🌹بسم رب الشهدا🌹
#عملیات_بصرالحریر
#قسمت_اول
به قلم #شهید_مرتضی_عطایی
بعد از طرح عملیات و بررسی و شناسایی منطقه،شب اول ماه رجب قرار شد عملیات بشه...
با گردانها عازم نقطه ی رهایی شدیم
یه پادگان ارتش بود که وقتی رسیدیم حدود یکساعت قبل از اذان مغرب بود.
.بچه ها تا جمع و جور شدن، اذان شد
چون مسیر عملیات طولانی بود و باید سریع حرکت میکردیم فرصتی برای اینکه از روی خطر جمعی غذا بخوریم نبود...
همونجوری با پوتین و فرادا نماز رو خوندیم و بعضی هم ظرفهای یه بار مصرف غذا در حالیکه اینطرف و اونطرف میرفتن،در دستشون بود و هول هولکی و نصفه نیمه غذا رو خوردن و بعضی هم حتی فرصت شام خوردن پیدا نکردن...
بعد سید ابراهیم گفت سریعتر نیروها رو حرکت بدیم.
قرار شد از سه محور حرکت کنند...
یه محور ما بودیم...
یه سری جیره خشک که شامل چند دونه خرما، بیسکوییت،چند دونه شکلات و یه بطری کوچک آبمعدنی،توی نایلونهای اصطلاحا زیپ دار بود، بین بچه ها توزیع کردیم...
طبق نقشه ای که داشتیم، باید حدود 20 کیلومتر راه رو با کلی تجهیزات طی میکردیم تا به نقطه ی مورد نظر برسیم...
.هر نفر حدود 20 کیلو تجهیزات انفرادی، شامل جلیقه ی ضد گلوله، سرامیک،کلاه کامپوزیت،خشابهای اضافی، بمبهای دستی و...همراه داشت...
همون ابتدای حرکت پس از طی حدود یک کیلومتر صدای انفجاری به گوش رسید (یکی از رزمنده ها پاش رفت روی مین ضد نفر و از مچ قطع شد)...
.سردار حاج حسین بادپا فرمانده ی محورمون بود که همراه ما و با گردان ما بود...
سید ابراهیم گفت فلانی تو ستون کشی، باید انتهای گردان رو داشته باشی و خودش طبق معمول سر ستون و جلودار بود...
هر چی بهش گفتم منم با خودت جلو میام قبول نکرد و گفت همینی که میگم انجام بده...
.
خلاصه با اکراه قبول کردم و راه افتادیم...
چون شب اول ماه قمری بود و تو آسمان تقریبا مهتابی نبود و ظلمت همه جا رو فرا گرفته بود و تنها نوری که وجود داشت، نور مردان خدا بود...
به سختی حتی یک متری جلوت رو میدیدی،انتهای ستون که معمولا اونایی که توان کمتری داشتند عقب میموندن...
و عوارض ناجور زمین مثل قلوه سنگها و پستی بلندی های شدید و همچنین تجهیزات سنگین کار رو خیلی دشوار میکرد
#ادامه_دارد...
💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی
✘ فلانی رو ببین، خیلی پدر موفقیه !
✘ فلانی رو ببین، عجیب مادر خوشبختیه!
بچه هاشون همه آدم حسابی ....
تعریف شما از آدم حسابی،
و پدر و مادر موفق چیست؟
Montazer.media.ir
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
انسان شناسی ۲۳۲.mp3
11.84M
#علامه_حسنزاده_آملی
#استاد_شجاعی
✗ بسیاری از عملهای خوب،
از انسان سر میزند که مردود است!
کیفیت ندارد!
قبول نمیشود!
به هدر میرود!
- منظور از عمل مردود و هدر رفته چیست؟
@Ostad_Shojae
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی
✘ بعد فوت بچهام، دیگه کاری با امام رضا (ع) ندارم !
✘ بعد اینهمه سال خادمیِ هیئت امام حسین (ع) حق من نبود سرطان بگیرم !
✘ چهل هفته رفتم جمکران، آخرش پدرش با ازدواجمون موافقت نکرد!
من قهــــرم / با خدا / با اهل بیت (ع)⛔️
@ostad_shojae
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید مصطفی صدرزاده:
باید به ما یه قول بدی ...
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💫 من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم
💐 خاطره رهبرانقلاب از دیدار نوروزی با امام خمينی(ره) به همراه دختر خردسالشان 👇
«یک بار هم من خودم [دخترم را برای زیارت امام] بردم. چهار پنج ساله بود. خانواده ما رفته بودند مشهد و او ماند پیش من برای اینکه بیاید امام را روز عید ببیند. صبح پا شدیم و سرش را شانه کردیم و مرتبش کردیم و موهایش را به زحمت بافتیم. یک دستی هم که نمیشود؛ من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم اما با یک دست نمیشود؛ دودستی باید ببافند چون باید موها را سه قسمت کنند. رفقای پاسدار آمدند به کمک ما و موی سرش را بافتیم و چادر سرش کردیم و خدمت امام آوردیم.»
#روز_دختر 😇
#رهبرانه
🌟 ۱۳۸۶/۱۲/۲۶
@shahid_mostafasadrzadeh
#تلنگر
تو گناه نکن❌
ببین خدا چجوری حالتو جا میاره😄
زندگیتو پر از وجود خودش میکنه🥰🌱
_عصبی شدی😡؟!
+نفس بکش بگو: بیخیال😴، چیزی بگم امام زمان ناراحت میشه🤔
_دلخورت کردن🥺؟!
+بگو خدا میبخشه منم میبخشم☺️🌿
پس ولشکن؛😇
_تهمت زدن😖؟
+آروم باش و توضیح بده و بگو به ائمه هم خیلی تهمت زدن😌
_کلیپ و عکس نامربوط خواستی ببینی😵💫؟
بزن بیرون از صفحه بگو مولام مهم تره🥰
_نامحرم نزدیکت بود🙈؟
+بگو مهدی فاطمه خیلی خوشگل تره بیخیال بقیه😍..
اینجوری زندگی قشنگ ترمیشه...😉💚
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
#استاد_پناهیان:
🔸علّت اصلیِ مظلومیت علی(ع)، مشارکتخواهی از مردم در مرحلۀ فهم و اقدام است
🔘علی(ع) از مردم میخواست با تشخیص خودشان در کارها مشارکت کنند ولی مردم احساس مسئولیت نمیکردند
🔘یک راه ادارۀ جامعه این است که از مردم مشارکت نخواهید و با زد و بند سیاسی کارها را پیش ببرید
🔘امیرالمؤمنین(ع) مشارکت مردم را فلسفۀ ولایت، امامت و دین میداند
🔘تا وقتی احساس مسئولیت و مشارکت مردم، تقویت نشود امامزمان(ع) نمیآید
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
🌹بسم رب الشهدا🌹 #عملیات_بصرالحریر #قسمت_اول به قلم #شهید_مرتضی_عطایی بعد از طرح عملیات و بررسی و
بسم رب الشهدا🌹
#عملیات_بصرالحریر
#قسمت_دوم
به قلم #شهید_مرتضی_عطایی
حدود نیمی از مسیر راه رو رفته بودیم و سختی کار خودش رو نشون میداد...
سردار حاج حسین بادپا که هم از جانبازای دفاع مقدس و هم جبهه ی مقاومت بود به سختی راه میرفت و البته هیچی به روی خودش نمیاورد...طوریکه بعضی مواقع میدیدیم نمیتونه ادامه بده و مجبور میشدیم زیر بغلهاشو بگیریم...
تو اون عملیات اولین و مهمترین آیتم، سرعت و به موقع رسیدن به محل مورد نظر بود...
حمل موشکها هم از یکطرف سرعتمون رو کند میکرد...
طوریکه بعدا متوجه شدیم و سختی بسیار زیاد کار و بعضی هم که تعهد نداشتن و البته بسیار روشون فشار بود، تو اون تاریکی، چند تا از موشکها رو لای سنگها جا گذاشتند...
کم کم رسیده بودیم تو دل دشمن و حرکت صامت در دستور کار بود...
دونفر از ناوبرهامون که مسئولیت هدایت گردان رو بعهده داشتن به همراه تامین، جلوتر از بچه ها حرکت میکردن و با نشانگرهای فسفری،به فواصل تقریبا مشخص و جاهایی که توی شیارها و از دید دشمن دور بود، یه دونه روی زمین میذاشتن و بوسیله اونا مسیر مشخص میشد...
خستگی و تشنگی، کم کم فشار میاورد...
حین طی مسیر و تو اون سکوت شب، یه مرتبه همراه با صدای شلیک، صدای آه و ناله ی بلندی به گوش رسید...
تو اون شرایط که باید سکوت محض حاکم باشه، خودمو به سمت صدا رسوندم و فورا دسنهامو گرفتم جلو دهان کسی که فریاد میکشید گذاشتم و دایما ازش میخواستم که سرو صدا نکنه...چرا که هر لحظه ممکن بود عملیات لو بره و اون منطقه به کشتارگاه تبدیل بشه...
بعد کلی بررسی، تو اون حالت که کوچوترین چراغی هم نمیتونستیم روشن کنیم،متوجه شدیم، یکی از بچه ها اسلحه اش چرخیده بود و سلاحش از ضامن خارج شده و سهوا گلوله ای شلیک و از قسمت ساق پا وارد و از ناحیه ی کف پا خارج شده بود و بعلت خرد شدن استخوان قلم پا و کف،درد شدیدی داشت...
(سلاحها بندش بصورت حلقه ای از توی گردن رد شده بود و به حالت عمودی و به موازات بدن قرار داشت و حین طی مسیر و قدم برداشتن به بدن برخورد داشت و قبلا مسلح شده و به حالت ضامن بود...)
اون جا حدود یک کیلومتری دل دشمن بودیم...و نه راه پس داشتیم و نه راه پیش...
مجبور شدیم مجروح رو با چهار نفر و دو عدد بیسیم همونجا بذاريم تا فردا که منطقه آزاد شد، بریم کمکش...
#ادامه_دارد...
منبع: دم عشق،دمشق
🌹🌹🌹🍃🍃🕊🕊🍃🍃🌹🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کسیکه میخواد از دیدن تو لذت ببره باید خرجت رو بده
#حاج_آقا_قرائتی
@shahid_mostafasadrzadeh
چطور تا الان سرپا ماندیم!
🔹زمانی که انقلاب کردیم، همان دوسه سال اول هزار جور بدبختی و بیچارگی بارید؛ آذربایجان، کردستان، خوزستان و ترکمنصحرا میخواستند جدا شوند، خلق عرب و دموکراتها هرکدام داستانی داشتند.
🔸بعد کلّی هم جاسوس بین مسئولین نفوذ داده بودند؛ مثلاً کشمیری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی، جاسوس CIA درآمد، تازه یک بمبی هم گذاشت و رئیسجمهور و نخستوزیر را ترور کرد. بنیصدر، فرماندۀ کل قوا و رئیسجمهورمان جاسوس بود، فرماندۀ نیروی دریایی و فرماندۀ نیروی هواییمان در ارتش آنموقع جاسوس درآمد.
🔹در این میان، منافقها فقط ۱۷۰۰۰ ترور در داخل انجام دادند، در این گیر و دار صدّام هم به ما حمله کرد. در واقع صدّام، نوک پیکان بود، جماعتی پشت سرش بودند! ما فقط از هجده کشور دنیا اسیر گرفتیم. کشورهایی که آنموقع به عراق کمک میکردند، از سودان گرفته تا مصر، لیبی و... بودند، آمریکا و شوروی آنموقع با هم مشکل داشتند اما سرِ زدن ایران و کمک به عراق، با هم مشکلی نداشتند. هلند به عراق شیمیایی داد. فقط مصر ۳۰هزار نفر قوات العروبهاش را فرستاد، یعنی سرباز مصری داشت میجنگید! بعضی از پروازهایی که صورت میگرفت هواپیماهای فرانسوی بودند و اصلاً خلبان فرانسوی پشت رول بود.
🔸از طرفی یک هجمۀ عظیم خارجی وجود داشت. کشورها در ایّام صلح، بودجۀ نظامیشان یکپنجم تا یکچهارم بودجۀ کل کشورشان است، در ایّام جنگ که این خیلی بالاتر میرود. صدّام در ایّام جنگ ۸۰درصد بودجهاش دفاعی بود. ما فقط ۱۲درصد بودجهمان نظامی بود. یعنی مردم ما این هجمه را فقط با ۱۲درصد توان مالی جواب دادند. آنهمه هجمه، این طرف ما تنها بودیم، هیچکس به ما کمک نمیکند؛ حتی سیم خاردار هم به ما نمیفروختند.
🔹میخواهم بگویم سرپا ماندن ما تا الان یک چیز طبیعی نیست. یعنی واقعاً به معنی واقعی کلمه لطف خدا و دست قدرت و غیبی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود که سرپا ماندیم.
برگرفته از سخنرانی استاد رائفیپور با موضوع:
✅ سبک زندگی
📅 ۲۴ بهمن ۹۳
📍گرمدره
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
سلام اعضای محترم 🌺
الان که فصل امتحانات هست
درس خوندنتون را با این دعا شروع کنید 🌱
التماس دعا 🙏
@shahid_mostafasadrzadeh
اختلاف نظرداشتن با رهبری.mp3
4.09M
🔰 #سوال کاربران
⬅️ آیا اختلاف نظر داشتن با رهبری بر سر برخی موضوعات ایراد دارد ؟ این به معنای مخالف رهبری بودن هست ؟؟؟
🎤 عبادی
🔰انقلابی باید قوی شود🔰
http://eitaa.com/joinchat/4235001869C41c082b340
❌ عزیزنی که تازه به جمع ما پیوستید خوب بخوانید 👇👇👇
🔹 نسبت به #ولایت_فقیه حساس باشید
🔸 نسبت به شبهاتی که درباره شخص رهبری می بینید یا می شنوید حساس باشید
🔵 دار و ندار ما در عصر غیبت ، #ولایت_فقیه است ، نگذارید عده ای خودی یا ناخودی با حرفهای نسنجیده جایگاه آن را مخدوش کنند
🔴 اگر در خودتان احساس می کنید نسبت به مبانی #ولایت_فقیه ضعیف هستید و توان اثبات یا پاسخ به شبهات آن را ندارید ، حتما در اولین فرصت خود را در این موضوع قوی کنید، اما چگونه ؟ 👇👇👇
✔️ هر چه نیاز بود از اول و از ریشه در دوره مهم #ولایت_فقیه گفتیم که می توانید در کانال ویژه این دوره https://eitaa.com/joinchat/1812988076Cc6ed8f0acd دنبال کنید
✅ تجربه بالای 30 کارگاه ولایت فقیه که در سطح کشور برای حوزه ها و دانشگاه ها برگزار کردیم را در این دوره مجازی پیاده کردیم و سعی کردیم تقریبا از همه کتب موجود در بازار در این موضوع استفاده کنیم . حتما از این دوره #رایگان و کامل استفاده کنید.
🔸 با قاطعیت تمام خدمت شما عرض می کنم که باندازه کافی #فتنه برای آزمایش و غربال افراد بی تفاوت یا مخالف #ولایت_فقیه رخ داده است ، فتنه 78 ، فتنه 88 و... همه و همه نشان داد ریزش ها را در اردوگاه غیر ولائی ها
🔹 اما از سال 98 به این طرف و بعد از #فتنه بنزین و شک یک سری انقلابی در فرامین رهبری ، فتنه ها با محوریت غربال نیروهای مذهبی شروع شده است و در این فتنه ها فقط کسانی لغزش می کنند که هیچ آشناییت درستی با مبانی ولایت فقیه ندارند یا اینکه خود را ولایی می دانند اما زورشان می آید به حرفهای رهبری عمل کنند و یا اینکه عالمانه یا جاهلانه مسیری خلاف حرفهای رهبری را پیش می گیرند.
👈👈 تا می توانید مبانی ولایت را قوی کنید، خود را مطیع رهبری کنید ، حرفهای ایشان را دنبال و سپس عمل کنید ،
👈👈هرجا شک کردید حرف فلانی درست است یا رهبری ، بدون هیچ تاملی به حرفهای رهبری پایبند باشید چون تجربه ثابت کرده است گوش کنندگان به حرف ایشان ضرر نکردند ، در ایام عید برنامه بریزید و دوره ولایت فقیه را جدی بگیرید و مبانی خود را قوی کنید.
⬅️ نگذاریم دار و ندار ما ، ناموس ما ، تمام هویت ما در زمان غیبت ، با شبهات و مغالطات یک سری افراد به تاراج برود
✍️ احسان عبادی
❌ عزیزنی که تازه به جمع ما پیوستید خوب بخوانید 👆👆👆❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خبر | ناوشکن دنا در قالب ناوگروه ۸۶ پس از سفر دور کره زمین در بندرعباس پهلوگیری کرد
خلاصه که اره😎🤫😁
@shahid_mostafasadrzadeh
❤️ پیام تبریک رهبر انقلاب در پی بازگشت دلاورمردان ناوگروه ۸۶ به کشور
🔸 حضرت آیتالله خامنهای در پیامی، بازگشت موفقیت آمیز دلاور مردان ناو گروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش از مأموریت دریانوردی بزرگ به کشور را تبریک گفتند.
متن پیام فرمانده کل قوا به شرح زیر است:
✍بسم الله الرّحمن الرّحیم
به دلاور مردان ناو گروه ۸۶ نیروی دریائی ارتش جمهوری اسلامی ایران، دریانوردی بزرگ و موفقیت آمیزشان را تبریک میگویم.
عزیزان! به خانه خوش آمدید؛ موفق باشید.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۲/۳۰
@shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگیهای دخترشهید صدرزاده
#روز_دختر
@shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
بسم رب الشهدا🌹 #عملیات_بصرالحریر #قسمت_دوم به قلم #شهید_مرتضی_عطایی حدود نیمی از مسیر راه رو رف
بسم رب الشهدا
#عملیات_بصرالحریر
#قسمت_سوم
به قلم #شهید_مرتضی_عطایی
صدای سیدابراهیم هم که مدام تو بیسیم پیجم میکرد و میگفت فلانی،چرا به کارت سرعت نمیدی و اگه به روشنی هوا برخورد کنیم و دیر برسیم پای کار،اینجا کربلا میشه، از یکطرف و عقب موندن تعدادی از بچه ها هم که طاقتشون سر اومده بود از طرف دیگه، حسابی کلافم کرده بود و با حرفهای حاج حسین که میگفت توکلمون به خدا، خودمو آروم میکردم...
چون یه عده از بچه ها عقب مونده بودن و دستور اکید سید ابراهیم هم این بود که حتی یکنفر از بچه ها نباید از تو عقب بیافتن و تو باید آخرین نفر باشی، هرچه التماس میکردم که بجنبین و سریع باشین، افاقه نکرد...
خلاصه اونجا سید،پشت بیسیم خطاب بهم چندتا لفظ سنگین بکار برد، منم که چاره ای نداشتم و تا بحال اونجور عصبانی ندیده بودمش، اخمام رفت تو هم که چرا سید خودش رفت جلو و منو با این شل و ولها اینجوری گذاشت...
خلاصه اون کاری که نباید میشد، شد...
عقب موندیم و راه رو گم کردیم...
نقشه رو باز کردم و چون GPS دست سید بود،نتونستم مسیر رو پیدا کنم و حدود یک کیلومتر راه رو اشتباه رفتیم...
بعد حدود 20 دقیقه سید مشتبیسیم نهیب زد که کجاااالایی پس چرا نمیایی...
گفتم سید جان ما باید تا الان به شما میرسیدیم ولی فکر کنم موردمون تو زرد از کار دراومد و به جاده خاکی زدیم...
سید گفت یا فاطمه ی زهراااااا (تیکه کلامش بود...وقتی خیلی هول میکرد)
فشنگ رسام همراهمون بود ولی تو اون شرایط امکان استفاده و علامت دادن رو نداشتیم...لذا سید گفت از جاتون تکون نخورید که ممکنه بدتر بشه و برید تو دل دشمن...
دونفر ناوبرمون رو فرستاد تا ما رو پیدا کنن...
بعد حدود نیم ساعت همدیگه رو پیدا کردیم و به مسیر ادامه دادیم...
حدودا نیم ساعت به اذان صبح داشتیم... رسیدیم به یه جاده و صدای چندتا ماشین و موتور میومد...یه عده از بچه ها رو مامور کردیم روی جاده کمین بزنن و ماهم همراه حاج حسین و سید ابراهیم و بقیه رسیدیم به یه خونه که صدای تیراندازی اومد...ماهم به سمت آتش دهنه ی سلاحها شلیک کردیم...
دوتا از بچه هامون مجروح شدن و یه موتور و یه ماشین از اونا رو به گلوله بستیم ...
خلاصه اون خونه ای که قرار شد محل استقرار و فرمانرهی بشه رو پاکسازی کردیم...
4 نفر مرد مسلح و یک زن و چند بچه تو خونه بودن...
به فرموده ی حاج حسین اسرا رو تو یک اتاق قرار دادیم که چند نفر گفتن نه باید زنها رو از مردها جدا کنیم که حاجی مخالفت کرد و گفت با اسرا همون برخوردی رو بکنید که دوست دارید با شما بکنن ...استدلالشم منطقی بود، میگفت اگه جداشون کنید، هزارتا فکر میکنن و ممکنه برامون مشکل درست کنند، ولی وقتی باهم باشن کاری انجام نمیدن...
سریع تو خونه جلسه تشکیل شد و سید ابراهیم گفت فلانی بسم الله، یه گروهان بردار و برو نقطه اصلی و سراهی امداد رو مسدود کن و کمین بزن...
چون احتمال وجود مسلحین و کمین اونها متصور بود، لذا اول یه تیم 4 نفره جلو گروهان با فاصله ی امن حدود 50 متری راه انداختم که متشکل از خودم و یه تک تیرانداز با دوربین حرارتی ترمال و کمکش و یه نیروی پیاده....
همینطور که به جلو حرکت میکردیم و تا سراهی حدود 250 متر فاصله داشتیم،تک تیرانداز همینطور که دوربین سلاحش جلو چشمش بود و به چپ و راست نگاه میکرد و حرکات هر جنبنده ای رو رصد میکرد، گفت یه موتوری مسلح داره به سمت ما میاد، کفتم معطلش نکن و بزن تا به اجداد نحسش بپیونده....
اونم چنان زد که هر دوشون با موتور رفتن تو دیوار خونه...
با استرس و هیجان وصف ناپذیری به جلو میرفتیم که یهو تک تیرانداز ایستاد و گفت یه جمعیت زیاد رو در فاصله ی حدود 300 متری میبینم...گفتم چند نفر؟
گفت حدود 50 تا 60 نفر...
حسابی شکه شدیم...
بعد یکم دقت کفت:نه نه صبر کنین
تو دوربین اینا شبیه آدم معلوم میشد ولی آدم نیستن...
گفتم کشتی ما رو، جون بکن بگو ببینم چیه؟
با خنده گفت:گله ی گوسفنده😅
"منبع دم عشق،دمشق"
#ادامه_دارد...
🌹🌹🍃🕊🍃🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh