زبانِ حال پدرِ شهید:
روزِ پدر نزدیکه!!!
دلتنگتم پسرم...💔
دلتنگِ گفتنِ «روزت مبارک پدر جان»
✨💎شهید: «روزتون مبارک پدر جان»
✨بیش از پیش؛ به شما عزیزانم نزدیکم❤️
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
هرگاه وسوسه شیطان به سراغتان آمد، مطمئن باشید که موهبتی الهی
در نزدیکی شماست که شیطان در پی رد آن است.
حجت الاسلام عالی
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشبینی امام خامنهای:
وقتی ظلم از حد گذشت، باید منتظر طوفان بود. مقصر خود شما هستید و بدانید بلای بزرگتری بر سرتان خواهد آمد.
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
🔴 کاسبان و بازاریان در ادلب سوریه اعتصاب کردند
🔹خبرگزاری اسپوتنیک گزارش داد که کاسبان و بازاریان در شهرهای «الدانا» و «سرمدا» واقع در شمال استان ادلب اعتصاب کردهاند.
🔹علت این اعتصاب، افزایش تعرفه، عوارض و مالیات گمرک بر کالاهای وارداتی توسط تروریستهای مسلح حاکم بر دمشق است که باعث افزایش شدید قیمتها در استانهای ادلب و حلب شده است.
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
شهید مهدی زاهدلویی🇮🇷
🔴 کاسبان و بازاریان در ادلب سوریه اعتصاب کردند 🔹خبرگزاری اسپوتنیک گزارش داد که کاسبان و بازاریان در
•
•
✍🤔به نظرتون شباهت اصلاح طلبا با تروریستا، تو چیه؟؟؟!!!
شهید مهدی زاهدلویی🇮🇷
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ⭕️°• #قاب_های_روی_دیوار•° #قسمت۶۵ سال ۵۸ حاجی و مجید اولین ورودی های اف
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
⭕️°• #قاب_های_روی_دیوار•°
#قسمت۶۶
صدای ترس و وحشت جمعیت بیشتر می شود. ترسی به دلم راه پیدا می کند. اصلا مگر کسی تا به حال جنگ را از نزدیک دیده؟ حالا چگونه باور کنیم یک عده غریبه، بی اجازه وارد خاکمان شده اند. همه با واژه ی جنگ بیگانه اند. دو سه شمع کم جان، فضای تاریک مسجد را کمی روشن می کند. از پشت چادر صدای آشنایی به گوشم می رسد؛ مجید است. از جا بلند می شوم. فرشته که ترسیده با بغض می گوید: «کجا میری مامان؟ من می ترسم.» لبه ی چادرم را جلو می کشم و می گویم: «نترس عزیزم. بذار برم ببینم داداش مجید چی کارم داره. تو همین جا بشین تا من بیام. باشه مامان؟» فرشته لج می کند: «نه مامان، من می ترسم. منم میام.» -دختر قشنگم! ببین همه جا تاریکه. من زودی میام. بشین سر جات. با صدایی مخلوط از اشک و بغض لج می کند: «نه مامان! منم ببر، منم ببر.» حرصم را درمی آورد. دستش را می گیرم و به دنبال خود می کشم. با احتیاط و کورمال کورمال از لابه لای خانم ها رد می شوم و پای دو نفری را لگد می کنم. زانوهایم را روی زمین می گذارم. لبه ی چادر را کمی بالا می دهم تا در آن همهمه و شلوغی بتوانم صدای مجید را بهتر بشنوم. مجید با صدای بلند می گوید: «مامان جان! من و بابا و حمیدرضا باید بریم.» -تو این تاریکی؟! کجا مامان؟ -من باید برم فرودگاه. بابا و حمیدرضا هم باید برن برای نگهبانی منبع آب خوردن مردم. -چرا منبع آب؟ -بابا میگه دشمن بخواد کاری کنه، اول از همه آب آشامیدنی مردم رو مسموم می کنه.
ادامه دارد...
✨💎روایت زندگی مادر گرانقدر #شهیدان والامقام: مجید، حمیدرضا و مسعود #انجم_شعاع✨
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
عرض سلام و احترام
پیشاپیش ولادت سراسر نور مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب علیهما السلام خدمتتان تبریک و عیدی تان را ظهور نور آرزومندیم.🌿
اما تبریک ویژه ی همه ی ما به محضر مبارک ✨💎حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه و پدران عزیز شهیدان والامقام زاهدلویی، عجمیان، علی وردی،مختار زاده و ...💎✨
از شما گرامیان و به خصوص معتکفین عزیز طلب عفو و ملتمس دعای خیرتان هستیم.
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔 @shahid_zahedlooee
✨ #پویش ختم روزانه #قرآن مجید✨
به نیابت از
🦋#حضرت #زهرا_سلام_الله_علیها🦋
📎|ڪانال رسمی #شہید_مهدے #زاهدلویے|°
🆔@shahid_zahedlooee