eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼❤️🌼 《بدون تردید #خون به ناحق ریخته این #شهیدمظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت..!》 💠مقام معظم رهبری 💠 ـ-----------------------------------↻ #آیت_الله_شهیدنِمرباقرالنمر🌹🍃 (رهبرشیعیان عربستان) 👈ســــالروز شهادتــــــــــ🍃🌸 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🔳 غمت ناخوانده مهمانی ست هر شب در سرای من 🔳 اگر یک شب تو خود مهمان من باشی چه خواهد شد؟ #علی_آقا #دردانه_شهید_حججی #شهید_محسن_حججی🌹🍃 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
رمــــــان_مدافــــع_عشق💞 #قسمتــــ_ســـے و نهم ۳۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏵مرد سج
رمــــــان_مدافــــع_عشق💞 ۴۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♨️کلافه دستت را داخل موهایت می بری. می دانم که حوصله نداری دوباره برای کس دیگری توضیح بدهی، برای همین به دادت می رسم.❣ – نه حاج آقا. همسرم می خواد بره جنگ. دفاع حرم. می خواست قبل رفتن یه استخاره بگیره.✨ حاج آقا چهره دوست داشتنی خود را کج می کند. – پسر؛ توی این کار که دیگه استخاره نمی خواد. باید رفت.👌 – نه آخه… همسرم یه مشکلی داره که دکترا گفتن… دکترا گفتن جای کمک احتمال زیاد سربار می شه اونجا.😲 سرش را تکان می دهد. بسم الله می گوید و تسبیحش📿 را برمی دارد. کمی می گذرد و بعد با لبخند می گوید: دیدی گفتم؟ توی این کار نباید استخاره کرد. باید رفت بابا.👌🌹 با چفیه ی روی شانه ات، زیر پلکت را از اشک پاک می کنی و ناباورانه می پرسی: یعنی… یعنی خوب اومد❓ حاج آقا چشم هایش را به نشانه تأیید می بندد و باز می کند.💯 – حاجی جدی جدی؟ میشه یه بار دیگه بگیرید❓ او بی هیچ حرفی این بار را برمی دارد و بسم الله می گوید. بعد از چند دقیقه دوباره لبخند می زند و می گوید: ای بابا جوون! خدا هی داره می گه برو، تو هی خودت سنگ می ندازی؟⁉️ هر دو خیره خیره نگاهش👀 می کنیم. می پرسی: چی دراومد…یعنی بازم؟ – بله! دراومد که بسیار خوب است. اقدام شود. کاری به نتیجه نداشته باشید.🍃 چند لحظه بُهت زده نگاهش😳 می کنی و بعد بلند قهقهه می زنی. دو دستت را بالا می آوری و صورتت را رو به آسمان می گیری. – ای خدا قربونت برم من! اجازه ام رو گرفتم. چرا زودتر نگرفته بودم⁉️ بعد به حاج آقا نگاه می کنی و می گویی: دستتون درد نکنه. نمی دونم چی بگم؟🙏 – من چی کار کردم آخه؟ برو خدا رو شکر کن. – نه! این استخاره رو شما گرفتی.✨ جلو می روی و تسبیح📿 تربتت را از جیبت در می آوری و روی میز، مقابل او می گذاری. – این تسبیح📿 برام خیلی عزیزه، ولی الآن دوست دارم بدمش به شما. خبر خوب رو شما به من دادی. خدا خیرتون بده.❤️ او هم تسبیح📿 را برمی دارد و روی چشم هایش👀 می مالد. – خیر رو فعلاً خدا به تو داده جوون. دعا کن❗️ خوشحال، عقب عقب می آیی. – این چه حرفیه؟ ما محتاجیم. چادرم را می گیری و ادامه می دهی: حاجی امری نیست❓ بلند می شود و دست راستش را بالا می آورد.✋ – نه پسر! برو یاعلی. لبخند عمیقت را دوست دارم.😍 چادرم را می کشی و به حیاط می رویم. همان لحظه می نشینی و پیشانی ات را روی زمین می گذاری. چقدر حالت بوی خدا می دهد.✨🍃 «»«»«»«»«»«»«»«»«» دارد…✨❤️✨ 🍃🌸↬ @shahidane1
#عڪــــس_نــوشتــــہ👆 ـ------------------------------------- ✍ #خــاطــــراتــــ_شــھــــدا⇧ ❣« اردوی جهادی »😍 #خاطره_ای از مدافـــع حــــرم #شهید_محسن_حججی🌹🍃 🌅تصویــــر بــاز شــود👆 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🔸کربلای چهار و قصه #آن_آشنای_منافق (۱) گیریم منافقین در اتاق تصمیم گیری عملیات کربلای ۴ رخنه و تمام
🔸کربلای چهار و قصه (۲) بعد توئیت درست یا نادرست دکتر محسن رضایی، سوراخ موش اجاره کنندگان زمان جنگ لب به سخن گشودن و خواهان شفاف شدن شکست عملیات کربلای ۴شدند. بسم الله... در ۱۳۶۵، دو سال مانده به آخر جنگ، نفراتی از ایران در با هیئت رژیم غاصب نشستی را برگزار می‌ کنند!!! حاضر در آن جلسه چه کسانی بودند؟ 🍃🌸↬ @shahidane1
•┈••✾❀🕊🌹🕊❀✾••┈• 💢لا به لای روضه هایش از من پرسید : ▪️میدونی اِرباً اِربا که می گن یعنی چی؟ ▪️گفتم : مثل گلی که پرپر کنند و بپاشند اطراف؟! ▪️گفت : نه، توی شرهانی وقتی بدن یه شهید هفده هجده ساله رو جدا جدا توی شعاع دویست متری پیدا می کردیم، فهمیدم ارباً اربا یعنی چی... 🔻دست و پا و جمجمه و اعضا هر کدوم یه طرف بود...😭😭   📓برگرفته از مدافــــ🔻حــــرمـ🔻ــــع 🌹 🍃🌸↬ @shahidane1
4_5832469045693122121.mp3
1.62M
🔸 علمدار شجاع #صــــــوتــــــ.۷☢ همراه سیدمجتبی دو نفر از پاسداران تیپ دوم لشکر۲۵کربلا برای فراگیری آموزش پرش با چتر به بادانشگاه امام حسین تهران اعزام شدند آموزش تمام شد با اتوبوس درحال برگشتن به ساری بودیم که... 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 💚قرار بود زنده باشی ... و زنده کنی جان های مرده را ... 💔من مُرده ام ... به فریادم نمیرسی ...؟! #بریده_حالی #شهدای_صابرین #شهید_روح_الله_نوزاد🌹🍃 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#ســیــــــــــره_شــهــــدا⇧ #شمــــــاره(8⃣)🔻🔻 ━━━━━💠🌸💠━━━━━ 💢 بچه برو بیرون❗️ 🔹داخل که شدیم،
#ســیــــــــــره_شــهــــدا⇧ #شمــــــاره (9⃣)🔻🔻 ━━━━━💠🌸💠━━━━━ 💢دانش‌آموز باید «کاپیتان» باشه❗️ 🔹در مسابقات، برای این‌که بهترین‌ها شناخته بشوند، یه بازوبند منحصربه‌فرد هم به بازوشون می‌بندن، این یعنی «کاپیتان» کسی که از بقیه هم‌سن‌وسال‌ها سرآمدتره.👌 🔸حالا بخشی از نوشته یک کاپیتان 12 ساله را بخونید: ▫️آمریکای جهانخوار و هم‌پیمانانش برای شکست این انقلاب حداکثر تلاش خود را می‌کنند، اما ما می‌دانیم «ید الله فوق ایدیهم»، این دست خداست که توطئه‌های دشمنان جهانخوار را در هم می‌کوبد.👌✌️ 🔻#شهید_علیرضا_محمودی انصافاً سرآمد 12 ساله‌ها بود، چون اهل عمل بود.🌹 ▫️اگه در مسابقات خدا مرد عمل بشی، اون‌وقت خدا می‌کندت کاپیتان تیم خودش.✨🍃 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#شهــــــداےمــــداح👆 #شماره(9⃣)🔻 💢شاعر و مداح اهل بیت✨☘ و همچنین مداح عاشورایی جبهه ها ┅═══✼❉❉✼
👆 شمــــاره(🔟) ـ‌°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ⇩ ـ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞ 🌸اگر در تمام دنیا از اول خلقت تا انتهای خلقت اگر نیک بنگرید، خواهید دید که برای رسیدن به پلی نیکوتر از نخواهید یافت و کسانی که اینها را ندارند بهتر است بگوییم اصلا دین ندارند و را مدلی دیگر شناخته اند ـ------------------------------------↻ 👈به یاد مداح بااخلاص و باصفا شیر لشگر اسلام افتخار حزب الله 💔🍃 🍃🌸↬ @shahidane1
💠❤️💠❤️💠 12 دیماه #سالروز_شهادت فرمانده ای که رکورد همه نیروهای شهید و جانبازش را زد☝ ️ او حین خنثی کردن راکت هواپیما در عمق 3 متری زمین منفجر شد😞 😔 میگویند: علیرضا تیکه تیکه شد؟ نه بالاتر...!! پودر شد؟ بالاتر...!! علیرضا بر اثر قدرت موج انفجار و حرارت زیاد بخار شد😭 😭 😭 😭 #شهید_علی_عاصمی💔 《ســــالــــروزشـهادتــــ》 شادی روحشون صلوات🌹 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
خدایا قرار ده مرا از شهیدان پیش روی حضرت صاحب الزمان(عج) فرازی از دعای عهد #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #م_ح_م_د_بن_حسن_العسکری 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دارنسل_سوخته🔻 #قسمــتــــــ_سی و یکم ۳۱ 👈این داستان⇦ 《 هدیه خدا》 ــ≥≤≥≤≥≤≥≤≥≤≥≤≥≤≥
:🔻 ۳۲ 👈این داستان《نماز قضا》 ـ........................................ 🌸توی راه ... توی ماشین🚙 ... چشم هام رو بستم تا کسی باهام صحبت نکنه ... و نماز شبم رو همون طوری نشسته خوندم ...🌼 💠نماز صبح ... هر چی اصرار کردیم نمی ایستاد ... می گفت تا به فلان جا نرسیم نمی ایستم ... و از توی آینه ... عقب... به من نگاه می کرد ...😒 دیگه دل توی دلم نبود ... یه حسی بهم می گفت ... محاله بایسته ... و همون طوری نماز صبحم رو اقامه کردم ...😐 توی همون دو رکعت ... مدام سرعت رو کم و زیاد کرد ... تا آخرین لحظه رهام نمی کرد ... اصلا نفهمیدم چی خوندم😥 ... هوا که روشن شد ایستاد ... مادرم رفت وضو گرفت ... و من دوباره نماز صبحم رو قضا کردم☹️ ... توی اون همه تکان اصلا نفهمیده بودم چی خوندم ... همین طور نشسته ... توی حال و هوای خودم ... به مهر نگاه می کردم ... - ؟ ... سرم رو آوردم بالا و بهش لبخند زدم😊 ... - آدم، خواهر گلی مثل تو داشته باشه ... که می ایسته کنار داداشش به نماز ... ناراحتم که باشه ناراحتی هاش یادش میره ...🤗 خندید ... اما ته دل من غوغایی بود😔 ... حس درد و شرمندگی عمیقی وجودم رو می گرفت ... - واقعا که ... تو که دیگه بچه نیستی ... باید بیشتر روی تمرکزت کار کنی ... نباید توی ماشین تمرکزت رو از دست می دادی ... ... سر نماز تیر از پاش کشیدن متوجه نشد👌 ... ولی چند تا تکان رو بهم ریخت ...😥 و همون جا کنار مهر ... ولو شدم روی زمین ... بقیه رفتن صبحانه بخورن ... ولی من اصلا اشتهام رو از دست داده بودم ...💐💐 ـ<><><><><><><><><><><> ...🌹 🍃🌸↬ @shahidane1
#دعــاےفرج به نیابت از 👈مدافــــع حــــرم🔻 #شهیدحسین_معزغلامی🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #شبتون_شهدایی💔🍃 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️ 🌸🍃این گوهر ما یوسف ثانی است که گرفتار شده است 🍃🌸سلطان زمین و آسمان است که گرفتار شده است. 🌸🍃 این گوهر ما عصاره پیامبران است 🍃🌸گنج پنهان خدا روی زمین است، 🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌺 مرا بعد از خودت بی چتر و بی تن پوش نگذاری کہ سرمای بدی دارد، زمستان های بعد از تو ...💔 _______🌾💛🌾______ #شهید_محمد_تقی_سالخورده🌹🍃 #شهادت ۱۳۹۵ #خانطومان ، سوریه #شهدای_صابرین 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖ 🌼ســــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــی❣
﷽ ━━━━━💠🌸💠━━━━━ #مثــــــل_شهــــدا🌹 🍃محمدرضا از جمله خصوصیات اخلاقی که داشت این بود که اموال شخصی اش را به راحتی می بخشید. 🔸مثلا یک موقع از دانشگاه برمی گشت، زیپ لباسش را طوری تا بالا کشیده بود که معلوم نباشد، زیر لباسش چی پوشیده، چرا که یک لباس کهنه تنش بود.⚡️ 🔹وقتی می شستم می دیدم یک تی شرت کهنه ناشناس است که با لباس نوی خودش معاوضه کرده بود. 🔸حتی کت و شلواری که برای عروسی خواهرش خریده بود را هم به یکی از دوستانش که به شهرستان می رفت بخشید.❤️ مدافــــ🔻حــــرمـ🔻ــــع #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری🌹🍃 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
✍ #فرازے_از_وصیتنامه⬇️ ❣قلبتان را به ذکر خداوند متعال آرام کنید، برایم خیلی خیلی زیاد #قران و #دعا بخوانید و حتی‌الامکان در مراسم مذهبی (نماز جمعه ، نماز جماعت،مسجد،راهپیمائی، دعای کمیل ...) شرکت کنید و برایم از تمام کسانی که می‌شناختم حلالیت بطلبید، فقرا را همچون گذشته دستگیری کنید، مردم را دعوت به اسلام کنید و از جمهوری اسلامی و رهبر عزیز، #امام_خمینی و روحانیت متعهد و مسئول پشتیبانی کنید. شما را به خداوند رحیم می‌سپارم .»🌸✨ ـ^~^~^~^~^~^~^~^~^~^ #شهیدمسعــــودشفــــاپی💔🍃 🌸《ســالــروزشهــادتــــــ》🌸 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
﷽ ━━━━━💠🌸💠━━━━━ 🔻مقبول ترین نماز و حلال ترین لقمه🔻 💠 خیلی آرزوی دیدار امام خمینی(ره) را داشت ولی مشغله کاری به او اجازه نمی داد. تا اینکه در ماه مبارک رمضان سال۱۳۶۵ به افطاری حضرت امام(ره) دعوت شد و نماز را پشت سر امام(ره) خواند.✨💫 بعد از آن بارها می گفت که اگر در عمرم یک نماز مقبول داشته باشم همان نماز است و اگر لقمه خیلی حلال خورده باشم، همان لقمه سفره حضرت امام بود.🌼 راوی خواهر شهید ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ #شهید_علیرضا_عاصمی🌹🍃 🌸《ســــالــروزشهــــادتــــ》🌸 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🍃🍃 ✳️ یکی از مواقعی که میشه فهمید رفیقت، رفیق راه خداست، اینه که ببینی وقت نماز، بی تاب نماز میشه یا عین خیالش نیست :::::::::::::::::::::::::::::: 🌹رفیق شهدایی با نماز حال میکنه...👌 #رفاقت #نماز_اول_وقت #رفیق_شهدایی 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
رمــــــان_مدافــــع_عشق💞 #قسمتــــ_چهلم ۴۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ♨️کلافه دستت ر
رمــــــان_مدافــــع_عشق💞 و یکم ۴۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎 ماشین خیابان را دور می زند و به سمت راه آهن حرکت می کند. چادرم را روی صورتم می کشم و پشت سرم را نگاه می کنم و از شیشه عقب به گنبد طلایی خیره می شوم😐. “چقدر زود گذشت! حقا که بهشت جای عجیبی نیست! همین جاست. می دانی آقا؟ دلم برایت تنگ می شود. خیلی زود❗️” نمی دانم چرا به دلم افتاده بار بعدی تنها می آیم.😔 کاش می شد نرفت! هنوز نرفته، دلم تنگ شده. بغض چنگ به گلویم می اندازد. اشک از کنار چشمم😢 روی چادرم می چکد. نگاهت می کنم.  پیشانی ات را به شیشه چسبانده ای و به خیابان نگاه می کنی. می دانم که هم خوشحالی، هم ناراحت. خوشحالی به خاطر جواز رفتنت. ناراحتی به خاطر دو چیز. این که مثل من هنوز نرفته دلت برای مشهد پر می زند و دوم این که نمی دانی چطور به خانواده ات بگویی که می خواهی بروی. می ترسی نکند پدرت زیر قول و قرارش بزند.😔 دستم را روی دستت می گذارم و فشار می دهم. می خواهم دلگرمی ات باشم.❤️ – علی❗️ – جان! – بسپار به خدا.✨ لبخند می زنی و دستم را می گیری.☺️ زمان حرکت غروب بود و ما دقیقاً لحظه حرکت قطار 🚉 رسیدیم. تو با عجله ساک را دنبال خودت می کشیدی و من هم پشت سرت تقریباً می دویدم. بلیط ها را نشان می دهی و می خندی.😁 – بدو ریحانه! جا می مونیما❗️ تا رسیدن به قطار و سوار شدن، مدام مرا می ترساندی که “الآن جا می مونیم.” واگن اتوبوسی بود🚃 و من مثل بچه ها گفتم حتماً باید کنار پنجره بشینم. تو هم کنار آمدی و من روی صندلی ولو شدم. لبخند می زنی و کنارم می نشینی.😊🌹 – خب بگو ببینم خانوم! سفر چطور بود❓ چشم هایت👀 را رصد می کنم. نزدیک می آیم و در گوشت آرام می گویم: تو که باشی همه چیز خوبه.👌 چانه ام را می گیری و فقط نگاهم👀 می کنی. آخ که همین نگاهت مرا رسوا کرد. – ریحانه از وقتی اومدی توی زندگیم، همه چیز خوب شد. همه چیز.💞 سرم را روی شانه ات می گذارم که خودت را یک دفعه جمع می کنی. – خانوم حواسم نیست، تو هم چیزی نمیگی❗️ زشته عزیزم! این کارا رو نکن. دو تا جوون می بینن و دلشون می خواد. اون وقت من بیچاره دوباره دم رفتن پام گیر میشه.🙁 می خندم و جواب می دهم: چشششششم آقاااا❗️ شما امر کن! البته جای اون واسه جوونا دعا کن.🍃✨ – اون که روی چشم. دعا می کنم خدا یه حوری بهشون بده. ذوق زده لبخند می زنم که ادامه می دهی: البته بعد از شهادت.🌹🕊 و بعد بلند می خندی. لبم را کج می کنم و به حالت قهر می گویم: خیلی بدی! فکر کردم منظورت از حوری منم❗️ – خب منظورم شما بودی دیگه. بعد از شهادت، شما می شی حوری عزیزم.❣ رویم را سمت شیشه برمی گردانم و می گویم: نه خیر دیگه قبول نیست. قهر قهر تا روز قیامت. – قیامت که نوکرتم ولی حالا قَهر نکن، گناه دارما. یه روز دلت تنگ می شه برام خانوم. دوباره رو می کنم سمتت و نگاهت👀 می کنم. در دلم می گذرد: ” آره دلم برات تنگ می شه. برای امروز. برای این نگاه خاصی که بهم می کنی.”😔 یک دفعه بلند می شوم و از جایگاه کیف و ساکها، کیفم را برمی دارم و از داخلش دوربینم📷 را بیرون می آورم. سر جایم می نشینم و دوربین را جلوی صورتم می گیرم. – خب می خوام یه عکس یادگاری بگیرم. زود باش بگو سیب.📸 می خندی😁 و دستت را روی لنز می گذاری.✋ – با این قیافه ی کج و کوله من❓ – نه خیر. به سید توهین نکنا❗️ – اوه اوه چه غیرتی❗️ و نیشت را به طرز مسخره ای باز می کنی. به قدری که تمام دندان هایت پیدا می شود.😁 – این جوری خوبه⁉️ می خندم و دستم را روی صورتت می گذارم. – اِاِاِ نکن دیگه! تو رو خدا یه لبخند خوشگل بزن.😌 لبخند می زنی و دلم را می بری.😍 – بفرما خانوم. – بگو سیب🍎 – نه….نمیگم سیب❕ – باز اذیت کردی❓ – میگم… میگم. دوربین📸 را تنظیم می کنم. – یک… دو… سه. بگو❗️ – شهیییید.🌹🕊 قلبم با ایده ات کنده و یادگاریمان ثبت می شود.💞   ــ* ــ ــ *ــ ــ *ــ ــ *ــ ــ *ــ ــ *ــ ــ ....💖💫💖 🍃🌸↬ @shahidane1
─┅═✨🌹✨═┅─ 💠 سجاد به دعا مادر و توسل به امام رضا (ع) عقیده خاصی داشت. 🔸در دوران آموزش از من خواست که برای اینکه دوره آموزشی خود را در مشهد سپری کند برایش دعا کنم. 🔹من هم 5000 صلوات برای او نذر کردم و خوشبختانه در طی اتفاقاتی او به آروزی خود رسید و به مشهد منتقل شد و حدود 4 ماه در جوار حرم امام رضا (ع) مشغول خدمت به جمهوری اسلامی ایران بود و هر سال حداقل یک مرتبه به پابوس این امام عزیز می رفت.🍃✨ راوی #مادر_شهید 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 #شهید_سجاد_زمانی_بابگهری🌹🍃 🌸《ســــالــروزولادت》🌸 🍃🌸↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
•••✾❀🕊🌹🕊❀✾••• پـندارما ایـن اسـت که مـا مانده ایـم و شــهدا رفــته اند امـا حقـیقت آن اسـت که زمـان ما را با خـود برده است چه خـوش ساعـتی بـود ساعـت شـهادتـشان خوشـا به سعـادتـشان ✨➼‌┅══┅┅───┄ 🔻 «احسان_کشاورز» در سال 1347 در تهران چشم به جهان گشود. 🔻وی در تاریخ 13 دی 1365 در منطقه باختران به درجه رفیع نائل آمد. 🌹🍃 《ســــالروزشهادتــــ》 🍃🌸↬ @shahidane1