آقــاسَـجّــادٌ
📚
#غربزدگی
#قسمت_شصت_هشتم
#صفحه_۱۴۳
دیدیم که دموکراسی غربی متّکی به احزاب است و احزاب، تابع اقتصاد پیش افتادهاند؛ و گرنه بدل میشوند به دسته بندیهای سیاسی که ما فراوان داریم؛ و این دسته بندیهای حزم مانند ما اگر هم فرمایشی نباشند و چند روزه، یا اگر برای رسیدن به آب و علف درست نشده باشند، حتماً از صورت یک فرقه بیرون نیستند. فرقهای که چون دست گشادهای در عمل و در مبارزهی سیاسی ندارد ( کلوپ نیست، روزنامهی آزاد نیست، اجازهی اجتماعات حزبی و خیابانی نیست) به خفیه بازی قناعت کرده است و به شهید نمایی و این فرقهها چه رنگ مذهبی داشته باشند، چه رنگ سیاسی، جز هستهی مقاومتی نیستند که شاید روزی بهکار آید؛ چون با مردم بریدهاند و دستشان در آتش نیست. راههای ارتباطشان با مردم بستهاست و نالهشان سرد است و حداکثر احتمالی باشند برای فلان سیاست خارجی، که لازم دارد به کار خود زمینهی محلّی و ملّی بدهد. اغلب کودتاها و رفت و آمد تند حکومتها در این گوشهی شرق، به نام همین فرقههاست؛ اگر به دست آن دستهبندیها نباشد امّا در حقیقت به کام فلان سیاست خارجی است.
به هر صورت آنچه مسلّم است، اینکه در چنین اوضاعی ما نمیتوانیم ادای دموکراسی غربی را در آوریم. نه مجاز به این تقلیدیم و نه در صلاحمان است. تظاهر تنها به دموکراسی غربی، خود یکی دیگر از نشانههای غربزدگی است. اگر یک وقتی بود که مالکها از دهات با کامیون و به اجبار، رأی دهندگان را پای صندوق میبرند، در ششم بهمن و انتخابات بعد از آن، دیدیم که صندوقِ رأی شهرها را صاف دم در وزارت خانهها و ادارات گذاشتند و بخش...
#صفحه_۱۴۴
نامه کردند که حقوق ماه بعد با ارائهی تعرفهی انتخابات داده میشود! درست حکایت «تو بار گران را به نزد خر آر.» شده بود و به این طریق چه دعواها دربارهی آزادی انتخابات و کثرت جماعت رأی دهندگان!
فقط وقتی میتوان در این مملکت دم از دموکراسی زد؛ یعنی تنها وقتی رأی و ارادهی مردم ظاهر میتواند بشود که:
الف– از قدرتهای بزرگ محلّی و مالکان اراضی و بقایای خان خانی سلب اختیار و نفوذ شده باشد، که مزاحم اعمال رأی آزاد مردمند.
ب– وسایل انتشاراتی و تبلیغاتی، نه در انحصار حکومتهای وقت؛ بلکه نیز در اختیار مخالفان حکومتهای وقت گذاشته شده باشد.
ج– احزاب به صورت واقعی و نه در لباس دسته بندیهای حقیر سیاسی قدرت عمل پیدا کرده باشد و قلمرو وسیع یافته باشند.
د– از دخالت قوای تأمینی و (سازمان امنیّت) در کارهای کشوری به شدّت جلوگیری شده باشد.
یک وقتی بود که فریاد و انفسای همه از نبودن آزادی بلند بود؛ چون آخرین نفری که رأی مردم را در دست داشت – صرف نظر از کدخدا و ژاندارم و حاکم و مالک و بخشدار – کسی بود که اجرت مدّت بیکار شدن رأی دهنده را میداد، تا او را نصف روزه پای صندوق ببرد و برگرداند؛ امّا حالا که صندوقها را یک جا سازمان امنیّت پر میکند و فهرست نمایندگان را نیز هم او میدهد، چه باید گفت؟ حالا دیگر حتّی فریاد زدن هم فایده ندارد. هرچه روشنفکران مملکت شکست خوردند، سازمان امنیّت فاتح شد و هر چه آنها...
📗 #غربزدگی
🖊 #نویسنده_جلال_آل_احمد
📄 #قسمت_شصت_هشتم
@shahid_sajad_zebarjady