eitaa logo
آقــاسَـجّــادٌ
539 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
981 ویدیو
15 فایل
بسم رب المهدی(عج) ولادت: ۱۳۷۰/۱۱/۱۹ شهادت: ۱۳۹۵/۰۷/۰۷ محل شهادت:جنوب حلب مزار #شهید_سجاد_زبرجدے💛: گلزار شهدای تهران، قطعه۵۰ ردیف۱۱۷ شماره۱۴ "تنها کانال رسـمی شهید سجاد زبرجدی در پیام رسان ایتا"
مشاهده در ایتا
دانلود
💚💛🎈| یڪ سرے دارم و یڪ دل دو برادر بردند دادہ ام بہ ، بہ ... ♥️| کانال 👇👇👇 🆔 @shahid_sajad_zebarjady
مادرش میگفت: یادم است همیشه خواهرش می گفت رضا از شهادت نمی ترسی؟ رضا هم می گفت:نه...فقط نگران یک چیز هستم، در اینترنت دیده ام که این داعشی ها #سر مسلمان ها را از تن شان جدا می کنند، فکر می کنم چقدر #سخت است، چقدر #دردناک است... اینها یک ذره انسانیت ندارند که اینطورمی کنند؟! همیشه می گفت:دعا کنید من اسیر نشوم... بعد که نحوه شهادتش را شنیدم خیلی ناراحت شدم، تا یک مدتی ازنظر روحی بهم ریخته بودم تا اینکه یکی از همرزمانش از سوریه به خانه ما آمد و حرفی زد که آرام شدم. گفت: رضا شب قبل از شهادتش یک #خوابی دیده بود و همه را بیدار کرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدارشوید من می خواهم #شهید بشوم... دوستانش گفته بودند که حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! کو شهادت؟ گفته بود من خواب دیدم# امام_حسین(ع) به خوابم آمد و گفت: رضا تو #شهید می شوی، اگر #سرت را بریدند، #نترس ، #درد ندارد... وقتی من این را شنیدم واقعا آرام شدم... تسلی پیدا کردم... مطمئنم که خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته... #السلام_علیک_یا_ذبیح... #یا_اباعبدالله_الحسین... #شهید_رضا_اسماعیلی🌹🍃 #یـادشهدا‌بـا‌ذڪـر‌صـلـوات🌸🍃 @shahid_sajad_zebarjady
•[•••°☆`❤️ باز پنجشنبهُ... بازهم هواےِ #تو چہ بے گدار میزند بہ " #سر" چہ بے گدار میزند بہ " #شب " چہ بے گدار میزند بہ " #جان"...! •| اینجا هرچه هست #جاماندگی خالص است و واماندگی محض از نبود #تو... |• #پنجشنبه_های_دلتنگی... #شهید |آقا| #سجاد_زبرجدی❣ @shahid_sajad_zebarjady
⚘﷽⚘ تازه شهیـدا بگو خانه ڪـــو ؟؟؟؟؟؟💛 گفت: همان سو ڪه بیشتر افتاده است....💔 🕊🕊🕊 ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ سالروز اسارت شهید 🚩| @shahid_sajad_zebarjady
🕊🌺 ❤️ ❤️ خيلي برايم عجيب بود. بزرگ تر كه شد، مي گفت مامان، اين دنيا با همه قشنگي هايش مي شود. بستگي به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم. مامان . به مدت طولاني دستش بالا بود و گردنش كج! من هم به خدا مي گفتم: خدايا! من كه نمي دانم چه مي خواهد هر چي مي خواهد به او بده. مي دانستم بود. هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت. مهدي همه زندگي ام بود. شب هاي مي رفت زهرا. صبح هاي جمعه دعاي ندبه اش در بهشت زهرا ترك نمي شد. مي گفتم خسته ميشي بخواب. مي گفت مامان آدم با مي كند. به ما هم مي گفت هر چه مي خواهيد از شهدا بگيريد. من مريض بودم، دستانش را بالا مي گرفت و مي گفت: خدايا شفاي مامان را بده! من جبران مي كنم. آخر هم جبران كرد. هميشه كه از در خانه داخل مي آمد صدا مي زد سلام سردار.... سلام مولا! بار آخر به من گفت مامان يك سؤال دارم از ته دلت جوابم را بده. اگر زمان امام بود و من مي خواستم بروم به سپاه امام حسين ! تو چه مي گفتي؟! من هم گفتم: صد تا چون تو فداي امام حسين( ع) گفت من خودم راهم را انتخاب كردم، فردا نكند ناراضي شوي كه اين كار شيطان است... بعد شهادتم دلخوري نكن كار شيطان است... و ... . من هم به او افتخار مي كنم. نقل_از_مادرشهید شهادت۹۲/۵‌/۱۱ 🕊🌺🌿 @shahid_sajad_zebarjady