eitaa logo
روایتگری شهدا
25.6هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت سوم 🔹تو نذر حضرت عباس هستی 🔸تقریبا ۱۷ سال داشت که روزی پیش من آمد و گفت: «مادر من راه انداخته‌ام.» با خوشحالی گفتم: «آفرین پسرم! بگو ببینم اسم هیئتت رو چی گذاشتی؟» لبخند زیبایی زد و گفت: «هیئت حضرت اباالفضل» بغض راه گلویم را بست. پرسید: «چیزی شده؟» گفتم: «نه مادر جان! کار خوبی کردی؛ حالا بگو ببینم چرا اسمش رو گذاشتی حضرت اباالفضل؟» در واقع می‌خواستم بدانم از قضیه نذرم چیزی متوجه شده است یا نه. مصطفی گفت: «به خاطر ادب حضرت و این‌که به (ع) خیلی ارادت داشتند. من شیفته‌ی ادب حضرت عباسم.» 🔸یقین کردم که این همه سال با این همه اتفاقی که برای پسرم افتاده بود، خود حضرت از او مراقبت می‌کرد. خدا را شکر کردم که مصطفی این مسیر را انتخاب کرده و خیالم از بابت عاقبت بخیری او راحت شد. به همین دلیل راز خود را بعد از ۱۳ سال برای او افشا کردم و گفتم: «مصطفی جان! تو نذر هستی» و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. می‌توانستم برق خوشحالی را در چشمانش ببینم. 🔸احساس می‌کردم از روزی که راز مرا متوجه شده بود، رابطه‌اش با حضرت عباس بیشتر شده و مسیر زندگی‌اش جهت گرفته بود. مادر شهید 📚برگرفته از کتاب سید ابراهیم 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت چهارم 🔹مدیون و نمک گیر امام حسین(ع) 🔸در محلی هیئت راه انداخته بود که ساکنان مستضعف و محرومی داشت. دلیلش را هم می‌گفت: «آن‌ها سطح فرهنگی مذهبی پایینی دارند و هنر این است که پای این‌طور افراد را به مجلس عزاداری اهل بیت باز کنیم. بعد ادامه داد که آن‌ها به لحاظ مالی هم در مضیقه هستند و اگر غذایی بدهیم تعدادی مستحق را سیر کرده‌ایم.» او تمام تلاش خود را می‌کرد که افرادی را جذب هیئت کند که از خدا و فراری‌اند. 🔸مدتی که گذشت گفت: «می‌خوام یک وعده غذای گرم به هیئت بدم.» من گفتم: «تو که نمی‌تونی از اون‌ها پول جمع کنی. در آمدی هم که نداری؛ هر چی هم که داری خرج هیئت می‌کنی، از کجا میخوای هزینه غذا رو بدی؟» گفت: «خدا بزرگ است.» 🔸واقعا توکل زیادی به خدا داشت که همین باعث شد هر هفته هزینه شام هیئت از خانواده و فامیل جور می‌شد. خودم هم آشپز هیئت شده بودم. برخی اوقات که واقعاً چیزی نبود که با آن برایشان غذا بیزم، می‌گفتم: «این هفته شام نده.» می‌گفت: «هر طور شده باید شام رو بدیم.» دیگر کنجکاو شده بودم که چرا این قدر اصرار دارد شام بدهد. مصطفی می‌گفت: «اول این که با غذایی که می‌خورند مدیون و نمک گیر (ع) می‌شوند و دوم این که لقمه‌های حلال، آن‌ها را از ارتکاب به گناه و معصیت باز می‌دارد.» همین دیدگاه او باعث شده بود، هیئتی که با چهار نفر شروع شده و در محلی با زیربنای کمتر از ۵۰ متر پا گرفته بود به جایی رسید که کوچه هم مملو از عزاداران می‌شد. مادر شهید 📚برگرفته از کتاب سید ابراهیم 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت پنجم 🔹نمی‌دونی گدایی برای خدا چقدر لذت داره! 🔸یکی از مؤثرین فعالیت‌های مصطفی در طول عمر با برکت خود، ساخت مسجد امیرالمومنین(ع) بود. شب‌های جمعه در گلزار بهشت رضوان شهریار و یا بهشت زهرا(س) از مردم پول جمع می‌کرد. گاهی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها به همراه بچه‌های کارگری می‌کردند تا پول کمتری برای کارگر بدهند. یک روز از او پرسیدم: «پول جمع کردن از مردم اذیتت نمی‌کنه؟» لبخندی زد و گفت: «نمی‌دونی گدایی برای خدا چقدر لذت داره!» از همان زمان در حال خودسازی و مبارزه با نفس بود. الحق که عنوان خادم الحسین برازنده‌ی او بود. با فعالیت‌های مصطفی و دیگر جوانان و اهالی محل و به لطف خدا مسجد بسیار خوبی بنا شد و امروز این مسجد سه شهید تقدیم انقلاب کرده است. 🔸چند سال قبل که هنوز خبری از جنگ سوریه نبود به عمه‌اش گفته بود خواب دیده‌ام در این مسجد شهید می‌آورند و نور این تا آسمان بالا می‌رود و جالب است اولین شهید این مسجد خود مصطفی بود. سجاد عفتی و محمد آژند دو شهید دیگر این مسجد هستند. به سجاد عفتی قول داده بود که اگر شهید شد او را هم با خود ببرد و پس از مصطفی سجاد عفتی هم در سوریه شهید شد. 🔸شهید آژند هم دیگر شهید مسجد است که پس از شهادت مصطفی و در سر مزارش به من گفت: دعا کنید من هم بروم پیش مصطفی و او هم به شهادت رسید. مادر و پدر شهید 📚برگرفته از کتاب سید ابراهیم 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت ششم 🔹 اولین دیدار 🔸قبل از اینکه با مصطفی آشنا بشوم و ازدواج کنم، فرمانده پایگاه بسیج خواهران شهریار و طلبه بودم. اولین باری که آقا مصطفی را دیدم مربوط می‌شد به ایام فاطمیه‌ی سال ۸۵ که برای ماکت نمایشگاه حضرت زهرا یک درب چوبی سفارش داده بودیم چون خیلی سنگین بود نتوانستیم جابجا کنیم. یکی از خواهران، آقا مصطفی را جلوی درب حوزه به من نشان داد و گفت: «ایشان آقای صدرزاده فرمانده پایگاه برادران هستند. می توانیم از او کمک بگیریم.» جلو رفتم و از او خواستم که به ما کمک کند. او درب را بلند کرد و آن را داخل ماشین گذاشت. 🔸بعدها یکی از دوستان مصطفی مرا به او معرفی کرده بود[وقتی مصطفی اقدام کرد] برادرانم او را تایید کردند، چون پدرم شناخت چندانی از مصطفی نداشت. 🔸برای من خیلی مهم بود که[همسرم] ولایتی باشد؛ این را از برادرانم پرسیدم. نکته مهم دیگر، دیدگاه او نسبت به خانم‌ها بود. شاید برخی فکر کنند آقایانی که خیلی هستند نسبت به خانم‌ها سختگیرند و دیدشان نسبت به آن‌ها دید خوبی نیست. 🔸وقتی با مصطفی صحبت کردم در بحث تحصیلی من اصلا هیچ مانعی ایجاد نکرد و برای شغل آینده هم مانعی نداشت. برایم خیلی مهم بود که مثلا اگر یک زمانی چیزی در خانه کم و کسر باشد، برخورد او چطور است؟ و می‌خواستم به کارهای فرهنگی‌ای که تا آن روز داشتم، ادامه دهم. 🔸مصطفی در همه این زمینه‌ها نه تنها نگاه مثبت و خوبی داشت، بلکه خودش دغدغه آن‌ها را داشت و من را هم تشویق می‌کرد. برگرفته از مصاحبه همسر شهید با سایت تسنیم 🎥فیلم: بخش‌هایی از مراسم ازدواج و تشییع شهید 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت هفتم 🔹ما مکلفیم به انجام وظیفه 🔸آن چیزی که من و مصطفی را این قدر نزدیک کرده بود، اعتقادات‌مان بود. همین نزدیکی و استحکام اعتقادات، باعث شیرینی زندگی ما شده بود. خیلی قشنگ محبتش را ابراز می‌کرد. سختگیر نبود، بازخواست نمی‌کرد، سؤال و جواب نداشتیم. دو سه ماهی بعد از ازدواج‌مان به دلایلی مجبور شد درس حوزه را کنار بگذارد و چون تنها درآمد زندگی ما با همان شهریه ناچیز بود، سال اول زندگی را با هدیه‌های ازدواج‌مان گذراندیم که واقعاً سخت بود. یک روز آمد خانه و گفت: «می‌خواهم یک کاری انجام بدهم که نیاز به رضایت شما دارد.» ادامه دادند که: «یک نفر در کهنز است که همه او را به چشم ارازل و اوباش نگاه می‌کنند. او حتی به روی پدر خود چاقو کشیده و مادرش را با کتک از خانه بیرون کرده و همه خانواده و اهل محل از دست ازار او در رنج و سختی‌اند. 🔸امروز او را نصیحتش کردم و گفتم: «چرا پدر و مادرت را اذیت میکنی؟» گفت: «اگر کربلا بروم درست می‌شوم!» گفتم: «خب حالا ما باید چه کار کنیم؟» گفت: «ما باید خرج سفر کربلای او را بدهیم.» و این در شرایطی بود که ما هیچ منبع درآمدی نداشتیم. با موافقت من او را برای اعزام به ثبت‌نام کرد و حتی تا فرودگاه او را رساند و موقع برگشت هم او را از فرودگاه تا خانه آورد. وقتی یک‌روز از او پرسیدم: «آن بنده خدا تغییر کرده یا نه.» گفت: «پیگیری نکردم» و ادامه داد: «ما مکلفیم به انجام وظیفه و نتیجه با خداست.» مصطفی در در قبال اراذل و اوباش محلی هم احساس وظیفه داشت و نسبت به هیچ چیز بی‌اهمیت و بی‌تفاوت نبود. همسر شهید 📚برگرفته از کتاب سید ابراهیم 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
🔴 #کهکشان من ... راه شیری نیست ! کهکشان من ... #چشمان_توست... که مرا به آسمان ها ... می‌برد ... #شهید_عبدالصالح_زارع @shahiidaneh
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت هشتم 🔹بوی کباب که بهم میخوره حالم بد میشه. 🔸سال ۸۲ که دربم زلزله آمدیک روز عصرازفرودگاه زنگ زد خانه وگفت(من دارم می رم بم)پرسیدم (با کی؟) گفت (با هلال احمر.) یک هفته ای برای کمک رسانی آن جا ماند. 🔸وقتی ازبم آمد؛تامدت هاهروقت می خواستم کباب درست کنم نمی گذاشت ومی گفت(توی بم خیلی از خانه ها به خاطره زلزله اتصال برق پیدا کردند وآتش گرفتند‌.برای همین خیلی ها سوختند. بوی گوشت سوخته هنوز زیردماغمه.بوی کباب که بهم میخوره حالم بدمیشه.) مادرشهید 📚برگرفته ازکتاب قراربی قرار 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
حال یڪ #جامانـده را جامانـده مےفهمد فقط ... @shahiidaneh
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت نهـم 🔹نگران این بود که بدهکار از این دنیا برود 🔸مهریـه عـروس بزرگـم ودختـرم سـیصد سـکه طـلا بود؛ایـن تعـداد رابه مصطفـی پیشـنهاد دادم. مصطفـی نـه آورد ومی گفـت(من بایـد بتونـم مهـریـه روپرداخـت کنـم یـانـه؟بایـد چیـزی باشـه کـه درتوانـم باشـه؛ من اگـه داشـته باشـم بیشـترازسـیصد سـکه طـلا پـای سـمیه خانـم می ریـزم امـا الان نـدارم.)امـا چـون مـن اصـرارکـردم دیگـرمصطفـی حرفـی نـزد.آن قـدرمصطفـی نگـران ایـن بـودکـه بدهـکارازدنیـابـرود کـه سـمیه خانـم ناراحـت می شـدومی گفـت(ایـن بدهـی نیسـت)بالاخـره ۱۳ اردیبهشـت ۱۳۸۶ ازدواج کردنـدوسـمیه خانـم سـرسـفره عقـدبـرای راحتـی خیال مصطفی.مهریه اش رابخشید. مادرشهید 📚برگرفته ازکتاب قراربی قرار 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
⚫️بسم رب الشهداء و الصديقين⚫️ باعرض سلام و شب بخير به همراهان گروه بیان معنوی ✍️هرشب با روایتگری زندگی نامه شهدا،میزبان دلهای پاک شماهستیم 🏴امشب همراه با دوازدهمین شهیدماه کانال افسران جوان جنگ نرم 🕊 شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 🔻قسمت دهم 🔹پاترول سفید 🔸مایک ماشین پاترول سفید داشتیم وهمه خرده می گرفتند که الان زمان پاترول نیست،بنزین زیاد مصرف می کند،خرج داردو...مصطفی می گفت که این پاترول توانسته چندنفر را که در جاده مانده بودند نجات دهد،گفت ماشینی درجلوی آب افتاده بود واو با این پاترول آن را بیرون کشیده یا ماشین یکی ازهمسایه هایمان درمسیر شمال خراب شده بود 🔸که مصطفی باهمین پاترول این ماشین را حدود ۹۰کیلومتر بکسل کرد.وقتی گفتم چراهنوز ازاین ماشین استفاده می کنی ،گفت خدا این را به ما داده تا بتوانیم برای کمک به دیگران استفاده کنیم. همسرشهید 🕊شادی روح شهیدان اسلام واین شهیدبزرگوار صلوات🕊 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم @majnon100 ☑️گروه بیان معنوی https://t.me/joinchat/Bn4n_EA_WeJ19gl0ol-_MA 👥کانال افسران جوان جنگ نرم: telegram.me/joinchat/BBmAijuziGup93W29V-moA
https://www.instagram.com/p/Ba3zjWPHeQT سیدناصرحسينى‌پور نویسنده کتاب پایی که جا ماند: برداشتن درس شهيد فهميده از كتاب درسى، غربى‌ها را بيشتر از ريختن بتن در قلب راكتور اراك خوشحال كرد. اين خوشحالى در روزنامه اسرائيل هيوم با قلم يورام اتينگر موج مى‌زند شاید درسِ تو از کتاب حذف شود اما از ذهن و باور و اعتقاد ما هرگز نخواهد شد ... 🔸در همان سال‌هايى كه در مكتب امام خمينى شاهد صدها و هزارها الگوى عملىِ جهادى، عاشورايى، حماسىِ اخلاقى و مديريتى بوديم، نمونه‌ها و الگوهايى كه هر كدام مى‌توانست در كتاب‌هاى درسى سرمشق و الگوى جوانان و نوجوانان اين مملكت باشند، سازمان تأليف كتب درسى در كتاب ادبيات چهارمِ دبستانِ دهه ٦٠، درس پتروسِ فداكار را به عنوان قهرمانِ نسل ما در كتاب‌هاى درسى جا داده بود. 🔸يك ظلم آشكار كه بى‌جواب ماند؛ يك نويسنده امريكايى به نام "مرى ميپس داج" در سال ١٨٦٥ يك رمان نوشته بود، تحت عنوان: "هانس برینکر" یا "اسکیت‌های نقره‌ای." در رمانِ اين نویسنده آمریکاییِ هلند نديده، پتروس برای جلوگیری از خرابیِ يك سد، انگشت خود را درون سوراخ سد می‌کند. يكى مى‌گويد براى اينكه سد خراب نشود، و ديگرى مى‌گويد براى اينكه مزارع كشاورزى از بين نرود. 🔹ماجراى "پتروس" و يا "هانس" و يا همان "پيتر" كه به نام پسركِ ناجىِ هلند از آن ياد مى‌شود، آنچنان معروف شد كه توريست‌ها از كشورهاى مختلف براى ديدن سدى كه "هانس" آنها و "پتروس" ما انگشتش را درون سوراخ آن كرده بود تا جلوى خراب شدن سد را بگيرد، يا مزارع كشاورزى خراب نشود، روانه هلند مى‌شدند، اما نه هلندى‌ها اين قهرمان افسانه‌اى را مى‌شناختند و نه چنين سدى در هلند وجود داشت. 🔹نهايتاً هلندى‌ها به پاس اينكه آقاى "پتروس" در طىِ سال‌هاى جنگِ هشت ساله عراق عليه ملت ايران، قهرمان بچه هاى ما دهه ٦٠ بود، اين رمان از ﺍﻧﮕليسى به زبان هلندى ترجمه شد و براى جذب توريست، مجسمه و تنديسى از "هانس" اين قهرمانِ افسانه‌اى هلندى‌ها و پتروسِ ايرانى‌ها در "مادورودام" شهر لاهه در فلكه‌اى نصب شد. تا اين قهرمان در يادها باقى بماند. و قهرمانان واقعىِ اين سرزمين همچنان گمنام بمانند. 🔹سيدناصر حسينى پور: 🔸نظام آموزشى بعدها در مجموعه كتب درسى جبران كرد و حسين فهميده به عنوان الگوى اين نسل در كتاب ششم دبستان جا گرفت. اما سالها بعد دولت غربگراى ما براى خوش رقصى و رضايت غربى‌ها، درس پانزدهمِ کتابِ هدیه‌های آسمانیِ پایه ششم، با عنوان “رهبر كوچك” را از اين كتاب حذف كرد تا شايد مكمل سنگ تمام در برجام باشد و گشايشى از سوى غربى‌ها شامل حال اين ملت شود. 🔸همان ايام يك نويسنده صهيونيستى به نام "يورام اتينگر" در روزنامه "اسرائیل هيوم" نوشت: ایران در کتاب‌های درسی، شهادت طلبی و فدا کردن جان را به کودکان و نوجوانان آموزش می‌دهد. شهادت کودکان در کتاب ششمِ دبستان، با داستان رهبر کوچک [حسین فهمیده] محترم شمرده می‌شود. شهادتِ دختران نیز به تازگی با کتاب آمادگیِ دفاعیِ پایه دهم، در برنامه درسی قرار گرفته است. 🔸يورام اتينگر مى گويد: براى دستيابى به توافق سازنده با ايرانى‌ها ابتدا بايد استراتژى‌ها، تاكتيك‌ها، و حتى متنِ كتاب‌هاى درسى آن‌ها با آموزه‌هاى شهادت طلبى به صورت كلى تغيير يابد. 🔸حرف ما اين است: كه صهيونيست‌ها خوب مى‌دانند كه در كنار پر كردنِ قلبِ راكتورِ اراك اگر جوانان و نوجوانان اين مرز و بوم را از فكر و انديشه جهادى شهيد فهميده جدا كنند، بعدها سربازان امريكايى و ناتو به راحتى مى‌توانند در خيابان‌هاى تهران سان ببينند و ايران هم براى آنها عراق و افغانستان شود. @majnon313
سخنان امام خمینی ره وامام خامنه حفظه الله پیرامون شهید فهمیده https://www.instagram.com/p/Ba4P5zGDpJt @majnon313