eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥گشت ارشاد برای بهتر شدن حجابه!؟ ● علی زکریایی ⬅️ ۱ 🍁 💥 🔹️ 🔸️ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷حضور خادمین مسجد جمکران در معراج شهدای تهران 🔹خادمان آستان مقدس مسجد جمکران برای تحویل گرفتن پیکر مطهر شهدای گمنام در معراج شهدای تهران حاضر شدند. 🔹این شهدا بعدازظهر جمعه طی مراسمی در مسجد مقدس جمکران خاکسپاری می‌شوند. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پارت ۹۱ شهید محمد علی برزگر.mp3
2.49M
📚کتاب 💢خاطرات 🍁یاری استاد 🍂روایتگر:آقای اسدالله اسدی... 💥دوست وهم محلی شهید... استاد روشن دل مرحوم کاشفی✨ ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💢برخی از شهدایی که بودند ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥ویلانشین های جبهه! ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠ ✫⇠ ✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده ⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش 💛دشمن داخل شيار را با تيربارهاي خود به آتش كشيده بود. به عقب نگاه نمي كردم و فقط مي دويدم. گلوله ها به اطرافم برخورد مي كردند. نمي دانستم از افراد پشت سرم چند نفر شهيد شده و به ته دره سقوط كرده اند. 🔹️وقتي به پشت تپه رسيدم، چند نفر از فرماندهان دسته را ديدم و گفتم: «جلو ستون بسته شده و امكان خروج نيست. بايد از دره ها و شيارها عبور كنيم؛ ولي اول بايد تمام تجهيزات رو به دره بريزيم.» آنگاه با كمك همديگر هرچه مي توانستيم از لودر، دستگاه هاي شنود، تله تايپ، انواع خودرو و توپ ها و موشك اندازهاي كششي را به دره ريختيم تا به دست دشمن نيفتند. 🔸️همانجا با دوستان و افرادي كه همديگر را مي شناختيم، براي مشورت دور هم جمع شديم. آنان گفتند: «شما كه مسئول اطلاعات و عمليات هستي، به همه جاي منطقه آشنايي داري؛ پس با هم از پشت ستون و از داخل شيارها حركت كنيم تا خودمون رو به قرارگاه لشكر ـ در نزديكي گيلانغرب ـ برسونيم و همگي از پشت به عراقي ها حمله كنيم.» راهي هم جز اين نداشتيم. 🔹️نيروها هركدام به سويي پراكنده شده بودند و امكان پيدا كردن همديگر در آن تاريكي بسيار سخت بود. يگانها انسجام خود را از دست داده بودند و باراني از گلوله از آسمان ميباريد.همراه با سه نفر از نيروهاي پايور و 9نفر سرباز زبده، با احتياط از آن محل دور شديم. هر لحظه انتظار كمين هاي عراقي را داشتيم. 🔹️بسيار احتياط مي كرديم و اكنون نيز كه به داخل دره و شيارها رفته بوديم، در صورت كشته شدن تا سالها نمي توانستند اجساد ما را پيدا كنند و طعمة درندگان مي شديم. 🔸️عمق درهها زياد بود و سعي مي كرديم كوچكترين سر و صدايي نكنيم. حدود ساعت 30:02 بود كه متوجه صداي چند نفر در داخل دره شديم. همه به حالت خزيده منتظر نزديك شدن آنها شديم. هر كس سعي داشت جان پناهي براي ديدن و ديده نشدن پيدا كند. 🔸️صداها بيشتر و نزديكتر مي شد. همگي آمادة تيراندازي بوديم. فكر مي كرديم عراقيها براي كاوش منطقه آمده اند كه يكي از افراد كه جلوتر از بقيه بود، با صداي بلند گفت: «تيراندازي نكنين! خودي هستن». آنان بسيار ترسيده بودند و فكر مي كردند عراقي هستيم. وضعيت خوبي نداشتند. چند سرباز و چند پايور بودند كه به دليل پيشروي دشمن در منطقة سلمان كشته و ارتفاعات 402 و در اثر درگيري شديد و فشار دشمن، عقب نشيني كرده بودند و يگانهايشان را هم گم كرده، به دليل عدم آشنايي با منطقه، به سوي نيروهاي عراقي حركت مي كردند 🔹️دو نفرشان مجروح شده بودند و آب و غذا هم نداشتند. تعدادي از آنان حتي مجبور شده بودند ادرار خود را بخورند. با قمقمه هاي خود، آنان را سيراب كرديم و موقعيت خودمان را بازگو كرديم. آنان هم ديده ها و وضعيت يگانهايشان را براي ما تشريح كردند؛ سپس تصميم گرفتيم همگي با هم براي رسيدن به يك منطقة بهتر و خروج از محاصرة دشمن حركت كنيم؛ مشروط بر اينكه هدايت افراد با گروه ما باشد؛ چون گروه ما چندين ماه بود كه در اين مناطق مأموريت داشت و ما بهتر ميتوانستيم چگونه از اين منطقة آلوده خارج شويم... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا