eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 (۳۳) 🍀(ره) 🍁۸ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊دیدار پدر و دختر در منزل شهید ص ۵۷ 🔸️چهار ماه از شهادت پدرم در منا می گذشت. خانوادۀ شهید مغنیه به همراه دختر حاج قاسم آمدند منزلمان بـرای عـرض تسلیت. 🔸️چـون از لبنان بـا آنهــا آشنا بـودیـم و خیلی وقـت بـود هم دیگر را ندیده بـودیـم، دلتنگ بـودیـم. یک دفعه دیدیم زنـگ در را می زنند. 🔸️تعجب کردیم، قرار نبود مهمان داشته باشیم. رفتم در را باز کردم و با تعجب و بهت دیدم حاج قاسم سلیمانی پشت در ایستاده اند. کاملًا غیرمنتظره و ناگهانی بود و اصلاً انتظارش را نداشتیم. 🔸️خیلی خوشحال بودیم. از نوع واکنش دختر سردار هم متوجه شدیم چهار ماه است که پدر را ندیده و بعد از چند ماه همدیگر را دیدند. 🌼زهرا رکن آبادی، دختر شهید رکن آبادی ┏━━━🍃🌷🍃━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
💎 (۳۴) 🍀(ره) 🍁۷ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊خودش را نمی دید ص ۵۸ 🔸️می خواستند عکس یادگاری بگیرند. از ماشین پیاده شد. 🔸️یک گروه دیگر برای دومین بار از ماشین پیاده اش کردند برای عکس گرفتن. 🔸️دفعۀ سوم یک خانم خواست عکس بگیرد با حجاب نامناسب. 🔸️پـیـاده شـد و بـا او هـم عـکـس گـرفـت. آن خـانـم گـفـت: »بــاور نمی کردم با من عکس بگیرد. 💥از امروز سعی می کنم حجابم را درست کنم.« ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۳۵) 🍀(ره) 🍁۶ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊رفتار حاج قاسم هنگام سیل و زلزله ص ۵۸ 🔸️با ابومهدی المهندس و بچه های حشدالشعبی آمده بود شادگان برای کمک به سیل زده ها. 🔸️برایشان سفره انداختیم. تک تک نیروها و محافظ ها را به اسم صدا زد که بیایند سر سفره. 🔸️برایشان لقمه می گرفت و می گذاشت دهانشان،. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۳۶) 🍀(ره) 🍁۵ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊زرنگ یعنی... ص ۵۹ 🔸️من آن زمان در دیرالعدس دیدم صدای خیلی برجسته ای می آید. 🔸️سید ابـراهـیـم صــــدرزاده خیلی صــدای مــردانــه ای داشـــت، مثل داش مشتی های تهرانی. من او را نمی شناختم. 🔸️وقتی از پشت بی سیم حرف مـی زد، گفتم: »او کیست که از تهران آمده و در جای گرفته است؟« حسین گفت: »سیدابراهیم!« 🔸️وقتی از دیرالعدس برمی گشتیم، از حسین سؤال کردم: »این سیدابراهیم کیست که با ایـن صـدای بلند و مـردانـه صحبت می کرد؟ 🔸️« سید را نشان داد گفت: »این!« یـک جـوان رشید بـاریـک کـه خیلی تـودل بـرو بـود و آدم لذت می برد نگاهش کند. من واقعاً عاشقش بودم. 🔸️پرسیدم چطور به اینجا آمده است. این جوان چون ما راه نمی دادیم بیاید، رفته بود مشهد و در قالب فاطمیون و به اسم افغانی ثبت نام کرده و به اینجا آمده بود. به این می گویند. 🔸️زرنگ به من و امثال من نمی گویند. زرنگ فردی نیست که به دنبال مال جمع کردن و گــول زدن مـردم اسـت. زرنـگ و بـا ذکـاوت شخصی اسـت که فرصتها را به این شکل به دست می آورد. 🔸️زرنگ یعنی کسی که فرصتها را به نحو احسنت استفاده می کند. چرا او این کار را کرد؟ چون خیلی دارد. 🔸️خدا کسی را که در راهش جهاد می کند، دوست دارد (وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَي الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً) 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۳۷) 🍀(ره) 🍁۴ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊حسین پسر غلامحسین ص ۶۰ 🔸️نـزد من آمـد. اورکــت روی دوشـش بـود. یکی از مشخصه های، در همه چیز بـود: 🔸️اخلاص در بیان، اخلاص در عمل، اخلاص در فکر. 🔸️اورکتش روی دوشش بود و جوراب پایش نبود. من نگاه کردم به او. شاید منظوری هم از نگاهم نداشتم. 🔸️خندید. من ایـن خنده در ذهنم باقی مانده. گفت: »می دانم چرا نگاه کردی. برای اینکه اورکت روی شانه های من است و جوراب پایم نیست. 🔸️« گفت: »من داشتم نماز می خواندم با همین حال، گفتم شما کارم داری. آمدم جورابم را پایم کنم، اورکتم را تنم کنم، 🔸️به خودم گفتم: حسین، پسر غلامحسین، تو پیش خدا این طور رفتی، پیش فلانی هم این گونه می روی.« 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۳۸) 🍀(ره) 🍁۳ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊بهشتیانی که بهشت مشتاق دیدارشان است ص ۶۱ 🔹️من اعتقادم این است: قلۀ تربیت دینی و اخلاقی ما، دفاع مقدس بود... 🔹️من معتقدم امام زمان(عج)که ظهور بکنند، حکومتی که ایجاد بکنند، قلۀ آن حکومت، آن دوره ای بود که در ما، در بخشها و حالاتش اتفاق افـتـاد... 🔹️من با تمام وجودم اعتقادم این است که جنگ ما مملو بود از بهشتیانی که مشتاق دیدارشان بود... 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۳۹) 🍀(ره) 🍁۲ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۵۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊تنهایی که با حاجی تنها نبودند ص ۶۱ 🔹️کربلای پنج، نه راه پیش داشتیم و نه راه پس. شده بود نبرد تن و تانک. 🔹️نمیدانم از کجا رسید. سوار بر موتور و آرپی جی به دست. 🔹️با دیدنش جان گرفتیم، آن قدر جنگیدیم که تانکهای دشمن عقب نشینی کردند. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۴۰) 🍀(ره) 🍁۱ روز تا همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی ⚡می گفت: » مرا به تعجب وامی دارد. سؤال جوانان در رابطه با شهدا و و شوق آنها برای مدافع حرم شدن مرا به حیرت واداشته.« هرچه به شهادت نزدیک تر می شد، به این حیرت افزوده می شد. را ذوب شدن در و ولایتمداری می دانست. 💢انسان در این مرحله، از خویشتن و ماسوای خود، یعنی از عالَم آفاق و انفس، غافل و بی خبر می شود و نمی داند که این عوالم باقی اند یا فانی. محل بارقه های اســرار و رمـوز الهی و رازهــای غیبی اسـت و حقایق مرموز معنوی بر زبانش جاری می شود. 🖊اگر ماشین نفرستید، خودم می آیم ص ۶۵ 🔹️وقتی از مکتب حاج قاسم صحبت می کنیم، معنایش خطرپذیری است. همیشه به دهان مرگ می رفت. 🔹️در جنگ ۳۳روزۀ جولای سال ۲۰۰۶ از تهران آمد دمشق. بعد با ما تماس گرفت و گفت: »من می خواهم بیایم ضاحیۀ جنوبی پیش شما. 🔹️« گفتیم: »یعنی چه؟ اصلا چنین چیزی امکان ندارد. همۀ پلها را زده اند، راهها بسته اند، هواپیماهای جنگی اسرائیل هر هدفی را می زنند، شرایط کاملاً جنگی اسـت. اصلاً نمی شود به ضاحیه و بیروت رسید. 🔹️« اما حاج قاسم اصرار کرد و گفت: »اگر ماشین نفرستید، خودم راه می افتم و می آیم!« پافشاری کرد و خودش را رساند به ما و تمام مدت هم کنار ما ماند. 🌼سید حسن نصر الله ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۴۱) 🍀(ره) 🍁 همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊دخترانی به نام شهدا ص ۶۶ 🔹️من رفتم بندرعباس صحبت کنم. چند تا دختر آمدند پیش من گفتند: »فلانی، ما هرکدام نامی بـرای خودمان گذاشته ایم.« 🔹️ندیدند همت را، ندیدند باکری را، ندیدند خرازی را. گفتند: »نام این خانم باکری است. ما او را به نام باکری صدا می کنیم. او متبرک کرده خودش را به نام باکری. 🔹️نام این خرازی است، نام این کاظمی.« بعد این دختر به من گفت: »من وقتی سر سفره می نشینم، حـس می کنم مهدی بـاکـری سـر سفرۀ مـا نشسته است.« کجا چنین چیزی وجود دارد؟ این آن اتصال است. 🔹️یکی از برجستگی های جنگ ما ایـن بـود که قله های آن، قله های و مرتفعی بود. اگر قله مرتفع بود، دامنه زیبا می شود، دامنه سرسبزمی شود،چشمه های جوشان از دامنه سرازیر می شود. این قلۀ برجسته اثری جدی گذاشت. 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۴۲) 🍀(ره) 🍁 همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊آخرین عکس یادگاری ص ۶۷ 🔸️من آخرین لحظه ای که را دیدم، چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانی در وی دیدم. او بسیار بود. 🔸️تا کسی به این شهید نزدیک نمی شد، پی به شخصیتش نمی برد. من در دوران زیاد نزدیکش نبودم؛ اما در توفیق شد از نزدیک با ایشان آشنا شوم. 🔸️در لحظۀ آخر که شهید همدانی را دیدم، تکانی خوردم. احساس کردم او از خود است. بعدا وقتی با خانواده اش صحبت کـردم، یقین پیدا کردم که واقعااز شهادت خـود مطلع بـود. 🔸️با خنده به من گفت: ’بیا عکسی بگیریم، شاید ما باشد.‘ وقتی ایـن حـرف را زد، تکان خوردم.« 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۴۳) 🍀(ره) 🍁 همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊وقتی ورق برگشت ص ۶۸ 🔸️داعش به دروازه هــای اربیل رسیده بود و بیم آن می رفت که شهر عن قریب اشغال شـود. بارزانی می گوید: »من پس از حملۀ داعش با آمریکایی ها، ترکیه، انگلیس، فرانسه و حتی عربستان تماس گرفتم. 🔸️همۀ مقامات این کشورها در جواب گفتند فعلاً هیچ کمکی نمی توانند بکنند.« بارزانی چنین ادامه می دهد: من فــوراً با مقامات ایـرانـی تماس گرفتم و به آنها صریحاً گفتم شهر در حال سقوط است. 🔸️اگر نمی توانید کمکی کنید، ما شهر را تخلیه می کنیم. شمارۀ تماس را به من دادند و گفتند: 🔸️»حاج قاسم نمایندۀ تام االختیار ما در مبارزه با اسـت.« سریع با حاج قاسم تماس گرفتم و اوضـاع را دقیقاً شـر ح دادم. ایـشـان بـه مـن گفت: »مـن فـردا، بعد از، اربیل هستم.« 🔸️به او گفتم: »فردا دیر است. همین حاال بیایید.« گفت: »کا ک مسعود، فقط امشب شهر را نگه دار.« فردا صبح حاج قاسم در بود. من به استقبالش رفتم. حاجی با ۵۰ نفر از نیروهای مخصوصش آمـده بـود. 🔸️آنهـا به سرعت به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگ را سازماندهی دوباره کردند. در عرض چند ساعت ورق به نفع ما برگشت. در ضمن کمکهای تسلیحاتی ایران نیز برای ما رسید. 🔸️حاج قاسم چند نفر از نیروهایش را برای در اربیل گذاشت و خودش به کربلا بازگشت. ما بعدها یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم 🔸️شما که در حال بودید، چگونه یک باره عقب نشستید؟ این اسیر داعشی به ما گفت: »نفوذیهای ما در اربیل خبر دادند در اربیل است؛ روحیۀ افراد ما به هم ریخت و عقب نشستیم... .« 🌼مسعود بارزانی، رئیس وقت اقلیم کردستان ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۴۴) 🍀(ره) 🍁 همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی ‌🖊بزرگی بدون مرز ص ۷۰ 🔹️ خیلی برای حاجی محترم بود. درباره اش می گفت: 🔹️»بزرگی اش وقتی نمایان شد که رفت. آن وقت شما باید می رفتید جنوب لبنان و مـی دیـدیـد. مسیحی ها بــرای کمتر شهیدی در کلیساهای خودشان و مناطق خودشان می آیند مجلس بگیرند. 🔹️تمام مذاهب و ادیانی که در جنوب وجود داشتند، برای شهید شاطری مراسم گرفتند.« 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛