🌹خاطره ی مادر شهید
#مصطفی_صدرزاده🌹
توسن پانزده سالگی بود برای کمک به #مسجد جمعه شبها میرفت بهشت زهرا، توسن نوجوانی وغرور !
وقتی بهش میگفتم مامان اذیت نمی شی بری پول جمع کنی، میگفت مامان خیلی لذت داره برا خدا گدایی کردن ...
#مصطفي ازهمان نوجوانی درحال خودسازی بود و خیلی زجرکشید و اجرش رو دید ...
امیدوارم اون دنیا دست ماروهم بگیره ان شاءالله."
بهشت را به بها میدند ، نه به بهانه ...
شهادت را اما... قیمتی دارد بالاتر از بهشت!
برای اینکه خدا خود بشود بهای خون تو،
چقدر آماده ای؟
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده🌱
وزن #مصطفی بین70تا 74 بود.
وقتی از ماموریت بر می گشت به 66 می رسید تازمانی که می خواست برگرده. بهش می گفتم باید به وزن اولت برگردی وگرنه تو ماموریت کم میاری.
در جوابم می گفت مامان نگران نباش آن قدر خداوند به ما قدرت می دهد که حتی وقتی چندروز هم غذای درست و حسابی نخوریم اصلا کم نمیاریم.🥺❤️