eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
152 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
رفت بالای منبر! مسجد کیپه کیپ از جمعیت! جا نبود اصلا! یک نفر بلند شد برای اینکه مردم بیرون هم بتونن بیان داخل، داد زد: برای چندقدم بیایید جلو منبری سکوت کرد... سکووووت... و گفت‌: کل منبر همین بود: برای چندقدم بیایید جلو!! اومد پایین رو رفت.... @shahid_mostafasadrzadeh
🌹شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت همسر گرامى؛ به شدت در مصائب و سختى‌هاى زندگى داشت👌. در زندگى پستى و بلندى‌هاى زيادى داشتيم و به لحاظ اقتصادى شكست‌هاى بزرگى را متحمل شده بوديم. اما من خيالم راحت بود كه با توكلى كه آقا مصطفى داشت همه موانع و مشكلات را پشت سر مى‌گذاريم.🌺 يك‌بار فاطمه را گذاشت روى اُپن آشپزخانه و به او گفت: «بپر بغل بابا»😍 و فاطمه سريع به آغوش او پريد. بعد به من نگاه كرد و گفت: «ببين فاطمه چه‌طور به من داشت. او پريد و مى‌دانست كه من او را مى‌گيرم، اگر ما اين‌طور به اعتماد داشتيم همه مشكلات‌مان حل بود😞. واقعى يعنى همين كه بدانيم در هر شرايطى خدا مواظب ما هست.»☝️ 📚برشى از كتاب «سيدابراهيم، مجموعه يك بغل گل سرخ🌹🌹 شهید مصطفی صدرزاده @shahid_mostafasadrzadeh
💠🔰💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠 💠 ❤️بسم رب الشهدا❤️ 🌹خاطره ای از ابراهیم 💠یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم این رفيقت تهرانیه دلم ميخواد روش کم کنی یک جوابی داد که صدتا پهلوان باید فکر میکرد تا جواب بده گفت دایی جمال شاید ظرفیت بردیه او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره.... 🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..😔😔 💠 💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠🔰💠 ✅کانال ( با نام جهادی ) @shahid_mostafasadrzadeh
💢قبل از شروع مراسم علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: شنیدم که عروس هرچه از بخواهد، اجابتش حتمی است☺️ گفتم: چه آرزویی داری؟ 💢در حالی ‌که چشمان را به زمین دوخته بود، گفت: اگر علاقه‌ای به من دارید💞 و به خوشبختی من می ‌اندیشید، لطف کنید از خدا برایم بخواهید 💢از این جمله تنم لرزید😔 چنین آرزویی برای یک در استثنایی‌ ترین روز زندگی‌ اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم؛ اما قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم🤲 ناچار قبول کردم 💢هنگام جاری شدن هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم🌷 و بلافاصله با چشمانی پر از نگاهم را به علی دوختم😢 آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود 💢مراسم ما در حضور شهید آیت ‌الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد. نمی‌دانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت ‌الله مدنی همگی به فیض نائل شدند🕊 🔰عروس نیز به جمع آسمانی شان پیوست(دیروز روز خاکسپاری همسر بزرگوار شهید تجلایی🌷 بود) راوی: فاتح سوسنگرد (خانم نسیبه عبدالعلی زاده) 💓 شهدا @shahid_mostafasadrzadeh
💠🔰💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠 💠 ❤️بسم رب الشهدا❤️ 🌹خاطره ای از ابراهیم 💠یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم این رفيقت تهرانیه دلم ميخواد روش کم کنی یک جوابی داد که صدتا پهلوان باید فکر میکرد تا جواب بده گفت دایی جمال شاید ظرفیت بردیه او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره.... 🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..😔😔 💠 💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠🔰💠 ✅کانال ( با نام جهادی ) @shahid_mostafasadrzadeh
📌 تاثیر عمل انسان در لحظه مرگ ⛔️ بدبختی این است که آخرین عمل انسان باشد و در این حال بمیرد 🌟 وسعادت این است که انسان در حال بمیرد. مثلا در حال خواندن سکته کند ، در راه و بمیرد. 🔶 "حاج جواد اطمینان " به در خانه کسی رفت تا قباله بگیرد تا برای جهاز دختر آن خانواده قالی و یخچال تهیه کند، در همانجا سکته کرد ومرد. عمل آخری او کمک به بندگان بود . این را در نامه عمل اومی نویسند. 👈🏻 پس همیشه بعد از نمازهایتان از خدا بخواهید که : خدایا، عمل آخری ما را عمل خیر قرار بده ♦️بعضی ها هستند که وقتی به آنها نامه ای میدهید فقط اول وآخر نامه را می خوانند، لذا می گویند : این دعا را زیاد بخوانید :" اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا " 🌟اگر عربیِ این دعا را بلد نیستید ، بعد از هر نماز بگویید : " خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن ." یعنی آخرین عمل مرا عبادت قرار بده... 👤 از سخنان مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) @shahid_mostafasadrzadeh
‍ بسم رب الشهدا ❤️   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت   روز  گرفت. ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای  و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود. 😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ،  مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز  نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و  خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن ، ازش خواهش کردم ،  روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با   برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم.  هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای  مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها  شده بود پایین و تمام  سروصورتش  شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم  راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای  امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه  برسه 🌹 ❤️💚❤️💚❤️💚❤️💚❤️ @shahid_mostafasadrzadeh
🌱 [ وقتی به ڪسی خــوبی می ڪنی برای ♡ بهش خوبــی ڪن. برای ♡ دلشــو شـاد ڪن. تا اگه یه روزی در حقت بـدی ڪرد ،یه روزی یادش رفت، یه روزی جبرانش نڪرد،دیگه فڪرت ناراحــت نشه دیگ غصه نخوری. ] @shahid_mostafasadrzadeh
🌱 ✔بنده ى خوبم در حكمت من شك نكن بدان كه بايد از دست بدهى تا به دست بياورى.🌱 💟 @shahid_mostafasadrzadeh
∞♥∞ ░ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ...░ ﺍﻭﺳﺖ کھ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝﻫﺎۍ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﺗﺎ ﺍﻳﻤﺎنے ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﺪ . 🌱فتح‌آیه۴ @shahid_mostafasadrzadeh
∞♥∞ 🌱 زندگی؛ معمولا ما را از دور می‌کند...! چون ما نمی‌توانیم آنچنان که باید ،بھ سویِ خدا حرکت کنیم...! ولی...؛ مناجات با خدا و مرورِ همه غم‌ها و آرزوها ؛ در گفتگو با حضرت‌پروردگار... انسان را در جایی کھ باید باشد قرار میدهد! ...؛ تمامِ آسیب های انسان را جبران می‌کند. +باخدا‌♥️حرف‌بزنیم :) ‌‌ @shahid_mostafasadrzadeh
💠🔰💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠 💠 ❤️بسم رب الشهدا❤️ 🌹خاطره ای از ابراهیم 💠یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم این رفيقت تهرانیه دلم ميخواد روش کم کنی یک جوابی داد که صدتا پهلوان باید فکر میکرد تا جواب بده گفت دایی جمال شاید ظرفیت بردیه او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره.... 🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..😔😔 💠 💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠🔰💠 ✅کانال ( با نام جهادی ) @shahid_mostafasadrzadeh
‍ بسم رب الشهدا ❤️   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت   روز  گرفت. ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای  و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود. 😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ،  مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز  نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و  خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن ، ازش خواهش کردم ،  روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با   برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم.  هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای  مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها  شده بود پایین و تمام  سروصورتش  شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم  راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای  امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه  برسه 🌹 ❤️💚❤️💚❤️💚❤️💚❤️ @shahid_mostafasadrzadeh
✦ ✧ ✦ ✧ ✦ ✧ ✦ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🌷🌼 ┊ ┊ 🌷🌼 ┊ 🌷🌼 🌷🌼 ✍ یادداشت استاد ۲۰ نکته برای شبهای قدر 🕊 ۱. شباهت و را حس کنیم 🖇۲. باشیم و به کم قانع نباشیم 🕊۳. بی‌قراری برای (خود خدا را بخواهیم) 🖇۴. مؤمنان مثل گنه‌کاران، گنه‌کاران مثل 🕊۵. جلب خدا با محبت به دیگران 🕊۶. باشیم (فقط برای خود و اطرافیان خود دعا نکنیم) 🖇۷. رسیدگی به ، محبت به بستگان 🕊۸. به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه 🖇۹. طلب خوب و نابودی فقیرسازان 🕊۱۰. حضور در جمع مردم (لااقل بخشی از شب از نور نیّت دیگران بهره مندی شویم) 🖇۱۱. مناسب حال 🕊۱۲. کمی 🖇۱۳. تفکر و (دلمان از کوتاهی‌هایمان بگیرد) 🕊۱۴. اندیشیدن به لحظۀ و مرور وصیت‌نامه 🖇۱۵. از فکر و ذکر (ع) غافل نشویم 🕊۱۶. خود را در محضر حضرت (عج) ببینیم 🖇۱۷. کمی مشارطه و برنامه‌ریزی برای 🕊۱۸. شب قدر سوم، شب دعا برای 🖇۱۹. دعا برای و شهادت 🕊۲۰. زیارت امام (ع) و فاتحه برای ؛ به ویژه شهدای مدافع حرم که امنیت‌مان مدیونشان است. 🔹التماس دعا 👤استاد علیرضا پناهیان- ۱۸ رمضان ۱۳۹۵ @shahid_mostafasadrzadeh
ــــ«🌪📓»ـاَزخُـدآپُـرسیدَم: چِـرآفـٰآسِدهآخوشـگِل‌تَـرَن . .؟ چِـراآدَمـٰآےِاَلَڪۍوسـیگآرےبـٰآحآل‌تَـرَن؟ چِـرآاونـٰآیۍڪه‌دیگَـرآن‌رومَـسخَره‌میڪنَـن . . بـیشتَرتـودِل‌ِمَـردُم‌میـرَن؟ چِـرآاونـٰآیۍڪه‌خیـٰآنَت‌میڪُنَن، تُھـمَت‌میـزَنَن،غِـیبَت‌میڪُنَن، دُروغ‌میـگَن‌مُـوَفَق‌تَـرَن؟ چِـرآ‌هَـمیشہ‌بَـدآبِھتَـرَن . .😄؟ پُـرسید: پیـش‌ِمَـن‌یـٰآمَـردُم . .🚶‍♂️؟ دیگہ‌چیـزےنَـگفتَم! @shahid_mostafasadrzadeh
‍ بسم رب الشهدا ❤️   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت   روز  گرفت. ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای  و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود. 😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ،  مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز  نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و  خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن ، ازش خواهش کردم ،  روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با   برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم.  هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای  مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها  شده بود پایین و تمام  سروصورتش  شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم  راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای  امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه  برسه 🌹 ❤️💚❤️💚❤️💚❤️💚❤️ @shahid_mostafasadrzadeh
به بعضیا صدا داده، قرآن رو با صوت میخونن، دل همه رو میبرن! به بعضیا سیرت داده، درباره خدا حرف میزنن و آدما رو با خدا رفیق میکنن! به بعضیا انرژی مثبت داده، کنارشون که هستی مثل اینکه رفتی پیش خدا! به بعضیا اخلاق خوب داده، هر کاری میکنن یاد خدا میافتی! به بعضیا نور داده، وقتی میان، راه خدا رو نشونت میدن! به بعضیا احساس و مهربونی داده، با کاراشون یاد مهربونی و بنده نوازی خدا میفتی! خدا به همه ما یه چیزی داده! بگرد تو وجودت ببین به تو چی داده، همونو بردار تو راه خدا خرج کن، هی نگو من که صدا ندارم! من که قیافه ندارم! من که انرژی مثبت ندارم و... باور کن خیلی چیزها داری، الکی خلقت نکرده! بشین فکر کن و سهم خودتو از بندگی خدا تو این دنیا پیدا کن، ببین چطوری میتونی یه نماینده و نشونه خدا باشی برای بقیه، ببین چطوری میتونی جلوه‌ای از حضور خدا باشی و لبخند خدا رو هدیه بدی به این دنیا و مخلوقاتش...  @shahid_mostafasadrzadeh
بسم رب الشهدا🌹 همراه با خاطرات مادر ❣ شهید   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت روز گرفت.  ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود.  😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ، مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن  ، ازش خواهش کردم  ، روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم. هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها شده بود پایین و تمام سروصورتش شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه برسه 🌹 ان شاالله خداوند به ما هم چنین توفیقی عنایت فرماید. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @shahid_mostafasadrzadeh
بسم رب الشهدا🌹 همراه با خاطرات مادر ❣ شهید   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت روز گرفت.  ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود.  😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ، مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن  ، ازش خواهش کردم  ، روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم. هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها شده بود پایین و تمام سروصورتش شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه برسه 🌹 ان شاالله خداوند به ما هم چنین توفیقی عنایت فرماید. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @shahid_mostafasadrzadeh
💠🔰💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠 💠 ❤️بسم رب الشهدا❤️ 🌹خاطره ای از ابراهیم 💠یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم این رفيقت تهرانیه دلم ميخواد روش کم کنی یک جوابی داد که صدتا پهلوان باید فکر میکرد تا جواب بده گفت دایی جمال شاید ظرفیت بردیه او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره.... 🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..😔😔 💠 💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠🔰💠 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
‍ بسم رب الشهدا ❤️   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت   روز  گرفت. ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای  و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود. 😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ،  مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز  نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و  خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن ، ازش خواهش کردم ،  روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با   برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم.  هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای  مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها  شده بود پایین و تمام  سروصورتش  شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم  راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای  امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه  برسه 🌹 ❤️💚❤️💚❤️💚❤️💚❤️ https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💠🔰💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠 💠 ❤️بسم رب الشهدا❤️ 🌹خاطره ای از ابراهیم 💠یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم این رفيقت تهرانیه دلم ميخواد روش کم کنی یک جوابی داد که صدتا پهلوان باید فکر میکرد تا جواب بده گفت دایی جمال شاید ظرفیت بردیه او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره.... 🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..😔😔 💠 💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠 💠🔰💠🔰💠🔰💠 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
بسم رب الشهدا🌹 همراه با خاطرات مادر ❣ شهید   خیلی مقید به  روزه های مستحبی بود.  دهه ی اول ذی الحجه سال 84 را به مدت روز گرفت.  ❣ ایامی که روزه بود فعالیت کاری بسیاری داشت. 🌹 کارهای و هیئت ، پست های شب، توان مصطفی را گرفته بود.  😔 عصر روز  هشتم  اومد منزل ، مدام تلفنش زنگ می خورد ،اون روز نتونست استراحت کنه ،با ضعف بسیار زیاد و خستگی بلند شد که بره دنبال کاراش ،😔 که از پایگاه تماس گرفتن  ، ازش خواهش کردم  ، روزه هستی بذار بعد از افطار برو،❣ الان نزدیک افطاره  گفت:  لطفش به اینه  که با برا خدا قدم برداری ،  تا دم در دنبالش رفتم شاید از رفتن منصرفش کنم. هنوز در بسته نشده بود که ،یه دفعه  صدای مهیبی اومد یه لحظه در رو باز کردم خودم رو  بالای سر مصطفی دیدم،😔 که از پله ها شده بود پایین و تمام سروصورتش شده بود😭 بهش گفتم : دورت بگردم راضی نیست که تو به خودت این همه ریاضت بدی.😔 مصطفی داشت خودش رو برای امتحان های خیلی سخت آماده می کرد که به چنین درجه برسه 🌹 ان شاالله خداوند به ما هم چنین توفیقی عنایت فرماید. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
۱۷. ۱۱.۳۰ ساعت پروازم بطرف بود 😇 تو حلب سـوریه ، اینجا هم محل عروجمه اسمش گذاشتن موقعیت سید ابراهیم 🤩 گروه‌ جهادی‌ شهید‌ مصطفی صدرزاده | 🌾 ━════✼🌱🌹🌱✼════━ 🦋 @Jahadi_Sadrzadeh_ir