❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌹📘🌹📗🌹📙 #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ #قسمت_شصتوسوم 📚📖 🌸🦋 اهیمت دادن به نماز🦋🌸 تمام حرکات و رفتار آیت ال
🌹📘🌹📗🌹📙
#کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️
#قسمت_شصتوچهارم📚📖
💐 شخصیتی متین و با وقار💐
حاج آقا ابراهیم زنجانی شبیری (برادر آیت الله شبیری زنجانی) با حضرت آقا مراوده داشتند و از قبل از انقلاب اسلامی، با ایشان در تماس بودند.
حدود 35سال قبل، من از طریق وی با حضرت آقا آشنا شدم. در همان زمان، من در وجود آقا یک عظمت💞 و وقار خاصی دیدم. ایشان بسیار متین و سنگین بود.
شب شهادت حضرت مسلم بن عقیل در محضر معظمله، در مدرسه نواب مشهد بودیم. ایشان فرمودند: خوب است امشب توسلی به حضرت مسلم پیدا کنیم. جمع ما یک جمع ده، دوزاده نفره بود. آقا به یکی از دوستان گفتند: خوب است شما منبر بروید و توسلی پیدا کنیم.
آن شب، جلسه بسیار پر رونقی برپاگردید. من از همان زمان به امام خامنهای ارادت خاصی پیدا کردم. مشی ایشان از همان اَوان جوانی، یک مشی فوقالعاده بود. در آن روزها نیز ما حتی یک حرکت خلاق مروت از ایشان ندیدیم.
حجت السلام و المسلمین متمسکی ✍️
💞ادامه دارد...
┄┅═══✼♥️✨♥️✨
@shahidegheirat
♥️✨♥️✨✼═══┅┄
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌙| قـرار شبانہ #ناے_سوختہ #قسمت_شصتوسوم #فصل_هفتم :کودکی👦🏻 –خوب، همیشه وضو میگرفتم، شاید این زی
🌱بِسـمِ الربِّــ الشُہدا🌱
#ناے_سوختہ
#قسمت_شصتوچہارم
#فصل_هفتم :کودکی👦🏻
مثل آن روزها که خواهر مکلف شده بود🧕🏻 و باید برایش برادری میکرد،❣
همان خواهری که موهبتی بود از سوی خدا☔️ که برادرش او را از خداوند خواسته بود.
برای روزهای تنهایی مادر.🍂
برای روزهای رفتنش.🥀🍃
مادر سر از سجده بر میدارد؛ منتظر است، منتظر صدایی که برایش آرزو کند، قبولی نمازش را.🤲🏻🛐
سر بر میگرداند، نگاهش به صورت معصوم مبینا میافتد.🌱
صورتی کوچک در قاب سفید چادر نمازی با گلهای سرخ🌺، دخترک مثل همیشه شروع می کند به تقلی کردن.
–قبول باشه! قبول باشه!😇🙃
از هول چادرش را مچاله میکند و سجاده را دور آن می پیچد.☺️
دو سه سالی است که نگاهش را از مادر می دزدد.☄
مادر بلند میشود، چادرش را تا کرده و سجاده را جمع می کند.🌻
+مامان!🌸
طنین صدای #علی تمام وجودش را آرام می کند.✨😌
–جان مادر!!
+چرا دلت گرفته!؟😕
کنار تخت مینشیند.🛏 یک دستش رو تا آرنج یا بالش می گذرد و آن را نوازش میکند.
میداند که اگر دلش چیزی بخواهد پسر روی مادر را زمین نمیاندازد.🎈
هوای دلش را دارد، هر چه باشد پیش خدا آبرو دارد.💗☘
دلش روضه میخواهد، اسبابش مهیا میشود و مجلس برپا.🎆
هوای دوستان #علی میکند تا از او برایشان بگوید و آنها از او برایش حرف بزنند،🔅
در چشم بر هم زدنی زنگ خانه🛎 به صدا در میآید.🌾
آنقدر که گاهی مادر به خنده میگوید:
–#علی جون! مادر بذار حداقل نیم ساعت بگذره بعد.☺️😍
ته دلش هوای زیارت عاشورا میکند، مثل روزهای بودن #علی.🌤🌳
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚*@shahidegheirat*📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯