eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💢 تاریخ باید بداند دفاع از حرم عمه سادات حضرت زینب (سلام الله علیها) دلیل نمیخواهد راهنمایش دل است و بهانه‌اش هم دل ... 🔻و بیعت حسینیان زمان، بیعتی است به رنگ خون که جلوه‌ای از این عهد و پیمان را پیکر مطهر شهدای مدافع حرم به تصویر کشیدند. ▫️مدافـــع حــــرم▫️ 🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیست‌ویک 👈این داستان⇦《 ژست یک قهرمان 》 ــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 فیل و پیری 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎خسته از دانشگاه برگشته بودم ... در رو که باز کردم ... یه نفر با صدای مضطرب و ناراحت صدام کرد ... آقا مهران ... 💢برگشتم سمتش ... انسیه خانم بود ... با حالت بهم ریخته و آشفته ... - مادرت خونه نیست؟ ... نه ... دادگاه داشتن ... 🔹بیشتر از قبل بهم ریخت ... چی شده؟ ... کمکی از دست من برمیاد❓ ... سرش رو انداخت پایین ... هیچی ...و رفت ...😔 🔸متعجب ... چند لحظه ایستادم ... شاید پشیمون بشه ... برگرده و حرفش رو بزنه ... اما بی‌توقف دور شد ... ▫️رفتم داخل ... سعید چند تا از هم کلاسی‌هاش رو دعوت کرده بود ... داشتن دور هم فیلم نگاه می‌کردن ...📺 دوست‌هاش که بهم سلام کردن تازه متوجه من شد ... سرش رو آورد بالا و نگاهی بهم کرد ...🙄 🔻چیه قیافه‌ات شبیه علامت سوال شده❓ ... 🍃نشستم کنارشون و یه مشت تخمه برداشتم ... هیچی دم در انسیه خانم رو دیدم ... خیلی بهم ریخته بود... چیزی نگفت و رفت ... نگرانش شدم ...😔 با حالت خاصی زل زد بهم ...😳 تو هم که نگران هر احمق بیشعوری که رسید بشو ... 🔹و بعد دوباره زل به صفحه تلویزیون ... حقشه بلایی که سرش اومده ... با اون مازیار جونش ... - برای مازیار اتفاقی افتاده❓ ... 🔻نه ... شوهرش می‌خواد دوباره ازدواج کنه ... مردک سر پیری ... فیلش یاد هندستون کرده ... ▫️و بعد دوباره با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... چشم‌هاش برق می‌زد ...⚡️ ➖دختره هم سن و سال توئه ... از اون شارلاتان‌هاست ... دست مریم رو از پشت بسته ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #رهبرانـــــہ #مقام_معظم_رهبری 🌹شهادت، یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی، و میهمان شدن بر سر سفره‌ی ضیافت الهی. ▫️ مدافـــع حــــرم ▫️ #شهیــد_حامـــــد_زمانـــــی🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ 🌹پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند. ▫️سید اهل قلم▫️ 🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #شهیـــــدانہ ❤️عشــــق را، شب زنده‌داری‌ها خوش است رنــــج را، امـیـــــــدواری‌ها خوش است خوب‌رویـان را نگـاه ِ دل‌نواز عاشـــــقان را بـی قــــــراری‌هـا خوش است ... ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_مرتضـــــی_بصیری‌پور🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 بیا زینبت را ببر تا بیمارستان 》 🖇هزار بار مردم و زنده شدم … چشمهام رو بسته بودم و فقط صلوات می‌فرستادم …از در اتاق که رفتم تو … مادر علی داشت بالای سر زینب دعا می‌خوند … مادرم هم اون طرفش، صلوات می‌فرستاد … چشمشون که بهم افتاد حال شون منقلب شد … بی‌امان، گریه می‌کردن …مثل مرده‌ها شده بودم … 🔹بی‌توجه بهشون رفتم سمت زینب … صورتش گر گرفته بود … چشمهاش کاسه خون بود … از شدت تب، من رو تشخیص نمی‌داد … حتی زبانش درست کار نمی‌کرد … اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت … دست کشیدم روی سرش … – زینبم … دخترم … ⭕️هیچ واکنشی نداشت … – تو رو قرآن نگام کن … ببین مامان اومده پیشت … زینب مامان … تو رو قرآن …دکترش، من رو کشید کنار … توی وجودم قیامت بود … با زبان بی‌زبانی بهم فهموند … کار زینبم به امروز و فرداست …دو روز دیگه هم توی اون شرایط بود … 💢 من با همون لباس منطقه … بدون اینکه لحظه‌ای چشم روی هم بزارم یا استراحت کنم … پرستار زینبم شدم … اون تشنج می‌کرد … من باهاش جون می‌دادم …دیگه طاقت نداشتم … زنگ زدم به نغمه بیاد جای من … اون که رسید از بیمارستان زدم بیرون … 🍀رفتم خونه … وضو گرفتم و ایستادم به نماز … دو رکعت نماز خوندم … سلام که دادم … همون طور نشسته … اشک بی‌اختیار از چشمهام فرو می‌ریخت … 🔸علی جان .. هیچ وقت توی زندگی نگفتم خسته شدم … هیچ وقت ازت چیزی نخواستم … هیچ وقت، حتی زیر شکنجه شکایت نکردم … اما دیگه طاقت ندارم … زجرکش شدن بچه‌ام رو نمی‌تونم ببینم … 💠 یا تا امروز ظهر، میای زینب رو با خودت می‌بری … یا کامل شفاش میدی … و الا به ولای علی … شکایتت رو به جدت، پسر فاطمه زهرا می‌کنم … زینب، از اول هم فقط بچه تو بود … روز و شبش تو بودی … نفس و شاهرگش تو بودی … چه ببریش، چه بزاریش … دیگه مسئولیتش با من نیست … 🔻اشکم دیگه اشک نبود … ناله و درد از چشم هام پایین می اومد … تمام سجاده و لباسم خیس شده بود … ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #آرزوےشهادتــــــ 💢 «حجت» همیشه آرزوی شهادت داشت و در زمان خواستگاری هم این موضوع را با من مطرح کرد و گفت که می‌خواهد سرانجام زندگیش اگر خدا بخواهد به شهادت ختم شود. 🔻بارها و بارها در طول زندگی عنوان شهادت را بکار می‌برد و در جریان سوریه به برادر بزرگترش هم گفته بود که بالاخره من در دفاع از حرم شهید می‌شوم... و همین طور هم شد. راوی 👈 همسر شهید ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_حجـــــت‌اله‌_نوچمنی🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🎉🎊🎉🎊🎉 🌸امشب شب میـــلاد علمدار حسین است 🌸میـــــلاد علمــــــدار وفادار حسین است 🌸گـــــر بــــود علـــــی محرم اسرار محمـد 🌸عباس علی محـــرم اسرار حسیـن است 🎉🎊میلاد حضرت ابوالفضل (ع) و روز جانباز مبارک باد🎊🎉 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR -sibsorkhi_02.Mp3
4.63M
🎊🎉🎊 🌸 #میلاد_حضرت_ابوالفضل_العباس (ع) 💐آخر قصه‌ی عالم 💐اول قصه‌ی دنیاست 🎤 #سیب_سرخی 👏 #مولودی 👌 بسیار زیبا ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈سردار‌ مــدافـــع حـــرم🔻 #شهیــد_محمــــدعلی_الله‌دادی🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1