🍂| #غرب_بدون_روتوش
حدود ۲۰۰ نفر در آمریکا ڪشتہ و مفقود شدن
و سڪوت بسیاࢪجالب بیبیسی و شبکہهاۍ ماهوارهای...|🚶♂🕳
#حقوق_بِشَر_آمریکایی
༺🔷 ════════
@shahidegheirat
════════ 🔷༺
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
『🌶'!』
#بدون_تعارف
آمریڪا و غرب جوری جلوھ میدن و برجستہسازی میکنن؛ کہ انگار بهشت و خیلی پیشرفتہست مردمش هم هیچ مشڪلی ندارن😐' ایࢪان هم میڪنن فلڪ زدهترین کشور جہان...|🤬
نہ چیزی از غارت فروشگاهها و اعتراضات سراسرے مردمشون میگن کہ سر بہ فڵڪ کشیدھ نہ آمار خودکشی و تجاوزهاۍجنسی کہ دارھ بیداد میکنہ نہ نژاد پرستی و الان هم انگارنہانگار کہ ۲۰۰ تا آدم ڪشتہ و مفقود شدھ...|🤐
#غرب_بدون_روتوش
『@shahidegheirat』
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🎞| #کلیپ 😍 📞♡دوستِشهیدِمن صدامو داری کہ... در اوج راحت و اَمنیم در حصار شمــــا ... خدا ڪند ڪہ نب
تویی دواۍ دࢪدِ من💔:))
ای شہید🌷!'
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
☕️| هࢪشب یڪ فنجاݩ ࢪماݩ #ناے_سوختہ📚 #قسمت_بیستوهشتم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 اولین شب🌑 بیهوشی #عل
قࢪاࢪِ شبانگاھ
#ناے_سوختہ
#قسمت_بیستونهم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
–صبور باشید، همه چیز دست خداوند است، ما فقط وسیله ایم..😊😇
صدای بسته شدن در🚪او را به خودش آورد، سر را روی زمین گذاشت، بلندبلند خدا را شکر میکرد🤲🏻 و اشک میریخت.😭
–همه عمر ازش مواظبت میکنم، کنیزیشو می کنم.☺️😍❣
انگار همین که #علی زنده بود برای او کافی بود و این را از سجدههای عاشقانهاش💛 به راحتی میشد فهمید.
روز سوم بود.🗓
–مبینا!!! دخترم!!!!😰
با عجله چادرش را برداشت و روی سرش انداخت، در حالیکه یک طرفش از طرف دیگر بلندتر بود و روی زمین کشیده میشد؛ به طرف ایستگاه پرستاری دوید، نفس نفس میزد.😓
–چه خبر شده خانم خلیلی!!؟😧 پسرت فرقی کرده!!؟
–مبینا!!😨
–مبینا کیه!!؟🤔
–دخترم؛ هفت سالشه!! سه شبه ازش بیخبرم!! همینجوری گذاشتمش تو خونه و اومدم.😰😢
پرستار چشمانش گرد شده بود،😳 حرفی برای گفتن نداشت، رویش نشده پرسد: مگر میشود!؟؟
تلفن☎️ را آرام به طرف او هُل داد؛ دستهای مادر میلرزید،👋🏻
انگار یک نفر شماره ها را در ذهنش هم زده باشد🌀 همه را با هم قاطی کرده بود، هیچ جوری ردیف نمیشدند.♨️
–میخواین من براتون بگیرم!!؟☺️
–لطفاً!😥🙏🏻
اما هیچ خبری از مبینا نبود،❌
نگرانی مادر لحظه به لحظه بیشتر میشد.😱
–خانم خلیلی!! جایی هست که دخترتون اونجا رفته باشه!!؟🧐
–مادربزرگش، شاید خونه مادرم باشه.😟
–شمارشو بگین تا براتون بگیرم.😊
–الو!!! منزل🏠 آقای مشتاقی فرد!؟ از بیمارستان🏨 تماس میگیرم📲، مبینا خانوم اونجا هستند!!؟
–بیمارستان!!؟😳😰چه خبرشده!!؟
مادر تلفن☎️ را گرفت، اما صدای گریه او جملاتش را نامفهوم کرده بود، آنقدر گریه کرد تا گوشی از دستش افتاد، با همان حال روی زمین نشست🥀 و تنها صدای او بود که توی راهروی بیمارستان🏨 پیچیده بود؛😭
ساعتی🕣 نگذشته بود که خانواده سراسیمه وارد بیمارستان شدند😖 و با اصرار زیاد خودشان را به طبقهای که #علی بود رساندند، مادر با شنیدن صدای آنها به سرعت به طرفشان رفت، گریه امانش را بریده بود، توان حرف زدن نداشت، در همان حال سراغ مبینا را گرفت.☔️
مبینا پایین بود.👇🏻منتظر آسانسور نماند، پلهها را دو تا یکی پایین میرفت؛👡 روی صندلیهای انتظار دختر کوچولوی هفت سالهای پاهایش را آویزان کرده بود و با نوک کفشهایش👟 روی سنگهای کف سالن شکلک میکشید!!
آهسته به طرف دخترک👧🏻 رفت. دست های لرزانش را روی شانهی او گذاشت.
دخترک ترسید،😵 آرام سرش را برگرداند. با دیدن صورت چروکیده و خیس💦 مادر و چشمهای خسته و خون آلود او بغض کودکانهای که سه روز در گلویش مانده بود ترکید.⛈💦☔️😭
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
✋🏻| سلاممَـرحَـمِزخمهاۍبـےدرمان🥀'
السلامعلیکیاقائمآلمحمد✋🏽💙،
📱| #پیشنہاد_استورے
مثل لزوم نوࢪ برا؎ِ درختها
هر روز لازم است کہ حتما ببینمت
حاجــےجان♥️'
بدجور محتاج نگاهتیم...!💔'
#جمعه هاۍ بـےقرارے🌺'
┄┅•|•⊰❁〇⃟🌷❁⊱•|┅┄
@shahidegheirat
#نجوا_با_شہدا 🕊🌷'
"از امشبی بہ بعد بہ ؏شق محࢪمت
چلہ گرفتہام کہ گناھ ڪم کنم حُســــِیݩ"
﴿#شہید_غیرت♡شہیدعلـےخلیلے➜﴾
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
#نجوا_با_شہدا 🕊🌷' "از امشبی بہ بعد بہ ؏شق محࢪمت چلہ گرفتہام کہ گناھ ڪم کنم حُســــِیݩ" ﴿#شہید_غ
داداشعلـے!
خودت بہمون توفیق بدھ
تا امسال مانند شما شہدا
عـاشوࢪایـے بشیم...|🌱
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
•🌸🌿🌸• • هشتک هاۍ کانال #شهید_غیرت ♥️ 🔻با کلیک بر هشتگ های زیر👇مطلب و پست مورد نظر خودتون پیدا کنید
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
بہ یادِ شہیدغــیرت🌷😍
_ _ _ _ _ _ _ _ _
یہ بلیطِ مـشــ✨ــہـد
ترجیحا بـےبࢪگشت...|💔
『@shahidegheirat』