✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
💎اَللَّهُمَّ فَكَمَا كَرَّهْتَ إِلَيَّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِي مِنْ أَنْ أَظْلِمَ.
🔹خدایا! همان طور که ستم کردن دیگران را بر من در نظرم ناخوشایند جلوه دادی، مرا از اینکه بر دیگران ستم ورزم حفظ فرما.
🔶توفيق انسان در سود و زيان
هر آدمى در هر شرايطى خواه طبيعى يا اتفاقى، بايد توانايىها و كمبودها و بهرههاى خود را شناسايى كند و از حق تعالى براى طرف كردن كاستىها و ضررها كمك بخواهد. انسان بايد در ابتداى ورود به عرصههاى مختلف اجتماعى و فرهنگى و معنوى خود را محاسبه كند و حالات و روحيات و متعلق عادات و اضطرار خود را در همه موقعيتها بسنجد و در حل مشكلات خود بكوشد.
وقتى كه خداوند در قرآن مجيد به حال بحرانى انسان سوگند ياد مىفرمايد:
اين سوگند به خاطر ارزش قسمتى و بخشى از روز است؛ زيرا زمان، دگرگونى نظام زندگى انسانها را در پى دارد و كارهاى روزانه پايان مىگيرد، انسانها به خانههايشان مىروند، پرندگان و حيوانات به لانههاى خود بازمىگردند، خورشيد سر در افق مشرق مىبرد و آسمان رو به تاريكى مىرود. اين دگرگونى انسان را به قدرت بزرگ الهى متوجه مىسازد و نشانههاى يقينى اراده جهان و عالم هستى را بازگو مىكند.
سپس با توجّه و شدّت مىفرمايد:
به طور يقين همه انسانها در زيانند يعنى سرمايههاى وجودى خود را چه بخواهند يا نخواهند از دست مىدهند و سالها و ماهها و لحظهها به سرعت مىگذرد، نيروهاى معنوى و مادى به تحليل مىرود.
همانند كسى كه سرمايه عظيمى در اختيار دارد بىآنكه بخواهد، هر روز بخشى از آن سرمايهها را از او بگيرند. اين طبيعت زندگى دنياست.
خسران به معناى كم شدن سرمايه است كه گاهى به نفس انسان نسبت داده مىشود و آن بيشتر در خسارتهاى معنوى و اخلاقى است و گاهى به عمل انسان مربوط است كه در معامله و تجارتها اتفاق مىافتد. قرآن مجيد خسران را در سرمايههاى درونى مانند سلامتى، عقل، ايمان، ثواب، تقوا و ... به حساب مىآورد و به پيامبرش مىفرمايد:
وجود انسان و خانوادهاش از سرمايه ابدى است ولى گروهى آنها را در قيامت از دست مىدهند و هر چه براى آن تلاش كردهاند به باد فنا مىدهند. مانند كسى كه كارش يخ فروشى است و در زير آفتاب سرمايهاش به هدر مىرود.
#صحیفه_سجادیه
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
✨بنام آنکه حیات و ممات در ید قدرت اوست ✨
💎#زندگی_دوباره💎
#قسمت_پنجم
+شبیه دست مادی ام. اما درخشش خاصی داشت. ضمناً، جنسش فرق میکرد.شما بارها، خود را در آینه دیده آید. تصویر توی آینه، عین
شماست. هیچ فرقی ندارد. با وجود این، آن تصویر از جنس بدن شما نیست. گوشت و پوست و استخوان ندارد.ماهیت آن فرق میکند. کالبد اثیری من، تا حدودی این جوری بود. انگار از جنس بخار بود. البته از جنس بخار نبود.
ولی این نزدیک ترین تشبیهی است که فعلا
به مغزم میرسد.به حدی لطافت داشت که مانعی در مسیر دید محسوب نمی شد.
- ملتفت نشدم.
کمرش را خم کرد،حبه قندی از داخل قندان روی میز برداشت، حبه قند را جلویش گذاشت
و با کف دستش آن را پوشاند:
+الان من میتوانم این تکه قند را ببینم؟
- نه معلوم است که نه.
+ولی اگر دست اثیری ام را روی آن می گذاشتیم، میتوانستم.
-یعنی بدن اثیری اینقدر لطیف است؟ حتی میشود اشیایی را که آن طرفش قرار دارند، دید؟
+آره
- داشتید میگفتید دستتان تا آرنج، در آن سوی در بود.
+ و البته در آن لحظات ، این مسأله و مسائلی نظیر این سوالی در ذهنم ایجاد نکرد.حتی موقع دویدن به سمت در، از خودم نپرسیدم
که چرا پاهایم به زمین برخورد نمیکنند. هنگام دویدن، حدود ۵سانتی متر از کف زمین فاصله داشتم. خیلی عجیب است که این موضوعات، اصلا فکرم را به خود مشغول نکردند. بله ، دستم تا آرنج، در آن سوی در بود.
بیاختیار، به جلو خم شدم در نتیجه، سرم نیز از در، گذشت. طوری که کاملاً میتوانستم داخل کوچه را ببینم.
برادرم پشت در بود. یادم هست که به خودم فشار آوردم تا بقیه بدنم را از در، خارج کنم.
ظاهراً بیش از حد فشار آوردم. چون. دفعتا به بیرون پرتاب شدم.
تقریبا تا ۲متر آن طرف تر از جایی که داداشم ایستاده بود. او پشتش به من بود، در عین حال، میتوانستم صورتش را ببینم.
-فضای کوچه به نظرتان واقعی بود؟
+بله
و سر سختانه از جوابش دفاع کرد:
+کوچه و هر چه در کوچه وجود داشت واقعی بود. کاملا واقعی.
-خوب فکر کنید. هیچ چیز غیر عادی، مشاهده نکردید
+به جز اینکه میتوانستم صورت برادرم را
در حالی که پشتش به من بود ببینم، همه چیز طبیعی بود: تیر چراغ برق، آسفالت، دیوارها، حتی قلوه سنگی که کنار در افتاده بود.
برادرم را دیدم که با نوک کفشش آن قلوه سنگ را کنار زد. در همین حین، زنبور کوچکی به سمتش آمد.
او بلافاصله،بدنش را کنار کشید و با دست راست، زنبور را تاراند بعد، با نگاه تعقیبش کرد.
آنقدر که حشره کوچک بین شاخه های درختی
که در کوچه بود ناپدید شد.
وقتی ناپدید شد، برادرم به سمت دکمه زنگ رفت. با صدایی ضعیف،طوری که فقط خودش میتوانست بشنود گفت: اخوی چرا در را باز نمیکنی؟ کجایی؟
در جوابش گفتم: من اینجا هستم.
#ادامه_دارد
📚 جمال صادقی
#داستان_واقعی
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💠پویش روزی یک صفحه قرائت #قرآن_کریم به نیابت از «#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها»
جهت #سلامتی_حضرت #ولیعصر_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف و #تعجیل در #امر_فرج.
🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀🌿🍀
💎ترجمه تحت اللفظی جهت آشنایی بیشتر با
معانی واژگان نورانی قرآن کریم
#پویش
#قرآن_کریم
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماز_در_حاکمیت_طاغوت
🎙استاد شجاعی
📌بسیاری از کسانی که اهل نماز و عبادت و فعالیتهای جهادیاند؛
از نگاه اهل بیت علیهمالسلام در لشکر دشمن هستند و توهم یاری دارند!
#امام_زمان
#ولایت
#طاغوت
#دشمن_شناسی
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
🔸 از احکام و مقدسات دینی هم میشود علیه دین استفاده کرد
🔸 یکی از آثار گناه این است که انسان دچار تشخیص غلط میشود
📌اصلاح برداشتهای ناروا از دین، در رسالت و کلمات امیرالمؤمنین(ع)-ج۱۴
🔘در ماجرای جمل، از مقدسات دینیِ مردم علیه اصل دین استفاده شد
🔘چه شد که زبیر با آنهمه جهاد در رکاب پیامبر(ص) دچار اشتباه شد؟
🔘در فتنهها، شیطان فقط میتواند «دوستان خودش» را فریب دهد و بر آنها مسلط شود
🔘علاوه بر بصیرت و صبر، باید علم به مواضعِ حق هم داشته باشیم، یعنی بدانیم کجا موقع کدام حق است
_____
#استاد_علیرضا_پناهیان
یکی از اساسیترین قسمتهای زندگی امیرالمؤمنین(ع) مربوط میشود به ماجرای تشخیص درست در کنار تکلیف. همانطور که بعضیها با اخلاق، علیه دین قیام میکردند، یک عده هم برخی از احکام دین را علیه اصل دین به کار گرفتند.
بعضی از مردم به خاطر مقدسات، خود را به کشتن دادند. در تاریخ نوشتهاند در جنگ جمل برای نگه داشتن عنان ناقۀ همسر پیامبر(ص) دهها دست بریده شد. آنها با احترام نسبت به همسر پیامبر(ص) میخواستند احترام به رسولخدا(ص) را نشان دهند امّا رعایت این احترام هم آنها را نجات نداد.
این موضوع با بحث نظری، موعظه و نصیحت تمام نشد، بلکه لازم شد امیرالمؤمنین(ع) با شمشیر وارد شود. اگر نبرد جمل نبود، صفین و به تبعِ آن، نهروان هم پیش نمیآمد. ماجرای جمل، آغازگر بدی بود لذا باید به آن خیلی توجه کرد. اصحاب جمل به یک جزئیاتی از دین میپرداختند ولی نکات اساسی را مدنظر قرار نمیدادند. داعشیها هم با سوءاستفاده از کلمۀ توحید، جنایت میکردند. پس میشود از عقاید، احکام و مقدسات دینی، علیه دین استفاده کرد.
امیرالمؤمنین(ع) قبل از جنگ جمل، فرمودند: «قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ» (نهجالبلاغه، خطبه 173) باب جنگ بین شما و بین اهلقبله باز شده است، «وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ» و این عَلم را کسی نمیتواند حمل کند مگر اهل بینایی و بصیرت و اهل صبر و مقاومت،
بعد میفرماید: «وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ» یعنی علاوه بر صبر و بصیرت، علم به مواضعِ حق هم لازم است، یعنی علم به اینکه کجا موقع کدام حق است. همۀ ما در معرض اینجور امتحانات قرار میگیریم. امیرالمؤمنین(ع) بعد از جنگ صفین میفرماید من بیست و هشت حکم را که تغییر کرده بود، از ترس مردم نتوانستم اصلاح کنم. امیرالمؤمنین(ع) حتی یک روز هم نمیخواست حکومت معاویه ادامه پیدا کند. این تشخیص اولویتها خیلی مهم است.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ» (نهجالبلاغه، خطبه50) آغاز فتنهها، اهواء نفسانی است که تبعیت میشود و احکامی است که بدعت گذاشته میشود، بعد میفرماید: «وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ» اینها یک مقدار حق را با یک مقدار باطل، قاطی میکنند و دین را تحریف میکنند، «فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى» وقتی محیط را مشوّش میکنند، شیطان بر دوستان خودش مسلط میشود و کسانی که خداوند به آنها لطف دارد، نجات پیدا میکنند.
طلحه و زبیر در شورای تعیین خلیفه در مقابل عثمان، به علی(ع) رأی دادند. اما طرفداری از علی(ع) هم آنها را نجات نداد چون نیتشان خالص نبود، لذا علیه امیرالمؤمنین(ع) قیام کردند. عمل غیرمخلصانه حتی اگر «طرفداری از علی(ع)» باشد نجاتبخش نیست.
کسی میتواند به تشخیص خودش اعتماد کند که هر روز محاسبۀ نفس کند. کسی که هر روز محاسبۀ نفس نکند، از خودش خبر ندارد به همین دلیل، اهلبیت(ع) فرمودند: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْم» (کافی، ج2، ص453)
یکی از جاهایی که محل محاسبه است، استغفار است. انسان با استغفار، کمکم عیبهای خود را پیدا میکند، آنوقت تحت تأثیر عیبهایش قرار نخواهد گرفت. خدا برای چنین بندهای «کفران سیئات» انجام میدهد (كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ؛ محمد، 2) یعنی آثار گناهش را از بین میبرد. یکی از آثار گناه این است که انسان دچار خطای دید و بعد خطای تشخیص میشود.
#استاد_علیرضا_پناهیان
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
❌ آنچه در «حرم بقیع» تخریب شد؟
🚫 اماکن مرتبط با پیامبر اعظم صلوة الله علیه و آله ۱۰ مورد:
1️⃣ بقعه ائمه بقیع
2️⃣ مسجد فاطمه (بیت الاحزان) محل عبادت صدیقه طاهره و محل اقامه عزای ایشان بر پیامبر در بقیع
3️⃣ مسجد ابی بن کعب محل دعا و نماز رسول الله در بقیع
4️⃣ بقعه ابراهیم پسر رسول الله
5️⃣ بقعه صفیه عمه رسول الله
6️⃣ بقعه عقیل پسرعموی رسول الله
7️⃣ بقعه اسماعیل پسر امام صادق و از نوادگان رسول الله
8️⃣ بقعه منسوب به دختران رسول الله
9️⃣ بقعه منسوب به همسران رسول الله
0️⃣1️⃣ بقعه منسوب به فاطمه بنت اسد که رسول الله او را مادر خطاب میکرد.
🚫 اماکن متعلق به صحابه یا تابعین ۴ مورد:
1️⃣ بقعه عثمان بن عفان
2️⃣ بقعه مالک فقیه مدینه و امام مالکیها
3️⃣ بقعه منسوب به فرزند خلیفه دوم
4️⃣ بقعه منسوب به ابوسعید خدری
🚫سایر اماکن تخریب شده ۳ مورد:
1️⃣تخریب 15مقبره خانوادگی قدیمی متعلق به نوادگان پیامبر و برخی خاندانهای سرشناس جهان اسلام
2️⃣ تخریب 13 قبر مشهور و قدیمی متعلق به چهرههای شاخص جهان اسلام از فقهای فریقین تا امرا، وزرا، شاهان و عرفا
3️⃣ تخریب سنگ قبرهای تاریخی و قدیمی بقیع
🚫 آداب و عادتهایی که تلاش شد با تخریب «حرم بقیع» از بین برود ۴ مورد:
1️⃣ انتقال جنازه به مدینه از اقصی نقاط جهان اسلام برای دفن در بقیع
2️⃣ آداب مسلمانان در زیارت بقیع
3️⃣ آداب مسلمانان هنگام تدفین اموات در بقیع
4️⃣ آداب و عادت مسلمانان در تکریم بزرگان دین و مذهب
#حرم_بقیع
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
❌چرا مردم اینقدر ناسپاس شده اند و نعمت ها را فراموش کرده و فقط مشکلات را می بینند؟!
بعضیا اونقدر نق میزنن که ازشون فقط انرژی منفی و ناراحتی و خشم میگیری..!
میگویند زمان شاه ارزانی بود و حالا گرانیه!!!
میگویند درآن زمان بیشتر رفاه داشتیم!!
سوال؟
چند روز در هفته مردم می توانستند برنج و مرغ و گوشت و کباب بخورند؟!
از پدرانتان و پدربزرگ ها بپرسید!
کدوم خانمی هر ماه تو آرایشگاه بود و خرج بوتاکس و تتو و رنگ و مش و...میکرد؟
برخی حتی مسواک نداشتند!
ازجرمگیری وپرکردن دندان که اصلا خبری نبود
فقط دندان رامی کشیدند دکترها اغلب هندی!!!!
اینهمه پزشک فوق تخصص برای انواع رشته ها داشتیم؟
حالابیشتر مردم دندانپزشکی میرن و حتی برخی ازخدا بی خبرها میرن دندونای سگشون رو هم جرمگیری میکنند. با قیمت های میلیونی
کدومیک از بچه های اون زمان به کلاسهای هنری و موسیقی و درسی و ... میرفتند؟
آره البته یه هنر رو حتما یاد دخترا میدادند قالی بافی دربیشتراستانها ...
کی یادشه که کلاس قالی بافی و معلمامون چقدرمهربونانه وقتی کم میبافتیم کمرمون رو نوازش میکردن باترکه!
قدیما چند سال یه بار سفرشمال و مشهد و...میرفتیم!!!
بیشترمردم درطول عمرشون شاید میرفتن فقط یک بار مشهد!!
حتی مکه وکربلا هم برای معدودی بود.
شهرهای دیگه که آرزو بود مگر برای 5 درصد ثروتمند! سفرهای خارجی بماند. حالاچقدرسفرداخلی میرن وبرخی هم براحتی خارجی!
قدیما بابای کدوم مون ماشین داشت؟
کدوم مون با سرویس به مدرسه می رفتیم؟
هفته ای یا ماهی یا حتی سالی چند بار باخانواده به رستوران می رفتیم؟
چقدر لباس داشتیم؟
خونه هامون زمستونا گرررم و نرم بود خیلی ؟!!
خانومها چقدر هزینه لوازم آرایشی شون میکردند؟
بماند که یکی از هزينه های ثابت اکثر خانمهای امروز کاشت ناخن و ترمیم ماهیانه شه!!!
بعد همین خانمی که ۵۰۰هزارخرج ناخنش ولاک کرده میگه نون نداریم بخوریم😳
چنددرصد جوانها بعد ازدواج میتونستند بروند تو یه خونه جداگانه زندگی کنند خریداری کنند یا 2تا اتاق اجاره کنندومستاجر باشند حتی!!
پول اجاره داشتند؟!خونه شخصی که بماند
یامجبور بودند سال ها درخونه پدرشوهرتوی یکی از اتاقاش زندگی کنند؟
اتاقای جداگانهٔ بچه هایادتونه؟چقدرم توش اسباب بازی وماشین شارژی و باربی و اینا داشتیم!؟
لباسامونم که میریختیم تو ماشین لباسشویی خشک کن دار وظرفامونم که با ماشین ظرفشویی می شستیم که یه وقت دستامون خراب نشه..همچین امکاناتی بود؟؟
خداییش چی گذشته بهتر از الان بوده؟؟؟
چرا یادمه یه چیزش بهتر بود:
مردم شکرگزار خدا بودند
یادمه مادرم همیشه شکر خدا میکرد. و برای همینم توی چهره اش آرامش رو میدیدم.
یک مانتو و کیف وشلوار... را چند سال می پوشیدیم وبعد برادر وخواهر کوچکتر لباس بزرگترها را می پوشیدند حرفی هم از نمیخوام و نمی پوشم نبود، خوشحالم بودیم
لوازم التحریر را مشترکاً باخواهر و برادرمون استفاده میکردیم وگاهی برای یک پاک کن دعوا میکردیم
یکبار آبگرمکن را روشن میکردیم همه خانواده حمام می کردیم و بعد خاموش می کردیم که الکی مصرف نشه!!!
البته بیشتر خانواده ها در روستاها و شهرها مخصوصا شهرهای کوچک حمام نداشتند.باید حمام عمومی میرفتند
بچه ها رو کسی پوشک می کرد؟؟ مادرها کهنه ی بچه ها و لباسشان را حتی در برخی شهرها وجنوب تهران در جوی آب می شستند درروستاها که هیچی
در زمستان یخ ،آب نهر را میشکستند و کهنه می شستند و دستشان از سرما یخ میبست وپوست پوست میشد.
این سبک زندگی و اتفاقات، درست درزمانی بوده که که خانواده شاه در وانِ شیرحمام، و در کیش اسکی میکردند!!!!
و بهترین ظروف ولوازم و لباس و تاج و تخت و مسافرتهای آنچنانی داشتند
کسی هم جرات نداشت نُطُق بکشه
نه مثل الان که فرزند یه مسئول دو دست لباس از ترکیه برای بچه ش خرید آبروش و همه جا بردیم!
در زمستان فقط یک اتاق را آن هم با چراغ والور وعلاءالدّین و یا کرسی و بخاری هیزمی در روستاها ونفتی در شهرها گرم می کردیم و همه ی خانواده در همان یک اتاق می خوابیدند. بقیه اتاق ها و حال یخچال بود از سرما
آن هم گاهی نصف شب، هیزم و یا نفت تمام می شد و اتاق یخ می کرد!
ناظم و معلمان زمان شاه بچه ها را بی سؤال وجواب، تنبیه بدنی سخت می کردند
ناظم همیشه چوب دستش بود وبی جواب پس دادن، کتک می زد
کسی جرات اعتراض داشت؟؟
اگر کسی دیر بمدرسه می آمد باید کف دستش را روی یخ بسته شده حوض وسط مدرسه می گذاشت و یا یک پا در آخر کلاس میایستاد!!
معلم مداد لای انگشتان بچه ها می گذاشت و با کف دست به سرشان میزد و جوابگوی اولیا هم نبود
هیچ اولیایی حق اعتراض نداشت و درصورت اعتراض و اصرار اخراج بود و محرومیت از تحصیل! الان معلم جرات داره دست بزنه به بچههای ما؟؟؟؟
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
💎#راوی_مادر_محترم_شهید:
#آقا_مهدی خیلی #قلب_پاکی داشت.
خیلی #مهربون بود.اگر کسی نیاز به کمک داشت حتی اگر دشمنش بود به هر دری میزد تا مشکلش رو حل کنه.
دوست نداشت کسی ازش برنجه و قلب مهربونش #عاری_از_کینه بود...
#مادر_شهید
#شهید_مهدی_زاهدلویی
به کانال رسمی «شهید مهدی زاهدلویی» در ایتا بپیوندید:
✨🌴✨
http://eitaa.com/joinchat/164692215C8b9dba5228