eitaa logo
کانال شهید سید حسن روح الامینی
98 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
8 فایل
شهدا⚘️ خاطرات شهدا🌹 عکس نوشته🌱 مطالب مذهبی🇮🇷 استوری مذهبی📿
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊 💐خواهر شهید نقل می کند:محمود هميشه می گفت من در ميان چند دختر بزرگ شدم وهمه كارهاےشما راآموخته‌ام. گويا در منطقه براے بچه‌ها خياطی و آشپزی می كرده است.دوستانش هم كه بعد از شهادتش به منزل ما آمدند می گفتند با وجود محمود بچه‌ها تنبل شده بودند،می گفت دكمه لباس‌هايشان را هم می دادند او بدوزد.آنقدر دوخت و دوز كرده بود كه آنجا به محمود می گفتند اوستا محمود خياط. 🌷وقتی هم كه وسيله‌ای خراب می شد می دادند برادرم تعمير می كرد،مهارت خيلی خاصی در تعمير و كارهای فنی و برقی داشت.همرزمانش برايمان تعريف می كردند كه در منطقه سه تا از دستگاه‌ های تيراندازی شان كه خراب می شود محمود تعميرشان می كند.فرماندهان كه از كار محمود متعجب مانده بودند به او می گويند واقعاً اوستا محمودی.الگوهای محمود شهدا و دوستان شهيدش بودند. عموی شهيدمان هم الگوی واقعی ايشان بود. 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐برادر شهید نقل می کند:احمد همواره می گفت:ولایت مطلقه فقیه، عامل رستگاری ماست و ما باید به این اصل و قاعده و منطق همواره پایبند و معتقد باشیم و اگر این اصل را فراموش کنیم ما و کشور دچار آسیب می شویم چرا که این مملکت یک امانت در دست ماست تا آن را به صاحب اصلی آن تقدیم کنیم. 🌷احمد راه و منش ولایتمداری را نه به‌عنوان یک کلمه بلکه به‌عنوان یک اصل در سرتاسر زندگی درک کرده بود و با همین منطق بود که پیش از شهادت در ۲۷ مسئولیت فرهنگی نهادهای دولتی و خصوصی و  خیریه به خدمت‌رسانی می‌پرداخت و کمتر برنامه فرهنگی اجراشده در شهرستان را از دست می‌داد و در آن شرکت نمی‌کرد. 📜فرازی از وصیت شهید مدافع حرم بر روی سنگ مزارش : 🌷سربازی رهـبری . . . سربازی امام زمان(عج) را در پی دارد این راه عشـق من بـود و عشـق جگــر می خواهد ...❤️ 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
💟 🌸همسر شهید نقل می کند:ازدواج ما در سالهاے پس از پیروزے انقلاب صورت گرفت و مراسم ازدواجمان هم بسیار ساده برگزار شد. نامزدےما۷یا۸ماه طول کشید تا عقد کنیم و در این مدت،سعید به جبهه میرفت و می‌آمد.نَه چیزی براے من مهم بود و نَه برای او. 💐زندگی مشترک ما در یک اتاق زیر زمینی شروع شد.من جهیزیه خیلی مختصرےداشتم؛هر دو خانواده همراهی داشتند.چیز‌هایی همسرم آورد و چیز‌ هایی من و زندگی را شروع کردیم 🌻مراسم عروسی ما ساده برگزار شد. شاید باور نکنید ولی غذای عروسی را مادرم درست کرد.در همان شهرستان به مهمان‌ها شام دادیم و با مینی‌بوس و چادر مشکی روی سر و با صدای نوحه آقای آهنگران به تهران آمدیم که برادر شوهرم ناراحت شد و به راننده گفت:« بابا مثلاً عروسیه!یه چیز شاد بذار»💖 🌺راننده گفت:«عروسیه؟من که نَه عروس می‌بینم و نَه داماد.»داماد که تسبیح دستش بود و پیراهن بلندش روی شلوار بود؛عروس هم که چادر و روسری و همه لباسش مشکی.راننده گفت:«من از کجا باید بفهمم عروسیه» 🌺 🌺 🎊💟 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🌹🌹🌹🕊🌹🌹🌹 🌷🕊 💐یکی از اقوامهای شهید نقل می کند: بعد از شهادت ایشون همرزمان و دوستان شون میرن به خانواده شهید خبرشو بدن می بینن پارچه زدن اقای قاسم پور(پدر شهید )زیارت کربلا گوارای وجودتان.آره زیارت کربلا گوارای وجودتان.مادر و پدر شهید تازه از کربلا برگشته بودن نتونسته بودن برن داخل منزل شهید و خبرشهادت مصطفی رو بدن. 🌷بعد از چند روز که میرن خبر شهادت مصطفی رو بدن با مادرش که صحبت میکنن مادرش میگه تو کربلا تو خواب دیده بودم ومتوجه اتفاقی برای مصطفی شده بودم.اونجا مادر شهید رفته بودن کنار ضریح امام حسین(ع) و به آقا گفته بودن که یا سلامتش نگه دار یا اینکه شهید شده به شما میسپارمش یا امام حسین(ع).واقعا روز تشییع جنازه هم خیلی از همرزمهایش اومده بودن هر کدوم گوشه ای خلوت کرده بودن با خدای خودشون و مصطفی. 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
💟 🌸پدر شهید نقل می کند:محمدهادی عاشق اهل‌بیت و حضرت زهرا(س)بود و از کودکی پای ثابت هیئتها بود و عشق به اهل‌بیت(ع)سبب شد که شهادتش رقم بخورد.محمدهادی یکی از فعالین فرهنگی در بسیج بود و در اردوهای جهادی و راهیان نور فعالیتهای زیادی را انجام می‌داد. 💐پدر شهید مدافع حرم ادامه داد:‌شهید ابراهیم هادی بچه محل شهید ذوالفقاری بود و وی ارادت خاصی یه این شهید داشت.کتاب سلام بر ابراهیم را هم محمد هادی با سید علی صفوی با هم جمع آوری کرده و به انتشارات ابراهیم هادی دادند و اینطور بود که سلام بر ابراهیم چاپ شد.الگویش شهید ابراهیم هادی و شهید همت بودند.این دو شهید بزرگوار را بسیار دوست داشت.عکس بزرگی از شهید ابراهیم هادی را جلوی موتورش نصب کرده بود.جلویش را نمی‌دید؛اما عکس را برنمی‌داشت.هر چه قدر می‌گفتند عکس کوچکتری بگذار که بتوانی جلو را ببینی، می‌گفت:نه همین خوب است. 🌸بہ دنیا آمدی ،🎀 هـادی بمــانی ... تو هستی ، زندہ‌ای پس هـــادی اَم باش ...💕 🌷 🕊 🎊🎂 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🥀🥀🕊🥀🥀🥀🥀 🌷🕊 💐جواد خودش می‌دانست که قرار است به شهادت برسد و در تماس تلفنی که در آخرین سفر خود به سوریه بین ما و او برقرار شد گفته بود که این سفر آخر من است. 🌷وی خاطرنشان کرد: قبل از آخرین سفری که جواد به سوریه داشت به بهشت رضا رفتیم و جواد قبری را دید و گفت دوست دارم در همین قبر به خاک سپرده شود، چراکه مادر راحت‌تر می‌تواند بر سر قبر من حاضر شود. 🌹برادر شهید محمدی مفرد بیان کرد: قرار بود شهیدی را در همان قبر به خاک بسپارند؛ اما با توجه به این‌که این شهید تبعه افغانستان بود و هنوز به درستی شناسایی نشده بود هنوز به خاک سپرده نشده بود و همین که جواد به شهادت رسید در همین قبر به خاکش سپردیم.🕊😭 ✍به نقل از:برادر شهید 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 🌾فرزند شهید نقل می کند:محبت پدرم شهید صالح صالحی به اهل بیت(ع) و عشق به شهادت از مهمترین ویژگی‌هایش بود.شهید صالحی خیلی با تعصب و با شجاعت بود و از اسلام و رهبری دفاع می‌کرد و از کسی هراسی نداشت.پدرم عاشق شهادت بود و بعد از سال‌ها خدمت به آرزویش رسید. 💐وی افزود:از دیگر وصایای شهید صالح صالحی به ما و خانواده این بود که همیشه اطرافیان خود را امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و خود نیز به واجبات عمل کرده و محرمات را ترک کنیم. 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊شوق شهـادت . . . در نگاهـش موج می زد ؛ مرغ مهاجر بود و دل بر اوج می‌زد❤️ 🌷روز شهادت حضرت زهرا(س)ساعت چهار پنج بعدازظهر بود که از بیسیم صدای بچه‌ها شنیده شد،می‌گفتند:دشمن به عقارب زده و ما میدونستیم که حاج مسلم رفته بود عقارب... از طریق بیسیم پرسیدیم حاج مسلم کجاست؟و به ترکی جواب دادند،"حاج‌مسلم شهید شد"... بیسیم از دستم افتاد؛دستام رو گذاشتم روی سرم و نشستم روی زمین.بچه ها بلافاصله اومدند و از من پرسیدند چه اتفاقی افتاده و ماجرا رو به آن‌ها گفتم. واقعا در قرارگاه یک کربلایی به پا شد... پشت بیسیم صدای بچه‌ها می‌آمد که مرتب گریه می‌کردند و خبر شهادت حاج‌مسلم رو به همدیگه می‌دادند؛ هرکسی که به دیگری تماس می‌گرفت، فقط با گریه صحبت میکرد...😭 ✍:همرزم شهید 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
🥀🕊 💐پدر شهید نقل می کند:محمدهادی عاشق اهل‌بیت و حضرت زهرا(س)بود و از کودکی پای ثابت هیئتها بود و عشق به اهل‌بیت(ع)سبب شد که شهادتش رقم بخورد.محمدهادی یکی از فعالین فرهنگی در بسیج بود و در اردوهای جهادی و راهیان نور فعالیتهای زیادی را انجام می‌داد. 🌷پدر شهید مدافع حرم ادامه داد:‌شهید ابراهیم هادی بچه محل شهید ذوالفقاری بود و وی ارادت خاصی یه این شهید داشت.کتاب سلام بر ابراهیم را هم محمد هادی با سید علی صفوی با هم جمع آوری کرده و به انتشارات ابراهیم هادی دادند و اینطور بود که سلام بر ابراهیم چاپ شد.الگویش شهید ابراهیم هادی و شهید همت بودند.این دو شهید بزرگوار را بسیار دوست داشت.عکس بزرگی از شهید ابراهیم هادی را جلوی موتورش نصب کرده بود.جلویش را نمی‌دید؛اما عکس را برنمی‌داشت.هر چه قدر می‌گفتند عکس کوچکتری بگذار که بتوانی جلو را ببینی، می‌گفت:نه همین خوب است. 🌹 🕊 🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊 🆔 http://splus.ir/kanalshodayemodafeanharram
💠 یازدهم مرداد هرسال یادآور و هشتمین شهید ایران اسلامی است ●شهیدی که بوده و از او به عنوان مخترع های_الکترونیکی یاد می شود. ● دارای مدارج علمی مختلفی از جمله مهندسی برق و الکترونیک- کارشناسی زبان - کارشناسی زبان و ادبیات - کارشناسی ارشد و داخلی بود. ●او موفق به کسب آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه امام حسین ع شده بود. ● این شهید والامقام در روز سال ۱۳۹۲ مصادف با ۲۴ ماه رمضان پس از سالها مجاهد در جبهه های مختلف مقاومت با توجه به اینکه در کودکی توسط پدرش نذر س شده بود ، در راه دفاع از حریم آل الله در به درجه رفیع شهادت نائل آمد. دارای دو پسر با نام های محمدمهدی و محمدحسین می باشد. مزار معطر این شهید در گلزار شهدای شهر از قرار دارد
هدایت شده از کانال کمیل
هجدهم مرداد روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم یاد و خاطره بیش از 2000 گرامی باد . ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🧡زندگی به سبک شهدا🧡 ✨آرامش و لبخند🍃🌸 هروقت باهمسرش به بابلسر می‌رفتند هرروز به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام می‌رفت. بسیارمتواضع ومهربان بود. نسبت به روزی حلال دقت عجیبی داشت. هروقت از تلفن محل کارباهمسرش صحبت میکرد آخربرج خودش از حقوقش کسر می‌کرد خیلی خوش اخلاق بود. همکارانش که در سوریه در اوج اضطراب‌های جنگ همراهش بودند می گویند هادی را می‌توان در دوکلمه خلاصه کرد: آرامش و لبخند🌟 🌺یادشهداباصلوات 🌺