آقــاسَـجّــادٌ
📚
#قسمت_سوم
#فتح_خون
اینجا دیگر سخن از خلیفۀ اللهی و حكومت عدل نیست، سخن از شیخوخیت موروثی قبیله ای است که بعد از مرگ پدر به فرزند ارشد می رسد. از کوخ کاهگلی پیامبر اکرم(ص) تا کاخ خضرای معاویه ،از دنیا تا آخرت فاصله بود ... با این همه، اگر پنجاه سال پس از آن بدعت نخستین در سقیفه بنی ساعده، این بدعت تازه پدید نمی آمد، کار هرگز بدانجا نمی رسید که خورشید تاریخ در شفق سرخ عاشورا غروب کند وخون خدا بریزد... اما دل به تقدیر بسپار که رسم جهان این است! ساحل را دیده ای که چگونه در آیینه آب وارونه انعكاس یافته است؟ سر آنكه دهر بر مراد سفلگان می چرخد این است که دنیا وارونه آخرت است. عجبا! »مروان بن حكم بن عاص« که پیامبر خدا درباره پدرش فرمود: لعنك اهلل ولعن ما فی صلبك ـ لعنت خدا بر تو و آن که در صلب توست ـ اکنون به امر معاویه از مردم مدینه برای یزید بیعت می گیرد. عجبا، کار امت محمد به کجا کشیده است! مروان بن حكم به دروغ می گوید: »معاویه در این کار بر سنت ابوبكر رفته است«. و تنها واکنشی که این سخن در مسجد مدینه بر می انگیزد این است که »عبدالرحمن بن ابیبكر« فریاد می کند: »دروغ می گویی! ابوبكر فرزندان و خویشاوندان خود را کنار گذاشت و مردی از بنی عدی را به زمامداری مسلمانان برانگیخت.« .... ودیگر هیچ.مروان بن حكم در برابراین سخن چه بگوید؟ مورخی که این سخن را از او نقل کرده ایم نوشته است: نه عجب اگر مروان بن حكم بن عاص در آنچنان جمعی دروغی اینچنین بگوید، چرا که در آن روز چهل سال بیش از مرگ ابوبكر می گذشت و مردمی که مروان برای آنان سخن می گفت در آن روز یا به دنیا نیامده و یا کودکانی نوخاسته بودند که در این باره چیزی به خاطر نداشتند ...
#راوی
آیا آنان نمی دانستند که خلافت امتیازی موروثی نیست که از پدر به فرزند ارشد انتقال یابد؟ غبار غفلت بر همه چیز فرو می نشیند و آیینه های طلعت نور کور می شوند و رفته رفته یاد خورشید نیز از خاطره ها می رود، ونه عجب اگر در دیار کوران بوزینگان را انسان بینگارند! اکثریت کامل مردم سنه شصت و یكم هجری قمری کسانی بودند که در دوره عثمان به دنیا آمده، در پایان عهد علی رشد یافته بودند. اکنون در دوره معاویه، اینان حتی ازتاریخچه زمامداری معاویه در دمشق خاطره ای روشن نداشتند. معاویۀ ابن بی سفیان ولایت شام را از خلیفه اول گرفته بود واکنون نزدیك به چهل سال ازآن روزها میگذشت. درکتاب »پس از پنجاه سال« در این باره آمده است:
📗 #کتاب_فتح_خون
🖊 #نویسنده_سیدمرتضی_آوینی
📄 #صفحه_سه
@shahid_sajad_zebarjady