شهدای کرمان
✍بسم ربّ فاطمة الزهراء سلام الله... 🔸اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها و
✍دیگر آن خنده زیبا به لب مولا نیست همه هستند ولی هیچ كسی زهرا نیست قطره اشک علی تا به ته چاه رسید چاه فهمید كه كسی همچو علی تنها نیست...
🔸شب نود و سوم گرامیداشت یاد شهید حمید قهرمانی هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات...
#فاطمیه
#گلزار_شهدای_کرمان
@shahidan_kerman
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍فیلم بی قرار روایتی درباره سردار شهید محمد حسین یوسف الهی که در ایام سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی در کرمان اکران داده خواهد شد زمان و مکان متعاقباً اعلام می گردد.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
@shahidan_kerman
✍ببینید آن کودک یتیم زجر کشیده چگونه عزت یافت که نام پر افتخارش جز فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان است روایت زندگی سردار شهید علی شفیعی در کتاب مثل علی مثل فاطمه طبق بیان مادر شهید...
⭕️من و علی توی خانه ای زندگی می کردیم که یک اتاق بیشتر نداشت بامش ور آمده و چکه می کرد.
⭕️یک چادر شب شندره (کهنه) داشتیم که شبها رویمان می کشیدیم.
⭕️یک چراغ خوراک پزی داشتیم که وصله و پینه شده بود و بیشتر وقتها نفتش را نداشتیم.
⭕️یک قابلمه اسقاطی داشتیم و دو تا بشقاب...
⭕️علی من پابرهنه هم راه رفته و یک بار و دوبار نه هزار بار...
⭕️قابلمه را آب می کردیم و می گذاشتیم روی چراغ تا فلان کس ببیند دیگ ما هم می جوشد.
⭕️دیدی این بچه های دو سه ساله دور هم جمع می شوند و مهمان بازی می کنند ها قاشق می زنند توی بشقاب خالی و تعریف هم می کنند عجب غذای خوشمزه ای باز هم بگویم؟
⭕️علی با فانوس درس می خواند.
⭕️همه مردم برق داشتند آب لوله کشی داشتند ما نمی توانستیم درز و دالان اتاقمان را پر کنیم...
⭕️شبهای زمستان کاغذ و پارچه کهنه فرو می کردم میان شکافهای در ولی باز باد می آمد.
⭕️من رو به باد می خوابیدم و علی ام را بغل می کردم بچه ام از گرمای تن من زنده می ماند.
🔹تا سالی که علی حقوق بگیر شد من در خانه ها کار می کردم مردم عروسی داشتند عزا داشتند می آمدند پی من پخت و پزم بد نبود.
🔸علی هم می رفت وردست موتورساز بعضی وقتها هم بساط می زد توی همین بازار مظفری علی از مدرسه می رفت مسجد نمازش را می خواند و می آمد خانه غروبها با هم می رسیدیم منزل...
#شهید_علی_شفیعی
@shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم ان شاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم...
#بسیجی_امام_خامنه_ای
#حاج_قاسم
#با_ولایت_تا_شهادت
#سرباز_ولایت
@shahidan_kerman
✍سردار شهید محمدرضا مرادی مسئول اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله کرمان...
🔹در یک شب سرد زمستانی در کرمان دیده به جهان گشود.
⭕️در چهار ماهگی در بستر بیماری سختی افتاد و ظرف یک روز بیش از شصت آمپول به وی تزریق گردید ولی از آنجا که مشیت الهی بر این بود که می بایست او زنده بماند تا رسالت عظیم بر دوش کشد.
🔸به دلیل هوش و استعداد فراوان در پنج سالگی پا به دبستان گذاشت.
🔹بعد از اتمام تحصیلات به عضویت سپاه پاسداران در آمد.
🔸شهید محمدرضا مرادی در سن نوزده سالگی مسئول اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله شد و از خصوصیات بارز اخلاقی وی می توان ایمان شجاعت عزت نفس صبر در برابر نا ملایمات عشق به شهادت و نیز حب و بغض برای خدا را نام برد.
🔹هنگامی که رزمنده ها دورش جمع می شدند می فرمود بچه ها ظهر عاشورا امام حسین علیه السلام اولین کاری که کرد با صدای موذن نماز را به پای داشت و یارانش هم در آن ظهر داغ به نماز ایستادند شما هم هر جا که می روید در مرحله اول نماز بخوانید و به یاد خدا باشید تا خدا هم به یاد شما باشد.
🔸تنگه ابوغریب شاهد نماز شب خواندن ها و مناجات و راز و نیاز های شهید محمدرضا مرادی بود وی در کارهایش همیشه به خدا توکل می کرد.
🔹در وصیت نامه اش آورده است خدایا عشق خودت را در دلهای ما بندگان آنچنان قرار بده که از هر گونه خطایی مصون باشیم.
🔸سرانجام شهید محمدرضا مرادی در تاریخ بیست و هفتم اسفند سال ۱۳۶۲ خلعت شهادت را پوشید و به وصال حق نائل آمد.
#شهید_محمدرضا_مرادی
@shahidan_kerman
✍شهیدی که مکان شهادتش را نشان داد سردار شهید رضا عباس زاده...
🔹دستش رو گذاشت یه گوشه ی کالک و گفت: من این جا شهید می شم.
🔸همه ی اون ها که بودن دیدن دستش رو کجای کالک گذاشته بود رضا همان جا شهید شد.
🔹حاج قاسم به شوخی گفته بود بعد از این عملیات فرمانده تان رضا عوض می شود چون دیگه زنده نمی مونه و همانگونه هم شد شهید رضا عباس زاده در بیست و یکم اسفند سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر به درجه ی رفیع شهادت نائل شد.
💢منبع: کتاب اثر انگشت نوشته ی مسلم حاج عبداللهی...
@shahidan_kerman
✍عکس ماندگار سردار شهید رضا عباس زاده سردار حاج احمد حمزه ای حاج حسین محمودی حاج محمود خاکسار...
@shahidan_kerman
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ماجرای گریه پنهانی حاج قاسم سلیمانی در کنار اروند رود برای توسل به حضرت زهرا سلام الله...
#حاج_قاسم
@shahidan_kerman
✍آرزوی شهادت مهندس شهید حسین مرتضوی مدیر کل سیاسی امنیتی استانداری کرمان که به دست اشرار مسلح به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد...
🔹یک روز با حسین سر مزار رفته بودیم کنار قبر شهیدان ایستاده بود و درست همانجایی که الان قبر اوست نشان داد و گفت چطور می شد یک جا به ما می دادند گفتم از دست ما فرار می کنی می خواهی شهید شوی.
🔸گفت نه اینها شهدا گل بودند ما چی هستیم.
🔹از قرار آمدیم و سال بعد همانجایی که نشان داده بود بدون اینکه من قبلا دیده باشم ای وای مزار شهید عزیزم حسین شده بود...
🔸واقعا حسین مستجاب الدعوه بود و به آرزوی خود رسید الّلهم ارزقنا توفیق الشّهادة در دعای اوست که به اجابت رسید بعد از شهادت او بزرگان شهر خواب های زیادی دیدند و می آمدند بالای سر قبر او شمع روشن می کردند و می گفتند او چقدر بزرگوار بوده که شفای فرزندانشان را از او درخواست کرده و خداوند شفا داده بود.
💢راوی همسر شهید حسین مرتضوی...
#شهید_حسین_مرتضوی
@shahidan_kerman
✍سخن ماندگار و قابل تأمل سردار شهید رضا عباس زاده...
🔹بیشتر ما توی این جنگ شهید می شیم اما جنگ تموم نمی شه ممکنه شکلش عوض بشه ولی خودش تا اومدن صاحب اصلیش تموم نمی شه...
⭕️جنگ بین حق و باطل تموم نیسـت...
🔸اما می رسه زمانی که از توپ و تانک دیگه خبری نیست و اونایی که می خوان این جنگ رو ادامه بدن باید بدونن و ببینن که ما چطوری با چنگ و دندون این مملکت و اسلام را به اونا رسوندیم اونا هم به بعدیا برسونن.
🔹این عکس ها عکس های جبهه یاد آوری ما به بعدی هاست که مبادا اسلام رو تنها بذارن...
🔸که ما اینجوری با بدبختی بی غذایی بیچاره گی زخم و خون و فلاکت با چنگ و دندون از عقیدمون دفاع کردیم و شرایطی که اونا دارن اثر انگشت ماست و نباید براحتی از دست بدن.
#شهید_رضا_عباس_زاده
@shahidan_kerman
✍شهیدان حسین پورجعفری و حسین یوسف الهی...
🔹شهید حسین پورجعفری سال ۱۳۶۴ در هورالعظیم جانباز شد.
🔸خودش تعریف می‌کرد: روی یک پل با چند نفر دیگر سنگر داشتند بعد از دوازده روز که روی آب بودند به سمت مقر راه می‌افتند دو قایق خودی با هم برخورد می‌کنند و حاج‌آقا که جلوی یکی از قایق‌ها بوده از ناحیه سر آسیب می‌بیند و توی آب پرت می‌شود.
⭕️بعد قایق از روی او رد می‌شود و کمرش می‌شکند.
🔹شهید قاسم میرحسینی و چند نفر دیگر فکر می‌کنند حاج آقا شهید شده است و جنازه‌اش را از آب بیرون می‌کشند...
🔸به خشکی که می‌رسند او را روی برانکارد می‌گذارند تا به سردخانه ببرند حاج‌آقا می‌شنیده که می‌گویند تمام کرده ولی نمی‌توانسته حرف بزند.
🔹با دست اشاره می‌کند که زنده است.
🔸سه ماه تمام کمرش توی گچ بود و یک ماه استراحت مطلق داشت.
💢راوی همسر شهید حاج حسین پورجعفری...
@shahidan_kerman