eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد_شهیدان.mp3
2.22M
گمنامی آرزویم است ... ❤: عزیزان من! از یاد شهیدان غفلت نکنید🍃 •|مقام‌معظم‌دلبری|• @shahidane1
😍😘: 🔹مرجعیت انقلابی 🔸«حوزه انقلابی» @shahidane1
✨﷽✨ 🌷🍃دو ماه پس از شروع جنگ، ابراهيم به مرخصي آمد. با دوستان به ديدن او رفتيم. در آن ديدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقات جنگ صحبت ميكرد. اما از خودش چيزي نميگفت. تا اينكه صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد. 🌷🍃يكدفعه ابراهيم خنديد و گفت: در منطقه المهدي در همان روزهاي اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از يك روستا باهم به جبهه آمده بودند. چند روزي گذشت. ديدم اينها اهل نماز نيستند! تا اينكه يك روز با آنها صحبت كردم. 🌷🍃بندگان خدا آدم هاي خيلي ساده‌اي بودند. آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند جبهه. از طرفي خودشان هم دوست داشتند كه نماز را ياد بگيرند. 🌷🍃من بعد از ياد دادن وضو، يكي از بچه ها را صدا زدم و گفتم: اين آقا پيش نماز شما، هر كاري كرد شما هم انجام بديد. من هم كنار شما مي‌ايستم و بلندبلند ذكرهاي نماز را تكرار ميكنم تا ياد بگيريد. 🌷🍃ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگر نميتوانست جلوي خنده‌اش را بگيرد. چند دقيقه بعد ادامه داد: در ركعت اول، وسط خواندن حمد، امام جماعت شروع كرد سرش را خاراندن، يكدفعه ديدم آن پنج نفر شروع كردند به خاراندن سر!! خيلي خنده‌ام گرفت اما خودم را كنترل كردم. 🌷🍃اما درسجده، وقتي امام جماعت بلند شد مُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد. پيش نماز به سمت چپ خم شد كه مهرش را بردارد. يكدفعه ديدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز كردند! اينجا بود كه ديگر نتوانستم تحمل كنم و زدم زير خنده! 📚سلام بر ابراهیم1 @shahidane1
﷽ پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی ام به محضرتان خیس اب شد😓 هرروز با گناه دلت راشکسته ام بین منو تو این همه عصیان کجا شد❗️😞 💔 @shahidane1
🍃🌸 صلی‌الله‌علیه‌وآله 🍃🌸هرکس درماه رجب، هزارمرتبه«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، خداوندبرای وی هزارحسنه نوشته، وهزارشهردربهشت بنامی کند🍃🌸 📗وسائل الشیعه، ج10، ص484 @darentezar14🌹 در انتظار گل نرگس 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
یابن الحسن(عج) با نور ظهور مے شوے زیور صبــح .. با باده ے وصل پُر مے ڪنے ساغر صبـح .. دریای دل منتظران بے تاب است .. بازآ و فڪن به ساحلش ،لنگر صبـح .. اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّڪَ الفَرج 🔜 @fateme_madarm
✨🌹✨ حضرت از رسول خدا💚 صلی‌الله‌علیه‌وآله سوال شد کسی که فقیر است اما بر فقر خود می کند و جزای این شخص چیست؟ یعنی درباره ی فقر خود به کسی چیزی نمی گوید و با خود را سیر می کند جزای این شخص چیست؟ حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند در بهشت قصری است از یاقوت سرخ که اهل بهشت همه آن را نگاه می کنند همانطور که ما ستاره های درخشان را نگاه میکنیم. در این قصر کسی داخل نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا فقیر و یا مومن فقیر. کسانی که وضع مالی خوبی ندارند و ناراحت نباشند و صبر و تحمل کنند که صبر کردن بر فقر سبب آمرزش است... ‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 تشکر دکتر حریرچی از طلبه ها جهادی 🔻 یه عده هم که زیر لحاف خوابیدن میگن طلاب چه کمکی می کنن؟! ؟! @shahidane1
مهدی جان نا اُميدى را بر خوش گمانى‌ام به تو مسلّط نمى‌گردانم، و اميدم را از لطف زيباى تو قطع نمی‌كنم... مولای خوبم با تمام کوتاهی‌هایی که دارم و می‌دانم که می‌دانی تنها به تو امیدوارم، تکیه‌گاهم زمان دلتنگی‌ها و پناهم هنگام سختی‌ها و خوشی‌ها فقط تویی... کمکم کن همچنان امیدوار بمانم!! ▪️دوست داشتنت نعمت است ▫️یا صاحب الزمان عجل الله 🙏🏻 💚 @shahidane1
گمنامی آرزویم است ... ❤: 📌 سال ۹۲برای خادمی‌شهدا به شلمچه رفته بودیم و توی آشپزخانه مسئول پخت و پز برای اردوهای راهیان نور شهدا شده بودیم... خلاصه‌ای چندروزی قبل از عید نوروز رفته بودیم و کار میکردیم.واقعا باتمام سختی و فراز و نشیبش،خیلی بهمون خوش میگذشت... از جلسه های شبانه که با حضور حاج‌حسین‌یکتا و آقای‌احمدیان بود تا دورهمی های دوستانه و شوخی ها و خنده‌های‌معروف‌جواد... از فوتبال کردن ها تا دسته های عزاداری که توسط آشپزها با قابلمه و ملاقه بود... یادمه عید نزدیکای صبح بود،من و جواد و چندتا از رفقای دیگه راه افتادیم به طرف شلمچه برای اینکه کنار مزار شهدای گمنام عیدمون را با مدد و کمک شهدا شروع کنیم... وسط راه جواد رفت توی یه راه فرعی و خاکی.اصلا چشم چشم را نمیدید.بهش گفتم جواد پس اینجا کجاس؟ گفت بشین حالا میخوام ببرمتون یه جا تا یه عشق بازی درست و حسابی با شهدا بکنید... خلاصه رسیدیم به یه مقبره که شهدای تخریب اونجا دفن شده بودند... حس و حال عجیبی داشت وسط بیابان.اصلا هیچ کسی نبود.ما بودیم و شهدای‌تخریب. یه حال درست و حسابی با شهدا بردیم و سال‌جدید را با کمک شهدا شروع کردیم... یادش بخیر هر موقع شلمچه میرفتیم، میرفتیم سرمزاراین شهدا...😔 [🎤راوی:دوست شهید] @shahidane1