eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
552 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقــاسَـجّــادٌ
📚 ۹۹ نخست این‌که رعب و حرمت، هنوز در دل ماست. می‌دانیم که «حرام» و «تحریم» از ریشه‌ی «حرمت» و «احترام» است. رعب از ماشین، درست هم‌چون رعب از طلسم؛ اگر برای ما حرام است به طلسم دست زدن و آن را گشودن،‌حرام هم هست به راز ماشین پی بردن و آن را شناختن. خدا عالم است که همین رعب، موجب غرب‌زدگی است، یا به علّت غرب‌زدگی است که ما دچار چنین رعب ناشی از حرمتی هستیم. این‌جا قضیّه‌ی اولویّت مرغ و تخم مرغ است. رها کنمش و بپردازم به این‌که ما هنوز در زمانه‌ی چهل دزد بغداد به سر می‌بریم. در پس دیوار ایستاده‌ایم یا از درز دری دیده‌ایم که دزدان آمدند و وردی خواندند، یا افسونی را سه بار تکرار کردند و دیواری پس رفت. هم‌چو دری و در پس آن در، چه گنج‌ها که نهفته! امّا هنوز که هنوز است بزرگ‌ترین همّتی که می‌کنیم، ادای خواندن افسون آن دزدان را در آوردن است. افسون را به زحمت آموخته‌ایم و طوطی‌وار همان را می‌گوییم و دیوار هم پس می‌رود؛ امّا گنجی را که در پس دیوار بوده است، رندان برده‌اند! هر وقت رها کردیم وسوسه‌ی آن گنج را و آن افسون را – و فقط به این پرداختیم که چرا این دیوار پس می‌رود؟ – و کوشیدیم تا راز حرکت آن در و کیفیّت اثر آن افسون را دیابیم، آن‌وقت است که روش علمی یافته‌ایم و در خور کشف طلسم ماشین شده‌ایم. وضع ما فعلاً از این قرار است که ماشین را صبح تا شام به خدمت داریم و حتّی غذای روز مرّه‌مان را در آن می‌پزیم؛ امّا درست هم‌چو آن کودکی که برای ترساندنش، مادر دیگی به سر می‌گذاشت و دیو می‌شد. از ماشین وحشت داریم و «دیگ به سر» می‌پنداریمش. دیوی که ترکیبی است از همان دیگی که خوراک هر روزه‌ی کودک در آن می‌پزد و همان مادری که آغوش گرمش پناهگاه اوست. به ازای این رُعب است که اکثر دانشجویان ما در فرنگ، یا طب... ۱۰۰ می‌خوانند، یا روان‌شناسی، یا دیگر علوم انسانی – و به ازای همین رعب است که چه بسیار مهندس‌های کشاورز داریم که اکنون مقوّم اراضی‌اند در بانک رهنی؛ و چه بسیار شیمیست‌ها که مدیر کلّ‌اند؛ و چه بسیار معدن‌شناسان که مقاطعه کارند. درست است که در مدارسمان سال‌ها فکر و ذهن بچّه‌های مردم را به فرمول‌ها و معادله‌ها‌ی فیزیک و شیمی و ریاضی خسته می‌کنیم و ادبیّات و فلسفه و اخلاق را تقریباً از برنامه‌ی تمام دبیرستان‌ها و دانشکده‌ها برداشته‌ایم و مغز هر مدرسه دیده‌ای، انبانی است از فرمول و قانون و معادله؛ امّا چه نتیجه‌ای؟ چون هیچ تجربه‌ی معیّنی به دنبال فرضیّات و معادلات نیست و در هیچ آزمایشگاهی برای شاگردان اندیشه‌ای را به عمل درنیاورده‌ایم. هنوز مجبوریم برای سنجش هر سنگ و خاک و قیری، سراغ فلان آزمایشگاه فرنگی برویم! ما که در هنرهای محلّی، در قالی‌بافی و کاشی‌کاری و خاتم‌سازی و مینیاتور، چنان ریزبین بوده‌ایم و هستیم، تعجّب است که چرا در کار ماشین، چنین گشادبازیم! فکر نمی‌کنید که این گشادبازی در کار ماشین و تکنیک و فنون جدید، خود معلول اطمینانی باشد که به دوام کار معادن نفت داریم؟ و به ماشینی که اجباراً در مقابل پول و اعتبار نفت باید بیاید؟ و جالب‌تر از همه این است که شنیده‌ام کسانی از رهبران قوم بر این زمینه «تئوری‌سازی» هم می‌کنند. که بله «حالا که ما مملکتی نفت‌خیزیم و فرنگی در مقابل این نفت از شیر مرغ تا جان آدمی‌زاد را در طَبَق اخلاص می‌دهد، چرا ما خودمان را به درد سر بیفکنیم؟ به درد سر احداث کارخانه و صنعت سنگین و گرفتاری‌هایش که عبارت باشد از متخصّص پروردن، تحمّل... 📗 🖊 📄 @shahid_sajad_zebarjady
🍂🍁 #السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء زنی دیدم که در گودال می رفت🍁 پریشان خاطر و احوال می رفت 🍂 گلی گم کرده بود اما بمیرم🍂 به هر گل می رسید از حال می رفت🍁 #فاطمیه... #شب_جمعه_شب_زبارتی_ارباب... @shahid_sajad_zebarjady
معنویت - رفیعی.mp3
2.36M
معنویت در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها استاد رفیعی @shahid_sajad_zebarjady
🍃❤️ #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین بغض مرا گناه و بدے ڪال ڪرده اسٺ عمرے گدا بہ نان شما حال ڪرده اسٺ خلوٺ ڪنید دور ضریح #حسین را مادر هواے روضہ گودال ڪرده اسٺ #شب_جمعہ‌سٺ💚 #هوایٺ_نڪنم_میمیرم #یاحسین_جانم... @shahid_sajad_zebarjady
🌷 شهیدمهدی زین الدین: 🌴هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. ... ... @shahid_sajad_zebarjady
🍂🕊 #دلتنگ_شهداء... شهیدان سخت دلتنگ و غریبم... خمار جرعه ای امن یجیبم... شهیدانِ خدایی بیقرارم... خدایا طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام افسرده بر خاک... شما رفتید تا افلاک چالاک... مرا تنها رها کردید و رفتید... به حسرت مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا غریبم... ز فیض سرخ مردن بی نصیبم.... #شهادت!!! ای #شهادت ناز شصتت!!! تأسی کن مرا قربان دستت....🍂💔 اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک @shahid_sajad_zebarjady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا