eitaa logo
شهیدانه
1.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
14 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهیدانه
🔮 تصویری بر دیوار شهر من و تو 🌸حالا چندین سالی است که از مفقودی ابراهیم می گذرد. یکی از یادبودهای ابراهیم ترسیم چهره وی در سال 1376زیر پل اتوبان شهید محلاتی بود.کار ترسیم چهره ی ابراهیم را سید انجام داده بود. سید می گوید: من ابراهیم را نمی شناختم وبرای کشیدن چهره ابراهیم چیزی نخواستم.اما بعداز انجام این کار به قدری خدا به زندگی ام برکت داد که نمی توانم برایت حساب کنم وخیلی چیزها هم از این تصویر دیدم☺️☺️. همون زمانی که این عکس رو کشیدم ، نمایشگاه جلوه گاه راه افتاد . یک شب جمعه ای بود. خانمی پیش من اومد وگفت: آقا ، این شیرینی ها برای این شهید ، همین جا پخش کنید.فکرکردم از فامیل های ابراهیم هستند ، پرسیدم: شما شهید هادی را می شناختید؟ گفت: نه.😳😳 تعجب من رو که دید ادامه داد:خونه ما همین ، اطرافه ، من در زندگی مشکل سختی داشتم .چند روز پیش وقتی شما داشتید این عکس رو ترسیم می کردید از اینجا رد می شدم .خدا را به حق این شهید صدا کردم.وقول دادم اگر مشکلم حل شود نمازهایم را اول وقت بخوانم.😔💜 بعد هم برای این شهید که اسمش رو نمی دانستم فاتحه ای خوندم .باور کنید خیلی زود مشکل من برطرف شد وحالا اومدم که از ایشون تشکر کنم😍🙏 📚 کتاب سلام بر ابراهیم ۱ "" شادی روح شهدا صلوات "" @shahid_seyed_mahdy
💌 شهید مدافع‌حرم عبدالحسین یوسفیان اینم عاقبت تأخیر در نماز صدای اذان را که می‌شنید، دست از کار می‌کشیــــد؛ وضو می‌گرفــــت و بااخــــلاص در درگاه خدایش نمــــاز می‌خواند. نمازخواندنش دیـــدنی بـــود؛ تا به حال کسی را با این حــــال و خلــــوص ندیده بودم یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم. صــــدای اذان را می‌شنیدیم که عبدالحسین گفت: «پیــــاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویــــم!» یکی از دوستان گفت: «تا گردان راه زیادی نیســــت؛ در گــــردان نمازمان را می‌خوانیــــم» در طول مسیــــر، عبدالحسین دائمــــاً می‌گفت: «اگر در زمــــانِ نماز اول وقت تأخیــــر بیفتد، در تمام کارها تأخیــــر میُفتد!» یکهــــو برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم. عبدالحسین خنده‌ای کرد و گفت: «اینم عاقبت تأخیــــر در نمــــاز»😏 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎊اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎊
🌷 🔻 💢سالم بودن شهید، پس از نه ماه 🔰من آن زمان نوجوان بودم. شبی را خواب دیدم که به من فرمود: به پدر بگو منزل من آب💧 می آید؛ جلوی آب را بگیرد. من خواب را برای تعریف کردم. پدر ومادر به خواب من توجه زیادی نکردند❌ 🔰بعد از مدتی یکی از بستگان👤 نزدیک همان خواب را دید. پدر گفتند: برای سنگ قبر تهیه کنیم. سنگی برای مزار شهید🌷 تهیه شد. بنا وکارگر اماده شدند⛏ و خاک روی قبر را برداشتند. 🔰یکی از اعتقاد زیادی به معاد و روز قیامت نداشت🚫 وقتی که خاک را برداشتند به سنگ سر جنازه رسیدند؛ یکی از برادرانم گفت: حالا بیاید صبحانه🍳 میل فرمایید، بعد از صبحانه آن را بتن میریزیم و را سر جایش می گذاریم. 🔰همه رفتند برای صبحانه. آن کارگر به خودش گفت: علما می فرمایند که هستند و نزد پروردگارشان روزی می خورند، آیا درست هست یا نه⁉️ به همین خاطر سنگ سر جنازه را "که بوی عطر و گلاب همه جارا پر کرد😌 🔰سر کفن را باز کرد؛ را دید. در جا شوکه شد😨 دید که شهید انگار در حال خواب هستند و به لب دارد شروع کرد به بوسیدن شهید🌷 بعد از چند دقیقه فریاد زد🗣 ای مردم بیایید ببینید سالم هست همه جمع شدند و یکی یکی به دیدن وزیارت شهید می پرداختند 🔰پدرم به برادرم گفت: برو دنبال بیاور که برای شهید را ببیند. خبر به همه شهر آمل پخش شد امام جمعه📿 شهر مرحوم یوسفیان بود او سریع خودش را به گلزار شهدای🌷 شهر آمل (امامزاده ابراهیم) رسانید وجلوی این کار را گرفت📛 وگفتند:که نبش قبر هست 🔰نیت درست کردن قبر بود که اون این کار رو کرد؛ آب💧 در داخل قبر نفوذ کرده بود و خیس بود ولکه روی کفن بود. ولی، آب انقدر نبود🚫 که تخلیه شود. سریع بُتن ریختند وسنگ قبر را گذاشتند. 🔰بعد از چند روز از این ماجرا خواهر شهید🌷 ، خواب می بیند برادر شهیدش را، از شهید می پرسد که قبر را باز کردند او سالم بود. شهید اسماعیلی در جواب خواهرش می گوید: که من وفتح الله با هم👥 اون جا ایستاده بودیم وبه اونها می خندیدیم😄 که اونها دارند چکار میکنند. دنبال چه هستند ✍نقل مستقیم از برادر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌷 خلاصه ای از زندگنامه 🔻سردار شهید فتح الله شکری 🌷سردار شهید فتح الله شکری در پائیز سال 1337 در روستای کلوسای بدنیا آمد. وی بدلیل امکانات کافی در روستای خویش و همچنین مادی خانواده نتوانست بیش از دوران ابتدائی ادامه تحصیل دهد. 🌷او در ماههای محرم و رمضان در مساجد و تکایا به مرثیه خوانی می‌پرداخت و با فئودالها و آن زمان شدیداً می‌ورزید. 🌷در مهر ماه سال 1357 به خدمت سربازی فراخوانده شد که در پی صدور امام خمینی رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی مبنی بر از پادگان فرار نمود و به صف انقلابیون مسلمان پیوست. 🌷پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به ادامه خدمت سربازی پرداخت و پس از اتمام آن به مشغول شد. شهید فتح‌الله شکری برای مقابله و مبارزه با در گروهی بنام مشغول به فعالیت شد. 🌷روحیه شهادت طلبی ایشان از همان اولایل انقلاب مشهود و در صحنه‌های ستیز با کفر و ضد انقلاب همیشه بود. به‌دنبال شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خود را به مقر رساند تا برای نبرد با کفار بعثی ثبت نام کند. 🌷او برای پاسداری از اسلام و دستاوردهای انقلاب چه در جبهه‌های جنگ و چه در آمل رشادتهای بسیار از خود به خرج داد و جز خدمت چیز دیگری از خود به یاد نگذاشت. تا اینکه در 1361/12/12 به همراه دیگر یاران با وفایش در جنگلهای آمل به دست امپریالیسم جهانی به شهادت رسید. 🌷سردار شهید فتح‌الله شکری توسط آیت‌الله «چریک پیر جنگل» و توسط آیت‌الله به «سردار جنگل» توصیف شد. فیلم مستند «سردار جنگل» به زندگی سردار شهید فتح الله شکری و واقعه و همچنین 40 شهیدی که داشته است می پردازد. 🌷 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
کتاب نخبه شهید داریوش رضایی‌نژاد در آیینه خاطرات اثر: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📝متن یادداشت: باسمه تعالی الحمدلله که کتابی درباره شهید نخبه و دانشمند شهید رضایی‌نژاد خواندم چند وقتی بود که کتاب را خریدم اما تا امروز توفیق مطالعه پیدا نکرده بودم. این شهید نماد شعار "ما می‌توانیم" است او در درجه عالی تواضع شجاعت و مبتکر بودن قرار داشت. همسر شجاع و قهرمان او و فرزند مقاوم او راهش را چه خوب ادامه دادند. سلام بر او و درخواست شهادت از او و درود بر خانواده بزرگوارش 📆تاریخ یادداشت: ۱۴۰۰/۴/۸ @shahid_seyed_mahdy
"بعد‌از‌شھادت‌‌آقامحسن؛دیدم‌علی‌همش‌میوفته میخواستم‌ببرمش‌دڪتر… شب‌محسن‌اومدتو‌خوابـم‌بھم‌گفت خانم،علی‌چیزیش‌نیست.. منومیبینہ‌میخوادبغلم‌ڪنه‌نمیتونہ!🥺❤️‍🩹 بہ‌نقل‌ازهمسرشھید‌؛ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahid_seyed_mahdy