eitaa logo
شهید مهدی زاهدلویی🇮🇷
226 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
32 فایل
💠کانال رسمی طلبه بسیجی #شهید مدافع امنیت #مهدی #زاهدلویی💠 با مدیریت خانواده محترم شهید ولادت: ۳۰ دی ماه ۱۳۸۱ شهادت: ۱۰ مهر ماه ۱۴۰۱ ✨مزار شهید: قم، خیابان امامزاده ابراهیم (ع) آستان امامزادگان شاه ابراهیم و محمد(ع) خادم: @zahedlooee_khadem313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 چه عرض کنم‌... 🔹حجت‌الاسلام حاج شیخ جعفر ناصری: 🔵 نقل می‌کنند که در نجف قصابی بود که فوت کرد. رفیقی از علمای نجف داشت. بعد از مدتی آن عالم، رفیق قصاب خود را در خواب دید. 🔸 عالم از قصاب پرسید: آن‌طرف جای شما خوب است؟ گفت: نه، بد و سخت است. گفت: چرا؟ گفت: از دست فلان همسایه‌. گفت: چه شده است؟ گفت: خواستگاری دختر او آمدند، من قصاب محل بودم، با من مشورت کردند، من یک کلمه گفتم، خود را گیر انداختم. 🔹 قصاب به آن عالم اصرار کرد که من را نجات بده. عالم از خواب بیدار شد و به دنبال آن همسایه رفت. دید که پدر این خانواده فوت کرده است. یک دختری دارد که سنی از او گذشته است و در خانه است. به دختر گفت شما حقی به گردن فلان قصاب دارید؟ دختر شروع به نفرین کردن کرد. عالم گفت: چرا نفرین می‌کنی؟ اگر حقی بوده است، بگو که من برای حل این معضل آمدم. 🔸 دختر گفت: شما دیگر نمی‌توانید، زندگی من تباه شده است. عالِم پرسید که چطور زندگی شما تباه شده است؟ گفت: من دختری بودم، خواستگاری داشتم. پدر خانواده خواستگار، نزد قصاب رفتند، از آن‌ها پرسیده بودند که این‌ها چطور آدمی هستند؟ هم‌زمان بین قصاب و پدر من اختلافی پیدا شده بود، قصاب گفته بود «چه عرض کنم؟». 🔹 این کلمه ما را خانه‌نشین کرد. یک «چه عرض کنم» ما را خانه‌نشین کرد. این‌ها پس زدند و این کلمۀ قصاب هم راجع به من زبان به زبان گشت و دیگر الآن سنی از من گذشته است و زمان ازدواج من تمام شده است. 🔸 آن عالِم می‌ایستد و خلاصه زندگی این‌ها را سامان می‌دهد و دختر را شوهر می‌دهد که آن دوست قصاب خود را هم نجات بدهد. 🔵 آری گاها یک حق الناس انسان را از مسیر ارواحنا فداه خارج می‌کند. براستی ما به عنوان یک منتظر چه میزان به رعایت مقید هستیم ؟ به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید: ✨🌴✨ http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
🔴 اثر تصرف در مال غیر 🔵 آیت الله شیخ جعفر ناصری: 🌕 عزیزی می فرمود در ایام جوانی مشهد بودم و در یکی از مدارس علمیه مشهد حجره داشتم. روزی یک سطل ماست گرفتم از این سطل‏ های کوچک، مقداری از آن را مصرف کردم و بقیه را در یخچال گذاشتم و بعد رفتم سر یخچال و سطل‏ ماست که نصفه بود را برداشتم و آمدم خوردم 🔸 بعد از آن وقتی به حرم رفتم دیدم می‏‌خواهم عبادت کنم یا توسل و التماس کنم‏ ولی نمی‏‌شود؛ خلاصه تا سه روز تاریک بودم، تا اینکه حالم خوب شد؛ 🔹 بعدا معلوم شد کسی دیگر نیز یک سطل نصفه شبیه سطل من در یخچال مدرسه گذاشته بوده و من ظرف او را برداشتم و حتی ظاهراً آن شخص هم اول اشتباهاً سطل مرا برداشته بود! اینقدر تصرف در مال غیر اثر دارد!‌ 📎|ڪانال‌ رسمی |° ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ 🆔 @shahid_zahedlooee ━─━────༺🇮🇷༻────━─━