eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
6.4هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
43 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khoday_man8 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
امام رضا(ع): آنکه از خدا موفقیت را بخواهد اما تلاش نکند، خود را مسخره کرده است..✨🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم منتظرند آقای رئیسی... این جمعه قرار بود به سیستان و‌ بلوچستان بروی . . .(:💔🥀 @shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۴ آقام ڪه رفت سیده خانومم رفت…. غیر از پیش نماز اون سالها، فقط آقام بود ڪه سیده خانوم صدام میڪرد. بقیه صدام میڪردن رقی(مخفف اسم رقیه) اینقدر منو با این اسم صدا زدند ڪه دیگہ از اسمم بدم میومد. هرچقدر هم آقام میگفت این اسم مبارڪه نباید شڪستش ڪسے براے حرفش تره خورد نمیڪرد. البتہ در حضور خودش رقیہ خطابم میڪردند ولے در زمان غیبتش من رقے بودم و دلیل میاوردن ڪه ما عادت ڪردیم به رقی. رقیہ تو دهنمون نمیچرخہ!! 🍃🌹🍃 اول دبیرستان بودم ڪه بہ پیشنهاد دوست’ صمیمیم اسمم رو عوض ڪردم و تو مدرسه همہ صدام میزدند عسل!!! دوستم عاطفه،عاشق این اسم بود و چون بہ گفتہ ی خودش عاشق منم بود دلش میخواست همه منو به این اسم صدابزنند. عاطفہ بهترین دوست وهمدم من بعد ازمرگ آقام بود. 🍃🌹🍃 من فقط سیزده سال داشتم که آقام تصادف کرد و مرد. مامانمم که تو چهارسالگے بخاطر هپاتیت ترڪم ڪرد و از خودش براے من فقط یڪ مشت خاطره ے دست به دست چرخیده و یڪ آلبوم عڪس بجا گذاشت ڪه نصف بیشتر عڪسهاش دست بدست بین خالہ هام و داییهام پخش شد واسہ یادگاری! !! از وقتی ڪه یادم میاد واقعا جاے خالی مادرم محسوس بود. هرچند ڪه آقام هوامو داشت و نمیذاشت تو دلم آب تڪون بخوره. 🌹🍃🌹 ولے شاید بزرگترین اشتباه آقام این بود ڪه واسه ترو خشڪ ڪردن من، دست به دامن دخترعموی ترشیده ش شد وگول مهربونیهای الکیشو خورد و عقدش کرد. تا وقتی که مهری بچہ نداشت برام یکمی مادرے میکرد ولے همچین ڪه بچہ ش بدنیا اومد بدقلقے هاش شروع شد و من تبدیل شدم به هووش. مخصوصا وقتے میدید آقام از درڪه تو میاد برام تحفہ میاره آتش حسادت توچشمش زبونہ میڪشید  ولے جرات نداشت به آقام چیزے بگہ چون شرط آقام واسہ ازدواج احترام ومحبت به من بود. 🌻🍁ادامہ دارد...... نویسنده؛
🍄رمان جذاب  🍄 قسمت ۵ مرگ آقام برخلاف یتیمے وبے پناه شدن من براے مهرے خالے از لطف نبود. میتونست  با حقوق بازنشستگی و سود ڪرایه بدست اومده از حجره ے پدرے آقاے خدابیامرزم هرچقدر دلش خواست خرج خودش ودوتا پسراش کنہ و با من عین یڪ کلفتے ڪه همیشہ منت نگهداریمو تو سر فامیل میڪوبوند رفتار کنہ! 🌹🍃🌹 بہ اندازه ی تمام این سی سال عمرم از مهری متتفرم. اون منو تبدیل به یڪ دختر تو اون روزگار و یڪ موجود تو امروزڪرد. اون ڪارے ڪرد تو خونہ ی خودم احساس خفگے ڪنم و مجبورم ڪرد در زمان دانشجوییم از اون خونہ برم و در خوابگاه زندگے ڪنم. 🍃🌹🍃 اما من ڪم ڪم یاد گرفتم چطورے حقمو ازش بگیرم. بہ محض بیست  ودو سالہ شدنم ادعاے میراثم رو ڪردم و سهم خودم رو از اموال و املاڪ پدرم گرفتم وبا سهمم یڪ خونه نقلے خریدم تا دیگہ مجبور نباشم جایے زندگے ڪنم ڪه بهترین خاطراتم رو به بدترین شرایط بدل ڪرد. اما در دوران نوجوانے خوشبختیهاے من زمانے تڪمیل شد ڪہ عاطفہ هم بہ اجبار شغل پدرش بہ اروپا مهاجرت ڪرد و من رو با یڪ دنیا درد و رنج وتنهایے تنها گذاشت. 🍃🌹🍃 بے اختیار با بیاد آوردن روزهاے با او بودنم اشڪم سرازیر شد و آرزو ڪردم ڪاش بازهم عاطفہ را ببینم. 🌹🍃🌹 غرق در افڪارم بودم ڪه متوجہ شدم جلوے محوطہ ےمسجد دیگر ڪسے نیست. نمیدونم پیش نماز جوون وجدید مسجد و جوونهاے دوروبرش ڪے رفتہ بودند. دلم به یکباره گرفت.باز احساس ڪردم. 🌹🍃🌹 از رو نیمڪت بلند شدم و مانتوے ڪوتاهمو ڪه غبار نیمڪت بروش نشسته بود رو پاک ڪردم. هنوز رطوبت اشڪ رو گونہ هام بود. با گوشہ ے دستم صورتم رو پاڪ ڪردم و بے اعتنا بہ یڪ مردڪ بے سروپا و بدترڪیب راهمو ڪج ڪردم و بسمت خیابون راه افتادم. 🍁🌻ادامہ دارد… نویسنده:
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۶ در راه گوشیم زنگ خورد. با بے حوصلگی جواب دادم: _بله؟! صداے ناآشنا و مودبے از اونور خط جواب داد: _سلام عزیزم.خوبید؟! من ڪامرانم. دوست مسعود.خوشحال میشم بهم افتخار هم صحبتے بدید. 🍃🌹🍃 با اینڪه صداش خیلے محترم بود ولے دیگہ تو این مدت دستم اومده بود ڪه ڪی واقعا محترمہ. اعتراف میڪنم ڪه در این مدت و میون اینهمہ مرد وپسر مختلف حتے یڪ فرد ندیدم. همشون اداے آدم حسابے ها رو در میارن ولے تا میفهمن ڪه طرفشون همہ چیشو ریخته تو دایره و دیگہ چیزے براے ارایہ دادن نداره باهاش رفتار میڪنند. صداے دورگہ و بظاهر محترمش دوباره تو گوشم پیچید: _عسل خانوم؟ دارید صدامو؟ با بے میلے جواب دادم: _بله خوبے شما؟ مسعود بهم گفتہ بود شما دنبال یڪ دختر خاص هستید و شماره منو بهتون داده ولے نگفت ڪه خاص از منظر شما یعنے چے؟ یڪ خنده ے لوس و از دید خودشون دخترڪش تحویلم داد و گفت: -اجازه بده اونو تو قرارمون بهت بگم! فقط همینو بگم ڪه من احساسم میگہ این صدای زیبا واقعا متعلق به یڪ دختر خاصہ! واگر من دختر خاص و رویایے خودمو پیداڪنم خاص ترین سورپرایزها رو براش دارم. 🍃🌹🍃 تو این ده سال خوب یاد گرفتم چطورے براے این جوجہ پولدارها بیام و چطورے بے تابشون ڪنم. با یڪے از همون فوت وفن ها جواب دادم: _عععععععههههههه؟!!!! پس خوش بحال خودم!!! چون مطمئن باش خاص تر از من پیدا نخواهے ڪرد. فقط یڪ مشڪل ڪوچیڪ وجود داره.واون اینه کہ منم دنبال یڪ آدم خاصم.حتما مسعود بهت گفتہ ڪه من چقدر… وسط حرفم پرید و گفت: -بلہ بلہ میدونم و بخاطر همین هم مشتاق دیدارتم مسعود گفتہ ڪه هیچ مردے نتونستہ دل شما رو در این سالها تور ڪنہ و شما به هرکسے نگاه  خریدارانه نمیکنے! یڪ نفس عمیق ڪشید و با اعتماد بہ نفس گفت: _من تو رو به یڪ مبارزه دعوت میڪنم! _بهت قول میدم من خاص ترین مردے هستم ڪه در طول زندگیت دیدے!! پوزخندے زدم و بهہ تمسخر گفتم: _و با اعتماد بہ نفس ترینشون… 🍃🌹🍃 داشت میخندید. از همون خنده ها ڪه براے منے ڪه دست اینها برام رو شده بود ڪه به سردے گفتم: _عزیزم من فعلا جایے هستم بعد باهم صحبت میکنیم. گوشے رو قطع ڪردم و با کلے احساسات دوگانه با خودم ڪلنجار میرفتم ڪه چشمم خورد به اون مردے ڪه ساعتها بخاطرش رو نیمڪت نشستہ بودم!! 🍁🌻ادامہ دارد... نــویـسـنــده: 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
- صبحم بھ طلوعِ - دوستت‌ دارم توست˘˘! - ˼♥️˹ ذکر روز شنبه ــــ ـ بِھ‌نٰامَت‌ یارب العالمین 🌸 ۱۰۰ صلوات روزانه هدیه به امام زمان عج ❤️
خـدایی میدونم گنـاه لذت داره! و اصـلا وقتی انجامش میدی یه حس خاصی داره! ولےخوبه که بدونی این شیطانه که این حس لذت رو بهت میده، تااون لحظه،خدا و زشتۍگناهی کـه مـرتکب می شی رو متوجـه نشی...!🚶‍♂ تلنگر 🌱 @shahidanbabak_mostafa🕊
شهید ابراهیم همت: کار خاصی نیازنیست بکنیم! کافیه کارای روزمره مون رو به خاطر خدا انجام بدیم. اگه توی این کار زرنگ باشی شک نکن; شهید بعدی تویی..!🌸🌱 @shahidanbabak_mostafa🕊
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. ❤ تایم خاطره... 🕊 معمولا‌در‌دورهمی‌های‌که‌می‌نشستیم ، درمورد این دوره و زمونه صحبت می کردیم . گاهی بابک می گفت: ❪ خود دختر خانم ها که خواهرای ما باشند ، خودشون باید هوای خودشونو داشته باشند و باعث نشن دیگران بهشون تعرض کنند... ❫🌱🙃 @shahidanbabak_mostafa🕊
میگفت‌: هـروقت‌مـیخوا؎دعا‌کنۍ، قبل‌ازاینکہ‌دعا‌کنی‌! بگو‌خـدایـا‌من‌از‌همہ کسایۍکہ‌غیبت‌منو‌کـردن‌و‌ منونـاراحت‌کـردن‌گذشتـم‌‌ توهـم‌از‌من‌بگذر((❤️🌿 @shahidanbabak_mostafa🕊
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. ـ(تو یک ماه از من کوچک‌تر بودی و این آزارم می‌داد، طوری‌که همان جلسهٔ اول خواستگاری از پس چادری که جلوی دهنم گرفته بودم، به مامانم گفتم: «بگو که من یه ماه بزرگ‌ترم.» مادرت شنید و گفت: «اینکه چیز مهمی نیست!» راست می‌گفت، چیز مهمی نبود، چون تو روزبه‌روز از من بزرگ‌تر شدی. آن‌قدر که دیگر در پوست خودت نگنجیدی. پوست ترکاندی و شدی یک پارچه ماه، ماه شب چهارده. حالا هم آمده‌ام اینجا در محضر خودت. 🤍🌱 @shahidanbabak_mostafa🕊
از شیخ انصاری پرسیدند: چگونه میشود یک ساعت فکر کردن برتر از هفتاد سال عبادت باشد؟ فرمودند: ‹ فکری مانند فکر جناب در روز عاشورا › @shahidanbabak_mostafa🕊
🌸 یکی از بسیجیان لشکر 31 عاشورا تعریف می کند: شب عملیات والفجر 8 شهید «محمد شمسی» در حاشیه اروندرود به مانعی بر می خورد و به شدت مجروح می شود. هرچه برادران اصرار می کنند «بیا تو را به عقب برگردانیم» قبول نمی کند و می گوید: شما به عملیات ادامه بدهید و نگذارید عملیات لو برود. وضع عجیبی بود. به هر زحمت بود، بچه ها را متقاعد کرد که به پیشروی ادامه دهند. من از فاصله نه چندان دور او را زیر نظر داشتم. زخم هایش عمیق بود و خونریزیش شدید. برای آن که سر و صدا نکند و عملیات لو نرود، سرش را داخل رود فرو کرد و در همان حال مظلومانه به شهادت رسید..💔! @shahidanbabak_mostafa🕊
💌امام صادق علیه السلام فرمودند: ثَلاث مـَن کـُن فیه کـان سَیـدا: کظمُ الغیظ وَ العَفـوُ عَن المَسىء و الصِّلة بِـالنَفـسِ وَالمـال. چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ، گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال. 📚(تحف العقول، ص ۳۱۷) @shahidanbabak_mostafa🕊
: [ شهادت به خون و تیر و ترکش نیست! آن روز که خدا را در همه چیز دیدیم، آن روز شهید شده‌ایم..♥️! @shahidanbabak_mostafa🕊
سلام دروغ کلا منشأ تمام گناهان هست اگه همه تو همچی راستگو باشند گناهان دیگه هم رخ نمیده .. دروغی که حق کسی رو ضایع کنه و تاثیر تو زندگی کسی بزاره خب خیلی گناه بزرگی هست . ولی دروغی که مثلا میخوای کسی ازت نفهمه مثلا نمرت کم شده بگی مثلا ۱۹ شدم این دروغ تاثیر رو کسی نداره ولی خب استغفار نیاز داره
دروغ خوب نیست خیلی بده ! مثلا همین دوستان ما مسجدی و هیتی همچی خوب و عالی ولی مثلا میخوایم بریم تفریح بقیه میپرسن میخواین برید میگه نه!! ولی میان از من میپرسن میگم چرا میخوایم بریم بعد از من ناراحت میشن تو چرا همیشه همچی رو میگی همیشه میگم تو راست گفتن هیچوقت بدی ندیدم ولی اگه من بخوام بگم نه ولی بعد بریم اون جوان چی میگه پیش خودش !؟ میگه سید دوست نداشت من برم باهاشون یا اینا مسجدی هستن دروغ میگن !! چه اشکال داره حالا شاید خدا خواسته و اومد تو همین اردو و تفریح عوض شد که خیلی داشتیم نباید دروغ گفته بشه واقعا..
سلام .. مریضی برای همه انسان ها هست و اینکه شما تنها نیستید خیلی بدتر از شما هستند که بیمارستان هستن و ۲۴ ساعت اذیت میشن زجر میکشن .. من قبلا نماز میخوندم این خب نشد حرف !! بعد میگین من خوب بشم اونوقت نماز بخونم اعمال نیک انجام بدم ؟؟ خب این کاملا اشتباه هست شما باید در هر شرایطی شکرگزار خدا باشی نه فقط موقعی که سلامت هستی شما تا مریض نشی قدر سلامتی رو نمیدونید همین مریضی یعنی ریخته شدن گناه شما اگر این مریضی رو نگیرین گناهان شما انباشته میشه و در آخرت گریبان گیر شما میشه .. اولین آزمون ایمان یعنی امید به خدا الان که بیماری باید بگید خدایا با وجود بیماری بازم خدایا شکرت و راضیم به رضای تو . چرا از من میخوای از خدا بخوا قطعا این بیماری برطرف میشه شک نکن تحمل درد شما پایین هست باید صبر شما بالا باشه . الان باید برای خدا باشی نه بعد که خوب شدی . اگه با بیماری همچی رو رها کنی خب این ایمان نیست الکی هست . نباید قهر کنی با خدا و ازش طلبکار باشید چون ممکنه اصلا انسان با یه بیماری از دنیا بره .. دلیل نمیشه دیگه همچی رو رها کرد . شما نماز بخون و استغفار هم کن چون از خدا روی برگردوندی و باید طلب بخشش کنی بیماری شما هم خوب میشه مطمن باش فقط دوره درمان شاید کمی طول بکشه اگه میتونی الان کار کن برای امام زمان عج خوب بشی همچی به حالت عادی برمیگرده و یادت میره چه قولی دادی
إن شاء الله خدا شفا بده به همه مریض ها دنیای فانی همینه دیگه .. کلا انسان باید آماده باشه برای اتفاقات دنیوی چون صلاح کار ما دست خداست هر چی خدا بخواد و راضی باشه جز این چیزی نیست 🌿🌸