【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #توبه_نصوح۲ #قسمت_هفتاد_ویکم حوریا از بین لباسهای مزون دوم، بین سه لباس مر
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
.
#توبه_نصوح۲
#قسمت_هفتاد_ودوم
( حسام می گوید )
دختر از اتاق پرو بیرون رفت و حوریا با آن تاپ و شلوار، مثل مجسمه رو به رویم ایستاده بود. خندیدم و گفتم:
_ میخوای من پُرو کنم؟
حوریا هم خنده اش گرفت و گفت:
_ خدا بگم چیکارش نکنه. گفته بودم خودم میپوشمش چرا تو رو آورد...
یک تای ابرویم را بالا دادم و گفتم:
_ تا اینجا اومدم عمرا اگه از این اتاق بیرون برم.
و نگاهی به لباس انداختم و گفتم:
_ و عمرا اگه اینو بتونی تنهایی بپوشی.
زیر لب گفت:
_ کاش مامانمم می اومد.
دلخور به چشمش خیره شدم و سکوت کردم. نگاه نگرانش را به من دوخت و گفت:
_ منظور بدی نداشتم.
_ حوریا جان... به هم محرمیم ها...
_ می دونم حسام. اینو انقدر تکرار نکن.
اخمم توی هم رفت و گفتم:
_ باشه. لباستو بپوش بریم دنبال مامانت و برگردیم. یا بذاریم یه روز با حاج خانوم بیایم.
چرخیدم و قفل اتاق پرو را باز کردم که خارج شوم. عصبی بودم و دوست نداشتم حوریا را با رفتارم برنجانم.
_ حسام جان... می پوشمش فقط... خب... سعی کن نگام نکنی. فقط کمکم کن حتی شده با چشم بسته.
دلم برای مظلومیت صدایش سوخت. هنوز هم از این خلق و خوی خجالتی و سختگیرانه اش ناراحت بودم اما نمی خواستم ذوق و هیجان این روز را تا آخر عمر، برای جفتمان خرابش کنم. لباس را از چوب رختی جدا کردم و پشت به حوریا ایستادم. چهار طرف اتاق آینه بود اما حوریا انقدر با دستپاچگی لباسش را درآورد که انگار حواسش به آینه ها نبود. تمام تنم خیس عرق بود و مدام چشمم را مهار می کردم که حریصانه حوریای داخل آینه را می بلعید. تازه که سرش را بلند کرد و گفت (لباسو نزدیکم بیار) متوجه نگاه وحشی ام توی آینه شد. چشم بست و لبش را به دندان گرفت و تسلیمانه لباس را پوشید و پشت به من ایستاد که زیپ آن را بالا بکشم. تمام وجودم او را تمنا می کرد که توی آن لباس پف و دکولته، مثل یک افسونگرِ رویایی دلربایی می کرد. دیگر تاب نیاوردم و او را به آغوشم کشیدم و شانه هایش را بوسه باران کردم. خودم را این همه بی جنبه ندیده بودم و از این رفتار مهار نشدنی ام در حضور حوریا خجالت کشیدم اما ولع و تمنای خواستنِ حوریا بر رفتار رام و جنتلمنانه ام چربید و هیچ رقمه دوست نداشتم از او جدا شوم. بوسه ای به گونه ام زد و گفت:
_ هنوز لباسو به تنم ندیدم حسام جان.
به سختی او را رها کردم و گوشه ای ایستادم که خودش را وارسی کند. کاش تا ابد این لباس را به تن داشت و هرگز آن را عوض نمی کرد. خودش هم به ذوق آمده بود و خجالت چند لحظه ی پیشش محو شده و با نگاهی که می درخشید مدام می چرخید و خودش را از چهار جهت دید می زد. آنقدر لباس، چشمش را گرفته بود که همین را پسندید و گفت دختر را صدا بزنم که لباس را روی تنش تنظیم و اندازه کند. دوست نداشت لباس های دیگر را بپوشد و همین را با تمام وجود پسندیده بود.
#به_قلم_طاهره_ترابی
[⛔️]ڪپےتنهاباذڪرمنبعونامنویسنده
موردرضایتاست.
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
#رهبرانہ💕
﮼𓏲 ࣪ روزه دار چشمانٺ هسٺم
بہ آن امید ڪه در افطار دیدار🌱
موذن پلڪ هایت دعوت ڪند
مرا بہ ربناے نگاهٺ..😍
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
📻🌿 @Iran_gavi 🌿📻
هدایت شده از راھ شهدا🕊
#تلنگر
📌 پزشک...
🔸 پزشک متخصص گفت: مریضتون باید زودتر عمل بشه.
زن مستأصل پاسخ داد: پول عمل رو نداریم. اگه میشه عملش کنین تا پولش رو جور کنیم.
پزشک بیحوصله گفت: ببرینش یه بیمارستان دولتی. اینجا یه بیمارستان خصوصیه. اول پول، بعد عمل! بفرمایید. نفر بعدی بیاد تو...
پزشک، شب موقع نماز، دعای فرج میخواند.
👤 او هم خودش را #یک_منتظر میدانست!
#امام_زمان عج الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای به شیخ مفید می فرمایند:
سعی کنید اعمال شما (شیعیان) طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
@soleimani0313
هدایت شده از 🌷منتظران منجی🌷
#تلنگر✨
چهسکوتیدنیارافرامیگرفتاگر
هرکسبهاندازهعملشسخنمیگفت؛
اميرالمؤمنين«؏»
+یعنیماآدمابهاندازهای
کهحرفمیزنیم،عملنمیکنیم
ماهمشحرفیم...
چوناگهغیراینبودالانداشتیم
رخزیبایپدرمون،امامزمانﷻرومیدیدیم..
#شایدتلنگر
#حرفقشنگ
@ManjiMahdi313
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
«🌼🕊»
بویعطرعجیبیداشت!
نامعطرروکهمیپرسیدمجوابسربالامیداد شهید کهشدتویوصیتنامهاشنوشته بود: بهخدا قسمهیچوقتبهخودمعطرنزدمهروقتخواستممعطربشومازتهدلمی گفتم:
"السَّلامُ عَلَیکَ یا اباعَبدالله الحُسَین عَلَیهِ السَّلام"
#شهیدانه
📻🌿 @Iran_gavi 🌿📻
هدایت شده از 🌷منتظران منجی🌷
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 شهید همت:
🌿 من #زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم.
علی وار زیستن و علی وار شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم.
📚کتاب طنین همت
📻🌿 @Iran_gavi 🌿📻
آیت_الله بهجت (ره) :
نماز مثل لیمو شیرین است، هرچه از اول وقت دور شود تلخ تر میشود
#شایدتلنگر
شیخ قمی.mp3
719.6K
#فایل_صوتی🎙
#شیخ_قمی
🔴 شخصیت های مورد تایید جناب حجتالاسلام محسن مجتهد زاده مشهور به شیخ قمی، در #جهاد_تبیین
💎 بـه آمـرین بپیـوندیـد
هدایت شده از « نــٰادِم | ɴᴀᴅᴇᴍ »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداوسیما!؟
زندگی من.....
#خادمالشهدا🥺
⊱⋅ ———— ⋅ 𔘓 ⋅ ———— ⋅⊰
❲🤍 .
⊹. ִ🐾
((+_+))@Sadatmolaali❤