⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۶۶-۱۶۷
🔻قسمت صد و نودم: اتاق ایزوله
✍نوه های تازه به دنیا آمدهی حاج قاسم به دلیل شرایط خاص باید مدت کوتاهی در بخش ایزوله بیمارستان بستری می شدند،اما اتاق ایزوله خالی نداشتیم.
با مادر یکی از نوزادانی که شرایط فرزندش بحرانی نبود،صحبت کردم و گفتم تا سه ساعت دیگر یکی از اتاق ها خالی می شود.
بعد با صدای آرام گفتم :نوه های سردار سلیمانی تو بیمارستان ما هستن و اتاق ایزوله خالی برای بستری کردنشون نداریم.
وضعیت فرزند شما هم که رو به بهبودیه.
اگه موافق باشین بچه ها رو تواین اتاق بستری کنیم.
ادامه دارد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
کاشچونآیینهروشنمیشد
دلـمازنقشتووخندهٔتو
- لبخندۍبهرنگشھادت!♥️
#حاج_قاسم💔🥀
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید سید مجتبی علمدار:
باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر!
یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم
در نتیجه جامعه بیمه میشود و یار
برایِ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تربیت میشود.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔰 لوح | بذر ایثار
🔺شهید حاج قاسم سلیمانی: همه کسانی که بهعنوان نخبههای فرهنگی در جامعه ما مطرح هستند و صدها هزار و میلیونها۹ نوجوان و جوان ما در دامان آنها تربیت میشوند، باید بذر ایثار و فداکاری را در دل آنها بکارند تا فردای این ملت یک حاصل ارزشمندی داشته باشد.
🌟 بهمناسبت میلاد حضرت علی اکبر (ع) و #روز_جوان
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✍امام صادق علیهالسلام: عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ
بر تو باد به جوانان که آنان در [پذیرش] نیکی و خیر، باشتابترند.
الکافی: جلد ۸، ص ۹۳، ح ۶۶
🌟 بهمناسبت میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🖼مجموعه پوستر
🔰 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد؛
روایت هایی از دلدادگی شهدا به امام زمان (عج) 🌹🌹
💢روایتی از دلدادگی شهید جلال افشار به حضرت بقیه الله (عج)
#روز_امید
#امام_زمان(عج)
#مهدویت
#شهدا
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۵۹)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و پنجاه و نهم:فرار دانشجوئی (۱۰)
🍂حوالی ظهر منو بسمت «ردهه السجن» همون بیمارستانِ بعقوبه که از اون فرار کرده بودیم بردن. داخل اتوبوس نماز ظهر و عصرم رو خوندم. به بیمارستان که رسیدیم دو سرباز اومدن و جفت دستامو با دستبند به تخت بستن و یکیشون همون نجِم بود که از دستش فرار کرده بودیم و بخاطر فرار ما حسابی تنبیه شده بود. نجم حسابی از خجالت ما درومد.
🔸️با تموم وجود با کابل و هر چه دستش میومد می زد و یه نگهبان دیگه هم که تو بیمارستان با ما خوشرفتاری کرده بود و زورش میومد که ما قدرنشناسی کردیم به کمک نجم اومد و با بیرحمی تموم حتی بدتر از نجم و به قصد کشت میزد. روی تخت دراز کشیده بودم و دستام هم که به تخت قفل بود و هیچ عکسالعملی نمی تونستم انجام بدم. داشتم از هوش می رفتم که یه اسپری آوردن و داخل بینیم زدن. داشتم خفه میشدم و چند بار تکرار کرد. احساس کردم قصد داره منو بکشه و کارو تموم کنه، لذا با تموم وجود داد زدم که بقیه نگهبانها متوجه بشن و بریزن داخل و این ترفند من جواب داد.
🔸️شب که شد با همون حال نمازمو خوندم. فردای همون شب ما رو به ملحق اردوگاه ۱۸ منتقل کردن و اونجا هم حسابی بساط شکنجه بر پا بود. هاشم و مسعود رو هم آوردن. دیگه فیلم بازی کردن فایده نداشت فقط سعی میکردیم نقاط حساس بدنمون ضربه نخوره که لااقل زنده بمونیم. بعد از کلی شکنجه ما رو بردن به قلعه یعنی همونجایی که با بقیه بچه ها بودیم و از اونجا رفته بودیم بیمارستان.
🔅 حال و هوای داخل قلعه
🔸️اجازه بدید موقتاً ادامه داستان رو از حال و هوای داخل قلعه رو خودم براتون بگم. شب اولی که بچهها فرار کردن. هیچ خبری نبود و تا روشن شدنِ هوا خود عراقیها هم متوجه نشده بودن. ولی با روشن شدن هوا و با دیدنِ جای خالی بچه ها در بیمارستان، اردوگاه شده بود مثل صحنه عملیات و عراقیها با اضطراب و عجله دستهدسته میومدن و میرفتن. همین که خبر فرار سه نفر توی زندانِ قلعه پیچید سریع همه ما رو فرستادن داخل اتاقامون و درها رو قفل کردن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈 ۳ روز مانده تا #نیمه_شعبان 🎉🎊
🔻امام صادق علیه السّلام:
همانا برای صاحب الامر (عج) غیبتی است. پس کسی در دوران او دین خود را حفظ کند مانند کسی است که خار مغیلان را با دست بتراشد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
روایتگری شهدا
🌍#کهکشانیها 📌شهدا همیشه برای ما شبیه اسطورههای فرازمینی بودن که انگار در برههای از زمان ماموریت
🌍#کهکشانیها
📌شهدا همیشه برای ما شبیه اسطورههای فرازمینی بودن که انگار در برههای از زمان ماموریت زمینی پیدا کردن تا با ما زندگی کنن و یه گوشه از تاریخ برای همیشه تو حافظههای جمعی سرزمینمون ثبت بشن
🔹️در کهکشانیها بخشی از روایات و سبک زندگی شهدا رو با شما به اشتراک بذاریم، خاطرات و نکتههای کوچیکی که عمل بهشون میتونه نتیجههای بزرگ رو رقم بزنه
💢آقازادگی به سبک شهید برونسی
✍پسرم از روی پله ها افتاد دستش شکست بیشتر از من عبدالحسین هول کرد.بچه خیلی بی تابی می کرد.بغلش کرد و از خونه دویید بیرون.چادرسرم کردم و دنبالش رفتم.ماتم برد،دیدم داره می ره اون طرف خیابون تا من رسیدم بهش یه تاکسی گرفت.تواون لحظه ها.ماشین سپاه جلوی خونه پارک بود اما سوار نشد تا از اموال دولتی برای کار شخصی استفاده نکنه!
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۶۷
🔻ادامه قسمت صد و نودم: اتاق ایزوله
✍مادر کودک تا اسم سردارسلیمانی را شنید از جا پرید و گفت:عمری که حاج قاسم سلیمانی وقف آرامش و امنیت ما کرده با چی جبران می شه؟این کمترین کاره که می تونم براشون انجام بدم.اتاق را خالی کردیم.به سردار گفتم:همین حالا نوزادا رو بستری می کنیم.ایشان تا ماجرا را شنید، گفت:دست نگه دارین.چرا این کارو کردین؟ یه نوزاد بیمار رو از اتاق ایزوله بیرون آوردید تا نوه های منو بستری کنین؟هیچ فرقی بین بچه های من و دیگران نیست.لطفاً اون نوزاد رو به اتاق برگردونین.ما هم مثل بقیه صبر می کنیم تا اتاق خالی بشه.گفتم:سردار مادر اون بچه تا شنید میخواهیم نوه های شما رو بستری کنیم،خودش اصرار به خالی کردن اتاق ایزوله داشت. گفت:نه آقای دکتر،کاری رو که گفتم انجام بدین.بچه رو به اتاق برگردونین.
🗣دکترترکمن،سالنامه مکتب حاج قاسم
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
در حوالی صبح 🌤هایت
پرسه می زنم
تا به خیر شدن روزم را
در نگاه تو آغاز کنم...
#شهید_ابراهیم_هادی💔🥀
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
•|💙🦋|•
#شهیدانہ ⸾❁❭
#حاج_قاسم میگقت:
حتیاگہیـهدرصداحتمـالبِـدیڪہ
یـهنفر یهروزیبرگـردهوتوبہکنـه ..
حـقنداریراجبشقضاوتڪنۍ!🗣^^
قضاوتفقطڪارخداست☝️🏼!
فلذاحواسمـونباشہッ
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره شهید سلیمانی از شوخی با شهید حسن شفیع زاده ساعاتی قبل از شهادت
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🖼مجموعه پوستر
🔰 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد؛
روایت هایی از دلدادگی شهدا به امام زمان (عج) 🌹🌹
💢شهید محمد تورجیزاده
#روز_امید
#امام_زمان(عج)
#مهدویت
#شهدا
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج مهدی رسولی، مداح اهل بیت(ع) در برنامه حسینیه معلی: همه ما خانواده شهیدیم، چون از همه ما یک عمو بنام "حاج قاسم" شهید کردند.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
eitaa-6.2(2440).apk
41.25M
📣 #نسخه_جدید_ایتا منتشر شد.
🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🤲الحمدلله سرعت نرمافزار عالی شده
👌این نسخه بسیار متفاوتتر از نسخه قبلی بوده و اغلب قابلیتهای تلگرام را دارد.
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۶۰)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و شصت:فرار نافرجام دانشجویان
🍂از بِدو برس نگهبانها متوجه شدیم که اتفاقی افتاده. کمکم بو بردیم که بچه ها فرار کردن. همه خوشحال بودیم که بالاخره سه نفر تونستن فرار کنن و لیست و اسامی بقیه رو ببرن ایران و حداقل ایران بدونه ما بیش از سه ساله که اسیر هستیم.
💥روز اول فقط مدت کوتاهی برای دستشویی درها رو باز کردن و خیلی سریع دوباره فرستادنمون داخل و خیلی معطل آمارگیری نشدن. دعا میکردیم بچه ها موفق بشن و بسلامت به ایران برسن. هزار جور شایعه داخل اردوگاه پیچیده بود و هر کسی چیزی میگفت. شب که شد بعثیها خبر دستگیری بچهها رو اعلام کردن، ولی چون خبری از آوردن بچهها نبود فکر کردیم دروغ میگن و میخوان روحیه ما رو خراب کنن.
💥روز دوم که جنب و جوش کمتر شده بود و بچهها تو بیمارستان صحرایی و بعقوبه بودن. دو دل شدیم و از آرامش حاکم بر اردوگاه داشت باورمون میشد که بچهها رو گرفتن، ولی هنوز امیدوارم بودیم که شاید موفق شده و رفته باشن. ولی متاسفانه شب دوم که در اردوگاه باز شد و تعداد زیادی نگهبان داشتن افرادی رو می زدن و صدای بچهها بگوشمون رسید، انگار دوباره همهمون اسیر شدیم و دیگه فقط برای سلامتی و زنده موندن بچههای فراری دعا میکردیم.
🔸️نامردها بچهها رو به در و دیوار میکوبیدن و با کابل می زدن. اون شب یکی از وحشیانهترین شکنجههایی صورت گرفت که شاید در طول دوران اسارت بیسابقه و یا حداقل کم سابقه بود. همه نگران بودیم مبادا احمد و مسعود و هاشم نتونن زیر شکنجه دوام بیارن و شهید بشن. همه یهپارچه، برای زنده موندنشون دست به#دعا بلند کرده بودیم. شاید آوردن موقتشون به قلعه و اون رفتار وحشیانه با اونها برای این بود که به ما نشون بدن این عاقبت کسانیه که بخوان اقدام به فرار بکنن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه:۱۶۷—۱۶۸
🔻قسمت صدونودویکم : دوقلوها
✍از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود، و از طرف دیگر این دو بچه شده بودند نقطه ی وصل من و سردار و چه مصاحبت شیرینی بود. حال بچه ها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما توفیق پیدا کردم یک بار دیگر در مطب پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی ایشان برای من خیلی جالب بود. با وجود مشغله فراوان و مسئولیتهای سنگینی که داشت، برای اطمینان از سلامت نوه ها چند بار به بیمارستان آمد و وقتی هم که بچه ها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب می آمدند. آن روز مطب خیلی شلوغ بود. شلوغ تر از همیشه.
بعد از ورود سردار به مطب، منشی به من خبر داد. از اتاق بیرون آمدم. با سلام و احوالپرسی، راهنمایی شان کردم داخل. در حالی که یکی از نوه ها را در آغوش گرفته بود، تعارف مرا قبول نکرد و گفت، به خانم منشی سپردم اسم ما رو تو نوبت ویزیت بذاره. منتظر می مونیم تا نوبتمون بشه.
ادامه دارد ..
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
صبـــح 🌤
هجوم چشم هاے تــوست
وقتے ناگهان
در من شعرے مے شوی
به وسعت طلوع یک زندگی..
صبـــح را دوست دارم
وقتی
سر آغازش تـــو باشی..
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯