🌸حضرت آقا در دیدار خانواده های شهدای مدافع حرم فرمودند:
🌸زنده نگه داشتن یاد شهدا، زنده نگه داشتن انقلاب است، زنده نگه داشتن کشور هست.
🌸از وقتی این جمله رو شنیدم، برای نوشتن از شهدا بیشتر دغدغه پیدا کردم.
🌸اکثر محتوای کانال هم تولیدی هست.
🌸باشد که با #زندگی_شهیدانه بیشتر آشنا شویم.
#زندگی_شهیدانه 👇👇
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸 پنجمین بار است که بهشدت مجروح میشود.
🌸همسرش دعامیکنه دفعهی بعدی طوری مجروح بشه که نتونه بره جبهه تا شهید نشه.
همین طور هم شد.
🌸دفعهی بعد، دو پایش از زانو قطع شد.
ولی میرزا محمد از جبهه نیفتاد.
🌸بعد از یک سال درمان، باز به جبهه میره. این بار عملیات مرصاد.
پس از تصویب قطعنامه، دفع حملهی منافقین را فرماندهی میکند.
🌸چند بار روی برانکارد، چهار نفر او را از ستاد فرماندهی به سر قلههای اطراف که رزمندگان مستقر بودند میبرند و برمیگردانند.
🌸بعضی جاها هم خودش با پاهای مصنوعی میرود؛ پاهایی که هنوز خوب گوشت در نیاورده بود.
🌸 سرِ استخوانِ پایش که قطع شده از گوشت و پوست بیرون میزند، خون از پاهایش میریزد و همچنان آن عملیات را فرماندهی میکند...
🌸مدیون چه کسانی هستیم؟
🌸ما برای اسلام چه کار کردهایم؟
🌸فردا جواب شهدا را چه میدهیم؟
#آب_هرگز_نمی میرد
#میرزا_محمد_سلگی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾اسناد تاریخی سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در دوران رژیم پهلوی، شانزدهم مردادماه سال 1337 سندی را در رابطه با سپهبد شهید قرهنی با مهر «خیلی محرمانه» ثبت کرده است که در نوع خود از ارزش تاریخی و اقتصادی مهمی برخوردار است.
🌾این سند مربوط به رئیس این سازمان و در مورد اعطای سه میلیون تومان با عنوان «عطیه همایونی» به سرلشکر سپهبد محمدولی قرنی است که البته این شهید از پذیرفتن آن در عین تحمل بدترین وضعیت مالی صرفنظر میکند.
🌾نکته مهم این که سرلشکر قرنی در این تاریخ از ارتش اخراج شده بودند و در وضعیت سخت معیشتی قرار داشتند ولی با این حال از پذیرش چنین عطیه ی سنگینی خودداری می کنند تا مهر تأییدی بر طهارت روح و دنیا گریزی این شهید باشد.
#شهید_سرلشکر_محمد_ولی_قرنی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾حجت الاسلام شاه آبادی هر وقت فرصت میکرد حتی اگر یک روز یا دو روز هم وقت داشت، به منطقه و خط مقدم میرفت تا همراه رزمندگان باشد.
🌾 عشق و شور عجیبی داشت. وقتی رزمندگان را با آن لباسهای پر از گرد و خاک بغل میکرد و میبوسید، از شوق گریه میکرد.
🌾 نماز جماعت رزمندگان و دعاهای آنها حال عجیبی با حجت الاسلام شاه آبادی داشت.
🌾در واپسین سخنرانی خود قبل از شهادت در مقر لشکر ۲۵ کربلا به نکته جالبی اشاره کرد که حاکی از عشق به شهادت در راه خدا بود.
🌾وی در جمع رزمندگان گفت:
🌷🌷 اگر شهادت، میتواند نظام توحیدیمان را حفظ کند، اگر شهادت میتواند دشمن را ذلیل کند، اگر شهادت میتواند تفکر و بینش اسلامیمان را به دنیا اعلام کند، ما آماده این شهادتیم.
🌷شهادت:۱۳۶۳/۲/۶
جزیره ی مجنون
#شهید_شاه آبادی
http://eitaa.com/shahidaneh110
May 11
🌷روز 22 بهمن 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز رسمی دولت، سرلشکر قرنی به ریاست ستاد ارتش منصوب شد.
🌷پس از انتصاب به ریاست ستاد ارتش روز 24 بهمن 57 به دفتر ستاد ارتش آمد و پس از پایین کشیدن، عکس شاه و بالا بردن عکس امام خمینی گفت:
🌸🌸"ارتش شاهنشاهی "که می گفتند، مجهزترین ارتش دنیاست و شاید هم از لحاظ وسایل و تجهیزات وسایل، چنین بود، ظرف چند ساعت متلاشی شد؛ زیرا ایمان و آرمان نبود.
🌷شهادت:۱۳۵۸/۲/۳
#شهید_سرلشکر_محمد_ولی_قرنی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾محمدولی قرنی سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد و پدرش را که یکی از مدیران مخابرات تهران بوده است در ۱۰ سالگی از دست داد.
🌾 از آن پس در کنار مادرش زندگی سختی را آغاز کرد.
🌾سال ۱۳۰۹ وارد دانشکدهٔ افسری ارتش و در سال ۱۳۱۱ با درجه ستوان دومی در رشته توپخانه فارغالتحصیل شد.
🌾 پس از کودتای ۲۸ مرداد به ریاست رکن دوم ارتش رسید.
🌾قرنی در زمان شاه و نظام طاغوت تا درجه سرلشکری ارتقاء یافت اما زمانی که متوجه اسلامزدایی و ستمکاری شاه و جنایات و خیانات آمریکا در ایران شد، به تمام مزایای مادی و منزلت سرلشکری پشت پا زد.
🌾در سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ درجه سرلشکری شد ولی کمتر از یکسال بعد ، در تیرماه ۱۳۳۷ در پی کشف طرح کودتا علیه رژیم پهلوی دستگیر و پس از محاکمه و تحمل سه سال زندان از ارتش اخراج شد.
🌾سپهبد قرنی سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ بدست گروه فرقان به شهادت رسید.
🌾سرلشکر محمدولی قرنی، نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان عضو شورای انقلاب بود و نخستین شهید ترور پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی است.
🌾مزار وی در قم و حرم حضرت معصومه (س) قرار دارد.
#شهید_سرلشکر_محمد_ولی_قرنی
http://eitaa.com/shahidaneh110
این روزها معنای حرف حضرت آقا بهتر فهم میشه که در جمع خانواده ها ی شهدای مدافع حرم فرمودند:
🌸نطق شهدا بعد از شهادت باز می شود...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸شهدا شما را دعوت کردند.🌸
🌾محفل روايتگري شهداي عمليات رمضان
🌾سه شنبه 7 اردیبهشت ساعت17:30
شاهرود
شهرک امام
گلزار شهدا
باحضورخانواده شهدا و ایثارگران شهر ستان شاهرود.
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸شهید صلاح غندور، باید شبیه به نیروهاى لحدى و اسرائیلى می شد تا بتواند از محل ایست و بازرسی عبور کند، لذا باید از لحاظ چهره و لباس خود را به آنان شبیه مى کرد.
🌸قرار بر این بود که لباس افسران و نظامیان آنتوان لحد را پوشید و محاسنش را نیز تراشید. هنگامى که با ماشین ریش تراشى محاسنش را کوتاه مى کردم، دستم صورت او را لمس کرد، ناخواسته اشک در چشمانم حلقه میزد. دستهایش را بر چشمانم کشید و اشکهایم را پاک کرد. حالِ مرا که دید، چند لطیفه ى خنده دار و بامزه تعریف کرد تا مرا بخنداند.
🌸در آن لحظات، نکتهى جالبى برایم تعریف کرد. از یک فیلم ایرانى “بلمى به سوى ساحل” گفت. در آن فیلم، چند تن از نیروهاى سپاه براى نفوذ به مواضع نیروهاى دشمن در خرمشهر، لباس سربازان عراقى را بر تن مى کنن و محاسنشان را نیز مى تراشن و در لحظه تراشیدن ریش، از چهره جدید همدیگر خندهشا مى گیرد و با هم به مزاح و خنده مىپردازند.
🌸از من یک نوار کاست قرآن درخواست کرد تا در لحظات قبل از عملیات به آن گوش بدهد. یک دستگاه بى سیم هم براى ارتباط رادیویى با فرماندهى عملیات طلب کرد که به او دادند. بعد میان دوستانش نشست و در حالى که همرزمان، او را غرق در بوسه مى کردن و اشک از دیدگانشان جارى بود، منتظر فرمان عملیات شد.مشتاقانه در میان اشک و خنده، سه صلوات فرستاد، برخاست و رو به تصاویر حضرت امام خمینى(ره)، حضرت آیت اللَّ خامنهای و شهید سید عباس موسوى، سلام نظامى داده، از اینکه تا ساعتى دیگر نزد بزرگ رهبر خویش خمینى کبیر خواهد بود، ابراز خوشحالی کرد. دوستان یکى – یکى او را در آغوش کشیدند. مىگریستند و مىخندیدند.
🌸نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.🌸
🥀شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
🥀خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
🥀🥀شیرودی خندید.
سرش را بالا گرفت و گفت:
🥀ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.
این را گفت و به راه افتاد.
🥀خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد.
چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده.
🥀 شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت:
🌸نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.🌸
🌷شهادت: ۱۳۶۰/۲/۸ دشت ذهاب
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾سردار مرتضی قربانی درباره آن روزی که شفیعزاده در ساختمان دوطبقه مشغول دیدهبانی بود، چنین میگوید:
🌷در و دیوارهای آنجا با تخته پوشانده شده بود. روی بشکهای که پر از خاک بود، ایستاده و چشم از موضع عراقیها برنمیداشت...
🌷یک گلوله تانک خورد به بشکه و آن را منهدم کرد و موج انفجار او را از جا کنده و به میان اتاق پرت کرده بود.
🌷بهشدت از ناحیه سر و بازو زخمی شده بود. میان اتاق افتاده بود و خون از سرش جاری بود، ولی در همان حال که افتاده بود روی زمین دفترچه قرمز رنگی دستش بود و با خودکار رویش چیزی مینوشت...
🥀🥀 در دفترچه نوشته بود:
🥀🥀«درود بر امام امت، به خانوادهام توصیه میکنم همیشه در صحنه باشند. از کشور خود دفاع کنند و به ندای امام لبیک بگویند...»
🌷او را به زحمت و با یک فرغون از منطقه خارج کردیم و سه روز بعد با سری باندپیچیشده برگشت و در برابر اعتراض ما که چرا به خانه نرفتی، گفت:
🌸«باید برمیگشتم. اینجا خانه من است.»
🌷تولد: ۱۳۳۶/۵/۱ تبریز
🌷شهادت: ۱۳۶۶/۲/۸، ماووت عراق، کربلای ده
#شهید_حسن_شفیع زاده
http://eitaa.com/shahidaneh110