eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
198 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل دوم قسمت 4⃣ حرومتون باشه راوی: امیر حسین حاجی نصیری سر چهار راه توی بلند گو فریاد میزدیم:🗣 ((غروب شب جمعه در گذر است. اموات چشم انتظار احسان شما هستند. به ساخت مسجد کمک کنید.😊)) روحانی ای پشت فرمان پرشیا نشسته بود. صدای ما را که شنید. دست کرد داخل قبایش.همان طور که سرش پایین بود و محتویات جیبش را زیر رو کرد. جوانی با موهای سیخ سیخی ژل زده سرش را از پنجره ماشین کناری بیرون آورد. داد زد :🗣 ((هر چی این حاج آقا بده.من دو برابرش رو میدم.))😍 حاج آقا دستش رو از شیشه بیرون آورد. جوان پول را که دید، حرفش را ثابت کرد و دو برابرش را انداخت داخل صندوق.😁 یک بار هم توی بهشت زهرا پیر زنی جلو آمد. همین که پول را انداخت داخل صندوق ، انگار تازه فهمیده باشد چه کار کرده است ، گفت : ((حرومتون باشه !))😅 کمک می‌کردند ولی شک هم داشتند. . . . داداش مصطفی 🤍 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فصل دوم قسمت 5⃣ آقا ما بِزَنُم😍 راوی: غلام عباس حاجی نصیری طبق روال پایگاه ها، هر چند وقت یک بار بچه ها را جمع میکردیم و به میدان تیر می بردیم. سهمیه هر پایگاه، تعدادی فشنگ برای هر نفر و یکی دو نارنجک برای تمام نیروهایش بود تا در چاله انفجار بیندازند.💣 بچه ها حلقه زده بودند. به آنها گفتم : ((پایگاه ما یک سهمیه نارنجک داره و فقط یک نفر از شما میتونه از اون استفاده کنه.)) همه بچه ها دستشان را بلند کردند که آقا ما بزنیم . من دیدم اقا مصطفی که تازه به شهریار آمده بود، با لهجه شیرینی گفت: ((آقا ما بِزَنُم😍.)) ازش خوشم امد،😁 گفتم:((شما بیا. او هم امد ضامن نارنجک را کشید و در چاله انفجار انداخت. بعد ها برای بچه ها تعریف کرده بود که یکی از دلایل علاقه اش به فعالیت نظامی بسیج، همین اتفاق‌ بود. . . . داداش مصطفی🤍 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فصل دوم قسمت 6⃣ کم سن و سال ولی مسئولیت پذیر راوی: خدایار بهرامی روزی مشغول سر کشی پایگاه بودم که دیدم مصطفی هفت هشت تا بچه دور خودش جمع کرده و برایشان کلاس گذاشته است.😅 از بچه هفت هشت ساله بگیر تا یکی دوسال کوچکتر از خودش. یکی دو نفر هم سن و سالش هم کمک دستش بودند .😊 خودش سن زیادی نداشت، اما از حس مسئولیت پذیری اش خوشم امد.😉 سابق بزرگ تر ها مسئولیت هایی می دادند تا بچه را روی پای خودش بار بیاورند و جرئت و جسارت کار ها را در خود پیدا کند‌.💪 من هم کارهای مربوط به نوجوانان را به خودشان واگذار کردم. چند وقتی بود که گذشت. امد و گفت : ((میشه به من یه جایی بدین که بتونم وسایلمو توش بذارم ؟)) یکی از کانکس های پایگاه را بهش دادیم.☺️ . . داداش مصطفی🤍 .https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
⭕️نذر فرهنگی 🛑پویش زیارت نیابتی 🔰اربعین امسال به نیابت از ، حرم حضرت ابوالفضل(ع) را زیارت کنید. 🔺شهید مدافع حرمی که مادرش او را در کودکی نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرد و در روز در سوریه به شهادت رسید. https://eitaa.com/mesle_mostafaa