eitaa logo
زندگی شهیدانه
216 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
770 ویدیو
77 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی شهیدانه
سر خیلی از کلاس ها این حالت رو می بینم. اینم مسلم گرفته اند ما قبلا خوشبخت بودیم و الان بدبختیم. این
تو یه بحثی یکی از دانش آموزان دست و رو نشسته گفت: آقا انسان ایرانی، پیامبر ایرانی تمام. با اعتماد به نفس کاملا کاذب و البته خوشحال از این اعتماد گفتم: چه جالب،اون وقت اون پیامبر کی هست؟ گفت: حضرت زردشت گفتم: کتابم داره؟ بله اوستا گفتم اون وقت این اوستا، عینا همون کتابی هست که حضرت زردشت آورده؟ یک کمی از درصد اعتماد به نفسش کم شد. ولی بازم روحیه خودش رو حفظ کرد و گفت: بله آقا همونه. گفتم: ولی مورخین و اوستا پژوهان چیزی دیگه میگنا. زرتشتیان و پژوهشگران معتقدند که اوستا یه کتابه که در طول تاریخ دچار تحریف شده. اون طور که در زمان ساسانیان و حتی قبل از اون، کتاب اوستا 21 نسک ( فصل ) داشت. اما امروز بخش بسیار اندکی از اون یعنی فقط 5 کتاب از اون باقی مونده - آن هم به صورت ناقص - و بقیه دیگه از بین رفته.  http://zartoshtquest.blogfa.com/post/3 و البته همون یک بخشش رو نمی تونیم به طور قطعی به زردشت نسبت بدیم. وقتی یکی کتاب تو این شرایط جمع آوری شده چطور می تونی ادعا کنی که این کتاب کتاب سعادت من هست ؟ گفت: عیبی نداره همین که هست دستورات خوبی هم داره گفتم مثلا چی؟ گفت: مثلا گفتار نیک، رفتار نیک پندار نیک گفتم: اولا این حرف صرفا یه شعار هست چون تا وقتی نگی ملاک خوب و بد چیه،هرکسی کار و حرف و رفتار خودش رو مصداق خوبی می دونه مثلا به نظرت این که در سال یه روز همه مردم جمع بشن تو بیابون و بیفتن به جون جک و جونورهای بیابون و هر چی مار و مور و ملخ و وزغ پیدا کردن رو بکشند و بعد بگن این کار ما رو بهشتی می کنه،آیا رفتار نیکی هست؟ گفت: نه آقا مگه دیوونه ان. گفتم: این کار یکی از آداب زردشتی ها هست که تا همین ۱۰۰ سال پیش هم با شدت تمام اجرا می کردنش. کلا کشتن لاک پشت، مورچه، قورباغه، کرم خاکی و... اونم هزار تا ده هزارتا یکی از راه های پاک از گناه تو دین زردشت هست http://zartoshtquest.blogfa.com/1392/02 تازه اینا تو وندیداد هست که معتبرترین بخش اوستا محسوب میشه اینم یکی دیگه از احکام زردشت هست.. خیلی احکام دیگه هم داره تو که شعار انسان ایرانی پیامبر ایرانی رو سر می دی حاضری اینا رو تو زندگیت جاری کنی؟؟ پس ملاک برای سعادت و شقاوت صرفا عرب و عجم و ایرانی و غیر ایرانی بودن نیست. ملاک فرستاده شدن از طرف خداوند متعال و اقامه برهان و دلیل بر اون هست
پرورش یافتگان مکتب روح الله در هر جای عالم که باشند، اهل مبارزه و مقاومت اند...
امروز سالروز شهادت دو مصطفی بود شهید سید مصطفی خمینی شهید مصطفی صدرزاده شهادت سید مصطفی خمینی حیات تازه ای به رگ های انقلاب بخشید و شهادت مصطفی صدرزاده الگویی جدید از فرزندان پرورش یافته ی مکتب خمینی ره را ارایه داد.
چند روز پیش این کتاب رو از شهید مصطفی صدر زاده خوندم و تموم شد. همون یک کلمه توصیف حضرت آقا که با فونت قرمز رنگ در سمت چپ صفحه نوشته شده، گویای همه چیز هست...
تقویت استقامت جهادی با ابتکارات فرهنگی و مردمی .mp3
14.44M
🔸 تقویت استقامت جهادی با ابتکارات فرهنگی و مردمی | سه‌شنبه ١ آبان ١۴۰٣ 🔻نکاتی در استفاده‌های ناب فرهنگی از فرصت‌های جدید الهی امروزمان 🔸
⭕️حتما گوش دهید و به گوش مؤثرین برسانید.
مرگ بالاجبار به سراغ ما می آید کی؟ درست در همان زمان که قرار بود با اختیار خودت شهید شوی...
آل عمران وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺷﻤﺎ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺍﺯ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﺷُﻬﺪﺍﻱِ ﺑﺪﺭ ] ﻣﺮﮒِ [ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ] ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺭﻭﻳﺎﺭﻭﻳﻲ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺳﺨﺖ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﺪ ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻳﺪ [ ﺑﻪ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺍﻗﺪﺍﻣﻰ ] ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﻱ ﺁﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻴﺪ ! !(١٤٣) اینم از اون آیه هایی هست که حقیقت ما رو بهتر به خودمون نشون میده میگه آرزوی شهادت می کنی ولی وقتی به جایی می رسی که باید با حضور در میدان شهادت را اختیار کنی، می ایستی و فقط نگاه می کنی... میگی ولش کن، شهید نشیم، همون بمیریم بهتره حالا کی با اجبار می میریم؟ همان زمانی که قرار بود با اختیار شهید شویم...
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اروپای واقعی همین بربریتی است که روایتش در ویدئو آمده
. قسمتی از توقیع شیخ مفید قال مولانا الامام المهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف): «وَلَوْ اَنَّ اشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ؛ اگر شیعیان ما (که خداوند توفیق طاعتشان دهد) در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، هم‌دل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تاخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می‌رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.» .
بغداد زندان استخبارات در راه روی زندان با چهره ی زشت و کریهی روبرو شدم. فردی متوسط القامة با سر تاس با چشم ها بیرون زده از حدقه جلوی من رو گرفت: گفت که بگو: خمینی کفش.(توهینی که به امام «ره» بود.) خودم رو زدم به نفهمیدن گفتم: کفش دارم درخواست خودش رو تکرار کرد گفتم: منظورت دمپایی هست، دمپایی هم دارم. عصبانی شد با شدت بیشتر درخواست خودش رو تکرار کرد که من به امام «ره» توهین کنم. مدیر داخلی زندان پشت سر این فرد سنگ دل ایستاده بود و انگشتش رو به حال بریدن به روی گلوی خودش می کشید و به من می فهماند که هر چی میگه رو تکرار کن، وگرنه تو رو می کشه. من باز هم زیر بار توهین به امام نرفتم. دست کردم در کوله ی همراهم و یک جفت جوراب درآوردم. جوراب رو مقابل او گرفتم و گفتم جوراب هم دارم. زد زیر دستم و من رو به دیوار چسباند. چوب قانون که به اون هراوة می گن رو به سمت من گرفت. این کار آخرین حربه ی او بود. چوب رو با شدت و از انتها به دهان من وارد کرد. انتهای چوب دست حالت گردی داشت و اون رو به حلق من چسباند یک لحظه احساس کردم که دیگه رمقی برام نمونده و نفس از شماره و خونم از جریان افتاده است. دیگر چیزی احساس نمی کردم و فقط صداهای مبهمی رو از اطراف می شنیدم. تو اون حالت خلأ، لحظه ای خدا رو شکر کردم که بالأخرة من هم عاقبت به خیر شدم و دارم به شهادت میرسم. تو همین حال، صدای مبهم مدیر زندان رو با اون درجه دار ارشد خبیث رو می شنیدم. در یک لحظه چوب دست رو از دهان من خارج کرد پخش زمین شدم. دوباره نفسم برگشت. صدای صحبت مدیر زندان با اون خبیث رو می‌شنیدم که می گفت: ژنرال خودتون رو به خاطر این اسیر ناراحت نکنید، چند ساعت قبل هم ژنرال فلانی اومده بود اینجا. او هم از دست این اسیر عصبانی و کلافه شد... چند ضربه با چوب دست به من زد و از من دور شد. معلوم بود حرفهای مدیر زندان سبب شده‌ بود که اون افسر بعثی من رو رها کنه... به سلول خود برگشتم بعد از دقایقی مدیر زندان به سلول من آمد و روی زمین نشست. چند نفس عمیق کشید به من گفت: می دانی این شخص که بود؟ گفتم نه. گفت: این آدم فرمانده گارد ضد شورش بغداد هست که هفته ای دو سه بار به اینجا می آید و در هر هفته هشت تا ده اسیر رو به شهادت می رسونه. می گفت: این خبیث به اندازه برگ های درختان بغداد آدم کشته است. اگر بار دیگر نزد تو آمد به حرف او گوش بده. من باز هم نمی تونستم زیر بار توهین به امام «ره» برم. این انسان قصی القلب هر بار سراغ یک اسیر ایرانی می رفت و از او می خواست که به امام توهین کند ولی این مجاهدین خاموش توهین به امام را نمی پذیرفتند و مظلومانه با چوب دست این بعثی شقی به شهادت می رسیدند. شهدایی که مظلومانه و عاشقانه و گمنام در زندان استخبارات عراق عشق خود به امام خمینی «ره» را در سکوت خود فریاد زدند و به شهادت رسیدند و هیچ ذکر و یاد و نامی از آنها نیست. راوی: روحانی آزاده حجة الاسلام نریمیسا
شهید سید هادی پسر شهید سید حسن نصرالله در سن ۱۸ سالگی و در سال ۱۹۹۷ برابر با ۱۳۷۴ به شهادت رسید. در آن زمان شهید سید حسن نصرالله ۳۸ ساله بود و دبیر کل حزب الله لبنان. جنازه شهید به دست اسرائیل افتاد و در سال ۱۹۹۸ قرار بر تبادل شد. در هنگام تبادل حماسه ای توسط ام هادی همسر شهید سید حسن نصرالله به وقوع پیوست که جزو اوراق افتخار زنان فاطمی این مکتب است. اسرائیلی ها قرار بود در قبال دریافت باقیمانده جنازه ی سربازان اسرائیلی، بدن مطهر شهید سید هادی نصرالله و بدن مطهر چهل شهید دیگر و ده اسیر لبنانی را مبادله کنند. اما هنگام تبادل اسراییلی ها اعلام کردند که جنازه سربازان اسرائیلی رو فقط در قبال بدن شهید سید هادی نصرالله مبادله می کنند. تبعا خانواده های اسرای لبنانی نگران بچه های اسیر خود هستند. اینجا بود که همسر شهید سید حسن نصرالله حماسه ای آفرید و تمام نقشه های اسراییل را بر باد داد. او طی اطلاعیه ی کوتاهی اعلام کرد: «من جنازه فرزندی را که در راه خدا داده‌ام، نمی‌خواهم. اسرائیل نمی‌تواند بر سر جنازه هادی با ما جداگانه معامله کند من اصلاً جنازه فرزندمان را با این شرایط نمی‌خواهم.» (حقیقت سمیر ص ۲۷۷) این اطلاعیه آب سردی بر سران اسرائیل بود و سبب شد اسرائیلی ها از شرط خود کوتاه آمده و نام ده نفر از اسرا و جنازه ی ۴۰ نفر از شهدا و شهید سید هادی و هم رزم شهیدش علی کوثرانی را لیست تبادل قرار دهند. این تبادل در ژوئن ۱۹۹۸ به وقوع پیوست. https://eitaa.com/shahidaneh110