eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
152 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ چند ویژگی اخلاقی و رفتاری به نقل از آشنایان شهید: 🔹اخلاص کامل در همه مراحل زندگی حتی از نوجوانی 🔸توکل واقعی به خداوند 🔹تواضع و فروتنی مثال زدنی نسبت به همه بالاخص مادر و پدر و خواهر 🔸به دلیل اینکه بسیار خونگرم بود با همه ی دوستان و فامیل رابطه ی خوب و عالی داشت ، كاری به نسبت نزديك يا دور نداشت و يا حتی رفيق و دوست و... برای مثال اگر شما رو سالهاست نديدن همون مهربانی و دلسوزی رو داشتن... 🔹به احترام به بزرگتر خیلی اهمیت میداد 🔸خوش خلقی 🔹از خود گذشتگی 🔸سعی داشت دل همه رو بدست بیاره و تقریبا هیچ کس ازش دلخوری نداشت 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح درگیری های نیروهای فاطمیون با تروریست های حرامی ؛ داخل فیلم شهید ابوعلی هم دیده میشه چفیه شهید غلام حسین بر کمر سید ابراهیم هست راوی:شهید @shahid_mostafasadrzadeh
📌مراسم خاکسپاری و شام غریبان فاطمه حقی نازدانه حجةالاسلام شیخ یونس حقی مراسم خاکسپاری روز پنجشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۱ ساعت ۱۴ واقع در وادی رحمت مجلس شام غریبان از ۲۰:۳۰ الی ۲۲ در مسجد حاج غفار واقع در خیابان ۱۷ شهریور
❣فوايد آية الکرسي: خواندن آن هنگام خروج از منزل، هفتاد هزار فرشته نگهبان شما ميشوند...... هنگام ورود به منزل، قحطي و فقرهرگز به منزلتان نمي آيد...... خواندن بعد از وضو،شخصيت شما را70درجه بلند مرتبه تر مي سازد...... خواندن قبل ازاستراحت، فرشته هاتمام شب رامحافظتان خواهندبود...... خواندن بعد ازنمازواجب، فاصله شما تابهشت فقط مرگ است..... پخش اين پيام زيباصدقه جاريه است ..... 🦋 ‍ 🦋 🦋 مْ 🦋 🦋 🦋
🔰 مراسم بزرگداشت شهید آرمان علی وردی 📌سخنران:حجت الاسلام حشمدار 📌مداح:حاج امیر عباسی 📆زمان:چهارشنبه۲۷ اردیبهشت ساعت۱۶ 📍مکان:مقتل شهید، مترو اکباتان،شهرک اکباتان،خیابان ورزش، ❤️با حضور خانواده شهید و دختر ایرانی مقیم انگلیس متحول شده با عنایت شهید --------- 📣کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه ای... میشه نفری ۳تا صلوات هدیه به بفرستید؟ ۱:۲۰💔 @shahid_mostafasadrzadeh
‍ 💠🍃💠🍃💠🍃💠 💠🍃💠🍃💠 💠🍃💠 💠 🌹بسم رب الشهدا🌹 خاطره ایی از مادر ❤️ شهید  صدرزاده زمانی که درس  می خوند ، بهش می گفتم دوست دارم در لباس  ببینمت 💕 گفت :  این لباس پیامبر ، مسئولیتش سنگین هست ، کسی باید این لباس را بپوشه، که بتونه بهترین  باشه و هیچ  ازش سرنزنه . من در حدی نیستم که این لباس را به تن کنم...🌹 💠 💠🍃💠 💠🍃💠🍃💠 💠🍃💠💠🍃💠 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹بسم رب الشهدا🌹 به قلم بعد از طرح عملیات و بررسی و شناسایی منطقه،شب اول ماه رجب قرار شد عملیات بشه... با گردانها عازم نقطه ی رهایی شدیم یه پادگان ارتش بود که وقتی رسیدیم حدود یکساعت قبل از اذان مغرب بود. .بچه ها تا جمع و جور شدن، اذان شد چون مسیر عملیات طولانی بود و باید سریع حرکت میکردیم فرصتی برای اینکه از روی خطر جمعی غذا بخوریم نبود... همونجوری با پوتین و فرادا نماز رو خوندیم و بعضی هم ظرفهای یه بار مصرف غذا در حالیکه اینطرف و اونطرف میرفتن،در دستشون بود و هول هولکی و نصفه نیمه غذا رو خوردن و بعضی هم حتی فرصت شام خوردن پیدا نکردن... بعد سید ابراهیم گفت سریعتر نیروها رو حرکت بدیم. قرار شد از سه محور حرکت کنند... یه محور ما بودیم... یه سری جیره خشک که شامل چند دونه خرما، بیسکوییت،چند دونه شکلات و یه بطری کوچک آبمعدنی،توی نایلونهای اصطلاحا زیپ دار بود، بین بچه ها توزیع کردیم... طبق نقشه ای که داشتیم، باید حدود 20 کیلومتر راه رو با کلی تجهیزات طی میکردیم تا به نقطه ی مورد نظر برسیم... .هر نفر حدود 20 کیلو تجهیزات انفرادی، شامل جلیقه ی ضد گلوله، سرامیک،کلاه کامپوزیت،خشابهای اضافی، بمبهای دستی و...همراه داشت... همون ابتدای حرکت پس از طی حدود یک کیلومتر صدای انفجاری به گوش رسید (یکی از رزمنده ها پاش رفت روی مین ضد نفر و از مچ قطع شد)... .سردار حاج حسین بادپا فرمانده ی محورمون بود که همراه ما و با گردان ما بود... سید ابراهیم گفت فلانی تو ستون کشی، باید انتهای گردان رو داشته باشی و خودش طبق معمول سر ستون و جلودار بود... هر چی بهش گفتم منم با خودت جلو میام قبول نکرد و گفت همینی که میگم انجام بده... . خلاصه با اکراه قبول کردم و راه افتادیم... چون شب اول ماه قمری بود و تو آسمان تقریبا مهتابی نبود و ظلمت همه جا رو فرا گرفته بود و تنها نوری که وجود داشت، نور مردان خدا بود... به سختی حتی یک متری جلوت رو میدیدی،انتهای ستون که معمولا اونایی که توان کمتری داشتند عقب میموندن... و عوارض ناجور زمین مثل قلوه سنگها و پستی بلندی های شدید و همچنین تجهیزات سنگین کار رو خیلی دشوار میکرد ... 💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ فلانی رو ببین، خیلی پدر موفقیه ! ✘ فلانی رو ببین، عجیب مادر خوشبختیه!     بچه هاشون همه آدم حسابی .... تعریف شما از آدم حسابی، و پدر و مادر موفق چیست؟ Montazer.media.ir https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
انسان شناسی ۲۳۲.mp3
11.84M
✗ بسیاری از عمل‌های خوب، از انسان سر می‌زند که مردود است! کیفیت ندارد! قبول نمی‌شود! به هدر می‌رود! - منظور از عمل مردود و هدر رفته چیست؟ @Ostad_Shojae https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ بعد فوت بچه‌ام، دیگه کاری با امام رضا (ع) ندارم ! ✘ بعد اینهمه سال خادمیِ هیئت امام حسین (ع) حق من نبود سرطان بگیرم ! ✘ چهل هفته رفتم جمکران، آخرش پدرش با ازدواجمون موافقت نکرد! من قهــــرم / با خدا / با اهل بیت (ع)⛔️ @ostad_shojae https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💫 من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم 💐 خاطره رهبرانقلاب از دیدار نوروزی‌ با امام خمينی(ره) به همراه دختر خردسال‌شان 👇 «یک بار هم من خودم [دخترم را برای زیارت امام] بردم. چهار پنج ساله بود. خانواده ما رفته بودند مشهد و او ماند پیش من برای اینکه بیاید امام را روز عید ببیند. صبح پا شدیم و سرش را شانه کردیم و مرتبش کردیم و موهایش را به زحمت بافتیم. یک دستی هم که نمیشود؛ من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم اما با یک دست نمیشود؛ دودستی باید ببافند چون باید موها را سه قسمت کنند. رفقای پاسدار آمدند به کمک ما و موی سرش را بافتیم و چادر سرش کردیم و خدمت امام آوردیم.» 😇 🌟 ۱۳۸۶/۱۲/۲۶‌ @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو گناه نکن❌ ببین خدا چجوری حالتو جا میاره😄 زندگیتو پر از وجود خودش میکنه🥰🌱 _عصبی شدی😡؟! +نفس بکش بگو: بیخیال😴، چیزی بگم امام زمان ناراحت میشه🤔 _دلخورت کردن🥺؟! +بگو خدا میبخشه منم میبخشم☺️🌿 پس ولشکن؛😇 _تهمت زدن😖؟ +آروم باش و توضیح بده و بگو به ائمه هم خیلی تهمت زدن😌 _کلیپ و عکس نامربوط خواستی ببینی😵‍💫؟ بزن بیرون از صفحه بگو مولام مهم تره🥰 _نامحرم نزدیکت بود🙈؟ +بگو مهدی فاطمه خیلی خوشگل تره بیخیال بقیه😍.. اینجوری زندگی قشنگ ترمیشه...😉💚 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
: 🔸علّت اصلیِ مظلومیت علی(ع)، مشارکت‌خواهی از مردم در مرحلۀ فهم و اقدام است 🔘علی(ع) از مردم می‌خواست با تشخیص خودشان در کارها مشارکت کنند ولی مردم احساس مسئولیت نمی‌کردند 🔘یک راه ادارۀ جامعه این است که از مردم مشارکت نخواهید و با زد و بند سیاسی کارها را پیش ببرید 🔘امیرالمؤمنین(ع) مشارکت مردم را فلسفۀ ولایت، امامت و دین می‌داند 🔘تا وقتی احساس مسئولیت و مشارکت مردم، تقویت نشود امام‌زمان(ع) نمی‌آید https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💌 ماشین امتحان رانندگی https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹🍃🕊🍃🌹 مکالمه با مادر 🌹 @shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
🌹بسم رب الشهدا🌹 #‌عملیات_بصرالحریر #قسمت_اول به قلم #شهید_مرتضی_عطایی بعد از طرح عملیات و بررسی و
بسم رب الشهدا🌹 به قلم حدود نیمی از مسیر راه رو رفته بودیم و سختی کار خودش رو نشون میداد... سردار حاج حسین بادپا که هم از جانبازای دفاع مقدس و هم جبهه ی مقاومت بود به سختی راه میرفت و البته هیچی به روی خودش نمیاورد...طوریکه بعضی مواقع میدیدیم نمیتونه ادامه بده و مجبور میشدیم زیر بغلهاشو بگیریم... تو اون عملیات اولین و مهمترین آیتم، سرعت و به موقع رسیدن به محل مورد نظر بود... حمل موشکها هم از یکطرف سرعتمون رو کند میکرد... طوریکه بعدا متوجه شدیم و سختی بسیار زیاد کار و بعضی هم که تعهد نداشتن و البته بسیار روشون فشار بود، تو اون تاریکی، چند تا از موشکها رو لای سنگها جا گذاشتند... کم کم رسیده بودیم تو دل دشمن و حرکت صامت در دستور کار بود... دونفر از ناوبرهامون که مسئولیت هدایت گردان رو بعهده داشتن به همراه تامین، جلوتر از بچه ها حرکت میکردن و با نشانگرهای فسفری،به فواصل تقریبا مشخص و جاهایی که توی شیارها و از دید دشمن دور بود، یه دونه روی زمین میذاشتن و بوسیله اونا مسیر مشخص میشد... خستگی و تشنگی، کم کم فشار میاورد... حین طی مسیر و تو اون سکوت شب، یه مرتبه همراه با صدای شلیک، صدای آه و ناله ی بلندی به گوش رسید... تو اون شرایط که باید سکوت محض حاکم باشه، خودمو به سمت صدا رسوندم و فورا دسنهامو گرفتم جلو دهان کسی که فریاد میکشید گذاشتم و دایما ازش میخواستم که سرو صدا نکنه...چرا که هر لحظه ممکن بود عملیات لو بره و اون منطقه به کشتارگاه تبدیل بشه... بعد کلی بررسی، تو اون حالت که کوچوترین چراغی هم نمیتونستیم روشن کنیم،متوجه شدیم، یکی از بچه ها اسلحه اش چرخیده بود و سلاحش از ضامن خارج شده و سهوا گلوله ای شلیک و از قسمت ساق پا وارد و از ناحیه ی کف پا خارج شده بود و بعلت خرد شدن استخوان قلم پا و کف،درد شدیدی داشت... (سلاحها بندش بصورت حلقه ای از توی گردن رد شده بود و به حالت عمودی و به موازات بدن قرار داشت و حین طی مسیر و قدم برداشتن به بدن برخورد داشت و قبلا مسلح شده و به حالت ضامن بود...) اون جا حدود یک کیلومتری دل دشمن بودیم...و نه راه پس داشتیم و نه راه پیش... مجبور شدیم مجروح رو با چهار نفر و دو عدد بیسیم همونجا بذاريم تا فردا که منطقه آزاد شد، بریم کمکش... ... منبع: دم عشق،دمشق 🌹🌹🌹🍃🍃🕊🕊🍃🍃🌹🌹🌹 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh