✨بنام آنکه حیات و ممات در ید قدرت اوست ✨
💎 #زندگی_دوباره💎
#قسمت_سی_و_هفتم
-این مخلوقات در آنجا چه می کردند؟
+الان می فهمید.،،، همه شان در اطراف و لابلای دست و پای قمار باز ها وول می خوردند. دائماً مشغول تشویق آن چهار نفر بودند.
- چطور تشویقشان می کردند؟ با زبان؟
+با صداهای بم که به خرخر شبیه بود؛ ضمناً با چیزی دود مانند و خیلی بد بود که از زیر خود بیرون می دادند.
- لطفاً دقیق تر بیان کنید.
+ بر چشم. دقیق تر توضیح میدهم. شیاطین سعی داشتند حرف هایشان را به ذهن قماربازها القاء کنند. آنها صداهای بم و خرخره مانند از خود خارج می کردند. این اصوات القا کننده در ذهن قمارباز ها به صورت جملاتی قابل فهم در می آمد. جملاتی نظیر به به، این زودی کنار نکش؛ مگر نمیخواهی پولی را که از دست دادهاید دوباره به دست بیاوری؛ ادامه بده این بار حتماً برنده میشوی؛ یا امروز روز توست؛روز شانس توست از هر لحظه اش نفع ببر.
شکی نداشته باش که در هر دور برنده خواهی شد. فقط کافیست که همینطور ادامه دهی.
- دارید می گوید که شیاطین با خر خر حرفهایشان را بیان میکردند. علاوه بر این می گویید که خرخر ها یا حرف هایشان در ذهن قماربازها ترجمه می شد. واقعا اطمینان دارید که همینطور بود؟
+ بله. من آن موقع معنای هر خرخری را میدانستم. ضمناً فهمیدم که چطور در ذهن قماربازها ترجمه میشود.
-و اما دود بدبو. قضیه این دود چه بود؟
+ دود نبود. چیزی بسیار بد بو و دود مانند بود که از زیر خود بیرون می دادند. این باعث تخدیر، تشویق و تحریک قماربازان می شد تا به بازی شان ادامه دهند.،،،
#ادامه_دارد
📚 جمال صادقی
#داستان_واقعی
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228