eitaa logo
کانال شهید سید حسن روح الامینی
98 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
8 فایل
شهدا⚘️ خاطرات شهدا🌹 عکس نوشته🌱 مطالب مذهبی🇮🇷 استوری مذهبی📿
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 از 🧡برادران بیدار باشید که امروز، جنگِ میانِ «اسلام ناب محمدی» و «اسلام کاذب» است! امروز دنیای اسلام و شما عزیزان بدانید که دین خدا حدّ و مرزی ندارد، هرکجا که باشد. برای خدا که کاری ندارد، دین خود را حفظ کند. این امتحانات الهی است. 🧡از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستاریم به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه انقلاب، حضرت امام خامنه‌ای مُدّظِلُّه‌ُالعالی را یاری فرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان نشانَد و زمینه ظهور حضرت بقیةَ‌الله را فراهم آورند! 🌷شهادت ... پایان نیست آغـــــاز است تولـ🎂ــدی دیگر است در جهانی فراتر از آنڪه عقل زمینی بہ ساحت قدس آن راه یابد 💐 🕊 🌻🎀💖🍰 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
📨 🌾مسئول بسیج سازندگی شهرستان آغاجاری نقل می‌کند: خدمات جهادی شهید هادی نژاد به مردم محروم آغاجاری متعدد است. محمد هادی نژاد و گروه جهادی‌اش تمام مدارس تحت پوشش طرح هجرت را در شهرستان، مرمّت کردند و کار برق‌کشی و لوله‌کشی این مدارس را بدون دریافت ریالی دستمزد انجام دادند. ✨تعمیر سرویس‌های بهداشتی مساجد و برق‌کشی و لوله‌کشی خانه‌های محرومین از جمله دیگر فعالیت‌های این گروه جهادی بود. محمد کاملا فنی و در کار تاسیسات استاد بود. 🌸چند روز قبل از اعزام به سوریه، سقف ریزش‌کرده‌ی یک خانواده دیگر را بدون هیچ دستمزدی تعمیر کرد. محمد وقتی فهمید یک پیرمرد و پیرزن مستضعف در خانه‌شان حمام ندارند، سریع دست به کار شد و علاوه بر ساخت حمام و تهیه آبگرمکن، سرویس بهداشتی‌شان را به طور کامل بازسازی کرد. 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تــو خلـق شـــده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌺 نژاد🌺 🎊💟 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می‌کند:احمد خیلی سرمایی بود.در حدّی که توی تابستون هم لباس زیاد می‌پوشید!!دوستانش می‌گفتند در سوریه،یک جاهایی مجبور بودیم در خونه‌ی مردم سوری سنگر بگیریم؛خب به هرحال جنگ شهری بود و از طرفی وسایل مردم هنوز توی خونه‌ها بود. 🌷احمد خیلی رعایت می‌کرد که به وسایل آسیبی نرسه! یک شب خیلی سردش بود و از سرما می‌لرزید؛وقتی یه پتو از خونه سوری‌ها برداشتیم روش انداختیم،با ناراحتی ردش کرد و گفت نه، این مال مردمه!گفتیم خب میذاریم سر جاش ولی احمد قبول نکرد! 💐نمی ‌رسد ، بہ خداحافظی زبان از بغــض خوشـا بہ حال تـو ڪہ مسافـر بهشتـی . . .🕊 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 ❇️ خوابی عجیب ✅وقتی سید از زنده بودن خود خبر می دهد 💐خواب دیدم که در مسجد امام حسن عسکری(ع) هستیم.در این هنگام سید مجتبی به­ همراه یک آقای نورانی وارد مسجد شدند.شدت نور به گونه‌­ای بود که نمی‌­شد چهره­‌اش را تشخیص داد،اما از سَکَنات و وجناتش معلوم بود که فرد معتبر،بزرگوار و بلندمرتبه­‌ای است. 🌷از دیدن سید تعجب کرده بودم؛چون می­‌دانستم که شهید شده است.بلافاصله برخاستم و با شور و هیجان خاصی دویدم سمت او و گفتم:«آسیدمجتبی! خودتی؟!» لبخندی زد و گفت:«آره!» گفتم:«اما میگن تو شهید شدی!» گفت:«نه! من هستم و دارم کارها رو ردیف می­‌کنم!من زنده‌­ام!شهید نشدم!» نگاهی به آن آقای نورانی همراه سید انداختم و گفتم:«آسیدمجتبی!میشه بگی این آقا کیه؟!» گفت:«این آقا حضرت مسیحه!» وقتی نگاهم را دوباره انداختم به قامت آن آقا، چشمم از تلالوء نورش،فقط سفیدی می­‌دید. محو آن نور بودم که از خواب بیدار شدم. ✍راوی:حسین بصیری(دوست شهید) 📚منبع:کتاب«سید زنده است» 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 📿ایوب ارتباط عجیبی باخدا داشت. می‌گفت:رفاقت با خدا دلچسب‌ترین رفاقت‌ها است.همیشه به من می‌گفت وقت دعا و مناجات با خدا از او چیزهای دنیایی و مادی نخواه حیف است.دعا‌های خودش معنوی بود و رزق شهادت را می‌طلبید.دو سال آخر زندگی‌اش عجیب با خدا راز و نیاز می‌کرد.نیمه‌های شب نماز‌های شبش را با نور شمع می‌خواند. عاشق نماز شب بود. شب زنده‌داری‌های او برایم بسیار شیرین بود.عشق بازی با خدا در آن نیمه‌های شب و استغفار گفتن‌هایش و تأکیدش بر نماز اول وقت هرگز از یادم نخواهد رفت.تنها وصیتش هم به من این بود که نمازت را اول وقت بخوان همه چیز حل است. خیلی اخلاص داشت. 🌷آخرهای رفتنش بود،به او گفتم ایوب جان عزیزم تو همه چی را به من واگذار کردی،حتی بچه‌هایت را.گفت:معامله من با خدا سر چیز دیگری است. 👈به نقل از:همسر شهید 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀😭 💐مادر شهید نقل می کند:گاهی می‌دیدیم که ماشینش نیست. می‌پرسیدیم،علیرضا می‌گفت:به یکی از دوستانم داده‌ام تا مشکلش را حل کند. زمانی که به او اعتراض می‌کردم،علیرضا می‌گفت:که بنده‌ خدا مادرش مریض بود، ماشین را دادم تا به بیمارستان برود و هزینه آژانس ندهد.بارها خودش با اتوبوس و تاکسی خطی به محل کارش می‌رفت،در حالی که ماشین داشت. علیرضا در کار ساخت در و پنجره هم بود و در کنار آن به نصب و تعمیر دکل‌های برق و بی‌سیم‌ها می پرداخت.همچنین آموزش فنون نظامی به نیروهای اعزامی به سوریه هم جزو کارهایش بود.جالب اینکه اصلاً خسته نمی‌شد و به اطرافیان می‌گفت:دو ساعت خواب برای من کافی است.دوباره صبح می‌شد و به دانشگاه می‌رفت و دکل‌های برق را نصب و تعمیر می‌کرد. 🌷شهیدعلیرضا مرادی برای زیارت خاص امام‌رضا(ع)شبانه با هواپیما به مشهد میرفت و با پرواز بعدی بر می‌گشت.خیلی روزها روزه می‌گرفت.ماه رمضان‌ها را تا سحر پای سخنرانی علما می‌نشست. 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐همسر شهید نقل میکند:مصطفی بسيار ساده‌زيست بود.با اينكه از ساخت‌و‌ساز درآمد خوبی داشت،ولی اصلاً دنبال تجملات نبود.ميتوانست ماشين بخرد،ولی با موتور تردد ميكرد. شايد باورتان نشود درتمام مدتی كه نامزد بوديم،حتی يكبار هم باهم بيرون نرفتيم. ميگفت:شايد يک جوانی كه توانايي ازدواج ندارد،باديدن ماحسرت بخورد و من نميخواهم باعث حسرت خوردن يا آزار كسی بشوم. 🌷مصطفی روحياتش مثل جوان‌ های دهه۶۰بود.مثلاً چون از خانواده‌اش خجالت میكشيد،زياد نمیتوانستيم به خانه آنها برويم.بيشتر درخانه ماهمديگر را میديديم.اهل كار خير هم بود وبه جای اينكه برای خودش خرج كند،ترجيح ميداد مشكل ديگران را حل كند.مصطفی ميگفت:ميخواهم فقط دو سه بشقاب و ليوان در خانه داشته باشيم و ساده زندگی كنيم!دوست ندارم شماخودتان را برای غذا پختن اذيت كنيد،اگر مهمان آمد از بيرون غذا میخريم.تنها چيزی كه ايشان ميخواست درخانه‌مان باشد، ماشين لباسشويی بود آن هم به خاطر اينكه ميگفت دوست ندارم تو در كار منزل اذيت بشوی. 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐مادر شهید نقل میکند:حسین درطول ۲۹سال زندگی دنیایی در هرکاری سعی میکرد رضایت خدا را مدنظر داشته باشد.باغیرت،رئوف و مظلوم‌پناه بود.اگر دست به کاری میزد سعی میکرد به بهترین نحو آن کار را به پایان برساند. فردی خوشرو و خوش‌برخورد بود.اگر کسی به کمک نیاز داشت تاآنجایی که میتوانست به کمک آنها میشتافت.در کارهایش بسیار صبور بود.شوخ‌طبع بود در حالی که باعث شکستن عزت نفس کسی نمیشد(هرگز کسی را مسخره نمیکرد) 🌷حسین علاقه و ارادت خاصی به امیرالمؤمنین(ع)وحضرت فاطمه زهرا(س)داشت؛به طوری که در تمامی ‌لحظات زندگی،این دو معصوم را بر زندگی‌اش ناظر و حاضر میدید ودر تمامی ‌اعمال و رفتارش تا جایی که طاقت بدنی و توان روحی وروانی داشت،از حضرت علی(ع)وتوصیه‌ها و حکمت‌های ایشان پیروی میکرد ومعتقد بود باید به گونه‌ای زندگی کنیم که انگار در برابر آن حضرت گام بر میداریم.پسرم اعتقاد داشت که اگر کاری برای رضای خدا وتأیید امیرالمؤمنین علی(ع)انجام میدهد،در اصل خدمتگزاری به خود است نه به دین. 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐همسر شهید نقل می کند:من دوسال با شهید غلامرضا خاوری فر زندگی کردیم دو این دوسال همش برام خاطره بود. ولی بهترین خاطره ای که از ایشون دارم این بود که یک بار برای اولین بار می خواست مهمان واسمون بیاد من چادر رنگی سرم کردم مرتب تا جایی که نصف صورتم رو هم‌گرفته بودم دیدم بهم با تعجب نگاه میکنه و لبخند میزنه گفتم زشت شده گفت نه اتفاقا دارم نگاه میکنم که الان چقدر خانم شدی و بهت میاد منم بعد اون قضیه همیشه یاد گرفتم که پوشش با چادر چقدر قشنگه که شهیدم بهم گفته چون اون الکی چیزی رو نمیگفت.از اون موقع همه رو دعوت به چادر میکنم این واسم بهترین خاطره از شهید بود. 🌷خاطره بعدی که از شهید غلامرضا خاوری فر عزیز دارم بهم وصیت کرد که اگه روزی خدای نکرده من شهید شدم تو اصلا خودتو نباز.و گریه نکن محکم باشم اگه مادر هم گریه کرد برو پیشش دلداری بده و به من افتخار کن سرتو بالا بگیر. مبادا از نبود من غصه بخوری.تو خدا رو داری. 🌹 فر 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می کند:اميرعلی درباره‌ی كارهايی كه می‌كرد،خيلی حرف نمی‌زد و كسی هم نمی‌دانست كه او درصد زیادی از حقوقش را خرج نيازمندان می‌كند. 🌷اینکه پولش را به چه کسی می‌داد و چرا،من نمی‌دانم.بنده‌خدایی بود که برای نیازمندان سبد کالا تهیه می‌کرد و امیر علی به او کمک می‌کرد اما همیشه می‌گفت در این شهر کسانی زندگی می‌کنند که به نان شب‌شان محتاج هستند. 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می کند:بهترین خاطره ام این است که من و پدرش در مکه بودیم که زنگ زد،محمد گفت:مامان یک نفر برایتان پلاکارد زده است،حدس بزن کی هست؟چند نفر را نام بردم،محمد گفت:نه! مامان از آن بزرگتر!گفتم:کی هست؟(پسر همسایه تازه به دنیا آمده بود.)محمد گفت:مامان«ابوالفضل»است. گفتم:ابوالفضل کیه؟محمد گفت:پسر فلانی دنیا آمده برایتان پلاکارد زده که آنجا خیلی خوشحال شدم. 🌷محمد خیلی به حضرت فاطمه (س) ارادت داشت.محمد شوخ بود. اهل هدیه دادن بود مناسبتهایی مثل روز مادر و…برای من هدیه می گرفت.کربلا که میرفت برای من سوغاتی می آورد.به شغلش خیلی علاقه داشت.خیلی مهمانواز بود از کودکی این خصلت را داشت.به ائمه ارادت خاصی داشت و برای همین هم اهل بیت او را انتخاب کردند،مرادش امام حسین(ع) بود.در برخورد با دیگران و حتی امر به معروف و نهی از منکر خیلی آرام و نرم برخورد می کرد.شهید محمد اینانلو می گفت:فرد باید خودش فکر کند و به نتیجه برسد.او به ندرت عصبانی می شد. 🌷 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐همسر شهید نقل می کند: محمد تقی خیلی مهربان،شوخ طبع و خوش اخلاق بود.آنقدر دایره اطلاعاتش وسیع بود که امکان نداشت سوالی را از او بپرسی و ایشان از پاسخش سر باز بزند.اگر مسئله‌ای برایش پیش می‌آمد که به ضررش هم می بود ولی هرگز زیر بار زور نمی‌رفت و ناحق را نمی‌پذیرفت.در خیرخواهی و کمک به مردم پیشقدم بود. 🌷شهید محمدتقی ارغوانی بوسیله تک تیرانداز دشمن در جنوب حلب واقع در روستای هوبر و در عملیات هوبر به شهادت میرسد.او با موفقیت این عملیات را به پایان می‌رساند اما وقتی بوسیله بی‌سیم متوجه می‌شود تعدادی از نیروها احتیاج به کمک دارند از فرمانده کسب اجازه می‌کند و می‌گوید؛فرمانده اگر اجازه بدهی من آتشی را به سمت خودم بیاورم که رزمندگان بتوانند خودشان را نجات بدهند.دشمن با شلیک گلوله به قلب و متلاشی شدن پهلوی ایشان، وی را شبیه مادر پهلو شکسته حضرت زهرا(س) به شهادت می‌رساند.ایشان ارادت خاصی به حضرت زهرا(س) داشت و همیشه سربند نام ایشان را به پیشانی‌اش می‌بست. 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram