eitaa logo
شهیدانه
1.7هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
6هزار ویدیو
14 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🖤شهیدانه🖤
. 🇮🇷جمهوری ما نشانگر اسلام است 🇮🇷افکار پلید فتنه‏ جویان خام است 🇮🇷جمهوری اسلامی ما جاوید است 🇮🇷دشمن زحیات خویشتن نومید است سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران🇮🇷 مباااااااااااااااااااااارک🌹 اللهم_صل_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @shahid_seyed_mahdi ╰━━⊰⊰⊰❀🦋❀⊱⊱⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهیدانه
وقتی کتابی مطالعه می‌کنی و به نکته‌ای می رسی که مفهوم آن را نمیدانی، به سرعت از آن عبور مکن. برسر آن بایست و با وسواس و کنجکاوی در کشف آن بکوش. دقت و موشکافی در فهم این نکات است که راه زندگی آدم ها را از هم جدا می‌کند،از یکی محقق تیزبین می‌سازد و از دیگری پوسته ای بی مغز! جوانی_در_۱۸۰_ثانیه (ع)
هدایت شده از شهیدانه
در کتاب جوانی در ۱۸۰ ثانیه مجموعه داستان‌هایی از حسین سروقامت با موضوع برخی از ارزش‌ها و مفاهیم اخلاقی می‌خوانید. نویسنده این کتاب را در راستای کتاب قبلی اش، می‌شکنم در شکن زُلف یار» منتشر کرده است که چهل داستان واقعی برای جوانان داشت. جوانی در ۱۸۰ ثانیه شامل مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی که در آن‌ها به مسائل ارزشی و اخلاقی پرداخته شده است. در این داستان‌ها کهشخصیت‌های اصلی جوانان هستند، به مسایلی مانند: اهمیت خدمت کردن به مردم،حکمت برخی از سختی‌ها در زندگی، تغییر قضا و قدر الهی، حقیقت خوشبختی، عشق و عاشقی، پرهیز از کبر و غرور، حقیقت غم و شادی در زندگی، انحرافات اجتماعی و ریشه آن‌ها، اهمیت محبت به اهل‌بیت(ع) و توسل به آنان، اهمیت دادن به فرهنگ خودی و پرهیز از فرهنگ بیگانه، آسیب‌های اجتماعی و راه‌های مواجهه با آن‌ها بسیاری مسایل اخلاقی و اجتماعی متناسب با جامعه امروزی و زندگی جوانان اشاره شده است. سروقامت نام کتاب را از آن رو جوانی در ۱۸۰ ثانیه گذاشته است که به گفته خودش، شما می‌توانید برای خواندن هریک از این ماجراهای واقعی فقط سه دقیقه وقت بگذارید و در عوض با یکی از فوت و فن‌های دوره جوانی آشنا شوید. جوانی در ۱۸۰ ثانیه تداوم کتاب 《 میشکنم در شکن زلف یار» است که با گذر از چاپ پانزدهم به عنوان یکی از ده کتاب منتخب سال ۱۳۹۵ به جامعه عرضه شده اتفاقات جذاب زندگی جوان، که با قلمی روان به رشته تحریر درآمده اند.کمتر کسی است که این دو کتاب را بخواند و از آن هیچ طرفی نبندد. مطمئن باشید؛ در بحران قحطی مطالعه می ارزد. ۱۸۰_ثانیه معرفی کتاب
هدایت شده از شهیدانه
ساحل زیبای دریای خزر... این آرامش فوق‌العاده است. غذای روح است. امواج، سر به شانه یکدیگر، به آرامی می‌آیند و به کناره ساحل می‌خورند. نسیم دریا می‌وزد و چون حریری زیبا جسم و جان آدمی را به بازی گرفته، به ملایمت لابه‌لای موهای آدمی می‌خزد. این لحظات برای کسی چون من که از کوچک‌ترین فرصتی برای رهایی از زندگی ماشینی نمی‌گذرد، خیلی مغتنم است. نَم نَم باران این اجازه را به من نمی‌دهد که نوشتن این اوراق را روی سنگهای کنار ساحل ادامه دهم. صبر کنید اندکی بروم دورتر؛ زیر سایبانی، سقفی. آها! حالا بهتر شد. می‌دانم در همین لحظاتی که برای من پیام‌آور آرامش و اطمینان است، عده‌ای از هموطنانم پشت درِ اتاق روانشناسان و روان‌پزشکان به نوبت نشسته‌اند. روزها یا شاید هفته‌ها انتظار کشیده‌اند تا حکایت اضطراب و تشویش خویش را با طبیبی دردآشنا بیان کنند. بگویند آسوده‌خاطر نیستند، مدام آرام‌بخش می‌خورند، همیشه چیزی مثل سیر و سرکه در درونشان می‌جوشد، دلشوره دارند و حرف‌هایی از این دست... ۱۸۰_ثانیه
هدایت شده از شهیدانه
عیب جوانی نپذیرفته اند. پیری و صد عیب، چنین گفته اند از میان ادوار عمر، جوانی چنان رخشان و وسوسه انگیز است که هیچ دوره ای به گرد پای آن نمی رسد! _ و چنان پرشتاب و گذرا، که گاه جوان، خود جا می ماند و از این سرعت و شتاب، چندان توشه برنمی گیرد. و تو در میمانی که این بنیان استوار جوانی را که هشته و این مزرع سبز را که کشته است؟! مزرع سبز فلک دیدم و داس مہ نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو ۱۸۰_ثانیه بریده کتاب
هدایت شده از شهیدانه
کنار پنجره اتاق کوچک خود گلدان زیبایی گذاشته بود از حسن يوسف. به یاد یوسف خویش که سالها پیش رفته بود و تکه استخوانهایی از او باز آمده بود! ... و پیراهنی که در چین و چروک های خاک آلود آن میتوانست بوی او را استشمام کند. اما مگر باور می کرد؟! هر بار که صدای در خانه می آمد، دلش فرو می ریخت و نگاهش به تندی به سوی در می گشت. شاید پدر باز آید. اما نه! گویا این انتظار را پایانی نبود. گاهی یادش می آمد روزهایی را که پدر او را بغل می کرد. و در آغوش می گرفت. او نیز آرزو داشت پدر را بلند کند، اما نمیتوانست. با خود می گفت حتما چند سال بعد میتوانم. اکنون سالها گذشته و او به آرزوی خود رسیده بود. در عالم کودکی خوشحال بود که می تواند پدر را بلند کند. پدر سبک شده بود... به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان! عصاره پدر همان استخوانها بود که به رسم ودیعت به خاک سپردند. اما حال او حال کودکی مصیبت زده نبود، حال يعقوب بود در فقدان یوسف! اما این بار فرزند مانده بود و پدر، لاله سرخ فامی شده بود در لاله زار مصفای وطن! ۱۸۰_ثانیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از S.M.M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت حضزت امام موسی کاظم علیه السلام بر همگان تسلیت 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌👌 دانشجوی ایرانی در دانشگاه تگزاس آمریکا به استاد فلسفه بی خدایش ترجمه«نهج البلاغه» امام علی (ع) را هدیه می دهد... این استاد (گری کارل لگنهاوزن) با خواندن نهج البلاغه چنان شیفته شخصیت امام علی (ع) می شود که می گوید اگر علی (ع) خدا را قبول دارد من هم قبول دارم. 👌👌این پایان ماجرا نیست، آن دانشجو (اکبر نوجه دهی) بعدها در دفاع مقدس به شهادت می رسد و آن استاد که مسلمان شده و نام محمد برای خود انتخاب کرده است. @اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم 💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم 👈کپی آزاد @Emmam_Ali
21.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ «بعضی‌ها انگار شبانه‌روزشان به جای ۲۴ ساعت، ۳۴ ساعت است که به کارهایشان می‌رسند. من که نمی‌توانم!» ⁉️ راز طولانی شدن روز برخی از افراد چه چیزی است؟ 🏷 در کنار هزار و یک روش برنامه‌ریزی و تکنیک مدیریت زمان، این پست را از دست ندهید. @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من دیگر ما (دختران آسمانی و سفیران مهربانی 📗 معرفی کوتاه👇 این کتاب خود را موظّف می‌‌داند که به این سؤال پاسخ دهد: برای مهیّا شدن دختران برای همسری و مادری، چه کارهایی را باید انجام داد؟ 📖 قطعه کوتاه✂️ کتاب مادری!‌ می‌خواهیم دخترانمان را مهیّا کنیم تا مدالی را که منقّش به نام توست، بر گردنشان بیاویزند و بر همۀ عالم فخر بفروشند. تقصیر ما بود که دخترانمان تو را فراموش کردند و در پستوی ذهنشان تنهایت گذاشتند. نه جای کتمان مانده و نه جای انکار که ما در تربیت دخترانمان، دچار غفلت بزرگی شدیم. اقرار می‌کنیم، به این امید که خدا این غفلت را بر ما ببخشد. تو مَظهر مهر و محبّت خدای جهانیانی. درست می‌گویم؟ خودت گفتی اهل کینه نیستی. هستی؟ و میانه‌ای با سرزنش نداری. داری؟ پس بیا و از حقّ خویش بگذر و دعایمان کن. ما برای بازگشت به سوی تو و جبران آنچه از دست داده‌ایم، محتاج دعای خیریم. دعای خیر چه کسی گیراتر از توست، مادری!؟ @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_علاقه‌ ی قلبی‌ منو‌ میدونه‌ امام‌حسین!(: (عج) @اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم ╭━⊰⊰⊰❀📖❀⊱⊱⊱━╮ 👌@maghar98👌 ╰━⊰⊰⊰❀📖❀⊱⊱⊱━╯
💢 دشمن در پی شکار نوجوانان 🔰 مقام معظم رهبری: ذهن فعال نوجوان و جوان امروزی و صاحب تحلیل و فکر بودنِ او را دشمن هم متوجه است و برای مقابله با آن از طریق تولید و تکرار حجم عظیم محتوای دروغ در شبکه‌های مجازی اقدام می کند. ‼️ مسمومیت" ِ فضای مجازی" را جدی بگیریم (عج) @maghar98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️دور باد از جان مقدسّت، همه آفات؛ که تو جان جهانی. سلام جان جهان و ای جهان جان! ✨ اللّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ باغٍ وَ طاغٍ، وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلقِک💐 (عج) @maghar98
💐در کتاب جذاب «تنها گریه کن» با زندگی زنی صبور و با صلابت، مؤمن و انقلابی، پرتلاش و آتش به اختیار که در تاریخ انقلاب رشد کرد و خود اثر گذار شد، مواجه می شوید. زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان. 💐شیر زنی که شبی در روضه امام حسین (ع) با خود عهد بست شعار «یا لیتنا کنّا معک» را عملی کند. او در تمام مراحل زندگی اش چه در روز های انقلابی، چه در سالهای دفاع مقدس و چه آنجا که فرزندش را در راه حفظ مکتب ابا عبدالله (ع) فدا کرد، نشان داد هیچگاه عهدش و عمل به تکلیفش را از یاد نبرده. 💐 این کتاب شیرین و جذاب آینه زندگی زنان انقلابی در زمان جنگ است. و روایتگر مصداق انقلابی ای ولایت پذیر و آتش به اختیار که در راه ارتقای انقلابش با همه وجودش تلاش کرد و از هیچ چیز دریغ نکرد. و در عین حال مصداق مادری پر تلاش و مهربان که زینب وار جوانش را تقدیم انقلاب کرد. 💐با خواندن این کتاب سیره زیبا زیستن را می آموزی آن چنان که در زندگی ات کرامات مختلف جاری گردد. معجزه ای از رسول الله، معجزه ای از امام رضا (ع) و شفا با پارچه معطری که سیدالشهداء از بهشت برای او فرستاد، همه را در این کتاب میخوانید. ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
💐برایش یک جفت کتانی خریدم. اولش خوشحال شد، کفش ها را پا کرد و کمی. توی اتاق راه رفت. گفتم: « مبارکه مامان! دیگه اون کهنه ها را نپوش. » به ثانیه نکشید، خنده روی لبهایش ماسید.... گفتم: « خب بگو چی شده مادر. » چشمهایش را دوخت به قالی و گفت : « یاد دوستم افتادم، وقتی راه میریم، کتونی هایش اینقدر پاره ان که ته کفِش جدا میشه ازش، بابا ندارن. » یخ کردم....گفتم : « اینکه غصه نداره محمدم. خیلیم خوبه که به فکر رفیقتی. خب اون کتونی قبلی ها تو ببر بده بهش. » چشمش را از قالب گرفت و دوخت به من. صدایش، لحن سؤال کردنش. حتی دو دو زدن مردمک چشمهایش هنوزم یادم مانده.....از من پرسید: « خدا راضیه؟ » به خودم آمدم دیدم ای دل غافل! چقدر از این بچه عقبم!..... به همین راحتی کتانی های نو را نخواسته بود. کِیف کردم؛ از نخواستنش کیف کردم، و از بزرگ شدنش کیف کردم... وقتی خدا روح بنده ای را برای خودش بخواهد آنقدر وسعت میگیرد که دور و برای ها متحیر میمانند. کن ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
💐من را که دیدند هر درویشان جا خوردند. شناسنامه محمد را گذاشتم روی میز و گفتم: « اگر یکی بخواد به اسلام پناهنده بشه شما ردش میکنید؟ »...ادامه دادم: « این بچه به شما امید بسته بود. چیزی نمیخواد که! فقط گفته اسممو بنویسین برای بسیج، بذارین دلگرم باشه بین سربازای امام جایی داره ، اسمی داره. » و با دست شناسنامه محمد را روی میز هل دادم سمت جوان لباس خاکی پوشیده. 💐دست کشید روی ریشش و زیر لب گفت: « استغفروالله. ما نمی دانیم باید چی کار کنیم. اسم بزرگتراش را می نویسیم باید جواب خانواده شون را بدیم. پدرش میاد اینجا از ما دلخوره، عصبانیه. میگه این گفت ، شما چرا بهش فرم دادید. این خواست ، شما چرا قبول کردین. شما که می دونید جنگه بچه بازی نیست. قد اینو نگاه نکنین. بچه اس. خودش عقلش نرسیده ، شما چرا به حرفش گوش دادیم. بابا اینا کله شون داغه. والّا یه تیر هوایی پنج متری شون در کنن، اینا تا پنجاه متر میدَوَن. مگه اینا میتونن جلوی توپ و تانک وایسن. » 💐دانه های تسبیح پلاستیکی مشکی رنگش را تند تند زیر انگشتانش رد میکرد و حرف میزد: « بعد من بچه سیزده ساله شما را رد کردم و بهش فرم ثبت نام ندادم ، شما دلخورید؟ من آخرش خودمم نفهمیدم چی کار کنم با شما پدر و مادرا آخه. » این را گفت و تسبیح را گذاشت روی میز و تکیه داد به صندلی اش. 💐گفتم : شما شنیدی امام حسین سرباز سیزده ساله هم داشته؟ اصلاً روضه حضرت قاسم نشنیدی تا حالا؟ من کار ندارم با بقیه. خودم و بچه م رو میگم. » این بچه... « فدایی آقاست. همین یه دونه رو هم دارم. اون یکی پسرم خیلی کوچیکه. وگرنه اون را هم می آوردم......» ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
یکبار همینطور که فرار میکردم و بچه ها به دنبالم، چند تا مأمور نشانمان کردند. با تمام توانم می دویدم. چادرم را جمع کرده بودم زیر بغلم و با یک دست روسری ام را محکم گرفته بودم. چشمم هم به جلو بود که کوچه و درِ خانه را رد نکنم. نزدیک خانه توی آن شلوغی ها و بدو بدو ها، همینطور که برمی گشتم و به آدم های پشت سرم با داد و اشاره ی دست قوت قلب میدادم که خانه مان همین جاست، دیدم پیرمردی خمیده، عصازنان یک گوشه راه میرود . گفتم خدایا! خودت بهش رحم کن. اینها که مروّت ندارند و حالی شان نیست. این پیرمرد برای تظاهرات و این حرفها نیامده. از کنارش که رد شدم و جثه کوچکش را دیدم، دلم نیامد رهایش کنم..... دو دستی از روی زمین بلندش کردم، خیلی ریزه میزه بود. بنده خدا تا به خودش بیاید و بفهمد چه خبر است، دید من دارم می دوم و یک عده هم پشت سرم. هی داد و بیداد میکرد که : « دختر چکار میکنی؟ من را بذار زمین. با من پیرمرد چکار داری؟ » مدام دست و پا میزد. عصایش افتاد زمین. وقت حرف زدن و توضیح دادن نبود..... ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
💐مچ دست‌هایش را گرفتم، قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب عقب می‌رفتم، به زحمت می‌کشیدمش سمت خودم. پاهایش تکان می‌خورد و ردّ خون می‌ماند روی زمین. 💐نگاهش از خاطرم دور نمی شود. مات شده بود. زدم توی صورتش و فریاد کشیدم: « نفس بکش!» 💐ولی بی جان‌تر از این حرف‌ها بود. محکم‌تر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت. دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛ بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد!... ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
🔰دو استفتاء جالب از مقام معظم رهبری در مورد تولید ملی 1⃣ آیا خرید کالای ایرانی ثواب هم دارد؟ 👈 اگر به نیت تقویت مسلمانان و اقتصاد نظام اسلامی انجام شود قطعاً ثواب دارد.  2⃣ حکم خرید، فروش و استفاده از کالای_خارجی در صورتی که مشابه داخلی داشته باشد اشکال دارد؟ 👈 اگر این کار موجب تضعیف کالای ایرانی و ضرر به اقتصاد نظام اسلامی شود جایز نیست(حرام شرعی است). ✅نکته شرعی: آیا «جایز نیست» یعنی حرام است؟ 👈اصطلاح «جایز نیست» در مسائل شرعی و فقه مصطلح به این معنا است که مکلف در مقام عمل، نباید فعل مورد نظر را انجام دهد و از این جهت با اصطلاح حرام فرقی ندارد. (أجوبة  الاستفتاءات رهبری ص 10) 👌بنابراین عبارت جایز نیست در تمامی احکام شرعی؛ به معنای مکروه بودن کار نمی باشد، بلکه به معنای حرمت آن است. (عج) @shahid_seyed_mahdi
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 حالا اومدی ... روضه احساسی حضرت رقیه (س) از زبان دختران ... @shahid_seyed_mahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدانم چه خونها ریخته شده که ما در امنیت بمانیم🥀، ولی متاسفانه قایق نَفس ما به گِل نشسته😢 و این شهدا هستند که به رسم خلوص و مردانگی شان از دنیا زدگی نجات مان میدهند.👌 با پیوستن به کانال شهیدانه، قلبهای مان را به شهدا می سپاریم 👌و میگذاریم‌شهدا قلبهایمان را برای سال جدید از گناهان و بدی ها دور سازند.🤲 @shahid_seyed_mahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️خواستم فقط یک لحظه ‌کربلا را بدون زینب علیها السلام تصور کنم کربلا از ذهنم رخت بست. فهمیدم کربلا بدون زینب علیها السلام حتی در فرض هم نمی‌گنجد. ◾️چه زیبا! خدا معناداری عالم را بسته به میدانداریِ یک زن کرده است. اما کدام زن؟ شیرزنی که جنگیدن و عفت ورزیدن را چنان همراه کرد که دیگر کسی به بهانۀ عفت، از جنگ غافل نشود و یا به بهانۀ رزمیدن دور عفت ورزیدن را خط قرمز نکشد. ▪️🌸▪️ ◾️زنی که مردان عالم در برابر عزت او احساس ذلت می‌کنند. زنی که اقتدارش همدستی قدیمی مظلومیت و خواری را قطع کرد. او مظلومیت و اقتدار را که فرسنگ‌ها از هم فاصله گرفته بودند کنار هم نشاند و حجت خدا شد بر همۀ عالم تا هیچ کسی مظلوم واقع شدن را توجیهی برای ظلم پذیری نداند. ▪️🌸▪️ ◾️قهرمان کربلا زیبایی مصیبت را چنان به جلوه درآورد که دیگر، کسی بهانه‌ای برای شِکوه از بلا نداشته باشد. وای بر ما! در ذهن خویش تصویر زنی ضعیف از او ساخته‌ایم که نالیدن کار اصلی او است و سالها پای این تصویر ِ خودساخته به گریه نشسته‌ایم. ▪️🌸▪️ ◾️چنین نقشی چه نسبتی دارد با واقعیت بانوی مظلوم مقتدر کربلا، زینب علیها السلام باید برای زینب علیها السلام کربلا، خون گریه کردباید فریاد کشید و ضجه زد اما اگر اشکها آینۀ شکوه حماسۀ این بانو نباشند، ◾️باید از گریه های جاهلانه‌مان استغفار کنیم. ▪️🌸▪️ @shahid_seyed_mahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا