@qomirib تنها گریه کن 30.mp3
زمان:
حجم:
6.86M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🏷 کتاب #تنها_گریه_کن
📌#قسمت_سی_ام
📍فصل هشتم ص ۱۸۵
🍂نگاه مظلومانه
🍂پیراهن یادگاری
🍂عکس با موهای بلند محمد
🍂گلزار شهدا و اشاره به محل دفن
🍂بی قراری محمد
🍂دلتنگی محمد
🍂وصیت کردن محمد
🍂رفتن بدون برگشت
🍂معامله با خدا
🍂نماز شب
🍂شال سبز
📝 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر#شهید_محمد_معماریان
🔸️#فانوس
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت_سی_ام
✍نویسنده:آزاده میکاییل احمد زاده
⬅️انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
♻️نفت شهر
🔸️نفت شهر يكي از شهرهاي استان كرمانشاه است. اين شهر كوچك در كنار مرز خسروي ـ نزديكترين گمرك و شهر مرزي با عراق ـ و قصرشيرين در چند
كيلومتري شهر مرزي نفت خانة عراق قرار دارد. وجود نفت و كثرت چاه هاي مهم نفتي و اهميت اين منطقه، سبب شده بود كه دشمن هر چه توان داشت به كار
بگيرد تا اين منطقة مهم از دستش خارج نشود.
🔹️اين منطقة سال ها در دست دشمن باقي مانده بود و آنان با استفاده از تلمبه، نفت را از چاههاي نفتي
نفت شهر به خاك خود و در منطقه اي كه به نفت خانه مشهور بود، منتقل ميكردند. صدها چاه نفتي در منطقه وجود داشت كه تسلط هر يك از طرفين
بر اين مواضع، اهميت زيادي داشت. تسلط عراقيها بر اين منطقه غيرقابل قبول و عزم بر اين شده بود كه اين شهر از دشمن پس گرفته شود.
💥عراق براي پدافند مؤثر از اين منطقه، آخرين سامانه هاي دفاعي را به كار گرفته بود و هرگونه
تحرك نيروهاي ايراني را زير نظر داشت. به همين دليل، اجراي عمليات مستلزم به كارگيري نيروهاي زبده و پياده نظام بود كه بتوانند صخره هاي صعب العبور را درنورديده و خود را به دشمن برسانند.
🔸️در اين راستا، ده ها عمليات سبك رزمي
بر اين ارتفاعات انجام شده بود و روند عقب راندن دشمن بسيار كند صورت ميگرفت. عراقيها در اين منطقه، استحكاماتي قوي ايجاد كرده بودند و به هيچ
عنوان نمي خواستند اين منطقه را از دست بدهند.
تپة معروف به تپة آنتن، يك ارتفاع خيلي حساس از نظر نظامي بود كه در منطقة بين ما و نفت شهر قرار داشت و عراقيها روي آن مستقر بودند.
🔸️تپة آنتن به صورت كلّه قندي بود كه چند تپة پست تر به نامهاي «يال اسبي، 1924،
1312 و سرخه» ـ به دليل رنگ سرخ آن ـ نيز در اين منطقه وجود داشت. اين تپه ها وسعت ديد و تير بسيار زيادي از عقبة نيروهاي ما و دشمن را پوشش
ميداد و هرگونه تحركي از روي اين ارتفاعات، كشف ميشد؛ تا جايي كه هر حركت كوچك نيروهاي ما تا مسافت 20كيلومتري با دوربين هاي تلسكوپي دشمن پايش ميشد و در صورت لزوم با هدايت ديده بانان، مواضع ما زير باران آتش توپ و تانك و خمپاره قرار ميگرفت.
🔸️لازمة حملة گسترده به مواضع مستحكم عراقيها و خارج كردن نفت شهر و نفتخانه از دست دشمن، تصرف اين تپه هاي مهم بود كه در صورت دسترسي به اين مواضع، ميتوانستيم ضمن خارج كردن نيروهايمان از ديد و تير دشمن، تا چندين كيلومتر به عقبة نيروهاي دشمن نيز مسلط شويم كه در اين صورت وضعيت نبرد در اين منطقه
به سود نيروهاي ما رقم ميخورد.
🔹️ارتفاع 1312 آنتن، ارتفاعي بود بسيار بلند و صخرهاي كه دامنة اين ارتفاع به طرف ما، ديوارهاي صخره اي بود كه عملياتها در اين نقطه به شكست
مي انجاميد؛ چون بعد از رسيدن رزمندگان به اين دامنه، عراقيها فقط نارنجك پرتاب ميكردند كه در نتيجه، رزمندگان ما شهيد و مجروح ميشدند. از طرفي، بالا رفتن از صخره ها هم مستلزم آموزش كافي بود. نيروهاي زيادي در اين منطقه عمليات كرده بودند؛ ولي پيروزي قابل توجهي نداشتند.
💥بر اين اساس، طراحان جنگ اين مأموريت مهم و خطرناك را به عهدة لشكر ما قرار داده، تأكيد كردند كه بايد سد آهنين عراقي ها شكسته شود؛ زيرا اين منطقه توان و روحية زيادي از نيروهاي ما گرفته بود و عراقيها استفاده هاي تبليغاتي زيادي از آن
ميكردند. مأموريت بزرگي بود...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
@qomirib Shanbeye aram 30.mp3
زمان:
حجم:
8.19M
📚#کتاب_صوتی 🔊
🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
📚کتاب#شنبه_آرام
🕊شهید محسن فخریزاده
✍ نویسنده: محمدمهدی بهداروند
🍃انتشارات حماسه یاران
💢#قسمت_سی_ام
📝 کتاب شنبه آرام، روایت زندگی دانشمند شهید محسن فخریزاده از کلام همسر اوست.
🔘فوت مادر محسن
🔘بی آرام و قرار
🔘بازی فوتبال محسن
🔘رادیو سازی
🔘اولویت درس
🔘اولین سفر جبهه
🔘روزه گرفتن
🔘پایبند اخلاق و شرع
✨ برنامه #فانوس، خوانش کتاب های دفاع مقدس
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
خار و میخك - قسمت آخر.mp3
زمان:
حجم:
9.48M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
📗#کتاب_خار_و_میخک
💢رمان معاصر فلسطینی
✍نویسنده:#شهید_یحیی_السنوار
🖼#قسمت_سی_ام(پایان)
🔖از سنگر تا میدان جنگ
🔹️کتاب خار و میخک برابر با یک رمان معاصر و فلسطینی و داستانی تاریخی است. گفته شده است که این کتاب تصویری از مردمی است که میان زندان یا آزادی، سکوت یا فریاد و ذلت یا مقاومت قرار گرفتهاند. یحیی سنوار از بادامهای تلخ و شیرین سخن گفته است؛ بادامهای تلخ جنگ و مرگ که مردم را به بلوغ و رشد میرساند و بادامهای شیرینِ امید و عشق که آنان را به زندگی پیوند میدهد. این تضاد بین بقا و فنا محور اصلی روایت حاضر است. این کتاب بهخوبی تضاد میان درد و درمان را نشان داده است؛ مردمانی که در میان خون و آتش سلاح خود را میسازند و درعینحال با صلح درونی به استقبال خشم بیرونی میروند. سلاح در دست و اشک در چشم، غصه در دل و امید در قلب، این تضادهای مکرر روح مقاومت مردم فلسطین را تجسم میبخشد. نویسنده با استفاده از مراعات نظیر میان جنگ، اسارت، سلاح و امید، تصویری جامع از دنیای فلسطین ترسیم کرده است؛ گلوله و باروت، زندان و میلههای سرد، خاک و خون همه در کنار هم عناصر زندگی این مردم را شکل داده است.
🍂یک میلیون گلوله
🍂تشییع شهدا
🍂آزادی ابراهیم
🍂دروغ صلح
🍂غزه
🍂کرانه باختری
🍂زمین مقدس
🍂سرزمین جهاد
🍂ترور
🍂سه مجاهد
🍂جبالیا
🍂عملیات استشهادی
🍂شهادتین محمد
🍂شهادت ابراهیم
🍂شام
🍂یمن
🍂عراق
🍂مبارزه
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯