eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
560 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
آقــاسَـجّــادٌ
📚 پنجاه ساله های این نسل پیغمبر را ندیده بودند و شصت ساله ها هنگام مرگ وی ده ساله بودند. از آنان که پیامبر را دیده و صحبت او را دریافته بودند، چند تنی باقی بود که درکوفه، مدینه، مكه و یا دمشق به سر میبردند... اکثریت مردم، به خصوص طبقه جوان که چرخ فعالیت اجتماع را به حرکت درمیآورد. یعنی آنان که سال عمرشان بین بیست و پنج تا سی و پنج بود، آنچه از نظام اسلامی پیش چشم داشتند، حكومتی بود که «مغیرۀ بن شعبه»، «سعید بن عاص»، «ولید»، «عمروبن سعید» و دیگر اشراف زاده های قریش اداره می کردند، مردمانی فاسق، ستمكار، مال اندوز، تجمل دوست و از همه بدتر نژادپرست. این نسل تا خود و محیط خود را شنـاختـه بود، حـاکمان بیرحمی برخود میدید که هر مخالفی را می کشتند و یا به زندان می افكندند ... آشنایی مردم این سرزمین با طرز تفكر همسایگان و راه یافتن بحث های فلسفی در حلقه های مسجدها راه را برای گریز از مسئولیت های دینی فراختر میکرد... {و باالخره،} هر اندازه مسلمانان از عصر پیامبر دور می شدند، خوی ها و خصلت های مسلمانی را بیشتر فراموش می کردند و سیرت های عصر جاهلی بتدریج بین آنان زنده میشد: برتری فروشی نژادی، گذشته خود را فرایاد رقیبان خود آوردن، روی در روی ایستادن تیره ها و قبیله ها بخاطر تعصب های نژادی و کینه کشی از یكدیگر... یك سال پیش از آنكه معاویه بمیرد، حضرت حسین بی علی در ایام حج بنی هاشم را از مردان و زنان و موالیان آنها، پسر خواندگان و هم پیمانانشان و نیز آشنایان، انصار و اهل بیت خویش را گرد آوردند و آنگاه رسولانی اعزام داشتند که: «یك نفر از اصحاب رسول خدا را که معروف به زهد و صالح و عبادت است فرومگذارید، مگر آنكه همه آنها را در سرزمین مِنی نزد من گرد آورید». در سرزمین مِنی، در خیمه بزرگ و افراشته آن حضرت، دویست نفر از اصحاب رسول خدا که هنوز حیات داشتند و پانصد نفر از تابعین گرد آمدند. پس حسین بن علی در میان آنان به پا خاست و پس از حمد و ثنای خدا فرمود: «این طاغی با ما و شیعیان ما آن کرد که شما دیده اید و دانسته اید و شاهدید... اینك من با شما سخنی دارم که اگر بر صدق آن باور دارید مرا تصدیق کنید و اگر نه، تكذیب؛ و از شما به حقی که خدا را و رسول خدا را بر شماست و به قرابتی که با رسول شما دارم، می خواهم که این مقام و مجلس را و آنچه از من شنیده اید، به شهرهای خویش بازبرید و در میان قبایل و عشایر و امانتداران و موثقین خویش بازگو کنید و آنان را به حقی که برای ما اهل بیت می شناسید دعوت کنید که من می ترسم این امر فراموش شود و حق از میان برود و باطل غلبه یابد... و اهلا متم نوره و لو کره الكافرون ـ اگر چه خداوند تحقق نور خویش را هر چند کافران نخواهند، به اتمام می رساند». آنگاه همه آیاتی را که در شأن اهل بیت نازل شده است فرا خواند و تفسیرکرد و از گفتار رسول خدا نیز آنچه را که در شأن ایشان بود سخنی فرو مگذاشت مگر آنكه روایت کرد و بر این همه، سخنی نبود مگر آنكه صحابه رسول خدا می گفتند: «اللهم نعم، آری خدایا ما این همه را شنیده ایم و بر آن شهادت می دهیم.»و تابعین نیز می گفتند، «آفریدگارا، ما نیز این سخنان را از صحابه ای که مورد وثوق و مؤتمن ما بوده اند شنیده ایم.» 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady
🔴 اطلاعیه: به دلیل اعمال برخی تغییرات فنی در بخشی از زیرساخت اینترنت کشور، از ساعت 1 بامداد روز یکشنبه هشتم مهرماه به مدت حداکثر 7 ساعت، دسترسی کاربران به پیام‌رسان ایتا قطع خواهد شد.
🍂💧 آسان تر از آن نيست ولي ماه محرم دشوارترين كار جهان خوردن آب است... 🏴 #تا_اربعین 🏴 @shahid_sajad_zebarjady
4_5974587082566271481.mp3
23.8M
🏴 حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام به نیابت از شهید سجاد زبرجدی به مناسبت سالروز آسمانی شدنش ۹۵/۰۷/۰۷ 🎤 حاج حيدر خمسه شب نوزدهم @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌺 |❤️ هدیه خاص مرحوم نخودکی به امام خمینی 💜| 👌 در سفری که امام خمینی به مشهد مقدس مشرف شده بودند ، درصحن امام رضا با سالک الی الله حاج حنسعلی نخودکی مواجه شده و از ایشان راجع به علم کیمیا سوال مینمایند..... سپس مرحومـ نخودکی به امام میفرماید: اگرمن علم کیمیا را به شما یاد بدهم شما میتوانید با آن کوه و در و دشت را طلا کنید ، اما اکنون یک راهی به شما یاد میدهم که از کیمیا بهتر باشد. 🌺🍃 🍃🌺 🌺🍃 🍃🌺 و آن اینکه بعد هرنماز واجب این اعمال ساده را انجام دهید. 👇👇 ⭕️یکبار آیت الکرسی را تا "وهوالعلی العظیم" میخوانی ⭕️یک دور تسبیحات حضرت زهرا را میگویی ⭕️سه بار سوره " قل هو الله " را میخوانی ⭕️ سه بار بر محمد و آل محمد صلوات میفرستی ⭕️ سه بار این آیه مبارکه را میخوانی " وَ مَن یَتَّقِ الله یَجعَل لَه مَخرَجا و یَرزُقُه مَن حَیثُ لا یَحتَسِب وَ مَن یَتَوَکَّل عَلی الله فَهُوَ حَسبُه اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمرِه قَد جَعَل اللهُ لِکُلِ شَی قَدرا " |آقاسجّاد| 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 دختری که نمیره بشینه وسط جمع نامحرم، حتی اگه از افراد نزدیک خانواده اش باشه... چه پسر خاله... چه پسر دایی... چه هرچی... امل نیست... خنگ و خجالتی نیست... شاید یه چیزی داره که خیلی ها ندارن... مثلا 🍃🌺 |آقاسجّاد| 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
🌷 #با_شهیدان #شهید_سیدمهدی_حسینی @shahid_sajad_zebarjady
آقــاسَـجّــادٌ
🌷 #با_شهیدان #شهید_سیدمهدی_حسینی @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌷 ای کاش آدمی می‌توانست برای یک لحظه هم که شده گذشته‌های خود را بازگرداند تا در این تکرار دوباره، عزیز از دست رفته‌اش را بازجوید و باز شناسد اما چه سود که هرگز قادر به این کار نیست. آن را که از دست داده‌ای دیگر کی و چگونه بیابی؟ از جمله این عزیزان، شهیدان هستند. این چهره های ماندگار، انسان‌هایی نامیرا و جاودان و فراموش نشدنی؛ «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.» @shahid_sajad_zebarjady
#شهید_سیدمهدی_حسینی
آقــاسَـجّــادٌ
#شهید_سیدمهدی_حسینی
🍃🌷 یکی از چهره‌های ماندگار و خواستنی، شهید «سید مهدی حسینی» است که در روز 13 مهرماه 95 همزمان با دومین روز ماه محرم بر اثر انفجار یک کامیون انتحاری در حومه حلب توسط تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد. «سید مهدی حسینی» محافظ آیت الله «حسینی» نماینده رهبر معظم انقلاب در سوریه بود. بلند بالا و قوی بنیه و در هیبت یک بادیگارد رسمی. بچه جنوب شهر بود و خیلی گرم و گیرا. او اولین شهید مدافع حرم نظام آباد تهران(منطقه 7) و از بسیجیان هیأت «یازهرا(س)» بود که در سن 36 سالگی به شهادت رسید. از او یک دختر 6 ساله به نام نغمه به یادگار مانده است. @shahid_sajad_zebarjady
#شهید_سیدمهدی_حسینی
آقــاسَـجّــادٌ
#شهید_سیدمهدی_حسینی
🍃🌷 برادر شهید مدافع حرم، مهدی حسینی می‌گوید: در سوریه به مهدی می‌گفتند «مهدی بلدیه» یا «بلدیه حما» یعنی شهردار حما. چون آنجا را مثل کف دستش بلد بود و به کارش وارد بود. او وصیت‌هایش را با من در میان نگذاشت اما گفت: «دوست دارم در قطعه 26 کنار مهدی عزیزی خاکم کنید.» وقتی سرش خلوت بود همه شب جمعه‌ها قطعه 26 بود. آنجا با شهدا عشق بازی می‌کرد. همچنین می‌گوید: نقل قول از شهادتش زیاد شنیدم ولی گویا یک کامیون انتحاری به آن‌ها زده است. 10 نفر بودند که همه با هم شهید شدند. مهدی هم فرمانده‌شان بود که همراه آن‌ها به شهادت رسید. شنیدم که بیشترین آسیبش از ناحیه پهلو بوده است. او عاشق حضرت زهرا(س) بود. ما همه بچه‌های هیأت «یازهرا(س)» هستیم و عاشق حضرت زهرا(س). مهدی به آرزویش رسید و شبیه به ایشان به شهادت رسید. پیکرش را که دیدم متوجه شدم که صورتش هم کبود شده بود. @shahid_sajad_zebarjady
#شهید_سیدمهدی_حسینی
آقــاسَـجّــادٌ
#شهید_سیدمهدی_حسینی
🍃🌷 آقا مهدی آرام و صبور بود، به حدی که دوران تحصیل همه معلمان و ناظم و مدیر مدرسه از اخلاق و ادب او خوششان میامد. برادر کوچک آقا مهدی ٬آقا هادی بر خلاف او در دوران مدرسه شلوغ بود و در مدرسه شلوغ بازی و شیطنت می کردند. ولی هیچ وقت بخاطر شیطنت هایش او را تنبیه نکردند و همه به هادی میگفتند: تو‌ را بخاطر آقا مهدی می بخشیم. «مهدی از همان دوران همه را شیفته خود کرده بود»❤️ 🍁 میگن شهدا از دوران کودکی و حتی نوزادی انتخاب شده اند. @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌺 |❤️ هدیه خاص مرحوم نخودکی به امام خمینی‌(ره) 💜| 👌 در سفری که امام خمینی به مشهد مقدس مشرف شده بودند ، درصحن امام رضا با سالک الی الله حاج حنسعلی نخودکی مواجه شده و از ایشان راجع به علم کیمیا سوال مینمایند..... سپس مرحومـ نخودکی به امام میفرماید: اگرمن علم کیمیا را به شما یاد بدهم شما میتوانید با آن کوه و در و دشت را طلا کنید ، اما اکنون یک راهی به شما یاد میدهم که از کیمیا بهتر باشد. 🌺🍃 🍃🌺 🌺🍃 🍃🌺 و آن اینکه بعد هرنماز واجب این اعمال ساده را انجام دهید. 👇👇 ⭕️یکبار آیت الکرسی را تا "وهوالعلی العظیم" میخوانی ⭕️یک دور تسبیحات حضرت زهرا را میگویی ⭕️سه بار سوره " قل هو الله " را میخوانی ⭕️ سه بار بر محمد و آل محمد صلوات میفرستی ⭕️ سه بار این آیه مبارکه را میخوانی " وَ مَن یَتَّقِ الله یَجعَل لَه مَخرَجا و یَرزُقُه مَن حَیثُ لا یَحتَسِب وَ مَن یَتَوَکَّل عَلی الله فَهُوَ حَسبُه اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمرِه قَد جَعَل اللهُ لِکُلِ شَی قَدرا " |آقاسجّاد| 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
#شهید_سیدمهدی_حسینی
آقــاسَـجّــادٌ
#شهید_سیدمهدی_حسینی
🍃🌷 موقعي كه حماء اوضاعش بهم ريخته بود بهش شب زنگ زدم گفتم: مهدي كمكی چيزي نمي خواهي؟ گفت: نه انبارارو خالي كرديم فقط داداش لنگ يه دوربين ديد در شبو يدونه ديد در روزم بهركي ميگم ميگه ندارم. گفتم: من نوكرتم، براش رديف كردم. صبح دادم به بچه ها كه ميرفتن حماء براش ببرن. بعد زنگ زدم گفتم: رسيد؟ گفت: آره و تشكر كرد. بشوخي بهش گفتم: داداش فقط اگه شهيد شدي تورو خدا بسپار كه اين دوتا دوربين ماله منه، من اينارو قرض گرفتم، با خنده گفت: چشم اينارو صحيح و سالم بهت ميرسونم. بعد بهش گفتم: تورو خدا مواظب خودت باش، اونم شوخي كردم فداي سرت ولي نميدونستم كه مهدي رفتني شده... @shahid_sajad_zebarjady
#شهید_سیدمهدی_حسینی #نغمه، فرزند شهید ❣
آقــاسَـجّــادٌ
#شهید_سیدمهدی_حسینی #نغمه، فرزند شهید ❣
🍃🌷 ماه رمضان 95 آخرین باری بود که مهدی ایران بود، وقتی داشت از تهران به سوریه می رفت میگفت من مزد کارامو از حضرت زینب (س) میخوام. انگار میدونست شهید میشه، بهم میگفت وقتی من شهید شدم تو قطعه ی شهدا بغل دست مهدی عزیزی دفنم کنید. همش حرف از شهادت میزد ولی این دفعه خیلی فرق میکرد. اون موقع نگفتم نرو و مانع کارش نشدم چون مهدی من . برای زمین آفریده نشده بود و عاقبت هم خریدنش و رفت محضر بی بی دو عالم خانم حضرت زهرا(سلام الله)❤️ @shahid_sajad_zebarjady
هدایت شده از آقا مهدی
🍃اطلاع رسانی کنید مراسم دومین شهادت آقامهدی حسینی همه ی شما دعوتید... تهران / پنج شنبه ۱۲ مهر ماه «مسجد رضوان»
آقــاسَـجّــادٌ
🍃اطلاع رسانی کنید مراسم دومین #سالگرد شهادت آقامهدی حسینی همه ی شما دعوتید... تهران / پنج شنبه ۱۲ مه
🍃🌷 آقامهدی خیلی مهربون بود. اهل ریا نبود، تو هیئت هیچوقت ساکت و بیکار نبود. یادم میاد تو هیئت ما میون دار بود و از جون مایه میذاشت.تو فتنه ۸۸ هم که زدنش بازم میون داری کرد. داشتیم باهم میرفتم که به شوخی بهش گفتم توکی شهید میشی؟ با جدیت گفت من یه روزی میشم. 🍃🌸 هر سال حداقل دوبار به پابوس امام رضا (علیه السلام) میرفت. آخرین باری که مشرف شد حدود سه سال پیش بود که همراه نغمه به مشهد رفت. چند روز قبل شهادتش، به خانواده میگفت دلم بدجور برای تنگ شده... @shahid_sajad_zebarjady
#شهید_سیدمهدی_حسینی
آقــاسَـجّــادٌ
#شهید_سیدمهدی_حسینی
🍃🌷 آقا مهدی ما گل بود. ستون خانه و عباس خانواده ما بود. همسرش برایم تعریف می‌کرد. با همدیگر سوریه بودند. همسرش را برده بود به محل کارش بعد به خاطر گرمی هوا، برای همسرش پنکه روشن کرده بود. خانمش گفته بود: « مهدی چرا کولر را روشن نمی‌کنی؟» گفته بود: «آخر نیروهای من کولر ندارند. فقط این اتاق کولر دارد اگر جلسه باشد، و همه بچه‌ها باشند من کولر این اتاق را روشن می‌کنم، وگرنه مثل بقیه بچه‌ها فقط از پنکه استفاده می‌کنم.» رابطه او با همه اطرافیان و دوستانش یک رابطه بود. من گریه نمی‌کنم و اگر هم اشکی می‌ریزم به این خاطر است که حسودیم می‌شود و حسرت می‌خورم... @shahid_sajad_zebarjady
🍃🌷 امروز کانال، وقف شهید بود. سعی کردیم گوشه ای از خوبیهای این شهید را در قالب خاطره بیان کنیم، که برگ سبزی بود تحفه درویش... ان شاءالله مقبول ایشان و خداوند قرار گرفته باشد. 🍃 شادی روح این شهیدعزیز 🌸 اللهم صل علی محمدو آل محمد و عجل فرجهم 🌸 @shahid_sajad_zebarjady
|🍃🌺 غم میخورم به حال دل رهبرم که هست تنها طلایه دار زیارت نرفته ها.... #اربعین #بطلب_آقا #میطلبی_یانه 🍃🌺 |آقاسجاد| 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقــاسَـجّــادٌ
📚 "سلیم بن قیس هلالی کوفی" می گوید: "واز جمله آن مناشدات این بود که پرسید: خدا را، مگر نه اینكه علی بن ابی طالب برادر رسول خدا بود و آنگاه که او بین اصحابش عقد اخوت می بست، او را برادر خویش قرار داد و گفت: انت اخی و انا اخوك فی الدنیا و الاخرۀـ تو برادر من هستی و من نیز برادر تو در دنیا و آخرت. آنان حسین بن علی را تصدیق کردند و گفتند: اللهم نعم." ... "خدا را، مگر نه اینكه رسول خدا او را در روز غدیر خم نصب فرمود و بر ولایت امر ندا در داد و گفت که این سخن مرا شاهدین برای غایبین بازگو کنند؟ گفتند: اللهم نعم. آفریدگارا،آری." "و باز حسین بن علی پرسید: خدا را، مگر نه اینكه رسول خدا می گفت هر که می پندارد که مرا دوست می دارد وعلی را مبغوض، بداند که دروغ می گوید؟ و از میان جمع کسی پرسید: یا رسول الله و کیف ذلك ـ چگونه این تلازم وجود دارد؟ـ و رسول خدا جواب گفت: زیرا که علی از من است و من از او هستم؛ هر آنكه حب او را در دل دارد، به حقیقت من را دوست می دارد و آن که مرا دوست می دارد، به حقیقت حب خدا در دل اوست و آنكه با علی بغض می ورزد، به حقیقت مرا مبغوض داشته است و آنكه بامن بغض ورزد، به حقیقت بغض خدا راست که در دل دارد . و آنها گفتند:آری آفریدگارا، شنیده ایم و بر آن شهادت می دهیم. و بر همین پیمان، پیمانی که با حسین بن علی بسته بودند پراکنده شدند تا این همه را در میان قبایل و عشایر و امانتداران وموثقین خویش بازگوکنند." یك سال بعد معاویه مرد و یزید سلطنت خویش را از مردم بیعت گرفت. کجا رفتند آن تابعین و صحابه ای که با حسین بن علی در مِنی بر ادای امانت ، پیمان تبلیغ بستند؟ آیا این هفتصد تن حق این مناشدات را آنگونه که با حسین عهد بسته بودند، در شهرها و در میان قبایل خویش ادا کرده اند؟ اگر اینچنین بوده، پس آن احرار حق پرست کجا رفته اند؟ آیا در میان آن فراموشیان عالم اموات جز آن هفتاد و چند تن، زنده ای نمانده است که امام را پاسخ دهد؟ آیا جز آن هفتاد وچند تن در آن دیار، مردی که مردانه بر حق پای فشرد باقی نمانده است؟ معاویه در شب نیمه رجب سال شصتم هجری مرد و خلافت مسلمین همچون میراثی قبیله ای به فرزند ارشدش یزید بن معاویه انتقال یافت. او "ولید بن عتبه بن ابی سفیان" را که از جانب معاویه حاکم مدینه بود مأمور داشت تا برای او از حسین بن علی "عبداهلل بن عمر" و "عبد الله بن زبیر" بیعت بگیرد. "ابن شهرآشوب" نام "عبدالرحمن بن ابی بكر" را نیز بر این نامها افزوده است. حال آنكه در منابع دیگر، نامی از او به میان نیامده. عمربن خطاب و زبیر دو تن از مشهورترین صحابه رسول خدا بودند، اما سرپیچی فرزندان آنان از بیعت با یزید نه از آن جهت بود که دو داعیه دار حق و عدالت باشند؛ اگر اینچنین بود ،می بایست که در وقایع بعد، آن دو را در کنار حسین بن علی بیابیم. 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady