شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #کتاب #شهید_گمنام 👈 ۷۲ روایت از شهــداے 💚 #گمنــام و #جاویدالاثــــر💚 🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───
﷽
#کتاب
#شهید_گمنام
👈 ۷۲ روایت از شهــداے
💚 #گمنــام و #جاویدالاثــــر💚
🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
📃 #روایت_نهم
📌 #عنوان : «مصطفی»
🎙 #راوی : برادر شهید و کتاب یادگاران
🔻در فتح المبین به سختی مجروح شد. منتقل شد به بیمارستانی در تهران. وقتی حالش بهتر شد قصد بازگشت به جبهه داشت، اما هیچ پولی همراهش نبود، ولی میدانست چه ڪند.
🔻عصر جمعه بود، مشغول دعای فرج شد. از خود آقا تقاضای ڪمڪ ڪرد. بعد از نماز جمعه جمعیتی برای ملاقات با جانبازان به بیمارستان آمدند، سیدی از جمع خارج شد و به سراغ #مصطفی آمد، یڪ ڪتاب دعا به او هدیه داد و رفت.
🔻در میان صفحات ڪتاب چند اسڪناس بود، این پول هزینه ڪرایه و شام او را تامین ڪرد. به #جبهه ڪه رسید این پول تمام شد.
🌷 @shahidane1 🌷
🔻برای بچهها مداحی میڪرد، صحبت میڪرد. ڪلام او بسیار موثر بود. سخنرانی او قبل از عملیات بیت المقدس آنچنان گیرا بود ڪه بچهها برگههای مرخصی را پاره ڪرده و ماندند. اولین گروهی ڪه وارد #خرمشهر شد نیروهای تحت امر او بودند.
🔻 #مصطفی فرمانده سپاه سوم صاحب الزمان(عج) بود، لشڪرهای ۲۵ ڪربلا، علی بن ابیطالب(ع)، ۱۰ سیدالشهدا(ع)، ۸ نجف و ۱۴ امام حسین(ع) تحت امر او بودند.
🔻از او خواسته بودند مسئولیت نیروی زمینی سپاه را بر عهده بگیرد اما قبول نڪرد، بعد از عملیات رمضان همه مسئولیتها را تحویل داد. چه شده بود، نمیدانیم. میگفت تا حالا تڪلیف بود مسئول باشم، اما حالا میخواهم بسیجی باشم.
🔻برگشت اصفهان. آماده شد برای #ازدواج، میخواست همسرش از سادات باشد. بخاطر علاقه به #حضرت_زهرا(س)، برای همین با همسر یڪی از شهدا که از سادات بود، ازدواج ڪرد.
🔻برای ازدواج یڪ ڪارت برد قم، به نیابت از حضرت زهرا(س) انداخت داخل ضریح حضرت معصومه. فردای عروسی در خواب دیده بود ڪه #حضرت_زهرا(س) و چندین بانوی بزرگوار در مراسم او شرڪت کردند.
🔻مجلس عروسی او بسیار ساده و باصفا بود. همه شاد و خوشحال بودند. در پایان مراسم خیلی با جدّیت گفت: فڪر نڪنید من با ازدواج به دنیا چسبیدهام، ازدواج وظیفهای بود، جبهه و جهاد هم وظیفه دیگری است.
🌷 @shahidane1 🌷
🔻سه روز بعد از ازدواج راهی شد. مرحله بعدی عملیات والفجر۲ در حال انجام بود. با گردان یازهرا(س) به جلو رفت. پیڪر بچههایی ڪه بر روی تپه برهانی مانده بود را به عقب منتقل ڪرد.
🔻 #مصطفی_ردانی_پور با سمت یڪ بسیجی به عملیات آمد و همانجا مشغول مبارزه شد. قبل از عملیات به برادرش گفت: میخواهم جایی بمانم ڪه نه دست شما به من برسد، نه دست دشمن.
🔻روز نیمه مرداد ۱۳۶۲ روز معراج مصطفی بود. پیڪرش همانجا ماند. مدتی بعد نیروها عملیات دیگری ڪردند. پیڪر دهها شهید به عقب منتقل شد.
🔻ده سال بعد بچههای تفحص چهارصد پیڪر شهید را از ارتفاعات پیرانشهر به عقب منتقل ڪردند. به همه سپرده بودیم اگر همراه #شهیدی #انگشتر_عقیق درشتی پیدا ڪردید خبر دهید، اما خبری از #مصطفی نبود.
🔻برای #مصطفی این فرمانده بزرگ جنگ کسی مراسم نگرفت و خبر شهادتش را هم ڪسی نگفت. شاید فڪر میڪردند جنازهاش به دست دشمن افتاده. شاید فڪر میڪردند اسیر شده. اما گویی #گمنامی صفتی است ڪه عاشقان #حضرت_زهرا(س) به آن آراستهاند.
🔺شادے روح #شهید صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#ڪاری_از ⇩↯⇩
✍ "گروه فـرهنگی شهید ابراهیم هادے"
🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286