eitaa logo
کانال شهید سید حسن روح الامینی
93 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
8 فایل
شهدا⚘️ خاطرات شهدا🌹 عکس نوشته🌱 مطالب مذهبی🇮🇷 استوری مذهبی📿
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️📜 🌾طبقه دوم خانه‌مان خالی بود و آقامحمدرضا می‌توانست اجاره دهد تا درآمدی برایمان باشد اما می‌گفت نیازی نداریم. وقتی فهمید دختر و پسری قصد ازدواج دارند و درآمدشان کفاف اجاره‌ی خانه‌ای نمی‌دهد، پیشنهاد داد به طبقه دوم خانه‌‌ی ما بیایند و چند سال ساکن شوند تا اینکه آنها توانستند پولی پس‌انداز کنند.بعد از آنها هم دو خانواده دیگر با شرایط مشابه به خانه‌ی ما آمدند و بعد از چند سال توانستند خانه‌دار شوند. 💐شهید ابراهیمی مشتاق کار خیر و عاشق خدمت به مردم بود و نه تنها خودش بلکه دیگران را هم تشویق به کمک به مستمندان می‌کرد.نزدیک ماه رمضان یا عید نوروز که می‌شد،کمک‌های نقدی و غیر نقدی دیگران را جمع‌آوری می‌کرد و با تکمیل آن از دارایی خود به نیازمندان می‌رساند.در طول سالهای بعد از جنگ تحمیلی هم گاهی برای جهیزیه و ازدواج به محمدرضا رجوع می‌کردند که دست رد به سینه‌ی هیچ کدام نمی‌زد. ✍راوے:همسر شهید 🥀 🕊   🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 🌾شهید حمیدرضا ضیایی از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود؛حمیدرضا به رزمندگان پاکستانی کمک های مالی میکرد رزمندگان پاکستانی را همچون برادران خودش می دانست و به قومیت و ملیت رزمندگان توجه نمی کرد؛مدافعان حرم تیپ زینبیون بسیار مظلوم هستند. 💐حمیدرضا فرمانده قرارگاه نبود بلکه در کنار همین رزمندگان در گرما و سرما می خوابید و در میدان نبرد در صف اول بود؛ با وجود اینکه رابطه صمیمی بین رزمندگان پاکستانی و حمیدرضا برقرار بود اما در خصوص آموزش بسیار رابطه جدی داشتند.زمانی هم که حمیدرضا به تهران می آمد،از حال نیروهایش بی اطلاع نبود و به آنها سر میزد و در صورتی که نیاز به کمک داشتند،کمک شان می کرد. ✍راوی:همرزم شهید 💐عیارِ عاشــق ... زمانی مشخص می‌شود ، ڪہ ببینـی تا ڪجـا پایِ معشـوق می‌مـاند !؟❤️ 🌷شهیـد یعنـی انتهایِ عشــق یعنـی ایستادن تا پای جــان🕊 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐همسر شهید روایت می‌کند:یک‌بار به او گفتم:«محمد!چرا موقع قنوت،این‌ قدر دست‌هاتو بالا می‌بری؟»گفت:«آدم وقتی داره گدایی می‌کنه اون هم در خونهٔ خدا، هر چقدر دست‌هاشو بالاتر ببَره،خدا هم بیشتر بهش توجه می‌کنه. گدا باید گدایی کنه.باید طوری گدایی کنه که وقتی صاحب‌ خانه او رادید دلش براش بسوزه. هرچه بیشتر گدایی کنی، خدا بیشتر به پات می‌ریزه.لطفشو دریغ نمی‌کنه.» 🌷گفتم:«این‌قدر دست‌هاتو بالا نبَر، شاید مردم مسخره‌ات کنند!»خندید و گفت:«مگه من برای رضایت مردم نماز میخونم که فکر این چیزها باشم؟من در محضر پروردگارم هستم،دست به دامن خُدام، بگذار هرکی هرچی می‌خواد بگِه!» 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 🌷همسر شهید نقل می کند:سردار شهید محمدرضا علیخانی عاشق شهدا بود و همیشه می گفت:دعا کن شهید شوم. همیشه به تصاویر و عکس های شهدا با حسرت و بغض نگاه می کرد مخصوصا به عکس شهید تیمور خسروی که برادر مادر و دایی بنده بودند همیشه اشک می ریخت و گریه می کرد و می گفت:« من و تمیور با هم یک جا بودیم او شهید شد و من ماندم مگر من چه گناهی کرده بودم که او رفت و من ماندم» 💐شهید محمدرضا علیخانی خیلی مهربان بودند و با مردم خوب رفتار می کردند و اصلا ادعایی نداشتند ساده زیست بودند و به امام و ولایت اعتقاد داشتند و پایبند به نظامشان بودند،علاوه بر این آنها ولایت مدار و بی ادعا بودند و با خدا بودند. 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 🌾همرزم شهید نقل میکند:در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مین‌های ضدّ تانک مأمور شدیم.آقا قاسم با اینکه سنّ‌شان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت بیشتر از ما مین کاشت؛مین‌های پنجاه‌کیلویی را به‌راحتی جابجا میکرد و حدوداً دو برابر ما مین کاشت.وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم،پای مصنوعی‌اش را درآورد؛با فشاری که روی پایش آمده بود،درد زیادی را تحمل می‌کرد ولی به روی خودش نمی‌آورد.یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه میکرد؛باورش نمی‌شد با یک‌پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد:حاجی با این وضع سختت نیست؟! 💐در آن‌حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم؛تا به آن‌روز از نقص عضوش حرفی نزده بود اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: اِی پا اگر سالم بودی،جای امنی را برای داعشی‌ها نمی گذاشتم! 📿هر موقع صدای اذان را میشنید وضو میگرفت و باصدای بلند میگفت:نماز بخوانیم که از همه فریادها بلندتر است. 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
💟 🌟برادر شهید شخصیت حاج جاسم را این چنین توصیف می‌کند:«احترام زیادی برای من که برادر بزرگترش بودم قائل بود،می‌توانم بگویم که وی من را به‌عنوان پدر احترام می‌کرد.جاسم انسانی افتاده حال،متواضع،خوشرو،خوش اخلاق و جذاب بود،با هر شخصی از هر تیپ و سلیقه‌ای که مواجه می‌شد خوش برخورد و خوشرور بود.من در تشییع پیکر برادر شهیدم دوستانی از تهران،کرج،نیشابور و شهرهای دیگر دیدم که هم از اخلاق و رفتار این شهید تعریف می‌کردند. 🌼آقای رحیمی‌منش از بچه‌های نیروی انسانی تهران به من می‌گفت هر جایی که حاج جاسم حضور داشت خیال ما از آنجا راحت بود 💐بگرفت آب و رنگ  ز فیضِ حضور تــو هـر گل در این چمـن ڪہ سزاوار دیدن است ...🌟 🌷 🕊 🎉🎊💞🍰 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 🌾«بین خودمان قول و قرار زیاد داشتیم یکی از قرارهایمان این بود که 📿نمازمان را به جماعت در مسجـد بخوانیم. 💐مثلاً اگر کار واجبی داشتیم و در مسیر بودیم اولین مسجد می‌ ایستادیم. یک‌بار باهم شمردیم در ۱۴ مسجدِ یک منطقه نماز📿خوانده بودیم.هرکجا بودیم نزدیک‌ترین مسجد را انتخاب می‌کردیم. 🌷بچه‌ها هم از او یاد گرفتند ... هیچ‌وقت بچه‌هایمان را اجبار نکرد که حتماً برویم مسجد📿نمازجماعت بخوانیم.لباسش را می‌پوشید.می‌گفت: من می‌روم مسجد کی همراهی می‌کند؟ بچه‌ها با شوق‌ و ذوق دنبالش می‌رفتند. این اخلاق در بچه‌هایمان هم ماندگار شده است و نمازشان را در نزدیک‌ترین مسجد می‌خوانند.» ✍ به نقل از:همسر شهید 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐برادرشهید شخصیت حاج جاسم را این چنین توصیف می‌کند:«احترام زیادی برای من که برادر بزرگترش بودم قائل بود،می‌توانم بگویم که وی من را به‌عنوان پدر احترام می‌کرد.جاسم انسانی افتاده حال،متواضع،خوشرو،خوش اخلاق و جذاب بود،با هر شخصی از هر تیپ و سلیقه‌ای که مواجه می‌شد خوش برخورد و خوشرور بود.من در تشییع پیکر برادر شهیدم دوستانی از تهران،کرج،نیشابور و شهرهای دیگر دیدم که هم از اخلاق و رفتار این شهید تعریف می‌کردند. 🌷آقای رحیمی‌منش از بچه‌های نیروی انسانی تهران به من می‌گفت هر جایی که حاج جاسم حضور داشت خیال ما از آنجا راحت بود. 🌷رفت تا دامنش از گردِ زمین پاڪ بماند ! آسمانی تر از آن بود ڪہ در خــاڪ بماند ...🌷 ✏️ نوشته_شهید: 💔دلگیرم!!! 💐هرچه میدوم! به گرد پایتان هم نمیرسم،🌴مسئله یڪ سربند و لباس خاڪی نیست، هوای دلم از حد هشدار گذشته،❤️ 🌷شهدا یاریم ڪنیــد...🕊 🥀 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🥀🥀🕊🥀🥀🥀🕊🥀 🌷🕊 💐هنگامی که در منطقه ماووت عراق، پدر برای بازدید از منطقه و سرکشی از نیروها می‌روند.در حین سرکشی به سنگرها متوجه می‌شوند که یکی از سنگرها مشکل دارد و سرما به داخل سنگر نفوذ می‌کند،برای این‌که نیروهای ایشان سرما نخورند؛به دنبال جعبه خالی مهمات می‌روند تا محل ورود سرما به سنگر را به وسیله آن مسدود کنند که در مسیر پای ایشان روی مین رفته و پا ایشان قطع می‌شود.   🌷هنگامی که پای پدر قطع میشود،وی را به بیمارستان منتقل می‌کنند و طی این مدت خون زیادی از بدن وی خارج می‌ شود.پس از عمل،دکتر جراح می‌گوید: چنانچه تا صبح دوام بیاورد عمل موفقیت آمیز خواهد بود؛اما با توجه به این‌که خون بسیاری از بدن پدر خارج شده بود عمل جواب نمیدهد و به فیض شهادت می‌رسند. ✍به نقل از:پسر شهید 🌹او  حبیبِ حسینِ زمان بود پیر جنگ آوری،پیرِ غیرت رفت و دنیا هنوز از شکوهش بر دهان دارد انگشت حیرت...🌹 💐ولادت:۱۳۳۳/۰۱/۱۰تربت حیدریه 🌷شهادت:۱۳۹۳/۱۱/۱۷سامرا 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷🕊🌷 🥀🕊 💐آقا مصطفی در بوکمال سوریه و در عملیات پاکسازی مرز عراق و سوریه از گروهک داعش به شهادت رسید. برای آخرین بار که تلفنی صحبت کردیم گفتم مراقب خودت باش.گفت:اینجا خبری نیست که مواظب خودم باشم فقط باران شدید می‌آید؛اما کمی بعد از همین مکالمه شهید شد. 🌷همرزمانش می‌گویند:از شدت بارندگی در رودخانه فرات سیل جاری شده بود. مصطفی در جابه‌جایی مجروحان در تیر رأس دشمن قرار می‌گیرد و هر چند موفق می‌شود دوست مجروحش را که در آب افتاده بود،نجات دهد ولی پیکر خودش بعد از گلوله خوردن به آب می‌افتد و جریان رودخانه او را با خودش می‌برد. دوستانش او را از رودخانه خارج می‌کنند ولی دیگر دیر شده بود و با رفتن آب در شش‌های آقا مصطفی به شهادت می‌رسد. ✍راوی:همسر شهید 💠شهید آوینی : 🌷🕊شهـادت . . . تولد ستارہ ایست که پرتو نورش عرصه ی زمان را در می نوردد و زمین را بہ نور رب الارباب اشراق می بخشد 🕊🌷 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram