به انتخاب هام فکر کردم … و اینکه اون وقت، می تونستم سرنوشت دیگه ای داشته باشم؟ … چه سرنوشتی؟ … . همون طور که دراز کشیده بودم از پنجره به آسمان نگاه کردم …  تو واقعا زنده ای؟ … پس چرا هیچ وقت کاری برای من نکردی؟ … چرا هیچ وقت کمکم نکردی؟ … جایی قرار دارم که هیچ حرفی رو باور نمی کنم … اگر واقعا زنده ای؛ خودت رو به من نشون بده … اگر با چشم هام ببینمت … قسم می خورم بهت ایمان میارم … پ.ن سعی کنین در مورد حاج آقا قضاوت نکنین کارشو بلده... @shahid_mostafasadrzadeh
سی و چهارم داستان دنباله دار فرار از جهنم: خدا نیامد اون شب دیگه قرآن گوش نکردم تا وضعیت مشخص بشه… نه تنها اون شب، بلکه فردا، پس فردا و … مسجد هم نرفتم و ارتباطم رو با همه قطع کردم .. یک هفته … 10 روز … و یک ماه گذشت … اما از خدا خبری نشد … هر بار که از خونه بیرون می رفتم یا برمی گشتم؛ منتظر خدا یا نشانه از اون بودم … برای خودم هم عجیب بود؛ واقعا منتظر دیدنش بودم … اون شب برگشتم خونه … چشمم به Mp3 player افتاد … تمام مدت این یه ماه روی دراور بود … چند لحظه بهش نگاه کردم … نگه داشتنش چه ارزشی داشت؟ … حرف های یک خدای مرده ..  با ناراحتی برش داشتم و بدون فکر انداختمش توی سطل زباله .. نهار نخورده بودم … برای همین خودم رو به خوردن همبرگر دعوت کردم … بعد هم رفتم بار … اعصابم خورد بود … حس می کردم یه ضربه روحی شدید بهم وارد شده … انگار یکی بهم خیانت کرده بود … بی حوصله، تنها و عصبی بودم … تمام حالت های قدیم داشت برمی گشت سراغم … انگار رفته بودم سر نقطه اول … دو سالی می شد که به هیچی لب نزده بودم … چند ساعت بعد داشتم بدون تعادل توی خیابون راه می رفتم … بی دلیل می خندیدم و عربده می کشیدم … دیگه چیزی رو به خاطر ندارم …  اولین صحنه بعد از به هوش اومدنم توی بیمارستان بود … سرم داشت می ترکید و تمام بدنم درد می کرد … کوچک ترین شعاع نور، چشم هام رو آزار می داد … سر که چرخوندم، از پنجره اتاق بیمارستان، یه افسر پلیس رو توی راهرو دیدم… اومدم به خودم تکانی بدم که … دستم به تخت دستبند زده شده بود … .  اوه نه استنلی … این امکان نداره … دوباره ..  بی رمق افتادم روی تخت … نمی تونستم چیزی رو که می دیدم، باور می کردم … @shahid_mostafasadrzadeh