eitaa logo
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
325 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
6 فایل
🌷شهادت لباس تک سایزی است که ماباید با اعمال و رفتار و اخلاص، خودرا اندازه آن کنیم. ان شاء الله 🌷(کلام شهید) ✔تنها کانال تخریبچی شهید، مدافع حرم #علی_شاهسنایی محل شهادت: خانطومان سوریه تحت نظر خانواده شهید ادمین👎 @parvaztakhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امام علی علیه السلام: ✨ در غفلت آدمی همین بس که عمر خود را در راه چیز هایی خرج کند که او را نجات نمیدهد..! 📚میزان الحکمه ج8 ص491 @shahidalishahsanaei
🔸مشاور سابق ترامپ با انتشار عکسی در توییتر که فردی شبیه به جان کری را از پشت نشان می‌دهد مدعی دیدار وزیر خارجه سابق آمریکا با یک هیات ایرانی سه نفره در رستورانی در پاریس شد. @shahidalishahsanaei
⁉️آیا بلافاصله پس از ظهور امام زمان(عج) برپا خواهد شد؟ 👇👇👇 اين باور صحيح نيست به دلايل و شواهد زير: 👈آياتي در قرآن دلالت دارد كه حكومت روي زمين بدست مؤمنين و مستضعفين و تشكيل و اداره مي‌شود و هدف اصلي از خلقت كه ايجاد عبوديت خالص در سطح كل جامعه است تحقق پيدا مي‌كند و در رأس حكومت حضرت ولي عصر(ع) قرار دارند. و خداوند در آيه 5 سوره قصص مي‌فرمايد: « وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ». 👈همچنين روايات بسياري درباره تشكيل عدل الهي جهاني توسط حضرت مهدي(ع) از ائمه اطهار(ع) رسيده است كه همه حكايت از اين دارد كه تاريخ با ظهور حضرت تازه شروع و آغاز مي‌شود نه به پايان برسد، و شايد برخي ظهور را با قيامت خلط كرده باشند. 👈 قال رسول الله(ص) في حديث عن الله عزوجل يقول في آخره عن المهدي(ع): و لانصرنه بجندي و لامدنه بملائكتي حتي يعلن دعوتي و يجمع الخلق علي توحيدي، ثم لاديمن ملكه و لاداولن الايام بين اوليائي الي يوم القيامة؛ 👈 در آخر حديث طولاني پيامبر(ص) فرمودند: خداوند فرموده: امام مهدي(ع) را با خود ياريش مي‌كنم و با فرشتگانم به او مدد مي‌رسانم تا آنكه دعوتم را آشكار كند و مردمان را بر توحيد و خداپرستي گرد آورد. سپس ملكش(حكومتش) را تداوم بخشم و روزگار را در اختيار اولياي خود قرار دهد تا روز قيامت فرارسد. 👈بنابراين با ظهور امام زمان(ع) نه تنها دنيا به پايان نرسيده بلكه شروع حكومت عدل جهاني است كه خداوند وعده آن را به مردم داده است. @shahidalishahsanaei
❌از ترور دانشمندان هسته ای تا ترور تهرانی مقدم❌ رونن برگمن، چند ماه قبل کتاب مهمی را منتشر کرد که مشروح مصاحبه با مئیر داگان در اواخر سال 2010 در آکادمی موساد بود و به مسائل مهمی در کتاب پیرامون ایران پرداخته است. کتاب فصول مختلفی درباره موساد قبل و زمان مدیریت داگان دارد که از مهم ترین سرفصل های آن ترور دانشمندان هسته ای ایران و نقش موساد در آن، خرابکاری در برنامه هسته ایران، ترور سردار تهرانی مقدم و خرابکاری در برنامه موشکی ایران و نفوذ در داخل نظام ایران و سرقت و جاسوسی اطلاعات و همچنین خرابکاری است و در کنار آن به مساله مقابله با ایران پرداخته شده است. برگمن مدعی است داگان به دلیل همین اختلاف با نتانیاهو سرانجام استعفا داد و از موساد رفت. بخش های از کتاب نیز به آمان و شاباک و ارتباط آن با موساد اختصاص دارد. 🔹برنامه هسته ای ایران برگمن می گوید که داگان هیچگاه به صورت رسمی تائید نکرد که ترور دانشمندان هسته ای ایران از جمله اردشیر حسین پور در سال 2005 تا ترور مسعود علی محمدی و مجید شهریاری و داریوش رضایی نژاد و مصطفی احمدی روشن کار موساد بوده است اما قطعا کسی این کار را میکرد. برگمن به دیالوگ های خود با داگان اشاره می کند و به این جمع بندی می رسد که بدون شک موساد در این عملیات ها نقش جدی داشت و داگان معتقد بود نیروهایش با روش های حرفه ای ازجمله طراحی ویروس استاکس نت تا دادن قطعات معیوب به ایران و نفوذ دادن جاسوسان در برنامه هسته ایران و ترور چهره های موثر هم سعی داشت برنامه ایران را با تاخیر مواجه کند و هم باعث مهاجرت سفید دانشمندان هسته ای ایران شد.( مهاجرت سفید به این معنا که دیگر خیلی ها حاضر نباشند با برنامه هسته ای ایران همکاری کنند و نهایتا در دانشگاه امام حسین(علیه السلام) و ... صرفا به تدریس و پژوهش صرف بپردازند.) 🔸برنامه موشکی ایران برگمن رسما در کتاب اشاره می کند که در صحبت ها با داگان به این نتیجه رسیده که فوت حسن تهرانی مقدم، در پائیز سال 1390 در ملارد کرج درواقع خرابکاری موساد بوده است تا بتواند یکی از چهره های موثر صنایع موشکی ایران را حذف کند. این برای اولین بار است که رسما یک چهره اسرائیلی به این موضوع از قول رئیس موساد اشاره می کند و به دلیل تبعات حقوقی و امنیتی آن این مساله قابل توجه است. 🔹نفوذ در سیستم حکومت ایران برگمن در سراسر کتاب خود، حتی در اشاره به ترور عماد مغنیه و محمود المبحوح، به نفوذ نیروهای موساد در بخش های مختلف نیروهای امنیتی ایران و سوریه و حتی امارات متحده اشاره می کند و اینکه تمرکز اصلی این سازمان برای نفوذ در بخش ها و نهادهای امنیتی و اطلاعات کشورهایی از حمله ایران و سوریه است که دشمن اسرائیل محسوب می شوند و دائما تلاش می شود افراد در رده های مختلف یا نفوذ داده شده و یا خریداری شوند و بتوانند برای منفعت اسرائیل، برنامه ها را به پیش ببرند. این به تعبیر داگان حرفه ای ترین و موثرترین و کم هزینه ترین کاری است که اسرائیل در کشورهای دشمن خود می تواند انجام دهد و در دوره مدیریت او به شدت بر روی این طرح ها کار شد. اما بر خلاف او، نتانیاهو معتقد بود و هست که باید ضربه نهایی را سریع وارد کرد و زمان را از دست نداد. به عنوان مثال درباره برنامه هسته ای ایران داگان معتقد به همان روش نفوذ و خرابکاری بوده است اما نتانیاهو معتقد به همان روشی بود که با عراق و سوریه درباره برنامه هسته ای آنها برخورد شد و به سرعت نیروگاه های هسته ای آن کشور ها بمباران شدند و برنامه هسته ای آنها از کار افتاد. همین اختلاف نظر هم باعث شد داگان در اواخر سال 2010 از موساد برود. ✅به هر حال مطالعه کتاب برگمن برای علاقمندان مسائل ایران و اسرائیل هم می تواند حاوی مطالب جدید باشد و هم به منبع دست اولی که خود اسرائیلی است و از قول رئیس موساد مطالبش را درباره ایران و تحولات آن نقل کرده، دست یابند. فراموش نکنیم که در یک دهه گذشته موساد نقش مهمی در تحولات داخل ایران داشته است و این اعترافات در چنین کتابی می تواند مهم و قابل تامل باشد. مهدی دزفولی @shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_چهل_وهفتم ممکـݧ هم بود کہ داغون ترم کنہ چوݧ دف
❤️ دومدافع 🔰 _لباسامو پوشیدم و از خونہ اومدم بیروݧ... ماشیـݧ علے دستم بود اما دست و دلم بہ رانندگے نمیرفت سوار تاکسے شدم و روبروے پارک پیاده شدم روے نیمکت نشستم و منتظر موندم مریم دیر کرده بود ساعت و نگاه کردم ۴:۳۵دیقہ بود .شمارشو گرفتم جواب نمیداد ساعت نزدیک ۵ بود اگہ با محسنے باهم میومدݧ خیلے بدمیشد... ساعت ۵ شد دیگه از اومدݧ مریم ناامید شدم و منتظر محسنے شدم سرم تو گوشیم بود کہ با صداے مریم سرمو آوردم بالا مریم همراه با محسنے،در حالے کہ چند شاخہ گل و کیک دستشوݧ بود اومدݧ... باتعجب بلند شدم و نگاهشوݧ کردم ،مریم سریع پرید تو بغلم و گفت:تولدت مبارک اسماء جونم آخ امروز تولدم بود و مـݧ کاملا فراموش کرده بودم .یک لحظہ یاد علے افتادم ،اولیـݧ سال تولدم بود و علے پیشم نبود . اصلا خودشم یادش نبود کہ امروز تولدمہ امروز ک بهم زنگ زد یہ تبریک خشک و خالے هم نگفت.بغضم گرفت و خودمو از بغل مریم جدا کردم. _لبخند تلخے زدم و تشکر کردم. خنده رو لبهاے مریم ماسید . محسنے اومد جلو سریع گفت :سلام آبجے ،علے بہ مـݧ زنگ زد و گفت کہ امروز تولدتونہ و چوݧ خودش نیست ما بجاش براتوݧ تولد بگیریم _ مات و مبهوت نگاهشوݧ میکردم. دوباره زود "قضاوت" کرده بودم راجب علے _ مریم گفت:چتہ تو ،آدم ندیدے؟؟؟دوساعتہ دارے مارو نگاه میکنے خندیدم و گفتم؛خوب آخہ شوکہ شدم،خودم اصلا یادم نبود کہ امروز تولدمہ .واقعا نمیدونم چے باید بگم . چیزے نمیخواد بگے .بیا بریم کیکتو ببر کہ خیلےگشنمہ _ روے یہ نیمکت نشستیم بہ شمع۲۲سالگیم نگاه گردم از نبودݧ علے کنارم و مسخره بازیاش ناراحت بودم حتے نمیدونستم اگہ الان پیشم بود چیکار میکرد؟؟ کیکو میمالید رو صورتم؟در گوشم بهم میگفت خانمم آرزو یادت نره ،فقط لطفا منم توش باشم .اذیتم میکردو نمیزاشت شمع و فوت کنم؟؟؟ زیر لب آرزوکردم"خدایا خودت مواظب علے مــݧ باش مـݧ منتظرشم" شمع و فوت کردم و کیکو بریدم. _مریم مث ایـݧ بچہ هاے دو سالہ دست میزدو بالا پائیـݧ میپرید . محسنے بنده خدا هم زیر زیرکے نگاه میکردو میخندید لبخندے نمایشے رو لبم داشتم کہ ناراحتشوݧ نکنم. _مریم اومد کنارم نشست:خوووووب حالا دیگہ نوبت کادوهاست . إ وا مریم جاݧ همیـنم کافے بود کادو دیگہ چرا وا اسماء اصل تولد کادوشہ ها.چشماتو ببند حالا باز کـݧ .یہ ادکلـݧ تو جعبہ کہ با پاپیوݧ قرمز تزئیـݧ شده بود یه تشکر ازش کردم و گفتم مرسے مریم جاݧ . _محسنے اومد جلو با خجالت کادوشو دادو گفت:ببخشید دیگہ آبجے مـݧ بلد نیستم کادو بگیرم ،سلیقہ ے مریم خانومہ ،امیدوارم خوشتوݧ بیاد _کادو رو باز کردم یہ روسرے حریر بنفش با گلهاے یاسے واقعا قشنگ بود. از محسنے تشکر کردم. کیک و خوردیم و آماده ے رفتـݧ شدیم . از جام بلند شدم کہ محسنے با یہ جعبہ بزرگ اومد سمتم: _بفرمایید آبجے اینم هدیہ ے همسرتوݧ قبل از رفتنش سپرد کہ بدم بهتوݧ از خوشحالے نمیدونستم چیکار باید بکنم جعبہ رو گرفتم و تشکر کردم اصلا دلم نمیخواست بازش کنم . تو راه مریم گفت:نمیخواے بازش کنے ندید پدید؟؟؟ ابروهامو بہ نشونہ ے ن دادم بالا و گفتم:ببینم قضیہ ے خواستگارے محسنے الکے بود دستشو گذاشت رو دهنشو آروم خندید.:ݧ بابا اسماء جدیہ خوب بگو ببینم قضیہ چیہ؟؟؟ هر چے صب گفتم :واقعیت بود خوب؟؟؟؟ میشہ بشینیم یہ جا صحبت کنیم؟؟ محسنے و چی کار کنیم؟؟ نمیدونم وایسا . _ رو کردم بہ محسنے و گفتم :آقاے محسنے خیلے ممنوݧ بابت امروز واقعا خوشحالم کردید .شما دیگہ تشریف ببرید ما خودموݧ میریم . پسر چشم و دل پاکے بود ولے او اونقدرام حزب اللهے نبود خیلے هم شلوغ و شر بود اما الان مظلوم شده بود . _سرشو آورد بالا و گفت: ݧ خواهش میکنم وظیفم بود ماشیـݧ هست میرسونمتوݧ _ ݧ دیگہ مزاحمتوݧ نمیشیم ݧ چہ مزاحمتے میرسونمتون خودم هم باهاتوݧ کار دارم آخہ مـݧ با مریم کار دارم . آهاݧ خوب ایرادے نداره مـݧ اینجا ها کار دارم شما کارتوݧ تموم شد بہ مـݧ زنگ بزنید بیام بعدهم ازموݧ دور شد. بہ نیمکتے کہ نزدیکموݧ بود اشاره کردم ،مریم بیا بریم اونجا بشینیم. خوب بگو ببینم قضیہ چیہ؟؟؟ إم ...إم چطورے بگم؟؟میدونے اسماء نمیخوام بهت دروغ بگم کہ. مـݧ وحید و دوست دارم. _ خندیدم و گفتم: منظورت محسنے دیگہ؟؟؟؟ خب پس مبارکہ آره. اما یہ مشکلے هست ایـݧ وسط چہ مشکلے؟؟؟ خوانوادم. چطور ؟؟؟اونا مخالفـݧ؟؟؟ ݧ ݧ اونا بہ نظر مـݧ احترام میزارݧ اما... اما چے؟؟؟ اسماء پسر عموم هم خواستگارمہ از،بچگے دائم عموم داره میگہ کہ مریم و ساماݧ مال همـݧ. اما ݧ مـݧ ساماݧ و میخوام ݧ اوݧ منو روحرف عموم هم نمیشہ حرف زد..!!! ◀️ ادامــــہ دارد.... 💙❣💙 👈 برای نشرکانال فقط و ذکر لینک 👇 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_چهل_وهشتم _لباسامو پوشیدم و از خونہ اومدم بیرو
❤️ دومدافع 🔰 _ اما ݧ مـݧ ساماݧ و میخوام ݧ اوݧ منو روحرف عموم هم نمیشہ حرف زد اینطورے کہ نمیشہ مریم یہ روز با پسر عموت دوتایے برید پیش عموت ایـݧ حرفایے کہ زدے و بهش بگید . _میشہ تو بہ خدا توکل کـݧ اوووم .اسماء یہ چیز دیگہ ام هست دیگہ چے؟؟ بہ نظرت منو وحید بہ هم میخوریم؟؟ݧ ظاهرموݧ شبیہ همہ ݧ اعتقاداتموݧ،اوݧ خیلے اعتقاداتش قویہ مریم اوݧ تورو همینطورے کہ هستے انتخاب کرده ،بعدشم تو مگہ اعتقاداتت چشہ؟؟؟خیلیم خوبے _ مریم آهے کشیدو سرشو انداخت پائیـݧ ،چے بگم . _ هیچے نمیخواد بگے اگہ حرفات تموم شده بہ اوݧ بنده خدا زنگ بزنم بیاد . زنگ بزݧ!!! _ واسہ علی روز شمارے میکردم هر روز کہ میگذشت ذوق و شوقم بیشتر میشد هم براےدیدݧ علے عزیزم هم براے عروسیموݧ . احساس میکردم هیچ کسے تو دنیا عاشق تر از منو علے نیست اصلا عشق ما زمینے نبود .بہ قول علے : خدا عشق مارو از قبل تو آسمونا نوشتہ بود : اسماء ما اوݧ دنیا هم باهمیم مـݧ بهت قول میدم همیشہ وقتے باهاش شوخے میکردم و میگفتم: آهاݧ ینے تو از حورے هاے بهشتے میگذرے بخاطر مـݧ؟؟ از دستم ناراحت میشد و اخم میکرد 😄 _ خیلی دلتنگش بودم با خودم میگفتم : ایندفعہ کہ بیاد دیگہ نمیزارم بره مـݧ دیگہ طاقت دوریشو ندارم چند وقتے کہ نبود ،خیلے کسل و بے حوصلہ شده بودم دست و دلم بہ غذا نمیرفت کلے هم از درسام عقب افتاده بودم . حالا کہ داشت میومد سرحال ترشده بودم . میدونستم کہ اگہ بیاد و بفهمہ از درسام عقب افتادم ناراحت میشہ شروع کردم بہ درس خوندݧ و بہ خورد و خوراکم هم خیلے اهمیت میدادم. تو ایـݧ مدت چند بار زنگ زد یک هفتہ بہ اومدنش مونده بود . قسمم داده بود کہ بہ هیچ وجہ اخبار نگاه نکنم و شایعاتے رو کہ میگـݧ هم باور نکنم از دانشگاه برگشتم خونہ. بدوݧ اینکہ لباس هامو عوض کنم نشستم رو مبل کنار بابا چادرمو در آوردم و بہ لبہ ے مبل آویزوݧ کردم بابا داشت اخبار نگاه میکرد _ بے توجہ بہ اخبار سرم رو بہ مبل تکیہ دادم و چشمامو بستم . خستگے رو تو تمام تنم احساس میکردم . _ با شنیدݧ صداے مجرے اخبار چشمامو باز کردم: .. یاد حرف علے افتادم و سعے کردم خودمو با چیز دیگہ اے سر گرم کنم اما نمیشد کہ نمیشد . قلبم بہ تپش افتاده بود ایـݧ اخبار لعنتے هم قصد تموم شدݧ نداشت . یہ سرے کلمات مثل محاصره و نیروهاے تکفیرے شنیدم اما درست متوجہ نشدم .😒 _ چادرمو برداشتم رفتم تو اتاق بہ علے قول داده بودم تا قبل از ایـݧ کہ بیاد تصویر هموݧ روزے کہ داشت میرفت، با هموݧ لباس هاے نظامیش و بکشم ایـݧ یہ هفتہ رو میتونستم با ایـݧ کار خودمو مشغول کنم هر روز علاوه بر بقیہ کارهام با ذوق شوق تصویر علے رو هم میکشیدم یک روز بہ اومدنش مونده بود. _ آخریـݧ بارے کہ زنگ زد ۶روز پیش بود .تاحالا سابقہ نداشت ایـݧ همہ مدت ازش بے خبر بمونم _ نگراݧ شده بودم اما سعے میکردم بهش فکر نکنم. اتاقمو تمیز و مرتب کردم و با مریم رفتم خرید .دوست داشتم حالا کہ داره میاد با یہ لباس جدید بہ استقبالش برم. خریدام رو کردم و یہ دستہ ے بزرگ گل یاس خریدم. _ وقتے رسیدم خونہ هوا تقریبا تاریک شده بود .گل هارو گذاشتم داخل گلدوݧ روے میزم فضاے اتاق و بوے گل یاس برداشتہ بود . پنجره ے اتاقو باز کردم نسیم خنکے وارد اتاق شدو عطر گلهارو بیشتر تو فضا پخش کرد . یاد حرف علے موقع رفتـݧ افتادم. گل یاس داخل کاسہ ے آب و بو کردو لبخند عمیقے روے لبام نشست ساعت ۱۰بود و دیدار آخر مـݧ ماه و آخریـݧ شب نبودݧ علے😍 _روبروے پنجره نشستم.هوا ابرے بود هرچقدر تلاش کردم نتونستم ماه رو ببینم. با خودم گفتم:عیبے نداره فردا کہ اومد بهش میگم. باروݧ نم نم شروع کرد بہ باریدݧ . نفس عمیقے کشیدم بوے خاک هایے کہ باروݧ خیسشوݧ کرده بود و استشمام کردم _پنجره رو بستم و رو تختم دراز کشیدم تو ایـݧ یک هفتہ هر شب خوابهاے آشفتہ میدیدم.نفس راحتے کشیدمو با خودم گفتم امشب دیگہ راحت میخوابم . _تو فکر فرداو اومدݧ علے، و اینکہ وقتے دیدمش میخوام چیکار کنم ،چے بگم.بودم کہ چشمام گرم شد و خوابم برد _نزدیک اذاݧ صبح با صداے جیغ بلندے از خواب بیدار شدم. _تمام تنم عرق کرده بود و صورتم خیس خیس بود معلوم بود تو خواب گریہ کرده بودم. _نمیدونستم چہ خوابے دیدم ولے دائم اسم علے و صدا میکردم. _ماماݧ و بابا با سرعت اومدݧ تو اتاق ماماݧ تکونم میدادو صدام میکرد نمیتونستم جواب بدم.فقط اسم علے رو میبردم . بابا یہ لیواݧ آب آورد و میپاشید رو صورتم . _ یدفعہ بہ خودم اومدم .ماماݧ از نگرانے رو صورتش قطرات اشک بود و بابا هم کلے عرق کرده بود..!! ◀️ ادامــــہ دارد.... 💙❣💙 👈 برای نشرکانال فقط و ذکر لینک 👇 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
زنجيره ي جوانان مومن انقلابی در حمایت از مواضع رهبر معظم انقلاب و اعتراض به یاوه گویی های رییس جمهور آمریکا سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ساعت دوازده ظهر مکان: میدان آزادی (فلكه دروازه شیراز) رسانه انقلابیون باشید. 🇮🇷کانال رسمی شهیدعلی شاهسنایی🇮🇷 @shahidalishahsanaei
💢وای بر این پدر و مادرها... ✅حضرت رسول به تعدادی نگاه میکرد و فرمود: واى بر از روش پدرانشان! پرسیدند: از پدران مُشرك آن ها؟ حضرت فرمود: نه، از مسلمانشان كه چيزى از فرائض دينى را به آنها ياد نميدهند... و تنها از اين خشنودند كه فرزندشان درآمد داشته باشند هر چند ناچيز باشد. سپس فرمود: من از اين پدران بيزارم و آنان نيز از من بيزارند! 📚مستدرك الوسائل، ج 2، ص 625 ✅بسیاری از پدر و مادرها در این دوران و فشار اقتصادی، برای آینده فرزندان خود نگرانیهایی دارند. کلاس کنکور خوب، کلاس موسیقی، ورزش و... اما کمترین توجهی به نیازهای و معنوی آنها در راستای آشنایی با فرائض دینی ندارند. تربیت فرزندان بُعدی در آینده اولین را به خود او وارد میکند. @shahidalishahsanaei
#رفتنت #داغی_بود #که_سال_های_سال #دلم_رامی_سوزاند...! #شبتون_شهدایی 🇮🇷 کانال رسمــے #شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
#مادرانه صبح که میشود آفتاب بر تنم میتابد، و "دوست داشتنت" بر قلبم #صبحتون_زیبا 🌹 @shahidalishahsanaei
چه زیبا گفت جوان منتظر: بار الها ! چـه ڪنیم ڪه نه طاقت دوری او را داریم و نه لیاقت درڪ حضورش را... اللهم عجل لولیک الفرج @shahidalishahsanaei
#ایده #تبلیغ_حجاب ✅بارک الله به این راننده با غیرت ما چقدر برای تبلیغ ارزشها و دفاع از دینمان کار می‌کنیم؟ @shahidalishahsanaei
#ایده #تبلیغ_حجاب ✅بارک الله به این راننده با غیرت ما چقدر برای تبلیغ ارزشها و دفاع از دینمان کار می‌کنیم؟ @shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_چهل_ونهم _ اما ݧ مـݧ ساماݧ و میخوام ݧ اوݧ منو
❤️ دومدافع 🔰 _ یدفعہ بہ خودم اومدم .ماماݧ از نگرانے رو صورتش قطرات اشک بود و بابا هم کلے عرق کرده بود ماماݧ دستم رو گرفت :اسماء مادر باز هم خواب دیدی؟؟؟ سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادم و نفس عمیقے کشیدم . _ صداے اذاݧ تو خونہ پخش شد. بلند شدم آبے بہ دست و صورتم زدم و وضو گرفتم. باروݧ نم نم دیشب شدید شده بود ورعد و برق هم همراهش بود چادر نمازم رو سر کردم و نمازم و خوندم. بعد از نماز مثل علے تسبیحات حضرت زهرا رو بادست گفتم باروݧ همینطور شدید تر میشد وصداے رعد و برقم بیشتردستم و بردم سمت گردنم و گردنبندے کہ علے برام گرفتہ بود گرفتم دستم و نگاهش کردم یکدفعہ بغضم گرفت و شروع کردم بہ گریہ کردݧ . اشکهامو پاک کردم .و گوشیمو برداشتم .ینے کے میتونست باشہ ایـݧ موقع صب؟؟؟ حتما علی یه _ گوشے و سریع جواب دادم!!! الو؟؟ الو سلام بفرمایید. _ سلام خوبے اسماء ؟؟ اردلانم إ سلام داداش ممنونم شما خوبید؟؟ ؟؟. هیچے یکم سرماخوردم زنگ زدم بگم مـݧ با علے یکے دو ساعت دیگہ پرواز داریم بہ سمت تهراݧ إ شما هم میاید؟؟ الاݧ کجایید؟؟ آره ایندفعہ زودتر برمیگردم. الاݧ دمشقیم _علے خودش کجاست چرا زنگ نزد؟؟ _علے نمیتونہ حرف بزنہ .فعلا مــݧ باید برم خدافظ. _ مواظب خودتوݧ باشید خدافظ پوووفے کردم و گوشے و انداختم رو تخت بہ انگشتر عقیقے کہ اردلاݧ براموݧ از سوریہ آورده بود نگاه کردم خیلے دوسش داشتم _ چوݧ علے خیلے دوسش داشت. ساعت۶ بود یک ساعتے خوابیدم وقتے بیدار شدم صبحونمو خوردم و لباس هاے جدیدے رو کہ دیشب آماده کرده بودم و پوشیدم یکم بہ خودم رسیدم و روسریمو بہ سبک لبنانے بستم .☺️ _ یکمے از عطر علے و زدم و حلقم و تو دستم چرخوندم و از انگشتم در آوردم. _ پشتش و کہ اسم خودم و علے وتاریخ عقدموݧ تو حرم نوشتہ بودیم نگاه کردم. _لبخندے زدم و بوسیدمش و دوباره دستم کردم. _تصویرے رو کہ کشیده بودم لولہ کردم و با پاپیوݧ بستمش. _اردلاݧ دوباره زنگ زدو گفت کہ بریم خونہ ے علی اینا میاݧ اونجا . _گل هاے یاسو از تو گلدون برداشتم. چادرم رو سر کردم و تو آینہ نگاه کردم _ الاݧ علے منو میدید دستش و میذاشت رو قلبش و میگفت :اسماء واے قلبم خندیدم و از اتاق خارج شدم😄 _ ماماݧ و بابا یک گوشہ نشستہ بودݧ و با اخم بہ تلویزیوݧ نگاه میکردݧ. إ ماماݧ شما آماده نیستیـݧ؟ الاݧ اونا میرسـݧ. _ماماݧ کہ حرفے نزد بابا برگشت سمتم . _ لبخند تلخے زدو گفت :تو برو دخترم ما هم میایم : _چیزے شده بابا _ ݧ دخترم یکم با مادرت بحثموݧ شده. _باشہ مـݧ رفتم پس شما هم زود بیاید.ماماݧ جاݧ حالا دامادت هیچے پسرتم هستاااا. _ باسرعت پلہ هارو رفتم پائیــݧ سوار ماشیـݧ شدم و حرکت کردم . با سرعت خیلے زیاد رانندگے میکردم کہ سریع برسم خونہ ے علی اینا بعد از یک ربع رسیدم . ماشیـݧ و پارک کردم و دویدم در خونہ باز بود. _پس اومده بودݧ😃 .یہ عالمہ کفش جلوے در بود . _ زیر لب غر میزدم و وارد خونہ شدم:اینا دیگہ کیـݧ؟؟؟ _حتما دوستاشـݧ دیگہ ؟؟ _ اه دیر رسیدم‌.الاݧ علے ناراحت میشه وارد خونہ شدم همہ ے دوستاے علے بودݧ با دیدݧ مـݧ همہ سکوت کردݧ ..!!! ریشهاش بلند شده بود .چهرش خیلے خستہ بود دویدم سمتشو بغلش کردم.سرمو دور خونہ چرخوندم ݧ علے بود ݧ ماماݧ باباش...!!!😭 داداش پس بقیہ کوشـݧ؟؟ ؟؟ _چیزے نگفت وبا دست بہ سمت بالا اشاره کرد ؟؟؟ ...!!! _بدو بدو پلہ هارو رفتم بالا بہ ایـݧ فکر میکردم کہ چقدر تغییر کرده ؟حتما ریشهاش بلند شده ☺️.و صورتش مث اردلاݧ سوختہ...!!!! ◀️ ادامــــہ دارد.... 💙❣💙 👈 برای نشرکانال فقط و ذکر لینک 👇 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_پنجاهم _ یدفعہ بہ خودم اومدم .ماماݧ از نگرانے
❤️ دومدافع 🔰 _صورتش مث اردلاݧ سوختہ رسیدم بہ دم اتاقش گل و زیر چادرم قایم کردم و در زدم _ جواب نداد .یہ صداهایے شنیدم درو باز کردم _ پدر و مادر علے و فاطمہ خودشوݧ انداختہ بودݧ رو یہ جعبہ و گریہ میکردݧ😭😭😭 فاطمہ با دیدݧ مـݧ اومد جلو بغلم کرد . _ حالم دست خودم نبود معنے ایـݧ رفتاراشوݧ نمیفهمیدم _ سرمو دور اتاق چرخوندم اما علے و ندیدم.😭 فاطمہ رو از خودم جدا کردم و پرسیدم . علے کو؟؟؟علی؟؟؟😭 _گریہ ے همہ شدت گرفت رفتم جلو تر بابا رضا از رو جعبہ بلند شد و نگاهم کرد یک قسمت از جعبہ معلوم بود یہ نفر خوابیده بود توش😭 _ کم کم داشتم میفهمیدم چے شده . خندیدم و چند قدم رفتم جلو گل از دستم افتاد _ بابا رضا فاطمہ و ماماݧ معصومہ رو با زور برد بیروݧ _ ماماݧ معصومہ کہ بلند شد علیمو دیدم آروم خوابیده بود😭 .و اطرافشو پراز گل یاس بود _ کنارش نشستم و تکونش دادم: علے؟؟ پاشو الاݧ وقت خوابہ مگہ؟؟ _ میدونم خستہ اے عزیزم. اما پاشو یہ بار نگاهم کـݧ 😭 _ دوباره بخواب قول میدم تا خودت بیدار نشدے بیدارت نکنم .قول میدم إ علے پاشو دیگہ ،قهر میکنما چرا تو دهنت پنبہ گذاشتے؟؟ لبات چرا کبوده؟؟؟😭 مواظب خودت نبودے؟؟ تو مگہ بہ مـݧ قول ندادے مواظب خودت باشي؟؟😭 دستے بہ ریشهاش کشیدم.نگاه کـݧ چقد لاغر شدے؟؟ ریشاتم بلند شده تو کہ هیچ وقت دوست نداشتے ریشات انقد بلند بشہ . عیبے نداره خودم برات کوتاهشوݧ میکنم .تو فقط پاشو بیا مـݧ دستاتو میگرم کمکت میکنم .علے دستهات کو؟؟جاشوݧ گذاشتے؟؟ عیبے نداره پاشو . پیشونیشو بوسیدم و گفتم:نگاه کـݧ همیشہ تو پیشونے منو میبوسیدے حالا مـݧ بوسیدمش . علے چرا جوابمو نمیدے؟؟؟😭 قهرے باهام. بخدا وقتے نبودے کم گریہ کردم . پاشو بریم خونہ ے ما ببیـݧ عکستو کشیدما . وسایل خونمونو هم خریدم.باید لباس عروسو باهم بگیریم پاشو همسر جاݧ الاݧ اشکام جارے میشہ ها.تو کہ دوست ندارے اشکامو ببینے .علے دارے نگرانم میکنیا پاشو دیگہ تو کہ انقد خوابت سنگیـݧ نبودی _ کم کم بہ خودم اومدم چشمهام میسوخت و اشکام یواش یواش داشت جارے. میشد علے نکنہ ...😭 نکنہ زدے زیر قولت رفتے پیش مصطفے؟ ◀️ ادامــــہ دارد.... 💙❣💙 👈 برای نشرکانال فقط و ذکر لینک 👇 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_پنجاه_ویک _صورتش مث اردلاݧ سوختہ رسیدم بہ دم
❤️ دومدافع 🔰 _نکنہ زدے زیر قولت رفتے پیش مصطفے؟ _ حالا دیگہ داد میزدم و اشک میریختم ... قرارموݧ ایـݧ بود بے معرفت؟؟؟ تو بہ مـݧ قول دادے. _محکم چند بار زدم تو صورتم.ݧ دارم خواب میبینم ،هنوز از خواب بیدار نشدم... : _ بے معرفت یادتہ قبل از اینکہ برے سرمو گذاشتم رو پاهات؟؟ _ یادتہ قول دادے برگردے؟؟😭 یادتہ گفتے تنهام... تنهام نمیرارے ؟؟ _ من بدوݧ تو چیکار کنم؟؟؟ چطورے طاقت بیارم؟؟ _ علے مگہ قول نداده بودے بعد عروسے بریم پابوس آقا؟؟ ... _ مـݧ طاقت ندارم پاشو مـݧ نمیتونم بدوݧ تو 😭 _ کے بدنت و اینطورے زخمے کرده الهے مـݧ فدات بشم .چرا سرت شکستہ؟؟ ؟؟؟ _دستاتو کے ازم گرفت؟؟ _علے پاشو فقط یہ بار نگاهم کـݧ بہ قولت عمل کردے برام گل یاس آوردے.😭 ؟؟رفتے پیش خانوم زینب؟؟نگفت چرا عروستو نیاوردے؟؟؟؟ _ عزیزم بہ آرزوت رسیدے رفتے پیش _ منو یادت نره سلام منو بهشوݧ برسوݧ.😭😭😭😭 _ شفاعت عروستو پیش خدا بکـݧ . بگو منو هم زود بیاره پیشت بگو کہ چقد همو دوست داریم. _بگو ما طاقت دورے از همو نداریم. _بگو همسرم خودش با دستهاے خودش راهیم کرد تا از حرم بے بے زینب دفاع کنم بگو خودش ساکم و بست و پشت سرم آب ریخت کہ زود برگردم. _بگو کہ زود برگشتے اما اینطورے جوݧ تو بدنت نیست. 😭😭😭 _اردلاݧ با چند نفر دیگہ وارد اتاق شدݧ کہ علے و ببرݧ . . _ الانم میخواݧ ازم بگیرنت نمیزارݧ پیشت باشم. _بازور منو از رو تابوت جدا کردݧ با چشمام رفتـݧ علے از اتاق و دنبال میکردم. _ صداے نفس هامو کہ بہ سختے میکشیدم میشنیدم . _ از جام بلند شدم و دویدم سمت تابوت کہ همراهشوݧ برم. _دومیـݧ قدمو کہ برداشتم افتادم و از حال رفتم دیگہ چیزے نفهمیدم... "قرارمان به ... به دوباره دیدنت... اما تو اکنون اینجا ای... _بی آنکه بدونی من هنوز چشم به راهم برای آمدنت..." . _ حالا تموم زندگے مـݧ شده .دوتا انگشتر یہ قرآن کوچیک ،سربند و بازو بند خونے همسرم😭 _هموݧ چیزے کہ ازش میترسیدم. ولے مـݧ باهاشوݧ زندگے میکنم و سہ روز در هفتہ میرم پیش همسرم و کلے باهاش حرف میزنم. _حضورش و همیشہ احساس میکنم.... _خودش بهم داد خودشم ازم گرفت... _ من عاشق لبخندهات بودم وحالا باخنده های زخمی‌ات دل میبری ازمن _ عاشق ترینم! ؟! حق داشتی اینقدر راحت بگذری ازمن😭 🔰 💙❣💙 👈 برای نشرکانال فقط و ذکر لینک 👇 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا #امام زمان علیه السلام بدست یک زن شهید می شوند⁉️😳 فوروارد کنید @shahidalishahsanaei
🌸 رهمنودهای آیت الله بهجت (ره) برای حل مشکلات : 1⃣ قرآن کوچکی را همیشه همراه داشته باشید. 2⃣ معوذتین را بخوانید و تکرار نمایید. 3⃣ آیت الکرسی را بخوانید و در منزل نصب نمایید. 4⃣ چهار قل را بخوانید و تکرار کنید ، خصوصاً وقت خواب. 5⃣ در موقع اذان با صدای نسبتا بلند ، اذان بگویید. 6⃣ روزی 50 آیه از قرآن کریم با صدای نسبتا بلند بخوانید. @shahidalishahsanaei
عشق است اینکه یک نفر آغاز می‌ کند... هر روز صبح را به هــــوای ســـلام تو... #سلام #صبح_بخیر 🇮🇷 کانال رسمــے #شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🔰قرائت دعای جوشن کبیر در شب اول ماه رمضان طبق حدیث امیرالمومنین(ع) 🔹امیرالمؤمنین(ع): جبرائیل در‌ یکی از جنگ‌ها بر رسول خدا(ص) نازل شد و گفت: خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: "....هر كس با نيّت خالص، دعای کبیر را در ماه رمضان بخواند، خداوند متعال، شب قدر را روزىِ او می‌كند و برايش هفتاد هزار فرشته می‌آفريند كه خدا را تسبيح می‌گويند و تقديس می‌كنند و پاداش آنان را براى او قرار می‌دهد. اى محمّد! هر كس اين دعا را بخواند، ميان او و خداى متعال، حجابى نمی‌ماند و از خداوند، چيزى درخواست نمی‌كند، مگر آن كه خدا آن را به وى عطا مى‌كند ..." 📚مصباح کفعمی، ص۳۳۲ 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
🌹🌹۱۸ نوع بهترین از منظر امیرالمومنین علی علیه السلام: 1) بهترین مال👇 🔹لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ 💢هيچ مال از خرد سودمندتر نيست 2) ترسناکترین تنهایی👇 🔹وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ 💢و هيچ تنهايى ترسناكتر از خود پسنديدن 3) بهترین عقل👇 🔹وَ لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ 💢و هيچ خرد چون تدبير انديشيدن 4) بهترین کرامت👇 🔹وَ لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى 💢و هيچ بزرگوارى چون تقوا و خود نگهداری نیست 5) بهترین همنشین👇 🔹وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ 💢و هيچ همنشين چون خوى نيكو 6) بهترین میراث👇 🔹وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ 💢و هيچ ميراث چون ادب و فرهيخته شدن 7) بهترین رهبر👇 🔹وَ لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ 💢و هيچ راهبر چون توفیق و با عنايت خدا همراه بودن 8) بهترین تجارت👇 🔹وَ لَا تِجَارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ 💢و هيچ تجارت چون كردار نيك ورزيدن 9) بهترین سود👇 🔹وَ لَا [زَرْعَ] رِبْحَ كَالثَّوَابِ 💢و هيچ سود چون ثواب اندوختن 10) بهترین ورع👇 🔹وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ 💢و هيچ پارسايى چون باز ايستادن هنگام ندانستن احكام 11) بهترین زهد👇 🔹وَ لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ 💢و هيچ زهد چون نخواستن حرام 12) بهترین دانش👇 🔹وَ لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ 💢و هيچ دانش چون به تفكر پرداختن 13) بهترین عبادت👇 🔹وَ لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ 💢و هيچ عبادت چون واجبها را ادا ساختن 14) بهترین ایمان👇 🔹وَ لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ 💢و هيچ ايمان چون آزرم و شكيبايى 15) بهترین حسب👇 🔹وَ لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ 💢و هيچ حسب چون فروتنى 16) بهترین شرف👇 🔹وَ لَا شَرَفَ كَالْعِلْمِ 💢و هيچ شرف چون دانايى 17) بهترین عزت👇 🔹وَ لَا عِزَّ كَالْحِلْمِ 💢و هيچ عزت چون بردبار بودن 18) بهترین پشتیبان👇 🔹وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ، 💢و هيچ پشتيبان استوارتر از مشورت کردن نیست. 📚نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳ @shahidalishahsanaei
بخش 1⃣ پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم می فرماید:⇓⇓ «چگونه می شود حال شما هنگامی که شما شوند و جوانان شما به بگرایند، شما نیز به جای امر به معروف، امر به منکر و نهی از معروف نمایید!، معروف را منکر خیال کرده، منکر را معروف پندارید❓‼️ پرسیدند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد ای پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم؟!. فرمود: آری، و بدتر از آن!» [1] آنگاه در توصیف زن های عصر ما که در آستانه و روزگار رهایی قرار گرفته ایم، چنین می فرماید: ✨«هنگامی که زنها جامه مرد بپوشند و پوشش حیا از آنها گرفته شود.» [2] ما از مرحله جامه جنس مخالف پوشیدن گذشته و فاتحه پوشش را خوانده ایم، امروز جامه عفت و پوشش حیا نشانه پرستی و علامت ارتجاع به شمار می آید. ✨«خداوند لعنت کند زنی را که خود را به صورت مرد جلوه می دهد.» [3] این که از زبان پیامبر رحمت صلي الله عليه و آله و سلم نثار زن معاصر شده، آیا چقدر از زنان عصر ما را شامل می شود؟! هنگامی وضع جامه پوشیدن زن معاصر را مشاهده می کنیم، با این شلوارهای تنگ، که تمام برجستگی های بدن را به نمایش می گذارد، و با این کمربندهای پهن و زمخت که چگونه سفت و سخت به کمر بسته اند و با این پاپیونها و ... کمتر می توان تشخیص داد که است ! و بهتر می توان تشخیص داد که دایره لعنت از زبان رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم چقدر وسیع است!. در حدیث دیگری از بحث کرده می فرماید: ✨«هنگامی که زنهایی را دیدید که بر سرشان چون کوهان اشتران است، بدانید که نمازشان پذیرفته نمی شود.» این هم دقیقاً تحقق یافته است، زیرا برخی از زنها موهای سرشان را در قسمت پشت سرشان جمع کرده به صورت در آورده اند، و برخی دیگر کلاهی می گذارند که بی شباهت به کوهان نمی باشد. در احادیث دیگری تعبیرات روشن تری بیان فرموده که منحصراً با عصر ما تطبیق می کند و می توان آن را نوید اختراع ماشین دانست، که از آن جمله است: ✨«در آخر امت من مردانی پیدا می شوند که زن هایشان همچون مردها بر روی زین ها سوار می شوند، در آن عصر برفراز تشک ها سوار می شوند، و تا در مساجد می روند، زنانشان در عین لباس پوشیدن هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است، آنها عطر بهشت را نمی شنوند. آنها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا بدور هستند.» [4] در اینجا منظور از تشکهای نرم است که موقع نشست بر روی آنها حرکت کنند، درست مانند صندلیهای اتومبیل های امروزی که بدلیل داشتن فنر موقع نشستن حرکت می کنند و موجب آسایش بیشتر مسافران می شوند. برای مردم عصر نبوت بسیار لطیف است که می فرماید: روی تشکهای نرم سوار شده تا در مساجد می آیند و در عصر ما افراد فراوانی از معتقدین به خدا و روز سوار اتومبیل ها تا در مساجد می آیند. در عصر ما با پدید آمدن لباس های توری و نایلونی این مفهوم نیز تحقق یافته است، و امروز تعداد بانوانی که با داشتن لباس، تمام بدنشان در معرض تماشاگران جلوه گر باشد بسیار زیاد است. زنها بر زین ها نیز در عصر ما تحقق یافته است، زیرا اسب سواری یکی از ورزشهای مورد علاقه بانوان در عصر ماست، بامدادان پیش از آنکه ما برای نماز صبح بیدار شویم، آنها بر پشت اسب ها در کرانه دریا جلب توجه می کنند و برخی از آنها برای وقت ورزش اسب سواری بیش از آنچه ما به وقت نماز صبح مقید باشیم؛ مقید هستند!. ✨«هنگامی که زن ها بر زین ها سوار شوند، برای چنین زن ها از امت من، خدا باد» [5] برای چنین زن ها، جایزه ای برتر از لعنت پیامبر رحمت صلي الله عليه و آله و سلم متصور نیست!. «علم برداشته می شود، نادانی فراگیر می شود، خواری شایع می گردد، شمار مردها اندک می شود، تا جایی که گاهی میان پنجاه زن یک مرد یافت می شود.» [6] [1] منتخب الاثر صفحه 426، الزام الناصب صفحه 180، تحف العقول صفحه 41 و بشاره الاسلام صفحه 20 و 40 [2] الزام الناصب صفحه 181، بحارالانوار جلد 52 صفحه 263 و بشاره الاسلام صفحه 23 [3] نهج الفصاحه جلد 2 صفحه 474 [4] صحیح مسلم جلد 6 صفحه 168 [5] منتخب الاثر صفحه 433، بحارالانوار جلد 52 صفحه 191، اعلام الوری صفحه 433، المهدی صفحه 199، بشاره الاسلام صفحه 26، 44، 76 و 99، مثیرالاحزان صفحه 298، نورالابصار صفحه 171، الامام المهدی صفحه 219، الزام الناصب صفحه 195، المحجه البیضاء جلد 4 صفحه 342 و کشف الغمه جلد 3 صفحه 324 [6] نهج الفصاحه جلد 1 صفحه 184، بشاره الاسلام صفحه 25، صحیح مسلم 4جلد 8 صفحه 58، من تخت الاثر صفحه452، و الامام المهدی صفحه217 @shahidalishahsanaei
🔴امام حسن (ع) خطاب بہ معاویہ فرمود اگر یارانے داشتم کہ مرا خالصانہ همراهے میکردند؛ هیچ گاه با تو صلح نمے کردم! #هزینه_سازش #اعتمادبه_غرب #گوش_نکردن_حرف_ولی @shahidalishahsanaei
🔶 محبت راه افزایش راحتی! در میان راه‌هایی که برای رسیدن به آسودگی هست؛ یکی از شاه‌راه‌ها و راه‌های باعظمت «محبت» است. با محبت نه‌تنها راحتی‌ها افزایش می‌یابد، بلکه سختی‌ها هم بهتر تحمل می‌شود. محبت خدا، محبت اولیاء خدا و محبت خلق خدا درهم‌تنیده و افزایندۀ یکدیگرند. محبت خدا و اولیائش سختیِ راه خدا را آسان می‌کند، محبت خلق خدا نیز سختی‌هایی را که از جانب مردم می‌رسد، آسان می‌کند. محبت امام حسین(ع) و شرکت در عزای او محبت ما را به دیگران هم بیشتر می‌کند. ما نتوانسته‌ایم مکتب امام حسین(ع) را معرفی کنیم و محبتش را به جهانیان بچشانیم. خود امام حسین(ع) محبتش را به ما چشانده و همه را با محبت در مجالس روضه جمع می‌کند و می‌خواهد ما هم با خدا و خلق او بامحبت باشیم، تا معنویت و زندگی مادی و اجتماعی‌مان درست شود. محبت، اولین و آخرین و مؤثرترین راه آدم‌شدن است. محبت به امام حسین(ع) عالی‌ترین نوع محبت است، بیشتر غرق محبتش بشویم تا به همۀ خیر دنیا و آخرت برسیم؛ هم محبت‌مان به مردم بالا می‌رود، هم سختی‌ها کم می‌شود. 🇮🇷 کانال رسمــے 🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
از وسعت لبخنـد تو جـان می‌گیرد زندگـی ... #رزمنده_دفاع_مقدس ❤️ #عملیات_کربلای۵_کانال_دوئیچی 🌹 @shahidalishahsanaei
گرما یعنی نفس های تو دست های تو آغوش تو من به خورشید ایمان ندارم ... #شبتون_شهدایی @shahidalishahsanaei
این کیست گشوده خوش تر از صبح پیشانیِ بیکـــــــرانه در من؟ از شوقِ کدام گل شکفته ست این باغِ پر از جوانه در من؟ ... 🇮🇷 کانال رسمــے #شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷 http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
📝 هفته نامه آمریکایی نیوزویک تصویری از آیت الله خامنه‌ای منتشر کرده که در آن ایشان در حال مطالعه کتاب آتش و خشم مایکل وولف است؛ کتابی که موجب هرج و مرج و آشوب در کاخ سفیدِ ترامپ شد. @shahidalishahsanaei
💞 #آقاجان مےشـود عالـم پُـر از آوازه‌ے آقـایـےاٺ یوسفان را محو خواهے ڪرد با زیبایےاٺ مےشود تسلیم محض ذوالفقارٺ شرق وغرب سجده خواهد ڪرد پاے هیبت زهرایےاٺ 🌸اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَليِّکَ الفَرَج🌸 @shahidalishahsanaei