eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 صلی‌الله‌علیه‌وآله 🍃🌸هرکس درماه رجب، هزارمرتبه«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، خداوندبرای وی هزارحسنه نوشته، وهزارشهردربهشت بنامی کند🍃🌸 📗وسائل الشیعه، ج10، ص484 @darentezar14🌹 در انتظار گل نرگس 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
🌺 🌺 🌺 سلام حضرت بهار ، مهدی جان تو را آرزو میکنم چونانکه باغ ، بهار را ... یا چلچله ، پرواز را ... یا کبوتری دربند ، آسمان را ... تو را آرزو می کنم چونانکه تشنه ، آب را ... یا زمین عطشناک ، باران را ... یا آسمان ، رنگین کمان را ... تو را آرزو می کنم چونانکه بیمار ، طبیب را ... یا غمزده ، حبیب را ... 🌺بیا ای همه ی آرزوها ...🌺 @shahidane1 در انتظار گل نرگس
💯یه مدت بود به هر دری میزدم #کسب و کارم نمیگرفت😓 #رزق و #روزیم کم شده بود...😭 سر درد های #عجیب #بختم بسته شده بود.. #احساس میکردم #اجنه محاصرم کردن.. تازه از همه مهم تر اختلافاتم بر سر یه چیزای الکی با همسرم بالا میگرفت یه #روزی تا مرز طلاق #پیش #رفتم تا اینکه با #کانال قرآن درمانی آشنا شدم🔰🔰نمیدونین خداوند چه قدر سریع مشکلمو حل کرد......😭😭 @mosavi114 💟 #هر_مشکلی در زندگی داری و فکرمیکنی به بن بست خوردی یه سر به لینک زیر بزن ضرر که نداره👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3264937984C6391bea860 #باطل_کردن_طلسم_سحر_جادو_چشم #پاکسازی_کلی_انرژیهای_منفی
هدایت شده از پرسپولیس النصر استقلال ورزش سه
میخوام شمارو با بزرگترین تولید کننده که قیمت و مدلاش توی کشور هست آشنا کنم😍😎 بفرمایید با اطمینان💯درصدی بهترین خرید انلاین و رو از این داشته باشید😘👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469 🎊فروش ویژه ماه محرم🏴☝️☝️☝️🎊
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
🛑نامه دختر 17ساله به رهبری😱 دختر 17 ساله ای از تهران، بنام زینب نامه ای به مقام معظم رهبری می نویسد و در آن می آورد: «روز قدس، مردی - در میان خطبه های شما - بلند شد، مثل اینکه نامه ای داشت، ولی شما چقدر تلخ او را در انظار هزاران نفر شکستید . مقام معظم رهبری برای روشن شدن ذهن آن نوجوان، چنین می نویسد: دختر عزیزم! ادامه در زیر سنجاق شده:👇 http://eitaa.com/joinchat/1009123330C8fb20a338e http://eitaa.com/joinchat/1009123330C8fb20a338e سنجاق شده🖇🖇🖇🖇👆👆👆
هدایت شده از سخنرانی های عالی
⭕️ ⭕️ گمشده شما دوستان . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 💠اگر بدنبال پاسخ این مطالب هستید👇 🔹 ترک گناه 🔸 رشد ایمان 🔹 استقامت در بندگی 🔸 مراقبه و محاسبه 🔹 و مراتب سلوک 🔸 ثبوت در هر مرحله 🔹 گذر از منزلگاه ها 🔸 اساتید سلوکی 🔹 بعضی از کتب اخلاقی 🔸 نکات کلیدی اساتید راه رفته در سلوک 🔹 سرگذشت سلوکی عارفان 🔸 بعض آیات و روایات معرفتی و.... 💠 ان شاءالله دری از معارف به روی شما باز خواهد شد. 🔻حتما با این کانال همراه باشید (مطالب ناب) 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3853516846C229d334356
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿