یکی از توفیقات راهیان نور امسال زیارت قبور مطهر گلزار شهدای آبادان بود. زیارت این گلزار غریب رو با مدیران دو تا از کاروان ها مطرح کردم و الحمدلله قبول کردند که از این گلزار غریب هم زیارت کنیم. معمولا برای زیارت جبهه جنوبی میرن اروند کنار و دشت ذوالفقاری، علقمه، نهرخین و شلمچه... در حالی که در این بین یادمان هایی مثل شهدای عشایر گمبوعه، گلزار شهدای آبادان، گلزار شهدای خرمشهر، یادمان عملیات ثامن الائمه (شرق کارون) و... هم هست. این بار به توفیق الهی تونستیم به زیارت این گلزار غریب و پرمعنا بریم که خیلی خوب بود @shahidaneh110

بعد گلزار شهدای آبادان، یه دوهزار متر بالاتر میرسیم به یادمان دشت ذوالفقاری چون اسکان در آبادان بود و صبح زود به سمت اروند حرکت کردیم، به خلوتی اروند خوردیم. حاج آقای شفیع پور از رزمنده های مدافع حرم و از غواصان عملیات والفجر هشت برامون روایتگری کردند. جمعی که باهاشون همراه بودم، از بچه های هیأت ثارالله زنجان بودند. بعد روایتگری بهشون گفتم: ببینید دو تا کار می تونیم کنیم. یکی اینکه برید سوار بندی گراف بشید که حدود یک ساعت یا بیشتر زمان می خواد. یکی دیگه هم اینکه بی خیال کشتی بشین و ببرمتون یه جایی که از شهدا کمی بیشتر بشنویم. یه نوجوون حدود ۱۴ ساله اومد جلو بهم گفت: حاج آقا اومدیم راهیان بیشتر با شهدا آشنا بشیم. نظر سنجی رو کامل کردم دیدم همه با دومی موافقن. بسم الله گفتیم و رفتیم سمت گلزار شهدای آبادان. آقای ارشدی از مدافعان آبادان برامون گلزار رو تشریح کردند و بعد به اتفاق ایشون بر سر قبور مطهر شهدا رفتیم. به اذعان اعضای کاروان تجربه ی خوبی بود و به سوار نشدن به لندی گراف می ارزید. با کاروان بعدی هم همین برنامه رو ریختیم و اونا هم راضی بودند. البته برای کاروان دوم حاج آقای بادفر روایتگری کردند که تحقیق مفصلی روی گلزار شهدای آبادان داشتند که خیلی قابل استفاده بود. صوت هر دو روایتگری رو برای استفاده دوستان در کانال قرار می دم. https://eitaa.com/shahidaneh110

فقط یه تجربه، حضور در گلزار شهدای آبادان باید به گونه ای تنظیم شه که زوار بتونند یه چند دقیقه ای هم خلوت داشته باشند.

روایتگری برادر ارجمند آقای ارشدی در گلزار شهدای آبادان #گلزار_غریب #آبادان https://eitaa.com/shahidaneh110

روایتگری برادر ارجمند حاج آقای بادفر در گلزار شهدای آبادان #گلزار_غریب #آبادان https://eitaa.com/shahidaneh110

🔺 مستند #اعزام_محرمانه به حفر یک تونل توسط مقنی های شهر میبد در عملیات فتح المبین می پردازد. ✅ چهارشنبه ۲ فروردین ساعت ۱۶ از شبکه افق 📺 اگر فرصت نکردید این مستند را در ساعت ۱۶ ببینید می‌توانید از طریق لینک زیر در هر ساعت که فرصت داشتید این مستند را ببینید: 🔗https://telewebion.com/episode/0x1ba9f66 🆔 @ofogh_tv

🌿فتح المبین حفر تونل 🌿مستند اعزام محرمانه حفر تونل توسط اهالی روستای مهرآباد و رکن آباد میبد یزد این خبر به طور محرمانه به روستا رسید و قرار شد مقنی های روستا بدون هیچ گونه خبر رسانی به جبههه روند و سه ماه بی وقفه به حفر تونل بپردازند. آقای علی اکبر خورسندی آقای صمد تقی نژاد علی محمد شیرعلی حاج حسن رعیت و... از جمله مردمان زحمت کشی بودند که خدا سرنوشت یک ملت را با دست های پینه بسته آنها رقم زد که با گام های استوار، خلوص و همت بلندشان تاریخ را هویتی دیگر بخشند. سرتیپ احمد آرام میگفت: 🍀 از کانال هندلی تا شهرهای اندیمشک و دزفول هر روز زیر آتش توپخانه ی دشمن بود که در پشت کرخه مستقر شده بود. صدام هم گفته بود که اگر ایران سایت ها و ارتفاعات ابوصلیبی خات و...را بگیرد کلید بصره را به آنها می دهم. 🌱قرارگاه مرکزی کربلا و با همکاری قرارگاه فتح، نصر، قدس مأمور اجرای عملیات بودند. 🍃قرارگاه نصر برای اجرای عملیات با میدان وسیع مین روبرو بود. طرح عملیاتی قرارگاه نصر آماده شد. ابتدا این طرح غیر ممکن می نمود. طرح این بود که تونل بزرگی از زیر میدان مین حفاری شود که نیروها از آن عبور کنند. تونلی که زیر پای دشمن و زیر میدان مین عبور می کرد. 🍀سرتیپ دوم محمدکاظم میرحسینی از لشکر 21حمزه مأمور پیاده کردن طرح عملیاتی توسط چاه کن های مردم یزد شد. 🍀حاج غلامحسین رعیت طرح اولیه حفر را آماده کردند و سه برابر دیگران کار می کرد. او سرپرست تیم حفاران بود. در اواخر آبان حفر تونل شروع شد. 🌱خاک تونل رو برای اینکه جمع نشود باید با لودر جمع می کردند. اینها برای فریب دشمن صدای لودر پخش می کردند و هر سه شب یک بار صدای لودر رو قطع می کردند و خود لودر واقعی می آمد تا خاک ها رو جمع کنند. 🌿20 یا 30متر که جلو که رفتند دیدند نفس کشیدن سخت است و باید جای نفس کشیدن ایجاد می شد، لذا موتور برقی با لوله های نود پلاستیکی در ابتدای تونل کار گذاشته شد که کمی هوای داخل تونل را معتدل می کرد. 🌿هر آن احتمال اینکه خمپاره ای به سقف کانال بخورد یا زمین شیبی داشته باشد که حفارها از سمت دشمن سر درآورند وجود داشت، لذا قبل رفتن همه از هم حلالیت می گرفتند و با احتمال شهادت به داخل تونل می رفتند. 🌿حاج حسن رعیت می گفت: یک بار خمپاره ای به دهانه ی تونل خورد که تمام ترکش های آن به اطراف ما اصابت کرد ولی به ما نخورد، من فهمیدم این کار کاری خدایی هست که باید انجام بشه وگرنه به عرضه ی ما نبود که چنین کاری انجام دهیم. 🌿در تونل پنج پیچ و خم انداختیم که دشمن ما رو غافلگیر نکند. وقتی تونل تمام شد، اصل تونل 450 متر بود ولی روی زمین 350متر بود. هر بیست متر برای گروهان در سه جهت در باز شد، یعنی هر دسته از یک در خارج می شد. حدودا تا 16 اسفند ماه کار حفر تونل طول کشید. 🌿به دلایلی خبر حفر تونل منتشر شده بود که احتمال مطلع شدن دشمن را بالا میبرد ولی دشمن از محل دقیق تونل مطلع نبود لذا جلسه ای در تیپ 21حمزه برگزار شد و مقرر گردید که در سراسر جبهه ما تظاهر به حفر تونل کنیم، هر گروهی شروع به کندن کانال روی زمین کند تا دشمن منحرف شود که واقعا منحرف هم شد. 🌱شروع عملیات در چهار محور قرارگاه ها بسته به باز شدن در تونل بود، حاج غلامحسین رعیت را از قم آوردند که با کلنگی نقطه ی انتهایی تونل را باز کند. 🌱مقرر شد‌ ابتدا تونل وسطی و بعد غربی و بعد شرقی باز شود. باز کردن درب اول از ساعت هفت تا نه شب طول کشید و نزدیک دوازده هم در کانال دوم باز شد و دیگه برای باز کردن در سوم اقدامی نشد. 🍃در اولین مرحله نیروهای تکاور وارد تونل شدند و در لبه ی خاکریز مستقر شدند، بعد استقرار نیروهای رمز عملیات اعلام گردید: بسم الله القاصم الجبارین یا زهرا 🍀از آن محور که تونل حفاری شده بود، حدود ۳۰۰ نفر اسیر گرفتیم که آنها را از راه همان تونل به عقب برگرداندیم، اسرا ابتدا فکر می کردند می خواهیم آنها را به چاه بریزیم و دائم التماس می کردند که داخل نروند، ولی وقتی بچه های خودمان داخل شدند، اعتماد کردند و حین ورود به تونل اظهار تعجب می کردند. 🍃گروهبان اوشتپه اهل اراک بود که در جریان حفر تونل خیلی زحمت کشید و بعد از شروع عملیات مزد زحمات خود را گرفت و به شهادت رسید. 🍃مرحله اول عملیات رسیدن به سه راهی قهوه خانه بود که با حفر تونل با موفقیت به انجام رسید. 🍀سه قرارگاه دیگر نیز به اهداف خود رسیدند و عملیات در طول هشت روز و در چهار مرحله با دستاوردهای بسیار زیادی به پایان رسید. نوروز ۱۳۶۱ عید فتح بود و مردم مقاوم شوش، دزفول و اندیمشک نفس راحتی کشیدند. https://eitaa.com/shahidaneh110

نحن عشاق الشهادة!✌️🏻

چفیه ها خونی شد....

🎥 #امر_به_معروف_صحیح به سبک کاروان شهید عرب نجفی👆 به زعم حقیر "راهیان نور" صرفا یک اردو نیست یک #مسلک و یک مکتب است مسلکی که آموزه های آن در #رفتار_سالکانش تجلی پیدا می کند در مسیر برگشت از یادمان شلمچه بود که عبور #دخترکی_بی_حجاب با شلوارکی زننده همراه با #مادر مانتویی و #نسبتا_باحجابش تعجب همگان را برانگیخته بود و همه انگار فقط منتظر بودند تا ببینند آیا واقعا به این دخترک اجازه ورود داده می شود یا خیر! برخی با بد و بیراه و #پرخاش به حساب خودشان قصد اعلام برائت از وی را داشتند و مشخص بود که دخترک گوشش از این حرفها پر است و بی توجه به راهش ادامه می داد... پرخاش کنندگان انگار فراموش کرده بودند که اینجا وظیفه شان #امربه‌معروف است نه اعلام برائت... چرا که برائت جستن مربوط به #کفارست نه دختر یک #خانواده_مسلمان که از روی #ناآگاهی و القائات فضای مجازی این پوشش را اختیار کرده... اصلا از کجا معلوم که حضور او را #شهدا باعث نشده باشند که خانمی زائر آنچنان جلوی درب ورودی خطاب به او فریاد می‌زد که #حق_نداری پایت را در این مکان مقدس بگذاری! اما آنچه که هم خیال زائران را راحت کردوهم شاید خیال شهدا را، رفتاری درست از #همسر_محترمه_روحانی_کاروان ما بود. این بانوی #حافظ_قرآن نشان داد که در کنار وظیفه سخت نگهداری و تمرکز روی ۴ فرزند قد و نیم قد خود در سفر می توان نسبت به #فروع_مهم_دین هم بی تفاوت نبود. او راحت ترین روش یعنی پرخاش و بدگویی را انتخاب نکرد بلکه بامهربانی برگشت و دوشادوش دخترک مسیری را پیمود و او را در برابر پرخاش ها مورد تفقد قرار داد تا اینکه دخترک نرم شد و چادر را پوشید و رفت

این خانم از جلوی ما عبور کرد... واقعا روز اول عیدی انتظار چنین صحنه ای اون هم تو شلمچه رو نداشتم. یه لحظه نگاه کردم دیدم همسرم رفت دنبال این دختر خانم. از دور نگاه می کردم. هم من و هم خیلی های دیگه... وقتی دختر خانم نرم شد و چادر سرش کرد، صدای دعای مردم رو می شنیدم. خیلی خوشحال شدم. وقتی خانمم برگشت بهش گفتم: چی بهش گفتی که قبول کرد چادر سر کنه؟ گفت: بهش گفتم شما دعوت شده ی شهدا هستی، الان می شد که اینجا نباشی و روز اول عیدت جای دیگه رقم بخوره و نه تو شلمچه... خلاصه از در احترام و تکریم وارد شده بود و دختر خانم هم که گاردش باز شده بود، قبول کرد که برای ورود به یادمان چادر سر کنه... هر چند این سبک از تذکر، موفقیتی در لحظه بود که باید الگو شود ولی قطعا مسئولین محترم و شبکه ی مومنین برای این معضل فراگیر باید فکری اساسی کنند... https://eitaa.com/shahidaneh110

برنامه 4 فروردین 1402 را در تلوبیون ببینید http://www.telewebion.com/episode/0x5fda0ff

سلام این برنامه محفل را ببینید بی نظیر بود یک اوج بی پایان... عطیه عزیزی کودک خردسال حافظ قرآن از خراسان جنوبی

دیروز گمنام بودیم، امروز مواظبیم ناممان گم نشود...

🌷شهید جاویدالاثر🌷 🌷محمود قنبریان🌷 شهادت: ۵فروردین۱۳۶۱ عملیات فتح‌المبین 🌷۵ فروردین سالروز شهادت این شهید عزیز هست که پیکر پاکش هنوز به شهرمان بازنگشته است...

فرازی از زندگی نامه ی شهید عبدالله عرب نجفی عبدالله در سال 1333 در شهر کلاته خیج، استان سمنان دیده به جهان گشود.  پایه های اعتقادی و مذهبی در کانون خانواده در وجودش شکل گرفته بود. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های جنوب شد. سردار حاج عبدالله عرب‌نجفی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تیپ 12 قائم آل محمد (عج) و همچنین فرمانده لجستیک تیپ قائم آل محمد بعد از دفاع مقدس بود. او تا پایان جنگ در جبهه حضور موثر داشت و سرانجام در تاریخ 27/10/72 در حین انجام ماموریت و بر اثر سانحه رانندگی به یاران شهیدش پیوست. سردار شهید حاج عبدالله عرب‌نجفی در سن39  سالگی به فیض شهادت نائل شد و در گلزار شهدای کلاته خیج به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/shahidaneh110

یکی از همرزمانش در عملیات مرصاد روایت می کند: شهید حاج عبدالله عرب نجفی در عملیات مرصاد، فرمانده گردان سید الشهدا بود. پسر دوازده ساله اش را هم با خودش آورده بود . از همان اول کار توی تنگه ماندو حتی روی ارتفاع هم نیامد. با اینکه تیر بار دشمن لحظه ای امان نمی داد قد راست ایستاده و با صدای گرمش به بچه ها روحیه می داد. و به آنها می گفت (( بعد از خدا امیدم به شماست . یک لحظه هم از آنها غافل نشوید بهشان امان ندهید و...)) ترس این را داشتم که هدف قرار گیرد. هرچه می گفتم:  شما هم هم یک اسلحه بردار می گفت :اگه لازم بشه از اسلحه شما استفاده می کنم. شاید از تنها چیزی که ترس نداشت مرگ بود. از روز اول جنگ بند پوتین هایش را بسته بود. خودش را به خطر می انداخت تا مجروحین را به عقب بیاورد حتی جنازه شهدا را مثل پدری دلسوز کول می کرد و می آورد. همیشه می گفت من لیاقت ندارم که فرمانده این بچه ها باشم. اینها همه نماز شب می خوانند. اون وقت من به آنها دستور می دهم من از روی هر کدام از آنها خجالت می کشم. https://eitaa.com/shahidaneh110

فرازی از وصیت نامه سردار شهید حاج عبدالله عرب‌نجفی ای مردم هر انسانی از تقوی به خدا می رسد و به درگاه خداوند بی تقوایان راه ندارند پس تقوی را پیشه کنید. برادران اسلام غریب است اسلام را در هر حال یاری کنید و بدانید که خداوند با صابران است. و اما ای برادر مسئول شما هر مسئولیتی که بر عهده داری خدای تبارک و تعالی را نظاره گر اعمال و رفتار خود بدان که مولی علی(ع) فرمودند حق را بگویید هر چند به ضررتان باشد. مردم را دلسرد نکنید که خداوند شما را نخواهد بخشید. https://eitaa.com/shahidaneh110

نسخه فارسی تواشیح اسماءالحسنی جالب بود !

دایی رضابسطامی عزیز و مهربان درحال خاطره گویی دوازدهم فروردین امسال هم به رسم هر سال، یادواره ۹۶ شهید روستای میقان، برگزار می گردد. https://eitaa.com/shahidaneh110

🔰 #نماهنگ | امام خامنه‌ای: راهیان نور، یکی‌‌ از جلوه‌های پاسداشت دفاع مقدس است

اول یکی از دفتر های شهید محمد محبوبی

#شهید م_ح_م_د م_ح_ب_و_ب_ی

به یاد شهیدی هنرمند وشجاع به نام محمد محبوبی - شاهرود 🌹محمد چه شهید محبوبی 🥀 به واسطه حب و ادامه راه و مرامش وسیره عملی او میشود به خدا رسید.👓 شهید محبوبی هنرمندی بود که ضمن بهره مندی دوسه شاخه هنری مصداق کلام امام رحمة الله علیه هم شد که « شهادت هنر مردان خداست » . جانا ، اگر در شلمچه از نهر خین عبور کنی به جزیره بوارین میرسی . چشم دل را که باز کنی محمد محبوبی را خواهی یافت که ، یکی از جمع یاران اخوی عرب در گردان کربلا عاشقانه ترین و بهترین زمان عمرخویش را بارقص خون برای محبوب شدن نزد خدا خرج خدا کرد و خداوند هم اورا با ورود به دالان نور به سمت خویش دعوت نمود . 🦋 محمد از جمله جوانان شهر ماست که برا الگو گیری نسل جوان و هر سن دیگر هیچی کم نداره ...🧲 کسی که بتواند مثل محمد دل خدا رو ببره پس معلومه که خیلی محبوب هست ..🏅 محمد محبوبی و شهید محمد ابراهیم حسینپور دوشهید تبلیغات سپاه شهر ما و ۳۰ نفر دیگه (در قید حیات) شبانه روز در شهر و روستاههای ما کار فرهنگی میکردند و آرام و قرار نداشتند . حقیقتا منشا اثر بودند ... و نمونه ای دیگر شهید فرهنگی سید تقی حسینی .....⏳زمان برا شناخت شهید محبوبی کم است از کم ها بیشترین استفاده را کنیم ... محمد مارا در این دوره به سوی خویش فرا می خو اند . آیا از هنر جاذبه او بهره مند خواهیم شد ؟ شهید شلمچه چقدر محبوب است که بعد ۳۷ سال گویا تازه به شهادت رسیده است . تازه، نو و همیشه جوان .... محمد در حمیدیه تا بوارین وجودش عشق بود و عشق بود و عشق پاسدار عاشقی که از هر پنجه اش هنری میبارید . راستی بای ذنب قتلت ؟! زمان مارا با خود خواهد برد و محبوبی میماند ... ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند ذکرِ محبوب که نباشد همگی بیکارند❤️ 🌼🦋 # شهید محمد محبوبی 🌼🦋

🔷 شهید آوینی: «سرّ پيروزی ما در جبهه‌های جنگ با ابرقدرت‌ها همين است كه ما هرگز متكی به سلاح نيستيم. اتكای ما به ايمان خود و امدادهای غيبيی است كه ايمان ما مجاری نزول آنهاست و اگر اينچنين نبود و پيروزی ما موكول به همپايی با قافله‌ نظام اقتصادی و صنعتی غرب مي‌شد، همان طور كه عرض شد، امروز حتی يادگارهای انقلاب اسلامي را نيز از كتاب‌های رسمی تاريخ شسته بودند.»

🌹بخشی از ‍ #وصیتنامه_شهید_رسول_خلیلی 👌 غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) باید باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان ابا عبدالله الحسین(علیه‌السلام) باید باشد و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است. اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. 📚 قسمتی از وصیتنامه شهید رسول خلیلی