🌸شهدا شما را دعوت کردند.🌸
🌾محفل روايتگري شهداي عمليات رمضان
🌾سه شنبه 7 اردیبهشت ساعت17:30
شاهرود
شهرک امام
گلزار شهدا
باحضورخانواده شهدا و ایثارگران شهر ستان شاهرود.
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸شهید صلاح غندور، باید شبیه به نیروهاى لحدى و اسرائیلى می شد تا بتواند از محل ایست و بازرسی عبور کند، لذا باید از لحاظ چهره و لباس خود را به آنان شبیه مى کرد.
🌸قرار بر این بود که لباس افسران و نظامیان آنتوان لحد را پوشید و محاسنش را نیز تراشید. هنگامى که با ماشین ریش تراشى محاسنش را کوتاه مى کردم، دستم صورت او را لمس کرد، ناخواسته اشک در چشمانم حلقه میزد. دستهایش را بر چشمانم کشید و اشکهایم را پاک کرد. حالِ مرا که دید، چند لطیفه ى خنده دار و بامزه تعریف کرد تا مرا بخنداند.
🌸در آن لحظات، نکتهى جالبى برایم تعریف کرد. از یک فیلم ایرانى “بلمى به سوى ساحل” گفت. در آن فیلم، چند تن از نیروهاى سپاه براى نفوذ به مواضع نیروهاى دشمن در خرمشهر، لباس سربازان عراقى را بر تن مى کنن و محاسنشان را نیز مى تراشن و در لحظه تراشیدن ریش، از چهره جدید همدیگر خندهشا مى گیرد و با هم به مزاح و خنده مىپردازند.
🌸از من یک نوار کاست قرآن درخواست کرد تا در لحظات قبل از عملیات به آن گوش بدهد. یک دستگاه بى سیم هم براى ارتباط رادیویى با فرماندهى عملیات طلب کرد که به او دادند. بعد میان دوستانش نشست و در حالى که همرزمان، او را غرق در بوسه مى کردن و اشک از دیدگانشان جارى بود، منتظر فرمان عملیات شد.مشتاقانه در میان اشک و خنده، سه صلوات فرستاد، برخاست و رو به تصاویر حضرت امام خمینى(ره)، حضرت آیت اللَّ خامنهای و شهید سید عباس موسوى، سلام نظامى داده، از اینکه تا ساعتى دیگر نزد بزرگ رهبر خویش خمینى کبیر خواهد بود، ابراز خوشحالی کرد. دوستان یکى – یکى او را در آغوش کشیدند. مىگریستند و مىخندیدند.
🌸نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.🌸
🥀شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
🥀خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
🥀🥀شیرودی خندید.
سرش را بالا گرفت و گفت:
🥀ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.
این را گفت و به راه افتاد.
🥀خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد.
چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده.
🥀 شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت:
🌸نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است.🌸
🌷شهادت: ۱۳۶۰/۲/۸ دشت ذهاب
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾سردار مرتضی قربانی درباره آن روزی که شفیعزاده در ساختمان دوطبقه مشغول دیدهبانی بود، چنین میگوید:
🌷در و دیوارهای آنجا با تخته پوشانده شده بود. روی بشکهای که پر از خاک بود، ایستاده و چشم از موضع عراقیها برنمیداشت...
🌷یک گلوله تانک خورد به بشکه و آن را منهدم کرد و موج انفجار او را از جا کنده و به میان اتاق پرت کرده بود.
🌷بهشدت از ناحیه سر و بازو زخمی شده بود. میان اتاق افتاده بود و خون از سرش جاری بود، ولی در همان حال که افتاده بود روی زمین دفترچه قرمز رنگی دستش بود و با خودکار رویش چیزی مینوشت...
🥀🥀 در دفترچه نوشته بود:
🥀🥀«درود بر امام امت، به خانوادهام توصیه میکنم همیشه در صحنه باشند. از کشور خود دفاع کنند و به ندای امام لبیک بگویند...»
🌷او را به زحمت و با یک فرغون از منطقه خارج کردیم و سه روز بعد با سری باندپیچیشده برگشت و در برابر اعتراض ما که چرا به خانه نرفتی، گفت:
🌸«باید برمیگشتم. اینجا خانه من است.»
🌷تولد: ۱۳۳۶/۵/۱ تبریز
🌷شهادت: ۱۳۶۶/۲/۸، ماووت عراق، کربلای ده
#شهید_حسن_شفیع زاده
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌷هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.
🌷اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است.
#وصیت_نامه
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾🌾من بی رحمم!!!
🌱اگه از ما بپرسند شما آدم بی رحمی هستی یا نه، چی جواب می دیم؟
🌱اگه از ما بپرسند بی رحمی رو دوست داری یا نه، چی جواب می دیم؟
🌱نوعا می گیم: نه، اتفاقا من خیلی دل رحمم.
نسبت به چی؟؟
نسبت به کی؟؟
🌱بله دیگه، نسبت به آدم های دور و برم، نسبت به سرنوشتشون، نسبت به آینده ی اونا حتی...
غیر اینه؟؟؟
🌱حالا اگه من گفتم سیاسی نیستم، اصلا هر کی می خواد بیاد، می خواد نیاد، من که رأی نمی دم و...
معناش چی می تونه باشه؟؟
🌱یکی از معانی پنهانش اینه:
نه سرنوشت و آینده ی خودم
نه سرنوشت و آینده ی دیگران
هیچ کدوم برام مهم نیست...
یعنی من بی رحمم😳😳
شهدا به ما یاد دادن اهل رحم باشیم، سیاسی باشیم، رأی هم بدیم😉
#انتخابات
#زندگی_شهیدانه
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾 بیش از ۵۰ بار در دوران نهضت به زندان افتاد و متحمل شکنجه و مصائب شد، از قدیمالایام و دوران حضور در حوزه قم با امام(ره) مرتبط بودند.
🌾خودشان در یک سخنرانی به این سابقه اشاره و استناد کردند. اساساً از معدود طلابی بودند که در دوره حضور در قم اندیشه و انگیزه سیاسی داشتند و از این جهت با امام(ره) دارای سنخیت بودند.
🌾اوایل انقلاب کار دستِ دارودسته مِلی گراها و بازرگان که از طرفداران شریعتی بودند افتاده بود. بازرگان در یکی از سخنرانیهای خودش در آن روزها یک جسارتی هم به مرحوم اسلامی کرد با این مضمون که این شیخ مخالف شریعتی هنوز زنده است؟!
🌾شیخ قاسم به اعتبار حضور امام(ره)، همیشه انقلاب را حمایت و تأیید میکرد... قبل از اینکه شهید شود، وزارت ارشاد بازرگان جلوی کتابهایش را گرفته بود. تاجایی که امام(ره) دستور دادند کتابهایش را آزاد کردند.
🌾شهيد حاج شیخ قاسم اسلامي تاليفات بسياري در علوم و فنون مختلف دارد كه شمار آنها از صد نیز میگذرد. نزدیک به 40 جلد از آنها به چاپ رسيده و بقیه زیور طبع نیافته است.
🌾مواضع قاطع و انعطاف ناپذیر وی دربرابر اندیشه های دکتر علی شریعتی یکی از وجوه شاخص این شهید عزیز می باشد.
🌾سرانجام همان گونه که خود آرزو داشت، پانزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۹ در مقابل درب منزل خویش در تهران توسط عوامل گروهک التقاطی فرقان به شهادت رسید و سرانجام در مزار مطهر شیخان قم مدفون گردید.
#شهید_آیت الله_قاسم_اسلامی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌷 زندگینامه و اندیشه های شهید آیت الله شیخ قاسم اسلامی/مقاله ای از مورخ فقید استاد علی ابوالحسنی(منذر)👇
http://almonzer.blogfa.com/post/107
🌷 میزگرد/پرسش و پاسخ با حضور خانواده شهید| پایگاه اطلاع رسانی رجا👇
http://www.rajanews.com/news/70651
#شهید_آیت الله_قاسم_اسلامی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌸آیتالله سید محمدتقی خوانساری نیز که پس از رحلت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، جزو مراجع و زعمای سه گانۀ قم بود و نماز بارانش معروف است، در اجازۀ اجتهادی که برای شهید آیت الله شیخ قاسم اسلامی صادر نمودند، ضمن تعریف از کمال تقوا وسداد وي، تصریح میکنند که:
🌸«فله العمل بمااستنبط و یحرم علیه التقلید فیما اجتهد».🌸
#شهید_آیت الله_قاسم_اسلامی
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌾خدا حفظ کنه حاج عباس اکبریان رو که هر هفته قدیمی های جنگ رو در گلزار شهدای شهر دور هم جمع می کنه و هربار سر سفره ی خاطرات یکی از شهدای شهرمون از زبان همرزمان و خانواده ی آن شهید می نشینیم.
🌾تا قبل کرونا این مراسم روایتگری در منازل شهدا و جانبازان و آزاده های شهر برگزار میشد، اما کرونا بهانه ای شد که برای شنیدن روایت شهدا کنار قبور مطهرشان گرد هم جمع شویم.
🌾این هفته هم مهمان روایت حاج قربانعلی خواجه مظفری از دو فرزند شهید خود، شهیدان ابراهیم و حسن خواجه مظفری بودیم.
🌾صدایش لرزان بود، ولی بلند و رسا روایت می کرد.
🌾از آن لحظه ای که از ضرب ترکش و گلوله سمت چپ بدنش دیگر تحرکی نداشت و ترکش لای دندان و زیر زبانش گیر گرفته بود و قدرت تکلم هم نداشت.
🌾از آن لحظه که نیمه جان با آرنج روی زمین نوشت بسیجی تا نیروی های خودی او را اشتباه نگیرند و بتواند به عقب برگردد.
🌾از آن لحظه که فرزندش در مقر قائمیه دزفول با ظرفی حنا پروانه وار دور او می گردید و می خواست سرش را هم حنا کند.
می گفت همان لحظه فهمیدم حسن هم رفتنی است.
🌾رحمت و رضوان خدا بر پدران و مادران شهدای سرزمین من که در واژه واژه ی کلامشان عشق معنا می یابد.
#شهید_ابراهیم_خواجه_مظفری
#شهید_حسن_خواجه_مظفری
http://eitaa.com/shahidaneh110
باز هم می گم:
🥀مثل پرنده ای که بی بال و پر بماند
🥀فرزند رفته باشد اما پدر بماند.
http://eitaa.com/shahidaneh110
🌱سال سوم راهنمایی راضیه بین خودش و خدا عهدی بسته بود که بعد از شهادتش تو وسایلش، البته تو وسایلش که نه، داخل جعبه اسماً متبرکه پیداش کردم.
🌱خلاصه کوتاهی از این عهد نامه:
"…بی حساب پیش، انشا ا.. به امید خدا و توکل به خدا چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه.
🌱توی این چهل روز که از ۰۵/۰۳/۸۵ شروع می شه توفیق پیدا کنم مادام العمر دعای عهد و زیارت امین ا.. و… را بخوانم و گریه کنم.
🌱آقا تو رو خدا توفیق اشک ریختن تو این دعاها را به من بده و شب هم به یاد خانم حضرت زهرا (س) شبی ۵ صفحه قرآن بخوانم؛ ان شاء الله تکرار آیه الکرسی هم توی بیشتر اوقات نصیبم بشه.
🌱و همچنین شکر نعمتهای خدا و توفیق آلوده نشدن به گناه و نابود کردن نفس اماره و تقویت نفس لوامه را داشته باشم و تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س) را همراه با الگو برداری از حجاب، عفاف، ادب و اخلاق ایشان را سر لوحه زندگی خودم قرار دهم."
راوی: مادر شهید
🌷تولد: ۱۳۷۱ مرودشت
🌷شهادت: ۱۳۸۷/۲/۱۰ حسینیه سیدالشهدا علیه السلام شیراز
#شهیده_راضیه_کشاورز
http://eitaa.com/shahidaneh110