رمان وقتی دلی مانند خیلی از رمان ها، با بیان یک رویداد و تکرار آن در ابتدای فصل هایش، به صورت پلی بک به عقب برگشته و به بازگویی وقایع می پردازد. در این رمان ابتدا خواننده خود را در سال شصت و یک هجری، زمانی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده می بیند و صحنه توسط نویسنده به گونه ای متصور شده که پیرزنی در کنار قبری از قبور شهدای احد قرار دارد و شاهد نزدیک شدن کاروانی است. کاروان متشکل از افرادی است که راهی مدینه هستند و برای خواندن فاتحه به سوی قبور شهدای احد می روند.
شهسواری کوشیده با پیوند وقایع به هم قالب رمان را پی ریزی کند که در این امر موفق بوده است. مهمترین بخش این کتاب که شاید بتوان آن را هدف نویسنده برای نگارش این کتاب دانست ماجرای هجرت مسلمانان به یثرب است که با مشورتی که در بین مسلمان و با حضور پیامبر و امیرالمومنین صورت می گیرد تصمیم می گیرند که قبل از هجرت مسلمانان گروهی برای آماده کردن فضای و بررسی یثرب به این شهر سفر کنند که سرپرستی این گروه با پیشنهاد امیرالمومنین علیه السلام، به مصعب بن عمیر واگذار می شود. حضرت امیر علت این پیشنهاد را اینگونه فرموده اند: «مصعب فردی آگاه است. هم قرآن را بسیار خوب می داند و هم مومنی پاک است. وی از خانواده ای بزرگ و زیبارو بوده و جاذب دل مردمان است.»
جالب است بدانید که مصعب بن عمیر شخصت اصلی رمان وقتی دلی، ملقب به اولین قاری قرآن اسلام است چرا که قرآن را به زیبایی تلاوت می کرده. مصعب در جنگ احد با از دست دادن دو دست خود و مورد اثابت نیزه قرار گرفتن به شهادت می رسد و اولین شهیدی است که بدون کفن دفن می شود.
#وقتی_دلی
#مصعب_بن_عمیر
#معرفی_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
وقتی دلی رمانی است تاریخی در مورد یکی از اصحاب خاتم پیامبران. فردی که از خانواده ای ثروتمند زاده شده و زیبارو است. پدر او «عمیر» و مادرش «خناس» از ثروتمند ترین افراد مکه اند و این شایعه همواره نقل مجالس کفار قریش بوده که مشتی فقرا و گدایان در اطراف محمد (ص) جمع شده اند، اما همانطور که بیان شد این جوان دو ویژگی داشت که از این لحاظ اسلام آوردنش کفار را عصبانی کرد: یکی این که خانواده اش پولدارترین خانواده مکه بودند. «عمیر»، پدرش بسیار فرد ثروتمندی بود و علاوه بر این همسرش «خناس»، مادر وی هم زن بسیار ثروتمندی بوده و اگر نگوییم این خانواده ثروتمندترین خانواده مکه هستند، لااقل یکی از ثروتمندترین خانواده های مکه اند. این جوان همان مصعب است. مصعب بن عمیر.
#وقتی_دلی
#مصعب_بن_عمیر
رمان_مذهبی
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
مردی که چهره او دیده نمی شد؛ با خشونت دخترکی را در میان گودالی کوچک و قبر مانند قرار داد و بی معطلی شروع به خاک ریختن بر روی دخترک کرد. دختر شروع به فریاد زدن کرد. خاک به سرعت دختر را پوشاند و مرد کم کم از کار دست کشید و هراسان نگاهی به گودال انداخت و آنجا را ترک کرد و سرانجام از نگاه پسرکی که بالای گودالی بود، ناگهان یک پای دختر از زیر خاک بیرون آمد که خلخالی بر پاداشت.»
#وقتی_دلی
#رمان_تاریخی
#بریده_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
رسول الله نزدیک شد. همه کنار رفتند. پیامبر خدا که پیکر مصعب را دید اشک بر دیدگانش روان شد. رو به جنازه گفت «هنگامی که تو را در مکه می دیدم از تو خوش لباستر کسی نبود و حالا کفنی نیست تا بدنت را بپوشاند و اکنون سر آغشته به خون تو با یک عبای پشمینه پوشیده شده است.»
به دستور پیامبر جنازه را بدون کفن دفن کردند او نخستین شهید تاریخ اسلام بود که بی کفن به خاکش سپردند. از آن پس بود که این سنت محمدی بر قرار شد که شهدای جنگ در اسلام نیازمند کفن نباشند.
#وقتی_دلی
#رمان_مذهبی
#بریده_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
مهمترین بخش این کتاب ماجرای هجرت مسلمانان بهیثرب است. این هجرت با مشورت در بین مسلمان و با حضور پیامبر و امیرالمومنین صورت میگیرد و تصمیم بر آن میشود که قبل از هجرت مسلمانان گروهی برای آماده کردن فضا و بررسی یثرب به این شهر سفر کنند. سرپرستی این گروه با پیشنهاد امام علی(ع)، به مصعب بن عمیر واگذار میشود.
در بخشی از داستان، مصعب بن عمیر با همراهی عدهای از مسلمین در جریان رهسپار شدن به حبشه با کاروانی همراه و همسفر میشوند. در میان راه عدهای از دزدان قصد حمله به کاروان را دارند که مردی از کاروانیان از خوف آنان بتی چوبی را از دستمال بیرون میآورد و به نوعی از بت کمک میخواهد که ما را از آنان حفظ کن، اما پس از جنگ گویی به این نتیجه رسید که این بت و هیچ بتی اصلا نه توان دفع بلا را از دیگران دارد و نه حتی از خود او. در این فکر غوطهور بود که ناگهان فردی از کنارش میگذرد و غیر عمد به شانه او برخورد میکند، بت از دست مرد بر زمین میافتد و باد آن را با خود به بیرون از چادر میبرد.
این کتاب در ۱۰ فصل و یک خاتمه با نام فصل آخر، با زبانی سا و روان نگاشته شد و در ۳۸۱ صفحه در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب چاپ شده است.
#وقتی_دلی
#رمان_مذهبی
#کتاب_خوب_بخوانیم
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
: «از شروع اسلام تا روز قیامت، هرکس در مدینهالنبی شهادتین بگوید، یک ثواب به او میرسد و یک ثواب به مصعب بن عمیر». شاید با خواندن این روایت منسوب به پیامبر اعظم(ص) به توفیقی که شامل حال مصعب بن عمیر میشود غبطه بخوریم؛ صحابیای که در تاریخ اسلام از او به بزرگی یاد شده و نامش همواره در کنار اتفاقات مهم تاریخ اسلام روایت شده است. جوانی اشرافزاده که از خانوادههای بزرگ قریش و فرزندان عبدمناف بوده و با شنیدن ندای پیامبر اسلام در دعوت به دین آسمانیای که با خود آورده بود به تمام پیشینه خانوادگی که مایه فخر عرب بوده، پشت پا میزند و همراهی پیامبر را برمیگزیند.
این رمان واقعیتی به نام اهمیت روایت غیرمستقیم از پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) را یادآوری میکند و نشان میدهد میشود بدون اشاره مستقیم به شخصیت معصومان و خانواده آنها اعم از فرزندان، همسران، خواهران و برادران با استفاده از شخصیتهایی که در آن روزگار زندگی کردند به بیان منش و رفتار بزرگان اسلام دست زد. این مهمترین ویژگیای است که این رمان دارد و خواننده در مواجهه با آن به این نکته میرسد که با روایت غیرمستقیم میتوان نمایی از تصویر معصومین را برای خواننده ترسیم کرد بدون اینکه خدشهای به شخصیت دستنیافتنی این بزرگان وارد شود. نویسنده به خوبی توانسته فضای مکه در سالهای بعثت را به خواننده نشان دهد و حتی رسوماتی که پیش از اسلام در جزیرهالعرب جاری بوده را با کمک گرفتن از رویاهایی که مصعب میبیند به خواننده نشان داده است. از این حیث این رمان در فضاسازی و خلق موقعیتهای مختلف مانند رسومات قبیلگی و عقایدی که عرب جاهلی داشته بسیار موفق بوده و خواننده با یک اثر توریستی در فضای رمان مواجه نیست، بلکه خود را در حال و هوای مکه و شهرهای اطراف به خوبی درک میکند. روابط میان قبایل و بزرگان آنها و نظام حاکم بر خانواده و مجالس خانوادگی، باورپذیر از کار درآمده است و از این حیث باید تلاشهای نویسنده را در ساخت این فضا ستودنی توصیف کرد.
#وقتی_دلی
#رمان_مذهبی
#معرفی_کتاب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
#نقد_کتاب
#وقتی_دلی
🌱چشاندن شیرینی #اسلام به خواننده و نمایش زشتی و تاریکی جهالت
🌀سیر داستان سرگذشت پسری تافته ی جدا بافته است؛ چه از جایگاه شخصیت خانوادگی، چه از نظر #زیبایی، چه از منظر توانمندی و استعداد که روبرو می شود با حرف جدیدی از زبان شایسته ترین جوان زمانش. اسلام،که حرف متفاوتی می زند و رویکرد متفاوتی ارائه می دهد و افرادی که به آن متمایل می شوند روش متفاوتی از دیگران پیدا می کند، او #مسلمان می شود کتک می خورد،تحقیر می شود اما بر حرفش می ماند و...تا #شهادت.
👱شخصیت اول داستان #مصعب است که بسیار نازدانه و مورد احترام است و به خاطر زیبایی فوق العاده اش دخترکش است، اهل سخاوت است و بسیار دنبال این است که حرف درست را متوجه شود(حق جو)
✨شخصیت دوم داستان جعفر برادر علی پسران ابی طالب هستند که می شود دم خور لحظات تنهایی و تفکر مصعب. جعفر جوان خاصی است که همه خواهانش هستند خواهان هم صحبتی با اوست
🔅پیام اصلی داستان: از فضای نادانی و خراب،اگر کسی دنبال خوبی باشد نتیجه می بیند،اگر کسی دنبال شر و بدی باشد باز هم بار خودش را می بندد.
👇👇👇
سلام بر شما اهالی فرهنگ. عید زیبای تولد منجی جهان بشریت را به همه شما بزرگواران تبریک عرض میکنم. به عنوان عیدانه، لیست کتابهایی که در شش ماه اخیر خدمتتان معرفی کرده ایم را در اختیار تان می گذارم که معرفی کتاب مورد علاقه تان را به راحتی پیدا نمائید.
#رؤیای_نیمه_شب
#پدر_عشق_پسر
#آب_هرگز_نمیمیرد
#لینالونا
#دست_دعا_چشم_امید
#خادم_ارباب_کیست
#آن_مرد_در_باران_می_آید
#رؤیای_یک_دیدار
#ماه_در_محاق
#من_میترا_نیستم
#زنان_عنکبوتی
#سلام_بر_ابراهیم
#قدیس
#آسمانی_ترین_مهربانی
#اقتصاد_مقاومتر_محیط_سالمتر
#سلیمانی_عزیز
#زایو
#تولد_در_لس_آنجلس
#ر
#مادر
#در_جستجوی_ثریا
#ماه_به_روایت_آه
#مادر_مهتاب
#آن_بیست_و_سه_نفر
#خمینی_پدیده_انسانی_پیچیده
#فاطمه_فاطمه_است
#دختران_هم_شهید_میشوند
#سه_دقیقه_در_قیامت
#ذوالفقار
#کشتی_پهلو_گرفته
#سربازان_سردار
#آفتاب_در_حجاب
#بانوی_کربلا
#تنها_زیر_باران
#تو_شهید_نمیشوی
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#خانم_مربی
#برای_زین_اَب
#وقتی_دلی
#شب_صورتی
#فواره_گنجشک_ها
#حنانه_شو
#دعبل_و_زلفا
#آخرین_آفتاب
#به_من_هیچکس_نگفت
#مفرد_مذکر_غائب
#شهریار_نیکی
#دخترم_ناهید
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#محمد(ابراهیم حسن بیگی)
#گلستان_یازدهم
#بزرگترین_دختر_عالم
#موکب_آمستردام
#مجید_بربری
#به_سفارش_مادرم
#پادشاهان_پیاده
#فتح_خون
#خاکهای_نرم_کوشک
#پسرک_فلافل_فروش
#پدر_عشق_پسر
#خاطرات_سفیر
#حسین_از_زبان_حسین(ع)
#سقای_آب_و_ادب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
با لیست زیر معرفی کتاب مورد علاقه تان را به راحتی پیدا نمائید.
#رؤیای_نیمه_شب
#پدر_عشق_پسر
#آب_هرگز_نمیمیرد
#لینالونا
#دست_دعا_چشم_امید
#خادم_ارباب_کیست
#آن_مرد_در_باران_می_آید
#رؤیای_یک_دیدار
#ماه_در_محاق
#من_میترا_نیستم
#زنان_عنکبوتی
#سلام_بر_ابراهیم
#قدیس
#آسمانی_ترین_مهربانی
#اقتصاد_مقاومتر_محیط_سالمتر
#سلیمانی_عزیز
#زایو
#تولد_در_لس_آنجلس
#کتاب_ر
#مادر
#در_جستجوی_ثریا
#ماه_به_روایت_آه
#مادر_مهتاب
#آن_بیست_و_سه_نفر
#خمینی_پدیده_انسانی_پیچیده
#فاطمه_فاطمه_است
#دختران_هم_شهید_میشوند
#سه_دقیقه_در_قیامت
#ذوالفقار
#کشتی_پهلو_گرفته
#سربازان_سردار
#آفتاب_در_حجاب
#بانوی_کربلا
#تنها_زیر_باران
#تو_شهید_نمیشوی
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#خانم_مربی
#برای_زین_اَب
#وقتی_دلی
#شب_صورتی
#فواره_گنجشک_ها
#حنانه_شو
#دعبل_و_زلفا
#آخرین_آفتاب
#به_من_هیچکس_نگفت
#مفرد_مذکر_غائب
#شهریار_نیکی
#دخترم_ناهید
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#محمد(ابراهیم حسن بیگی)
#گلستان_یازدهم
#بزرگترین_دختر_عالم
#موکب_آمستردام
#مجید_بربری
#به_سفارش_مادرم
#پادشاهان_پیاده
#فتح_خون
#خاکهای_نرم_کوشک
#پسرک_فلافل_فروش
#پدر_عشق_پسر
#خاطرات_سفیر
#حسین_از_زبان_حسین(ع)
#سقای_آب_و_ادب
✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98